مجید محمدی – سخن علی خامنهای در مورد غیرعادی بودن جمهوری اسلامی معناهای متعددی دارد مثل یاغیگری، گروگانگیری، آدمربایی، راهزنی، چپاول اموال عمومی به نام عدالت و نابودی سرمایههای اجتماعی. یکی از آنها عدم امانت و صداقت و شفافیت است. مقامات جمهوری اسلامی دوز و کلک و حقهبازی و دروغگویی و تقلب را انقلابیگری، و امانت و درستگویی و نیکرفتاری را سرسپردگی به بیگانه یا بیبصیرتی میدانند. این امر حکومت دینی را به اسطورهی دوز و کلک و حقهبازی تبدیل کرده است. در موضوعی نیست که جمهوری اسلامی تن به روالها و مقررات داخلی (مصوب خود) و مقررات و روالهای بینالمللی داده باشد یا امانت و صداقت را در برابر شهروندان رعایت کرده باشد و این عدم رعایت را به صراحت پذیرفته باشد.
در این نوشته نخست به مواردی بارز از این حقهبازی و دوز و کلک در سیاست داخلی و رفتار در عرصهی بینالمللی اشاره کرده و بعد ریشهها و بنیادهای آن را توضیح میدهم.
سرکوب یا خودزنی؟
چهل سال است که نیروهای حکومتی مردم را در خیابان میزنند و بعد ادعا میکنند که خودزنی کردهاند. همهی ترورهای جمهوری اسلامی در داخل کشور به اسرائیل نسبت داده شده و همه ترورهای خارج کشور به تنازعات میان خود مخالفان. مقامات بالای حکومت حتی مسئولیت یکی از جنایات خود را در چهل سال گذشته نپذیرفتهاند بلکه یا آنها را انکار یا از آنها با افتخار یاد میکنند.
تقلب تحصیلی
سهمیههای دانشگاهی از ابتدا قرار بود درصد اندکی از دانشجویان (آنهم محروم) را در بر بگیرد و اما به تدریج به ۶۵ درصد تعداد دانشجویان رسید (عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، خانه ملت، ۷ مهر ۱۳۹۸). در کسب مدارک بالاتر نیز مقامات و اعضای خانوادهشان مدام در حال تقلب بودهاند، از تقلب در ساختن مدارک و خرید پایاننامه تا تقلب در کنکور و امتحان رزیدنسی پزشکی و کسب بورسیههای تحصیل در خارج کشور. ماجرای بورسیههای محفلی و خویشاوندی (سه هزار مورد) با وجود تلاش مقامات برای کوچک جلوه دادن آن یک رسوایی بزرگ برای حکومت بوده است. برخی از مقامات تلاش دارند این رقم را کاهش دهند: «بنده لیست ۱۰۰ نفرهای از آقازادهها و آقاها را دارم که با رانت بورسیه گرفتند این لیست شامل نماینده مجلس و فرزندان نمایندگان مجلس، امام جمعه، فرمانده انتظامی و وزیر است» (محمود صادقی عضو مجلس ایسنا ۱۶ مهر ۱۳۹۸). بنا به گفتهی وزیر علوم، ۸۴۴ نفر فاقد یک یا چند شرط بودهاند اما فهرست اولیه بیش از سه هزار تن بود. این افراد فاقد شرط نمیتوانستهاند افراد عادی بوده باشند.
فهرست این بورسیهها محرمانه است و به اطلاع عموم نمیرسد. این بورسیهها با پیشنهاد نهادها و افرادی خاص اعطا میشوند: «نماینده دوره هفتم و هشتم در سربرگ خود تعداد زیادی از افراد را برای برخورداری از بورسیه تحصیلی معرفی کرده، جامعه اسلامی دانشجویان به عنوان تشکل سیاسی و دانشجویی هم لیست ارائه کرده این کار توسط معاون اداری و مالی و معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم وقت هم انجام شده است برخی از نهادها مانند بسیج هم لیستی برای داشتن بورسیه تحصیلی معرفی کردند. بر این اساس تعدادی از طریق سفارش از امتیاز بورس برخوردار شدهاند» (همانجا).
