وضعیت نامطلوب اقتصادی و اجتماعی در ایران موجب شده همواره تجمعات اعتراضی در نقاط مختلف ایران برگزار شود. یکی از گروههای اجتماعی که در سالهای اخیر در تجمعات اعتراضی دیده میشود سالمندان هستند که در کنار کارگران و آموزگاران و کشاورزان و دیگر اصناف فریاد دادخواهی سر میدهند.
از آنجا که هیچ برنامه منسجم و کارآمدی برای ایجاد شبکه حمایتی در حوزه اجتماعی از سالمندان وجود ندارد، همین موجب ایجاد نارضایتی عمومی در این قشر شده است. از سوی دیگر سالمندان طی یکی دو سال گذشته بحران معیشتی سختی را نیز تحمل میکنند.
مشکلات سالمندان ایران از آنجا اهمیت ویژه دارد که جمعیت آنان هماکنون قابل توجه شده و با توجه به تغییرات جمعیتی در ایران در سالهای آینده با افزایش چشمگیری روبرو خواهد شد. در همین رابطه سعید نمکی وزیر بهداشت در نشستی که به مناسبت اول اکتبر، روز جهانی سالمندان، در تهران برگزار شد گفت که ۸.۳ درصد جمعیت کشور سالمندان هستند که این آمار در سالیان آینده به بالای ۱۶ درصد و سرانجام به بیش از ۳۰ درصد خواهد رسید. وزیر بهداشت افزود که جمعیت زنان سالخورده نسبت به مردان سالخورده در حال افزایش است.
وحید قبادی دانا رئیس سازمان بهزیستی کشور نیز با تأکید بر اینکه درصد جمعیت سالمندی در سالهای آینده افزایش پیدا خواهد کرد، گفته است که اگر امروز جمعیت سالمندان ۱۰ درصد جامعه است در سال ۱۴۳۰ این جمعیت به بیش از ۲۶ درصد خواهد رسید.
از آنجا که در دوره سالمندی بیماریهای جسم و روان افزایش پیدا میکند، این قشر نیازمند حمایتهای سازمانیافته برای سپری کردن آخرین مرحله از عمر خود در آرامش نسبی است.
آرامش سالمندان یکی از محورهای مهم برنامهریزی خدمات اجتماعی از سوی دولتهای کشورهای در حال توسعه و همچنین پیشرفته است.
سازمان ملل متحد استقلال، مشارکت، مراقبت، خودسازی و کرامت سالمندان را در قطعنامهای به عنوان اصولی برای حمایت از آنها در نظر گرفته است.
جالب اینکه مقامات جمهوری اسلامی به این قطعنامه رأی مثبت ندادهاند که این بدان معناست که آنها از زیر بار تعهد بینالمللی برای حمایت از سالمندان شانه خالی کردهاند. این در حالیست که در قانون اساسی کنونی ایران نیز به حقوق سالمندان پرداخته شده و از یک دهه پیش منشور حقوق سالمندان هم تصویب شده است! در ماده ۵ این منشور آمده است: «در صورتی که درآمد و توانایی مالی سالمند کفایت رفع نیازهای او را نکند باید از حمایت رفاهی قانونی بهرهمند شود.»
ماده ۹ این منشور نیز افزوده است که «سالمند مثل هر گروه سنی دیگر باید دسترسی به مراقبتهای خاص داشته باشد که این مراقبت شامل تمامی خدمات پزشکی و توانبخشی لازم میباشد. تجهیز مؤسسات توانبخشی و بیمارستانها با نیازهای خاص سالمند از وظایف دولت است.»
در ماده ۲ این منشور نیز میخوانیم: «برخورداری از فضای خصوصی و اجتماعی ویژه سالمند میبایست در مراکز درمانی و توانبخشی مد نظر قرار گیرد.»
با اینهمه از آنجا که دولتمردان جمهوری اسلامی استعداد خاصی در تصویب طرحهای بیعمل در هر حوزهای دارند، در نتیجه جدا از مفاد موجود در قانون اساسی و منشور حقوق سالمندان که روی کاغذ ماندهاند، حالا صحبت از سند ملی سالمندان است که در مراحل اولیه نگارش و تنظیم بسر میبرد!
