یک ماه پس از حمله موشکی به تاسیسات آرامکو عربستان، نخست وزیر پاکستان با هدف میانجیگری بین جمهوری اسلامی ایران و سعودیها راهی تهران شده است.
سفر عمران خان دو روز پس از آن صورت میگیرد که یک نفتکش ایرانی در دریای سرخ هدف دو موشک قرار گرفت و شماری از مقامهای سیاسی و رسانهها در ایران انگشت اتهام را به سوی عربستان نشانه رفتهاند. با وجود موضع محتاط وزارت خارجه جمهوری اسلامی و سکوت فرماندهان ارشد ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مورد این حمله، علی ربیعی (عباد) سخنگوی دولت و علی شمخانی دبیر شورایعالی امنیت ملی تهدید به اقدام تلافیجویانه کردهاند که بیانگر چیزی جز بلاتکلیفی و موضع دوگانه تهران نیست.
این دوگانگی که میتواند ناشی از افزایش خسارات تقابل در مرحلهی ایذایی و اقدامات خرابکارانه باشد در مواضع سعودیها نیز آشکار است.
بحران خاورمیانه به مرحلهای رسیده که برای بازکردن بعضی قفلها کلیدهای دیپلماتیک کارآیی خود را از دست داده است. رژیم ایران به تدریج متوجه میشود که در یک بنبست قرار گرفته که نه راه پس دارد و نه راه پیش.
در جریان سفر شینزو آبه نخست وزیر ژاپن به تهران و دیدار او با حسن روحانی و علی خامنهای با هدف میانجیگری بین تهران و وانشگتن دو نفتکش ژاپنی که محمولههای نفتی عربستان را حمل میکردند هدف حمله قرار گرفتند. در اوج تلاشهای امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه برای میانجیگری بین تهران و واشنگتن، پهپاد آمریکایی در خلیج فارس ساقط شد و در چندین نوبت پایگاههای آمریکایی در عراق مورد اصابت راکتهایی قرار گرفت که شبهنظامیان مورد حمایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرتاب کرده بودند.
https://kayhan.london/1398/03/07/%d8%b4%db%8c%d9%86%d8%b2%d9%88-%d8%a2%d8%a8%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d9%86%d9%82%d8%b4-%d8%b3%d9%84%d8%b7%d8%a7%d9%86-%d9%82%d8%a7%d8%a8%d9%88%d8%b3%d8%9b-%d8%b1%d8%b6%d8%a7-%d9%be%d9%87%d9%84%d9%88%db%8c
گذشته از اینکه اعتبار شینزو آبه و امانوئل ماکرون از نظر فردی و شخصیتی برای میانجیگری در بحرانهای سخت بینالمللی کافی نبود، اما دیوار بحرانهایی که جمهوری اسلامی ساخته است از قامت اکثر دولتمردان جهان برای حل و فصل از طریق میانجیگری بلندتر است! کره شمالی نسخه ضعیفتر جمهوری اسلامی در شرق آسیاست که با تحرکات اتمی و سیاستهای ماجراجویانه دهههاست بحران میآفریند اما ژاپن نتوانسته مشکلات با پیونگیانگ را فیصله دهد. امانوئل ماکرون خیالپرداز و بلندپرواز هم در شرایط فعلی اروپا وزنی برای میانجیگری ندارد و تمام زورش را در حاشیه نشست «گروه هفت» و نشست سازمان ملل متحد برای نزدیککردن جمهوری اسلامی و آمریکا گذاشت اما دست خالی ماند.
https://kayhan.london/1398/06/14/%d9%85%d8%a7%da%a9%d8%b1%d9%88%d9%86%d8%8c-%d9%85%db%8c%d8%a7%d9%86%d8%ac%db%8c%d9%90-%d9%86%d8%a7%da%a9%d8%a7%d9%85%d8%9b-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-%d8%b2%db%8c%d8%b1-%d8%a8%d8%a7%d8%b1
حالا، گرچه سیاست همواره آبستن رویدادهای نامنتظره است، اما در تهران برخی عمران خان را یک میانجی متعهد قلمداد میکنند. با اینهمه از هر سو که به او و شرایط پاکستان نگاه میشود، به نظر نمیرسد که او فراتر از دیگر میانجیگران ابزار کارآمد در بهبود مناسبات ایران و عربستان در دست داشته باشد. درواقع عمران خان اگر برای حل و فصل تنشهای سیاسی وزنی میداشت در گام نخست باید قادر میبود مشکلات کشورش با هندوستان و افغانستان را حل کند.
طرف دیگر معادله اما جمهوری اسلامی است. ابزار میانجیگری در حل و فصل مناقشات سیاسی زمانی کارآیی خواهد داشت که هر دو طرف آماده انعطاف و دادن امتیاز به یکدیگر باشند. چنانکه سلطان قابوس پادشاه عمان بعد از «نرمش قهرمانانه» علی خامنهای و میل و رغبت باراک اوباما به توافق با رژیم ایران توانست نقش میانجی را ایفا کند و در نهایت توافق اتمی همراه با مبادلهی شمار از زندانیان طرفین و رد و بدل چمدان پول امضا شد.
