احمد رأفت – جوزپ بورل مقام ارشد سیاست خارجی و امنیت اتحادیه اروپا شد. از اول نوامبر این سیاستمدار اسپانیایی که در حال حاضر وزیر خارجه موقت کشورش است، جانشین فدریکا موگرینی خواهد شد. روز سهشنبه، ۸ اکتبر، پس از نشستی با کمیسیون خارچی پارلمان اروپا که سه ساعت به طول انجامید، این انتخاب با تائید اکثریت نمایندگان رسمیت یافت. جورپ بورل ۷۲ ساله، تا کنون در چندین کابینه اسپانیا حضور داشته و از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۷ میلادی ریاست پارلمان اروپا را نیز عهدهدار بوده است.
جوزپ بورل ۷۲ سال پیش در روستایی در ایالت کاتالونیا، در نزدیکی مرز فرانسه، متولد شد. پدرش نانوا بود و او در دوران دبیرستان با الاغ نان را به دست روستاییان میرساند. جوزپ بورل پس از تحصیلات متوسطه با بورس تحصیلی به دانشگاه راه یافت و در رشته مهندسی هوافضا از دانشگاه مادرید فارغالتحصیل شد. جوزپ بورل با بورس دیگری راهی دانشگاه استانفورد در آمریکا شد و اولین فوق لیسانساش در مدیریت را دریافت کرد. در دانشگاه پاریس فوق لیسانس دیگری در زمینه اقتصاد انرژی گرفت. جوزپ بورل دارای دکترای اقتصاد از دانشگاه کمپولتنسه مادرید است.
سیاستمداری با سابقه
کارنامه مشاغل سیاسی مقام ارشد سیاست خارجی و امنیت اروپا نیز بسیار درخشان است. او در ۴۰ سال گذشته توانست به عنوان وزیر محیط زیست و وزیر خارجه در چندین دولت حضور داشته باشد. مدتی نیز در مقام رهبری حزب سوسیالیست کارگری PSOE اسپانیا بود و هنوز هم یکی از رهبران این حزب به حساب میآید. جوزپ بورل در حال حاضر مسئولیت وزارت خارجه را در دولت موقت این کشور عهدهدار است. جوزپ بورل چند دوره نیز در پارلمان اروپا حضور داشته و چهار سال ریاست این نهاد را بر عهده داشت.
جوزپ بورل به عنوان جانشین فدریکا موگرینی با رای تمام گروههای پارلمانی به استثنای ائتلاف راستگرایان ایتالیایی و فرانسوی برگزیده شد. البته در اتحادیه اروپا سالهاست که تمام مقامات با رای اکثریت گروههای پارلمانی انتخاب میشوند و قاعده نانوشتهای برای تقسیم مناصب این اتحادیه بین گروههای پارلمانی و ۲۸ کشور عضو وجود دارد. البته احزاب راستگرا چون »جبهه ملی» فرانسه و «اتحادیه شمال» ایتالیا، از این قاعده مستثنا هستند و هیچکدام از این مناصب به آنها تعلق نمیگیرد.
مماشات با جمهوری اسلامی
جوزپ بورل معتقد است ظرفیت اروپا برای حضور در صحنه جهانی بیش از آن است که ما امروز شاهد هستیم. او از جمله بر این نظر است که اروپا ضمن گسترش همکاری با آمریکا در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، باید سیاست مستقلی را در جهان در پیش گیرد و از سیاستهای واشنگتن، در صورت اختلاف نظر، پیروی نکند. یکی از مواردی که اروپا نباید با سیاستهای آمریکا همراهی داشته باشد، به گفته جوزپ بورل، جمهوری اسلامی ایران است. جانشین فدریکا موگرینی از جمله خواهان تسریع روند اجرایی شدن ساز و کار مالی یا اینستکس است. او خروج آمریکا از برجام را «اشتباه بزرگی که میتواند برای اروپا گران تمام شود» دانسته و معتقد است که جمهوری اسلامی «می تواند در مقابل تحریمهای اقتصادی آمریکا در صورتی که دونالد ترامپ در انتخابات سال ۲۰۲۰ دوباره انتخاب نشود، به خوبی مقاومت کند».
