آزاده کریمی – عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست هجدهم مهرماه در نامهای به وزیر نیرو، اجرای پروژه انتقال آب دریای مازندران به کویر مرکزی را «بلامانع» خواند و با آن اعلام موافقت کرد. حسن روحانی آذرماه سال ۹۷ در سفر به استان سمنان وعده اجرایی شدن این پروژه را داده که اکنون دوباره به جریان افتاده است، پروژه عمرانی که مخالفانش، تکرار فاجعه نابودی دریاچه اورمیه را توصیف میکنند.
موافقت مقام ارشد سازمان حفاظت محیطزیست به فاصله یک روز بعد از اعلام مخالفت اداره کل منابع طبیعی مازندران با اجرای این طرح، منتشر شده است. پس از مسکوتماندن این طرح با اعتراض کارشناسان محیط زیست و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نامه موافقت مقام ارشد سازمان حفاظت محیطزیست در فضای مجازی با اجرای این پروژه جنجال برانگیخته است. با اینهمه به نظر میرسد که دولت گامهایی برای مراحل آغازین این پروژه برداشته است.
https://kayhan.london/1397/12/09/%d8%b5%d8%ad%d8%a8%d8%aa-%d8%a7%d8%b2-%d8%a2%d8%a8-%d9%85%d9%85%d9%86%d9%88%d8%b9-%d8%b7%d8%b1%d8%ad-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%82%d8%a7%d9%84-%d8%a2%d8%a8-%d8%af%d8%b1%db%8c%d8%a7%db%8c
آنطور که شرکت آب نیرو اعلام کرده است هدف از اجرای این طرح، نمکزدایی و تصفیه ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب از دریای مازندران در سال و انتقال سالانه ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب از دریای مازندران به شهرهای فلات مرکزی در استان سمنان برای مصرف در بخش شرب و صنعتی است.
انتقال آب دریای مازندران به صورت دو خط لوله به طول ۱۶۰ کیلومتر از سواحل دریای مازندران در مجاورت نیروگاه نکا آغاز، از شالیزارها و جنگلهای حفاظتشده هیرکانی عبور و از منطقه خطیرکوه وارد استاد سمنان میشود. در نهایت با عبور از تونل چشمه روزبه در حوالی شهر شهمیرزاد به ۲ شاخه تبدیل میشود که یک خط لوله به سمت دامغان و شاهرود به طول ۱۷۲ کیلومتر و دیگری به سمت سمنان به طول ۱۳۲ کیلومتر کشیده خواهد شد.
✍ ۳۹ روز پیش وقتی وقوع چنین روزی را هشدار دادم، یکی از فعالان محیطزیست گفت: مذاکرات ما با #عیسی_کلانتری سازنده بوده و ما سرِ کار نبوده و نیستیم!
متاسفم. همین و تمام.#نه_به_انتقال_آب pic.twitter.com/wQucdGl2q7
— mohammad darvish (@darvish100) October 13, 2019
قرار است شرکت توسعه آب نیرو ایران مجری طرح این پروژه با بودجه ۹۲۰۰ میلیارد تومانی برای عبور لولههایی به قطر دو متر مسیر طولانی مازندران تا سمنان خاکبرداری و تخریب کنند. بیش از ۴ هزار اصله درخت اُرس، ۲۶هزار اصله درخت جنگلی هیرکانی و چند میلیون تن خاک، قربانی انتقال آب دریاچه کاسپین (مازندران، خزر) به کویر میشوند.
کارشناسان از این طرح به عنوان فاجعهبارترین طرح محیط زیست تاریخ ایران نام میبرند که اتفاقا در «محیط زیستیترین» دولت یعنی دولت حسن روحانی اتفاق میافتد. منتقدان این طرح، انتقال آب مازندران را به فاجعهای چون افتادن «بمباتم» تشبیه میکنند که گوش دولت به آن بدهکار نیست.