نظامیگری
وقتی هدف گسترش حوزهی نفوذ باشد میتوان نام هرگونه کمک نظامی، غیرنظامی و مالی و اعزام نیرو و مشارکت در جنگ و کشتار حدود پانصد هزار سوری را گذاشت «مستشاری». جمهوری اسلامی در سوریه و عراق با دهها هزار نفر نیروی استخدامی خود هنوز مدعی مستشاری است. در عراق این مستشاران جمهوری اسلامی هستند که با تکتیراندازی شهروندان معترض عراقی را شکار میکنند تا مراسم اربعین جمهوری اسلامی با آرامش برگزار شود. در یمن نیز مدعی مستشاری هستند در حالی که دارند جنگ حوثیها را با تامین سلاح و دلار و اطلاعات اداره میکنند.
خدعه و کید در برابر غیرمسلمانان
در حوزهای از رفتارهای بینالمللی نیست که این حکومت شفاف و امانتدارانه و حقیقتمدارانه برخورد کرده باشد در حالی که خود را قربانی فریب و دروغ معرفی میکند. اسلامگرایان خدعه و کید در برابر کفار و بیدینان را روا میدانند. به عنوان نمونه نفتکش «گس اینفینیتی» که اخیرا نام خود را به خاطر دور زدن تحریمهای آمریکا به «اِکو استار» تغییر داده است با ارسال سیگنالی که نشان میدهد مقصد این کشتی اندونزی است سعی در گم کردن رد و مسیر خود داشته است. جمهوری اسلامی نفت خود را به اسم نفت مالزی به چین صادر میکند. دلالان جمهوری اسلامی در خارج کشور از یکسو مواد ساخت سلاحهای کشتار جمعی را به اسم بازرگان خریده و به ایران میفرستند و از سوی دیگر مشغول تبلیغ برای نظام و مبارزه با امپریالیسم هستند.
رکوردها
آماری که از سوی همهی دستگاههای تبلیغاتی نظام در مورد فروش فیلمها، تعداد چاپ و تیراژ کتابها، تیراژ روزنامهها و تماشای تلویزیون عرضه میشود همه قلابیاند به سه دلیل:
۱. ادعای همراهی اکثریت مردم با تبلیغات نظام که بیمبناست وگرنه مؤسسات نظرسنجی مستقل بسته نمیشدند.
۲. نظام میخواهد محصولات خودیهای بیت را محبوب نشان دهد.
۳. کسانی که با تبلیغات نظام فاصله دارند بدون پایگاه اجتماعی معرفی شوند.
ریشه در سنت روحانیت شیعه
روحانیت شیعه در موضوعی که همواره بسیار استاد بوده است، دوز و کلک و تقلب و حقهبازی و موجه جلوه دادن آن بوده است. این موضوع فقط به جواز تقیه در فقه شیعه محدود نمیشود. روحانیت شیعه هر که را بخواهد بیاعتبار سازد نخست به او تهمت فسق میزند و بعد او را از حقوق و حیاتش خلع میکند. اصولی مثل عسر و حرج، احتیاط، مصلحت و ضرورت اجرای احکام شریعت هرگونه تقلب و دروغ و دوز و کلک را مجاز میکند همچنان که همهی فقهای شیعه در دوران معاصر به دستهی دوم امور عملا حکم داده و بر اساس آن عمل کردهاند. روحانیون شیعه قهرمان دروغگویی، فریب، لفاظی، و شگردهای مربوط به آنها مثل تغییر موضوع بجای پاسخگویی، برچسب زدن، کلیشهسازی، ابهامگویی، سادهسازی، تکرار، صدور حکم ارتداد و کفر و زندقه، لعنت کردن، مفروضات پنهان، پاسخ دادن سوال با سوال، پنهانکاری و بازی با کلمات بودهاند.