در ماه فوریه ۲۰۱۹، همزمان با ۴۰امین سالگرد تاسیس جمهوری اسلامی، جوزپ بورل در یکسری توئیت از جمهوری اسلامی تمجید و تعریف کرد و از جمله حضور آن در سوریه را «عامل ثبات» خواند. برای جوزپ بورل «جمهوری اسلامی یک قدرت منطقهای است که نمیتوان نادیده گرفت» و باید «برای تامین امنیت اروپا» با آن همکاری کرد. در همین رابطه مقام جدید سیاست خارجی و امنیت اروپا تهدید به نابودی اسرائیل از سوی مقامات جمهوری اسلامی را «داستانی قدیمی» ارزیابی میکند و گامهایی را که تا کنون این کشور برای زیر پا گذاشتن تعهدات برجامی خود برداشته است «نه چندان مهم» میداند بطوری که نمیتوان آنها را «مغایر با حضور در این معاهده» خواند!
اولویتهای جوزپ بورل
جوزپ بورل از زمانی که رسما کاندیدای احراز مقام ارشد سیاست خارجی و امنیت اروپا شده است، حاضر به گفتگو با رسانهها نیست. وزیر خارجه کنونی اسپانیا که بسیار رک حرف میزند، احتمالا نمیخواهد با انتقاد از آمریکا و اسرائیل و حمایت از جمهور اسلامی راه خود را برای به دست گرفتن سکان سیاست خارجی اروپا دشوار سازد. وی حتی روز سهشنبه، پس از آنکه رسما به عنوان جانشین فدریکا موگرینی تائید پارلمان اروپا را به دست آورد، در اشاره به او لویتهای خود نامی از جمهوری اسلامی نبرد. جوزپ بورل چهارشنبه گفت اولین سفر او به منطقه بالکان خواهد بود زیرا گشودن درهای اتحادیه اروپا به روی صربستان، کوزوو، مونتهنگرو، آلبانی، بوسنی و مقدونیه باید در دستور کار اتحادیه اروپا قرار گیرد.
جوزپ بورل از روسیه نیز به عنوان تهدیدی جدی برای اتحادیه اروپا نام برد و گفت تحریمهایی که پس از اشغال کریمه به تصویب اتحادیه اروپا رسیدند نه تنها نباید برداشته شوند بلکه باید باقی بمانند و در صورت لزوم تقویت هم بشوند. او در سخنان اخیرش از دیگر اولویتها به کنترل بیشتر بر فروش تسلیحات به کشورهای غیراروپایی اشاره کرد. بسیاری معتقدند که منظور جوزپ بورل از کنترل بیشتر، کاهش فروش تسلیحات به پادشاهی سعودی است که در حال حاضر مهمترین خریدار جنگافزارهای ساخت اروپا است. انتخاب جوزپ بورل بدون شک بر روابط اروپا با اسرائیل نیز تاثیر خواهد گذاشت. وزیر خارجه کنونی اسپانیا خواهان به رسمیت شناخته شدن فلسطین به عنوان کشوری مستقل در کنار اسرائیل است.
آقا یا خانم آریا: اولا موگرینی هیچگاه رهبر حزب دمکرات ایتالیا نبوده است. دوما حزب دمکرات از اعضای سابق حزب کمونیست ایتالیا که دو دهه است تعطیل شده و اعضای حزب دمکرات مسیحی تشکیل شده است. بورل هم عضو حزب کمونیست نیست بلکه عضو حزبی سوسیال دمکرات است. برای کامنت گذاشتن باید حداقل دانشی در مورد سیاست داشت تا این کامنت جدی گرفته شود.
من از وقتی که به یاد دارم خودم را لیبرال میدانستم اما
نحوه عملکرد کسانی که امروز خود را سردمداران لیبرالیسم میدانند-در اروپا و آمریکا- و به واقع هم هستند ؛ چنان برخلاف اصول انسانی است که بی تعارف خجالت میکشم خود را به گونه ای معرفی کنم که با این جماعت قرابتی احساس شود.
بعضاً دیده شده که تفکر چپ را با آخوند در یک سمت ترازو قرار می دهند. این تفکر اشتباهی است که آخوند دو زاری را با تفکر چپ هم رأی و هم نظر دانست. آخوند فردی است هرهری مزاج از هر طرف باد بیاید به همان سمت گرایش دارد. برای آخوند فرقی ندارد که تفکر قدرت چیست، برای آخوند مهم این است مهم قدرت و پول است، هم اکنون قدرت و پول از سمت روسها میآید. در زمان شاه فقید کم نبودند آخوندهای دست بوسی که برای دو زار پول دم تکان می دادند.