طرح انتقال آب دریای مازندران به سمنان، میراث دولت محمود احمدینژاد است که هشتم تیرماه سال ۸۴ به تصویب رسید و در سیام خردادماه ۹۱ به شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران بهعنوان مجری ابلاغ شد که در دولت حسن روحانی دوباره به جریان افتاد.

درباره جوانب مختلف پروژه انتقال آب دریای مازندران به کویر مرکزی ایران با ناصر کرمی کارشناس محیط زیست و اقلیمشناس به گفتگو پرداختیم.
-آیا پروژه پیشنهادی حسن روحانی برای انتقال آب دریای مازندران به استان سمنان، از منطق زیست محیطی و اقتصادی برخوردار است؟
-قاعدتا خیر؛ به هر حال این یک پروژه عمرانی است. شما آب دریا را شیرین میکنید، منتقل به نقطه دیگری میکنید و در آن نقطه هدف استفاده میکنید. به عنوان یک پروژه عمرانی، شما دارید یک کالا تولید میکنید. این کالا یک قیمت تمامشده دارد و قاعدتا اگر هزینه تولید آن، بیشتر از قیمت تمام شدهاش باشد، اجرای آن منطقی نیست. ما این قیمت را به دو شکل محاسبه میکنیم که معمولا متاسفانه در ایران، بهای آب را که از طبیعت به دست میآید، صفر در نظر میگیرند. مثلا در محاسبه آب درون یک چاه، هزینه برق مصرفی یا حفر چاه را در نظر میگیرند و برای خود آبی که ارزش و نقش اکولوژیک دارد، قیمتی در نظر نمیگیرند.
ما باید در این پروژه خاص، به دو شکل محاسبه کنیم: محاسبه اثر اکولوژیک یا بدون محاسبه اثر اکولوژیک. یعنی اینکه مثلا این آب چه اثری بر اکوسیستم دریای خزر، چه اثری در پسآب مراحل نمکزدایی، چه اثری در مرحله انتقال و چه اثری در جایی دارد که مصرف میشود؛ یعنی در نقطه هدف انتقال، شما تقاضایی را برآورده میکنید که بیش از دیگر ظرفیتهای اکولوژیک آن منطقه است. ما این هزینهها را محاسبه میکنیم و به عددی دست پیدا میکنیم که میتوانیم بگوییم هر مترمربع آب چقدر هزینه اکولوژیک دارد.
یک بخش دیگر، محاسبه هزینههای انتقال آب است که شامل ساخت یک کارخانه آبشیرینکن، راهاندازی سیستم لولهکشی برای انتقال آب، تصاحب یکسری اراضی میشود، تا در نهایت به آبی دست پیدا کنید که قیمت مشخصی دارد. نکته جالب اینجاست که اجرای پروژه انتقال آب دریای مازندران، حتی با صرف نظر از ارزش اکولوژیک و فقط با در نظر گرفتن هزینههای شیرینسازی و انتقال آب، منطقی نیست. چون به آبی دست پیدا میکنید که نه میتوان با آن کشاورزی کرد و نه میتوان در صنعت به کار گرفت چرا که این آب باید برای صنعتی بسیار پولساز هزینه شود که چنین صنایعی در ایران وجود ندارد. ضمن اینکه انتقال این آب برای مصرف آشامیدن هم منطقی نیست. چون با کمی صرفهجویی مانند بهسازی آبیاری در بخش کشاورزی، میتوانید در همان منطقه آب را با صرف هزینه کمتر به دست آورید. به همین خاطر این پروژه مطلقا توجیه فنی و علمی ندارد.
-چقدر این پروژه به اجرایی شدن نزدیک است؟
-وقتی مراحل اداری تصویب یک پروژه طی شده، پیمانکار و مسیر اجرای طرح هم مشخص است، یعنی پروژه به زودی اجرا میشود. البته گفته میشود که از نظر فنی، کارهایی مثل تصاحب جنگل و اراضی به مرحله اجرا رسیده ولی مطمئن نیستم. ضمن اینکه پس از انتشار نامه تایید عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، طبیعتا به زودی هم شروع میشود.