همه اینها در حالیست که هیچ سازمان یا نهادی بطور مشخص مسئولیت رسیدگی به مشکلات سالمندان در ایران را به عهده ندارد و همین موضوع موجب شده سالمندان ایران تنها و نیازمند به حمایتهای مالی و درمانی با وضعیتی اسفبار روبرو شوند.
محمدعلی همتی عضو هیئت مدیره سازمان تأمین اجتماعی گفته است که مراجعه به پزشک و هزینههای درمانی سالمندان سه برابر سنین قبل از سالمندی است. همتی افزوده است که پس از ۶۵ سالگی، بیشترین دغدغه سالمندان بر حفظ سلامتی معطوف است.
وضعیت بیمههای درمانی سالمندان در ایران، طرحی ویژهی سالمندان نیست و درواقع آنها از همان شرایط بیمه استفاده میکنند که برای دیگر گروههای سنی در دسترس است؛ بیمههایی که برخی خدمات پزشکی را زیر پوشش قرار نمیدهد و بسیاری از خدمات زیر پوشش نیز در مراکز طرف قرارداد بیمهها انجام نمیشود و در نتیجه سالمند باید هزینه درمان را خودش پرداخته و سپس با ارائه رسید آن پس از هفتهها بخشی از آن را از شرکت بیمه دریافت کند.
از سوی دیگر یکی از نکاتی که بیماران سالمند که به انواع ویتامین و مکمل غذایی نیاز دارند مطرح میکنند اینست که با تشدید بحران اقتصادی، بیشتر داروهای خاص و مکمل از شمول بیمه خارج شده و هزینه آنها برای کسانی که زیر پوشش بیمه هستند نیز به صورت آزاد پرداخت میشود.
ابعاد تأسفبار این شیوه حمایت درمانی در سالهای گذشته با افزایش شدید هزینههای زندگی، برای سالمندانی که هیچ درآمدی ندارند یا درآمد آنها محدود به حقوق ناچیز بازنشستگی است بیشتر نمایان شده است.
این وضعیت را حسین نحوی نژاد مدیرکل بهزیستی گیلان نیز تأیید کرده و گفته است ۲۰ درصد از سالمندان ایران زیر خط فقر قرار گرفتهاند.
https://kayhan.london/1398/07/08/%db%b2%db%b0%d8%af%d8%b1%d8%b5%d8%af-%d8%b3%d8%a7%d9%84%d9%85%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86-%d8%b2%db%8c%d8%b1-%d8%ae%d8%b7-%d9%81%d9%82%d8%b1%d8%9b-%d8%a8%db%8c%d8%b4-%d8%a7%d8%b2-%db%8c%da%a9-%d9%85%db%8c
رئیس دبیرخانه شورای عالی سالمندان نیز خردادماه سال گذشته آمار بدتری را اعلام کرده و گفته بود که ۳۰ تا ۴۰ درصد از سالمندان زیر سایه فقر زندگی میکنند، تحت حمایت هیچ سازمانی نبوده، نیازها و مشکلاتشان مخفی است و حقوق و مستمری که به آنها داده میشود، برای رفع نیازهایشان کفایت نمیکند.
سالمندان بازنشسته معمولاً حقوقی حدود ۱.۵ تا ۲.۵ میلیون تومان در ماه دریافت میکنند. این در حالیست که هزینه معیشت زندگی یک خانوار ۳-۴ نفره بر اساس محاسبات کارشناسان ماهیانه ۸ میلیون تومان است.
طبیعی است که اگر سالمندی مستأجر نباشد و حتی ماهیانه دو میلیون تومان از مبلغ ۸ میلیون تومان هزینه زندگی، از هزینههای او کسر شود باز هم ۶ میلیون تومان هزینه زندگی دارد که معلوم نیست از کجا باید تأمین شود. همین امر اما موجب شده که بسیاری از سالمندان با وجود ناتوانی جسمی و بیماریهای مختلف، دوباره به بازار کار و جمعیت جویای کشور روی آورده و تلاش کنند با درآمدی در کنار حقوق بازنشستگی هزینه زندگی را تأمین کنند.
مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی هفته گذشته اعلام کرد که نرخ مشارکت اقتصادی سالمندان ۱۶.۶ درصد است که این نرخ برای مردان و زنان سالمند به ترتیب، ۲۹.۴ درصد و ۴درصد است.
از سوی دیگر نرخ بیکاری سالمندان ۲.۳ درصد است که این نرخ برای مردان و زنان سالمند به ترتیب، ۲.۳۶ درصد و ۰.۷ درصد است.
این آمارها نشان میدهد حدود یک میلیون نفر از سالمندان در ایران کار میکنند که البته این آمار شامل سالمندانی است که قرارداد کار دارند و آمار اشتغال آنها قابل استخراج بوده وگرنه بسیاری از سالمندان به مشاغلی چون کشاورزی در روستاها و مسافرکشی در شهرها مشغول هستند که جزو آمار سالمندان شاغل محاسبه نمیشوند. همچنین در سالهای گذشته سالمندانی نیز زیر فشار سنگین هزینههای زندگی به مشاغل کاذب چون دستفروشی و بارکشی و پادویی روی آوردهاند.
در این میان وضعیت سالمندانی که در سالهای جوانی حق بیمهی بازنشستگی پرداخت نکردهاند و حقوق بازنشستگی و حمایتهای بیمهای ندارند به مراتب بدتر است.
اما شرایط بد اقتصادی به صورت غیرمستقیم نیز زندگی سالمندان را تحت تأثیر قرار داده است. برای نمونه اسفندماه سال گذشته مدیرعامل انجمن عالی مراکز غیردولتی توانبخشی معلولان کشور اعلام کرد که به دلیل مشکلات اقتصادی در سال آینده تعداد قابل توجهی از مراکز نگهداری از معلولان و سالمندان تعطیل میشوند.
در چنین شرایطی، سالمندان که در فرهنگ ایرانی همواره جایگاه محترمی در خانواده و جامعه داشتهاند به «سربار» دولت و برخی خانوادهها تبدیل شده و بدون حمایتهای لازم و سازمانیافته، کرامت آنها نیز پایمال میشود.
روشنک آسترکی
در ایران امروزه کرامت انسان پایمال است ، گرچه سالمندان برترین اند. در حکومت این حیوانات انسان ها مطرح نیستند . کرامت این درنده های خونخوار حفظ نظام و قانون جنگل نظام است .
احمد توکلی: دو مامور اطلاعات استان قزوین ۴۵هکتار زمین را به مزایده صوری جهت ویلاسازی تاراج کردهاند!
سال ۹۱ اداره کل راه و شهرسازی قزوین تصمیم گرفت ۹ قطعه از اراضی گبران قلعه موسوم به “نیاوران” به مساحت ۴۵هکتار در نزدیکی روستای نجف آباد در مسیر الموت را به طرح گردشگری اختصاص دهد: «به گواهی عکسهای ماهوارهای آن زمان، اراضی یاد شده زیر کشت دیم بودهاند! و معلوم نیست دولت بر چه اساسی مجوز تغییر کاربری و تبدیل اراضی به طرح گردشگری را داده است!.
نهایت زمین به همین دو مشتری واگذار میشود. این دو نفر در تعهدنامهای به سازمان مسکن و شهرسازی قزوین کارمند بودن خود را انکار کردند تا مشمول حکم ممنوعیت از معامله با دولت نشوند!.»
علاوه بر توسعه آن به دو برابر میزان موضوع قرارداد و تصرف اراضی همجوار، آن را به بیش از ۲۰۰ قطعه تفکیک کرده و برای ویلاسازی در اختیار افراد مختلفی از جمله کارکنان اداره اطلاعات قزوین، شهرداران و مسئولان وقت استان، قرار دادهاند!.
گزارشی بسیار جالب ولی دردناک از طبقه سالمندان بود و در این نوع سیستم امام زمانی و مدیریتهای هیئتی هیچ امیدی به پیشرفت و بهبود اوضاع همه از جمله سالمندان نخواهد بود ، تعجبم از لشکر بی غیرتانی که با پاسپورت ایرانی سیاهی لشگر مراسمهای باسمه ای رژیم میشوند است که جز به دریوزگی و پاچه خواری راه دیگری را نمیشناسند .