به آریا ی گرامی :جانا سخن اززبان ما میگویی! واقعا حق مطلب را به خوبی ادا کردی این حرف دل بسیاری ازایرانیان میهن دوست بود که گفتید
یک احمق چپی رفت و جایش را به یک احمق چپ تر و فاشیست دیگری داد! به نظر من، اروپا هم قاطی کرده…
کردستان همان ایرانست و ایران کردستان…لغنت بر سیاست استعماری اروپا و آمریکا و روسیه..
ترجمه ترانه کردی:
ای سرزمین من، من نمیخواهم زیر دست باشم
چرا من حق ندارم همواره سرافراز باشم؟
دنیا و عالم می دانند که خونخواد حق ما را خورده است
…..
ای هوار هوار، چرا ما چنین آواره ایم،،،
….
https://youtu.be/8WO06SG87LQ
گویا اروپا هم مانند امریکا به دو دسته مهم گلوبالیست ها وملی گراها تقسیم شده و دعوای این دو گروه هم هر روز پردامنه تر خواهد شد. گلوبالیستها حرفهای خوب و قشنگ میزنند؛ رسانه های عمده در اختیارشان هست؛ عاشقان «صلح» هستند؛ ذوب در ولایت اوباما اند، عاشقان اسلام و جمهوری اسلامی و در مقابل یهودی ستیز و ضد اسرییلند؛ به شدت نسبت به امریکا احساس حسادت وحقارت دارند؛ مدارک دانشگاهی شون رو دایم توی بوق و کرنا میکنند و ایدولوژی شون رو سعی میکنند یک جامه علمی بهش بپوشانند؛ و البته به شدت با پادشاهی عربستان مشکل دارند، شاید چون عربستان ضد جمهوری اسلامی و حکومتی دوست امریکاست؛ بعید نیست نسبت به این کشور یک احساس حسادتی هم داشته باشند چون عربستان کشور پولداری است.
ملی گراها دنبال بهتر کردن اقتصاد هستند؛ از ایدولوژی و چپگرایی خسته اند؛ دنبال حفظ حاکمیت ملی و استقلال مرزهای کشور هستند؛ باز کردن بیحساب و کتاب مرزها رواز لحاظ هویتی و امنیت و اقتصاد خطرناک میدانند؛ با اسلام و جمهوری اسلامی میانه خوبی ندارند؛ در عین حال با عربستان مشکل جدی ندارند که دلیل ان هم ساده است: عربستان در عین حال که یک پادشاهی و حکومت دیکتاتوری است اما روابط عادی با دنیای غرب دارد و هم در داخل و هم خارج تا حدی مسولانه عمل کرده و مانند ایران دنبال اشوب ایجاد کردن در منطقه و جهان نیست. اسپانسر و پدر خوانده تروریسم نیست.
در هر صورت همانطور که میدانید این شکاف بین گلوبالیستها و وطنی ها در امریکا منجر به روی کار امدن دونالد ترامپ و در اروپا منتهی به برگزیت شد.
اما در این میان امری که قابل تامل بوده و جای تاسف دارد اینست که نیروهای چپ و گلوبالیستها متاسفانه صدایشان بلندتر از ان چیزی است که استحقاقشان میباشد. بر خلاف ادعاهای روشنفکری و علمی بودن و دموکرات بودن و غیره اتفاقا در موارد زیادی جهت گیری های سیاسی و اجتماعی انها خلاف ان چیزی است که وانمود میکنند. مگر میشود به دموکراسی و حقوق بشر اعتقاد داشت و همزمان دوست گرمابه و گلستان ملاها هم بود؟ چطور چنین چیزی امکانپذیر است؟ مگر میشود به دموکراسی اعتقاد داشت ولی دونالد ترامپ را به عنوان رییس جمهور منتخب مردم قبول نداشت؟ مگر میشود شخصیت علمی و دانشگاهی داشت ولی به منتقدان اجازه نداد در محافل اکادمیک نظرات و عقاید خود را ازادانه بیان کنند؟ اینها ترامپ را با هیتلر مقایسه میکنند و او را فاشسیت میخوانند ولی عجیب است که گروهی به اسم انتیفا راه انداخته و فردای مراسم سوگند رییس جمهور دست به اعمال خشونت امیز و تروریستی میزنند. به راستی کدام گروه فاشیست واقعی است؟ در مواردی سخنرانی های افراد متمایل به راست را در دانشگاهها لغو میکنند؛ این اتفاقات تلخ هر از چند گاهی در اروپا و امریکا توسط همین «روشنفکران» رقم زده میشوند؛ گروههای فشار مانند جمهوری اسلامی عمل کرده و سخنرانی ها را لغو میکنند. کافی است شما بخواهید به صورت علمی در مورد گرمایش زمین، مهاجرت، سقط جنین، اسلام و غیره نظری در دانشگاه مطرح کنید که خلاف ان چیزی است که اینها دوست دارند. ان وقت است که با تخم مرغ و چک و لگد از شما پذیرایی خواهد شد!