-در ایران اجرای پروژههای انتقال آب تا چه حد میتواند موجب کاهش اثرات کمآبی و بیآبی شود؟
-نکته مهم اینجاست که تقریبا در هیچ حوزه آبی ایران، آب اضافه وجود ندارد. یعنی ایران منطقهای مانند آمازون نیست که از منابع آبی بیکران برخوردار باشد و مصرف و انتقال تاثیری نداشته باشد. نخست، ایران کشوری است که جمعیتش بیش از ظرفیت اکولوژیکاش است. جمعیت ایران حداکثر باید ۶۰ میلیون نفر باشد ولی اکنون ۸۰ میلیون است. همچنین، مصرف سرانه این جمعیت هم، حداقل دو برابر میزان مصرف جهانی است.
علاوه بر این، خودکفایی در کشاورزی ۴۰ سال به این کشور تحمیل شده است. کشوری که نمیتواند محصولات کشاورزیاش را خودش تولید کند، به زور میخواهیم کشاورزی داشته باشد. مزیتی در تولید پروتئین در ایران وجود ندارد و بهتر است واردکننده باشیم. به همین خاطر، در ایران در هیچ حوزهای آب اضافه برای انتقال وجود ندارد. در چنین بستری، درواقع اجرای پروژه انتقال آب، مبارزه با فقر نیست، بلکه توزیع فقر است. بدان معنا که منطقه دیگری را هم فقیر میکنید تا وضعیت منطقه دیگری را کمی بهتر کند.
همچنین، ما بیش از دو برابر ظرفیت مطلق کشور، سدسازی کردهایم. یعنی برای ذخیرهسازی ۴۰ میلیارد مترمکعب آب، ۷۶ میلیارد مترمکعب مخزن و سد ساخته شده است. چون سدسازی در ایران اشباع شده، شاهد گرایش به سوی پروژههای انتقال آب هستیم. پیمانکاران هم همان پیمانکاران سدسازی هستند و به نظر میرسد که این پروژهها بر مبنای نیاز پیمانکار تامین میشود، نه بر مبنای نیاز محیط.
-استان سمنان در چه وضعیتی از نظر منابع آبی است؟
-۹۰ درصد استان سمنان بیابان است، شما از جاده مشهد- تهران که به سمت پایین میروید، همه بیابان است اما وقتی این جاده را به سمت شمال میروید، استان سمنان یک منطقه کوهستانی است و البرز مرکزی یکی از پربارانترین مناطق کشور است. نکته این است که ۹۵ درصد جمعیت استان سمنان در همان ۵ درصد لبهی شمالی ساکن هستند. به همین خاطر اگر میخواهیم بدانیم استان سمنان آب دارد یا ندارد، باید محدوده قطاع استقرار جمعیت را نگاه کنیم. قطاع استقرار جمعیت استان سمنان در جایی است که شهروندان سمنان را دستکم جزو ۱۰ استان متمول از نظر آب قرار میدهد. به همین خاطر استان سمنان، اگر هم مشکلات آبی داشته باشد، ناشی از مدیریت نادرست است و بامدیریت صحیح میتواند جزو مناطقی باشد که به نسبت مناطق دیگر ایران، وضعیت مناسبی دارد.