این نهاد به گونهای شکل گرفته که بسیار بعید است کسی وارد آن شود و بتواند با امانت و صداقت و انساندوستی و صلحخواهی در آن باقی بماند. در تاریخ روحانیت شیعه یک روحانی که بطور سازگار نماد صلحخواهی، انساندوستی و اخلاق باشد ظهور نکرده است. در چهار دههی اخیر در ایران که روحانیون شیعه در زیر رادار قرار گرفته و سخنانشان منتشر میشود هیچ گروهی بهاندازهی روحانیون شیعه دروغ نگفته، تقلب نکرده، و مردم را با لفاظی فریب نداده است. این را فقط نمیتوان به چند سیب گندیده نسبت داد بلکه زمین این باغ مسموم بوده و همهی محصولاتش گندیدهاند. شاگردان غیرمعمم روحانیون نیز که به نیروهای نظامی نظام تبدیل شدهاند همهی دروس حقهبازی و دوز و کلک را از رهبران معنوی خویش فرا گرفتهاند.
جمهوری اسلامی بدون دوز و کلک نه تنها تأسیس نمیشد بلکه چند ماهی بیشتر دوام نمیآورد. روحانیت با شناختی که از جامعهی ایران داشت (حدود ۹۵ درصد بیسواد و کمسواد، عادت به دیکتاتوری، ظرفیت بالای دورویی و دوگانگی، تشنگی برای خدمات و کالاهای مجانی و تصورات آرمانگرایانه نسبت به جامعه و دولت) توانست بخش قابل توجهی از مردم را در دههی پنجاه با خود همراه کند (حتی برخی کمونیستها را) یا حداقل در برابر خود و حکومت پهلوی بیطرف نگاه دارد. پس از تأسیس نیز برخی از عناصر مشروعیتی حکومت در دوران اخیر یعنی کارآمدی، تحصیلات و عدالتخواهی با دروغ و تقلب و دستکاری در آمارها و محروم کردن جامعه از اطلاعات ظاهرا برای حکومت فراهم شده است.
هدف وسیله را توجیه میکند
مبنای فکری اسلامگرایان برای تقلبها و دروغگوییهایشان گرچه ریشه در اصول فقه دارد اما با این اصل شناختهی شدهی مورد قبول مارکسیستها روزآمد شده است. این اصل آن است که هدف گرانقدر روشهای نادرست برای رسیدن به آن را توجیه میکند. وقتی هدف حفظ نظام باشد و نظام هم الهی باشد طبعا برای حفظ آن همه کاری میتوان کرد چنانکه روحانیت شیعه در چهار دههی اخیر کرده است. در شش دهه از فعالیت اسلامگرایان شیعه در ایران همیشه هدف وسیله را توجیه میکرده چون کار خلافی در عالم نیست که اسلامگرایان برای رسیدن و حفظ قدرت نکرده باشند.
نوک حمله مردم باید آخوند باشد.
مشخص کردن مقصر اصلی و متمرکز شدن به آن، نیروها را همسو میکند. هیتلر یهودیان را به عنوان مقصر اصلی معرفی کرد و موجب قدرت گرفتن خود شد. در سال ۵۷ هم مقصر را تنها شخص شاه کردند و به مقصود خود رسیدند.
اگر مردم همگی در اعتراضات بعدی به عنوان مثال فقط “مرگ بر آخوند” و یا “آخوند باید گم شه” بگویند، نتیجه بسیار خوبی خواهند گرفت.
حتا نیروهای سرکوب هم به خود خواهند آمد و فکر خواهند کرد که مردم درست میگویند و مقصر اصلی آخوندها هستند که نه کار میکنند و نه میتوانند کشور داری کنند. آخوند دیگر حتا در بین نیروهای سرکوب هم اعتبار چندانی ندارد. مردم حتا آخوندهای اصلاح طلب هم متنفر شده اند و یافته اند که آخوند خوب وجود ندارد.