و قسمت ترسناک ماجرا اینجاست؛ این گروه دارای یک جور استاندارد دوگانه هستند که حتی به افراد مستقل از کشور و نژاد خودشان هم رحم نمیکنند ملت های خاورمیانه و مردم ایران که دیگر جای خود دارند!
اینجانب شناختی از جوزف بورل نداشتم ولی مطلبی که شما منتشر کرده اید تا حدی روشن نموده که ایشان به کدام جبهه وابستگی دارد. متاسفانه این یعنی اینکه زمان برای ملت ایران به سرعت رو به پایان است چون معلوم نیست دوباره چه زمانی رییس جمهور متفاوتی مانند ترامپ به قدرت برسد که از جنس اوباما وموگرینی وجوزف بورل نباشد. در صورت وقوع یک خیزش عمومی از جنس ۸۸ شخصیتی مانند اوباما و یا موگرینی در طرف مردم قرار نخواهند داشت و این کار را برای ملت بسیار دشوار خواهد نمود. اوباما میتوانست در سال ۸۸ حمایت واقعی از مردم به عمل اورد اما نخواست و مردم بی پناه قربانی شدند. در سوریه میتوانست مثل اب خوردن رژیم بشار اسد را ساقط کند ولی نخواست و در نتیجه میلیونها انسان بیگناه کشته و زخمی و اسیر و اواره شدند. مردم سوریه هنوز هم گرفتارند. مردم ایران نیز همچنین.
موگرینى که خودش رئیس حزب کمونیست ایتالیا بوده ،جانشینش هم یه کمونیست دو آتشه است و کمونیست نمرده است بلکه به أشکال و اسم هاى جامعه پسند حضورى قوى دارد,به اسم هایى مثل حزب دموکرات و احزاب کارگرى تو انگلیس و بقیه کشورها،وقتى رئیس حزب کارگر انگلیس بر سر قبر تروریست هاى فلسطینى حاضر مى شود با چفیه،متوجه مى شویم اخوند چفیه پوش تو لندن هم هست و اروپا در چنگال چپ هاى کمونیست اسیر است و همه چپ ها و کمونیستهاى رنگ عوض کرده در سراسر جهان در تکاپو هستند تا از میراث جنگ سرد دفاع کنن بخش بزرگى از این میراث جنگ سرد جلوگیرى از سقوط حکومت اخوندى است که دربست در اختیار روسیه است،خبرنگار روس هم که ازاد کردن مشخص شد تو ایران کى رئیسه،حزب دموکرات امریکا تمام کمونیست ها و چپ هاى دو آتشه رو در خود جاى داده و همه شعبه هاى جهانى کمونیست دست در دست هم براى جلوگیرى از سقوط اخوندا بسیج شدند،برنى ساندرز به اصطلاح دموکرات(شما بخونید کمونیست) در دوران جوانى و أوج جنگ سرد ماه عسل براى یک ماه برا عروسى مهمون مسکو بوده ،اینها دست هاى پنهان سرپانگه داشتن اخونداست که ایران رو خوب بچاپن،به امید روزى که مردم ایران بعد از آزادى ایران تمام سفارت خانه هاى این کشورهاى جانى و همدست در کشتار مردم ایران رو برا همیشه ببندن و قانونى به تصویب برسد که جاسوس خونه هاى ١١ هکتارى تو تهران برا همیشه تعطیل شود و به نماد براى جنایات اینها تبدیل شود.دشمن ایران اینها هستن و الا اخوندا همه مزدور و حقوق بگیرن،رئیس پوتینه