https://kayhan.london/1397/09/16/%d9%88%d8%a7%da%a9%d9%86%d8%b4-%d8%b4%d8%af%db%8c%d8%af-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9%d9%87-%d9%85%d8%ad%db%8c%d8%b7%e2%80%8c-%d8%b2%db%8c%d8%b3%d8%aa-%d8%a8%d9%87-%d9%85%d9%88%d8%a7%d9%81%d9%82%d8%aa
-دلیل ارائه پیشنهاد این طرح از طرف حسن روحانی از نظر شما چیست؟
-این طرح نماد فساد سیستماتیک، قبیلهگرایی در مدیریت، فقدان برنامه توسعه و ناکارآمدی در مدیریت اجرایی کشور است. آقای خاتمی در دوران ریاستجمهوریاش پروژههای آنچنانی را در یزد اجرا کرد، جایی که ظرفیتهای توسعه نداشت و ما اکنون شاهد تبعات منفی آن هستیم. آقای هاشمی رفسنجانی نیز چنین پروژههایی را در رفسنجان اجرا کرد و دو تا رئیسجمهور پیدر پی از سمنان، میخواهند آب را به استانی منتقل کنند که نه به آب نیاز دارد و نه ظرفیت توسعه بیشتر دارد. بخش بزرگتر ماجرا پیمانکاران زورمندی هستند که به دولت تحمیل میکنند که باید پروژه اجرا کنند، یعنی همان شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران انقلاب مثل مهابقدس است که بخشی از سهام آن متعلق به آستان قدس و بخشی از آن متعلق به سپاه پاسداران است.
-نقش سازمان حفاظت از محیط زیست در این بین چه میشود؟ آقای کلانتری از زاویه یک مصلح از وضعیت موجود انتقاد میکند ولی با اجرای طرح انتقال آب مازندران به سمنان موافقت کرده!
-آقای کلانتری که بارها درباره بحران محیطزیست و خشکیدگی ایران صحبت کرده، ولی حالا خلاف آن عمل کرده و از پروژهای حمایت میکند که ادامه همان وضعیت قبلی است. ایران دچار خشکسالی نیست، دچار خشکیدگی است. خشکسالی یک دوره موقت بدون بارندگی است ولی بعد دوباره باران میبارد. این وضعیت ایران نیست، ایران دچار یک خشکسالی دائمی و مزمن شده. بخشی از این روند طبیعی است، ۲۰ درصد بارندگی در ایران کاهش یافته ولی بخش دیگر آن عامل انسانی دارد. یک کشاورزی ناپایدار تحمیل شده و در حالی که حداکثر میتوانستیم ۴۰ درصد آبهای تجدیدپذیر را مصرف کنیم ولی ۹۰ درصد آن را مصرف میکنیم.
جمعیت انسانی فقط در ۱۰ درصد مساحت ایران استقرار دارد ولی ۹۰ درصد آب موجود با سد و پروژههای انتقال به همان ۱۰ درصد منتقل شده است. یعنی بقیه طبیعت را عمدا خشکاندهایم. وقتی پروژه انتقال آب مازندران را اجرا میکنید، یعنی از این ۴۰ سال درس عبرت نگرفتهاید و میخواهید همان رویه را ادامه دهید.
آقای کلانتری که مدعی بود خیلی متوجه وضعیت محیط زیست ایران است، نشان داد که مثل بقیه رفتار میکند. واقعیت این است، آن چیزی که تحت عنوان سازمان حفاظت محیط زیست داریم، فقط اسمش سنگین است. این همان اداره شکاربانی سابق است و حوزه اختیاراتش هم در حد همان حوزههای حفاظتشدهای است که در اختیار دارد. خارج از این اختیارات، هیچکس به این سازمان توجهی نمیکند و از نظر قانونی هم از اختیاراتی که دارد استفاده نمیکند. مثل همین پروژه انتقال آب که میتوانست بگوید تا ارزیابی محیط زیستی درستی نداشته باشد، تایید نمیکنم. اما نکته اینجاست، آنها که در اجرای این پروژه منافع دارند، زور بیشتری در حاکمیت دارند و اگر عیسی کلانتری میخواهد در این سازمان بماند باید تابع باشد.
خوب تا زمانیکه شما این همه دچار اغتشاش و پراکندگی هستید.
شبکه سادات و اهل بیتشان که در روستا ها کدخدا و صاحبان اکثر زمین هستند و در شهرها اولویت انحصار تجارت و خمس و زکات. طبیعی است که سید علی خامنه ای فکر کند او عامل اتحاد ایرانیان است.