درود بر شرفت جناب دکتر محمدی، باید از روحانیت شیعه فراتر رفت، اصل مذهب شیعه از صدر تا ذیلش دروغ و حقه بازی و مهملات و لاطائلات است،دین اسلام هم یک دین ضدبشریست.زمان داور خوبیست و گذشت زمان بسیاری چیزها را نمایان خواهد کرد، ۱۴۰۰ سال از عمر اسلام گذشته و نتیجه اش شده جمهوری اسلامی و داعش و طالبان و القاعده و بوکوحرام و الشباب،این جانیان دقیقا طبق دستورات پیامبرشان عمل کرده و میکنند.اسلام اگر دین صلح است، پس این همه جنگ و خونریزی و تروریسم در سرزمینهای اشغال شده اسلامی شده ریشه در کجا دارد؟جز ریشه در آموزه های اسلامی و تعالیم پیامبر اسلام و کتاب مقدس مسلمانان (قرآن)؟
درود به شرف جناب محمدی…آفرین به درستگویی و جسارت ایشون…یه لحظه فکر کردم دارم مقاله ای از زنده یاد کسروی میخونم.
از زمانی که اسلام وارد شد بین هر پنجاه تا صد سال:
نسلی وارد شده و به کشور سر و سامان بخشید.
تا اینکه بوی ورونق و پول به مشام میرسید آن قسمت مسلمان کشور ایران فکر غارت میوفتاد.
اینها با عبارات قرانی “دولت” به غارت میپردازند و معیار های خودی و غیر خودی دارند.
دولت یعنی “مال”, ثروت,
***
اگر ایرانیان میخواهند اقتصاد مدرن داشته باشند باید زبان را پالایش کنند که جوانب سیستم اداری “دولت” , کشور, ملت را قران زدایی و اسلام کنند.
کاری که ترکیه کرده است.
ضمن جنبش اسلامی در آن کشور, “دولت اسلامی” سنت مفت خوری مدل آخوندی را ندارد و به بهره برداری اقتصاد مدرن ترکیه تن میدهد.
این همان رفرم زبان است که با تغییر خط کمی فاصله بین اسلام و تفکر اسلامی در امور ایجاد کرده است.
ترکیه سیستم انتخاباتی را هم بر خلاف خمینی که یک دست برچیده بود, کاری نداشته است.
و به این هم تن میدهد.
***
زمین بروید, آسمان بروید, همینکه عبارت “دولت” باشد یعنی یک نظام !”سلامی و بیت المال مسلمانان” !
و در خودی و غیر خودی “بده بستون” هیچ آب نباتی برای کافران یا منافقان ندارد که خود تشخیص میدهد که کی کافر است و کی بی دین یا منافق.
زمانیکه خامنه ای گفته بود, حتا آنهایی که مذهبی هم نیستند برای نجات کشورشان تلاش کنند.
خبر میرسد که آقای فلانی چون هوادار یکی از گروه های برانداز بوده است به فرزندانش کار یا اشتغال نمیدهند, آمد گفت بچه های من بیکار هستند, اگر شاغل بشوند از خدایشان است که برای نجات کشور تلاش کنند.
– خود خامنه ای این ماجرا را بیشتر توضیح داد گفت, منظور این نبود که آنان در “پاداش” سهیم باشند, آنان باید بدون “چشم داشت” کار بکنند.
– خامنه ای با چنین حرفی مثل خمینی میخواهد بگوید که موازین اعتقادی آنان “کشور و ملت” نیست, بلکه “امت و دولت اسلامی” است!
– چشم داشت یعنی خامنه ای مال و دولت را از آن اسلام و مسلمانان میداند, و نه غیر!
– خمینی هم وقتی تکرارا میگفت , این همه را مجانی به دست نیاوردیم, نظرش ثروت و مال منال کشور بوده است
و نه خود کشور!
ایمان به خدای یکتا باور بسیار خوبی است، ایمان به پیامبر های دروغین و شیطانی، کار بسیار خطرناکی است! از قدیم گفته اند که: “نیم حکیم، خطر جان؛ نیم ملا، خطر ایمان…” این نیم ملا ها، به علاوه دین دروغین و شیطانی اسلام غیر از این نمی تواند باشد! کتاب آیات شیطانی و ۲۳ سال را مطالعه نمایید… و بیشتر.