تجربه ثابت کرده سازمانها و دولتهای متکی بر تروریسم نمیتوانند از طریق میانجیگری مناقشات بینالمللی خود را حل و فصل کنند و اگر هم نتایجی حاصل شود موقت خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران بزرگترین رژیم سیاسی حامی تروریسم است بطوری که برخی از تحلیلگران آن را مانند طالبان یک گروه تروریستی میدانند که موفق به کسب قدرت دولتی و حفظ آن شده است.
در این میان، هر آنچه در روابط بینالملل تعریف شده و معیار سیاستهای خارجی عادی به شمار میرود، برای سازمانها و رژیمهای تروریستی و باجگیر نه سبب حل مشکلات بلکه بحرانساز است. جمهوری اسلامی به مرحلهای میانجیناپذیری رسیده است! اخاذی و تولید قدرت شبهنظامی تنها راهبردهای نظام حاکم بر ایران در سیاست خارجی است. شبهنظامیان اصلیترین متحدان تهران هستند. در داخل نیز نظام مشروعیتاش را بیش از پیش از دست داده و به سرکوب بیامان مردم را ساکت نگه داشته است. در عرصهی بینالمللی و رابطه با غرب هم علاوه بر بازوهای تهدیدکنندهی تروریسم و شبهنظامیان، با موشکپرانی به کشورهای اطراف و نفتکشها اخاذی میکند. هر کدام از این سیاستهای تخریبی به تنهایی به مسیرهای دیپلماتیک جهت رسیدن به صلح و امنیت ضربات جدی وارد میکند. سیاستهایی که سبب شده مذاکره مستقیم بین تهران و ریاض یا واشنگتن مقدور نشود و اکنون چنان حاد شده که به نظر نمیرسد قفل آن با میانجیگری باز شود.
در عین حال، اگر بنا بر میانجیگری میان تهران و ریاض باشد آن کشوری که میتواند مؤثرترین نقش را بازی کند ولی تا کنون پیشقدم نشده، روسیهی ولادیمیر پوتین است که در حال حاضر به «گربهرقصانی» مشغول است. چنانکه یک روز خبر میرسد که روسیه پیشنهاد میانجیگری داده؛ یک روز مطرح میکنند که ایران و عربستان درخواستی برای میانجیگری ندادهاند؛ و روز بعد اعلام میشود که مسکو بین این دو میانجیگری نمیکند. بر کسی نباید پوشیده باشد که روسیه با ادامهی این روند از همهی طرفین سود میبرد.
روزنامه فیگارو، چاپ پاریس، از چگونگی دستگیری روحالله زم، مدیر کانال تلگرامی «آمدنیوز»، به نقل از منابع خود نوشت که زم در سفر به عراق و با همکاری سرویسهای اطلاعاتی فرانسه دستگیر شده است!.
نیروهای سازمان اطلاعات سپاه پاسداران کار خود را با فرستادن یک زن جوان به پاریس آغاز کردند.
این زن جوان، روحالله زم را قانع کرد که برای دیدار با آیتالله علی سیستانی، رهبر شیعیان عراق ، به عراق سفر کند.
در شهر مذهبی نجف این مخالف جمهوری اسلامی توسط نیروهای سپاه پاسداران بازداشت شده و از آنجا به ایران منتقل شده است
دلیل این اقدام فرانسه را «آزادی دو فرانسوی زندانی در ایران از ماه ژوئن تاکنون» دانست!؛
-از هر سو که به عمران خان و شرایط پاکستان نگاه شود وی در حد و اندازهای نیست که در شرایط فعلی بین ایران و عربستان میانجیگری کند وگرنه مشکلات خودش را با هند و افغانستان رفع میکرد.
-اگر بنا بر میانجیگری میان تهران و ریاض باشد هیچ کشوری بهتر از روسیهی پوتین نمیتواند مؤثر باشد ولی روسیه در حال حاضر ترجیح میدهد «گربهرقصانی» کند.
همین دو جمله کل مطلب را بیان می کند.
زمانی بود که زبان رسمی دربار شاهان هندوستان فارسی بود ولی امروز نخست وزیر «پاکستان» ، کشوری که قسمتی از خاک جدا کرده توسط انگلستان ازهندوستان ودراشغال اسلامیست هاست ، وقتی به ایران میاید مترجمی همراه میاورد تا با «پرزیدنت» منصوب حکومت اسلامی اشغالگر ایران بتواند راجع به غنایم جنگی مفت بدست آمده در این دو سرزمین بلا زده گفتگو بکند. اگر اوضاع زمانه بروفق مراد اشغالگران این دوکشور پیش برود ، در آیندهٔ نزدیکی گفتگو میان چنین مقامهائی احتیاج به مترجم نخواهد داشت ؛ زبان رسمی هردو طرف زبان عربی ، زبان اسلام خواهد بود.