و قبله, قبل, ما قبل و قبیله بازی در میاره.
تا تقی از توقی در میاد قمه و کارد گرفته خود را خون مالی میکنید که حسین کشته شد.
تا ی روزنه طرف عراق باز میشه مثل سونامی به صحرای کربلا میزنید.
زمان جنگ بچه های خود را پرت میکردید روی مین که راه کربلا باز شود.
الان منتظر هستید جهانیان بعد این همه غوغای چهل ساله که تمام اسناد بربریت را آرشیو کرده است فکر کنند شما این همه را برای حقوق بشر میکردید؟
هشت سال خود را به آتش جنگ سید خمینی و سید صدام زدید بدون اینکه گوش کنید خمینی چه دلیلی برای این جنگ اعلام میکرد:
– اسلام در خطر است!
حالا خامنه ای و سادات که خود را صاحب منصب جهان میدانند (امام زمان و حکومت جهانی) از طریق کانال های تحلیل ذهن اروپاییان پی برده که دلیل احترام اروپایی به روحانی سمنانی بودن اوست. از قوم ایرانی تبار سکاها و هنوز لهجه ی محاوره ای او پهلوی میانه هست.
یعنی زبان ساسانیان.
خامنه ای فکر میکند مادر بزرگ او شهربانو شاهزاده ی ساسانیان بوده است.
یک دوخت و دوز ذهنی با این حدیث ها میکند و خود را سرچشمه ی تمام تجویز ها میشناسد.
مشکل پیش اینها نیست, مشکل پیش مردم شماست که مثل گوسفند هر چرندی را باور میکنند!
تا گوسفند باوری حل نشه و دانشمندی جای باورمندی را نگیرد اش کشک خاله همینی است که میبینید.
انتقال آب از دریای عمان به مناطق خشک و کویری کشور (طرحی که در زمان حکومت شاهنشاهی مطرح شده بود) حتی با هزینه مالی بیشتر، می توانست توجیه داشته باشد. اما تصور کنیم که قزاقستان خشک و بیابانی با مساحت دو و نیم میلیون کیلومتر مربع هم با الگوبرداری از ایران آب دریای مازندران را در مقیاس کلان وارد سرزمینش کند. آن وقت از دریای مازندران چه باقی خواهد ماند؟
احتمال دارد اینکار برای ایجاد یک راکتور اتمی بزرگ و خنک کردن آن باشد. یا یک غارت دیگر در زمینه طلا یا سنگ های معدنی
باندهـاى مافیایى
قبیله گرایى
قوم سالارى و عشیره سالارى ویژه کشورهـاى عقب مانده و جهـان سوم مثل ایران ج اسلامى
حکومت های دیکتاتوری ایدئولوژیکی ازهیچ اقدامی که درظاهر تبلیغی به نظام وبه توانائی کشورداریشان باشد ونتیجهٔ فاجعه باربه طبیعت وبه محیط زیست داشته باشد رویگردان نیستند. نمونهٔ آن فاجعهٔ زیست محیطی دریای آرال در نظام ایدئوژیکی اتحاد جماهیرشوروی سابق است که در سالهای ۱۹۶۰ میلادی حاکمان مسکو تصمیم گرفتند بیابان های خشگ قزاقستان وازبکستان را به مزارع کشت پنبه تبدیل کنند. برای تحقق این پروژه و بی اعتنا به عواقب فاجعه بارزیست محیطی آن ، آب رودخانه های دریای آرال را از مسیرشان منحرف وبه اجرای آن پروژه اختصاص دادند.
درنتیجهٔ آن ، ده سال بعد دریای آرال نُه دهم سطح آب خود را از دست داده وغلظت نمک آن بشدت بالا رفته باعث مرگ ماهی ها و موجودات زندهٔ آن دریا شده بود