آقای محمدی بسیار بیان شیوا و درعین حال منطقی و مستدل بر تاریخ نوشته اید. این روشنگری ها نشان دهنده دشواری کار پادشاهان پهلوی، سازندگان ایران هستند.
رضا شاه روحت شاد!
روحانیت !؟!؟ شیعه نهـادى است فاسد و تبهـکار که براى منافع ملى کشور ایران
باید ریشه کن شود
درود و آفرین بر شما و خسته نباشید.
خیلی سال است که نوشته های آقای محمدی را دنبال میکنم. بجز راستی و درستی و عشق بی پایان به ایران و انسانیت چیزی ننوشته و نگفته.
این مقاله دقیقأ توصیف اهریمن زادگان حاکم بر ایران است.
پاینده و پوینده باشید دوست گرامی.
مرحوم کسروی می گفت ایرانیان یک حکومت به ملایان بدهکارند او معتقد بود که فضای جهل و خرافه ناشی از دین اسلام که بر پایه تجاوز و غارت ایرانیان نشو ونما گرفت ایران را به سمت این حکومت خواهد کشاند اما فردوسی هزاراسال پیش اینچنین گفته بود
خردمند چون این داستان بشنود
به دانش گراید به دین نگرود
آری اسلام برخلاف آیین وجدان ایرانیان و دین مزدیستی ایرانیان . خون . جهل. خرافه . تجاوز. غارت. اموال و سرزمین ایرانیان . کتاب سوزی. دانشمند کشی را برای ایرانیان به ارمغان آورد ودر دوران امروز نیر خرافه وجهل و فقر و فساد را توسط ملاتاریا به ارمغان آورده است
رژیم ملایان یا همان آرکنتها چهار ستون دارد: زور، ترس، پول ، باور مردمان ( هر چه باشد). یا زور می گویند اگر زورشان نچربید می ترسانند مردم را. اگر اینهم نشد آنها را می خرند. یا هم هر سه را بکار می برند. سپس مدام دست آویز دین ساختگی خود میشوند و باور مردم را به وسط می کشند. پول را هم که از جیب خود نمی دهند بلکه از جیب دیگران. دروغ هم که پایه رژیم اینها است. بعد هم یک لولو همیشه دارند این لولو کشور یا گروهی است همیشه در خارج از کشور. که توجه مردم فقط به خارج جلب شود و به کثافتکاری اینها متوجه نباشند. بدین وسیله هرم اهریمنی خود را از آغاز شورش ۵۷ پایه گذاشتند که تا به امروز شوربختانه مانده است. اما اگر نیک بنگریم هر چهار ستون و لولوی اینها ، ساختگی است. فریب است!و حقیقت ندارد. درواقع اینها یک دنیای مجازی در بین دنیای واقعی ایرانیان بوجود آوردند. یک خلا یا یک آشفتگی یا تب ذهنی شاید بتوان نامید.اگر در خرد جمعی ایرانیان این جا افتاد، مردم می توانند خود را نجات دهند. هرم اینها فرو می ریزد چون پایه و اساس واقعی ندارد.
۱٫مجازات های دهشتناک و عصر حجری مثل قطع عضو ، سنگسار ، بریدن دست راست و پای چپ، پرت کردن از کوه و بلندی ، شلاق و اعدام
۲٫تحقیر زنان به عنوان موجوداتی به ارزش نصف و یا یک چهارم مرد .شهادت و دیه به اندازه ی نصف یک مرد.ارث یک هشتم .دادن حق حضانت زن به مرد تا آخر عمر ، حق طلاق به مرد ، سنگسار در قبال زنا و روابط خارج از ازدواج .اجازه به مرد برای گرفتن ۴ زن و ۹۹ صیغه ، مالک خون زن بودن توسط پدر و بعد شوهر
۳٫کشتار و مباح دانستن خون کسانی که به خدا شرک می ورزند .اعدام و شکنجه ی کسانی که از اسلام خارج می شوند .نجس دانستن غیر مسلمانان
۴٫جهاد برای توسعه ی دین .وجود قوانین وحشتناک در صاحب جان و مال و ناموس مشرکان شدن .مصادره اموال و حتی زنان شوهر دار غیر مسلمانانی که مورد حمله ی مسلمانان واقع شده اند.
