سرانجام به دنبال تلاشها و مبارزات زنان و فشارهای «فیفا»، وقتی که دیگر جز یا حضور زنان و یا تحریم فدراسیون فوتبال، چارهای باقی نماند، زنان اجازه یافتند روز ۱۸مهر به صورت گزینشی و محدود در جایگاهی مانند قفس همراه با امر و نهیهای مأموران مؤنث به تماشای مسابقه تیمهای ملی ایران و کامبوج بنشینند. همزمان دولت و هوادارانش از جمله اصلاحطلبان با موجسواری و پهن کردن بستر تبلیغات برای انتخابات استصوابی اسفند ۹۸ تلاش کردند این حق بدیهی را که برخورداری از آن هنوز نه کامل است و نه پایدار، به حساب خود بنویسند. آنهم در حالی که مسئولان همین دولت اعلام کرده بودند به دلیل احترام به مراجع تقلید، دولت این موضوع را پیگیری نمیکند!
نهادهای بینالمللی برای اجبار حکومتها به رعایت قوانین و مقررات این نهادها هیچ ضمانت اجرایی ندارند و آنچه میتوانند انجام دهند، فشار و اقدامات سلبی است: تحریم و محروم کردن! کاری که پیش از این فدراسیون جودو به خاطر باختهای اجباری برای روبرو نشدن قهرمانان ایران با ورزشکاران اسرائیل انجام داد. ولی آیا حق حضور زنان در ورزشگاهها به اندازهی باخت عمدی و دخالت عقاید سیاسی و ایدئولوژیک و تبعیض بین کشورها در ورزش اهمیت ندارد؟!
واقعیت این است که اگر ایستادگی زنان ایران نمیبود، فیفا همچنان خود را به خواب میزد و جمهوری اسلامی نیز به دلیل «احترام به مراجع تقلید» همچنان حق حضور زنان در ورزشگاهها را زیر پا میگذاشت. اینکه برخی دختران روز جمعه بیرون ورزشگاه به انگلیسی شعار میدادند «فیفا بیدار شو!» به این دلیل آشکار است که همین حضور محدود و گزینشی زنان در «آزادی» نیز هیچ تضمینی ندارد! بدون ایستادگی، فیفا دوباره به خواب خواهد رفت و مسئولان جمهوری اسلامی باز هم به نظرات مراجع تقلید «احترام» خواهند گذاشت!
در این میان، گذشته از بهرهبرداریهای فرصتطلبانهی جناحین رژیم از هر گام کوچکی که بر اثر مقاومت جامعه به دست میآید، نمیتوان انکار کرد که چهار دهه بمباران تبلیغاتی و سرکوب بیامان، تأثیرات منفی بر جامعهای گذاشته که آموزش و پرورش در آن به زهرهای سیاسی- عقیدتی آغشته است. این تأثیر را در سه نمونهی بارز در رابطه با حضور دیروز زنان در «آزادی» میتوان دید:
یکی، واکنش وابستگان استمرارطلبان که تبلیغات و سلفیهای خود را برای این حضور محدود در «قفس آزادی» به اشتراک گذاشتند. پس از شعار کوبندهی «اصلاحطلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» این حضور برای آنها مانند دادن تنفس مصنوعی به یک پیکر در حال احتضار بود!
دو، زنانی که چه بسا بیخبر از تاریخ و فرهنگ کشور خود، پرچم یک فرقهی مذهبی و تباهکار را بجای پرچم ملی شیروخورشیدنشان به اهتزاز در آوردند. حال آنکه بسیاری نیز به نشانههای فقط سهرنگ اکتفا کردند.
سه، مأموران مؤنث که آمده بودند تا علیه حقوق و همجنسان خود، این واقعیت تلخ را یادآوری کنند که همه همچنان در جمهوری اسلامی زندگی میکنند و از آزادی خبری نیست!
الاهه بقراط
مربی پرتغالی بحرین خوشبخت بود که مدیران جهانی کیروش را اخراج کردند.
آرزوی جام جهانی نیز ۴۰ ساله خواهد شد؟!
به همین مقدار هم راضی نباشید،ما آینده شمارا تضمین ی کنیم.
حمله “زنان بسیجی” مستقر در استادیوم آزادی به دختری که نوشته «#دختر_آبی ایران، نام تو جاویدان» رو بالای سر برده
https://www.youtube.com/watch?time_continue=40&v=XKLf-uaRYWU
بلیتفروشیها حقیقی نبود. فدراسیون فوتبال با وجود خالی ماندن بیست هزار سکوی ورزشگاه آزادی اما اجازه حضور بیشتر زنان و دختران در ورزشگاهها را نداد!.
«فرحناز» یکی از زنانی که موفق شده بود بلیت ورود به ورزشگاه آزادی را خریداری کند، در توییتر خود نقل کرده است که یکی از دخترها، پس از دیدن ناظران فیفا دوان دوان به سوی آنها رفته و با وجود مقاومت مامورین زن نیروی انتظامی خودش را به ناظران رسانده و از دشواریهای بلیت فروشی و بیعدالتی در تخصیص سکوها گفته است.
آخوندهای شیعی میخواهند استادیوم های ورزشی را هم مانند گرمابه های قدیمی زنانه ومردانه بکنند ؛ یک روز منحصر به مردها ویک روز دیگر منحصر به زنان. این بیماران روانی دارند کشوری را درسدهٔ بیست ویکم بزورچماق وسرکوب بصورت آپارتاید جنسیتی اداره میکنند ودولتهای اروپائی مدعی «مهد آزادی» بودن نیز برایشان هورا میکشند