۵٫تقیه و خدعه به عنوان ابزار حفظ جان و کسب قدرت.
و…
این قوانین و اصول از کجا است ؟ آیا تنها از احادیث جعلی است و یا در متن قران نیز آمده است ؟ آیا تنها در رفتار بنی امیه و بنی عباس و یورش اعراب به ایران و طالبان و داعش است یا در سیره و زندگی پیامبر مشاهده شده است؟
فارغ از پرسشی که به پرسش هایی نظیر این پرسش ها داده می شود، مسلمانان باید بدانند که هر ایدئولوژی و دینی که حاوی چنین قوانین و اصولی باشد نابود خواهد شد .باید یا این قوانین و اصول را اصلاح کنند و حقوق بشر را بپذیرند یا شاهد نابودی تمام اعتقاداتشان باشند
دین ، واسلحهٔ نامرئی آن «ایمان» ، خطرناکترین جنگ افزاری است که بشر اختراع نموده است ؛ او , دین , اسلحهٔ نامرعی خود را درمغزانسانها میکارد و آنها را برده ومطیع مطلق خود میکند.
دین ، از دوران نوسنگی تا این سدهٔ بیست ویکم میلادی درسراسر جهان «خدمتکارانی» حریص مال ومقام بدست آورده ، اونیفورم هائی متمایزازاونیفورم های نظامی معمولی به تن آنها کرده ومأمورکاشتن اسلحهٔ نامرعی خود «ایمان» ، در مغز گروه گروه مردمان ، با بکار گرفتن هر نوع دروغ و وعده و جنگ وکشتارکرده .
اکثرجنگ وکشتارها در تاریخ بشریت را ادیان و فرقه های مذهبی ، با هدف «هدایت» دیگران به «راه راست» ، مرتکب شده اند.
روز تو سیه نموده آخوند ///// عمر تو تبه نموده آخوند
او بی هنرو ریا کارست ///// پس رفته وپس گراست آخوند
کهنه طلبست و نوگریزست ///// بی دانش و بینشست آخوند
گوید زجماع با خَر و بُز ///// دروعظ و کتاب خویش آخوند
باآنکه خودش دُچار جهلست ///// پنداشته راهنما ست آخوند
ازما خورد و به ما ستیزد ///// گویی که خدای(۱) ماست آخوند
بیگانه پرست و مفتخوارست ///// تن پرور و بی حیاست آخوند
چون زخمِ سیاه و زشت و چرکین ///// بر کشورما نشسته آخوند
بدنام بکرده این وطن را ///// بانیت و کار شومِش آخوند
مجدوعظمت بداده از دست ///// ایران که خداش گشته آخوند
بس نوگلِ ما زدستِ ما رفت ///// با جنگ و فریب و حکمِ آخوند
درظلمت روسری و چادر ///// گل گشته نهان به حکمِ آخوند
مردان و زنان بی شماری ///// آواره شده زِ ظلمِ آخوند
ایمان کسان برفته از دست ///// با تقیه و حقه های آخوند
ایران و تو را وسیله داند ///// سر بر ره تازیست آخوند
شهرعربان بکرده آباد ///// ایران تو را خراب آخوند
درماتم و ظلم و در گرانی ///// ایران شده غرق و شادآخوند
پس رفت و بماند در سیاهی ///// کشور چو فتاد دستِ آخوند
کس نیست که کام او نشد تلخ ///// از زهر کلام و کارِ آخوند
افسوس که هرستم که اوکرد ///// با یاری ما بکرد آخوند
افسوس خورد هرآنکه گشته ///// چشم بسته روان به راهِ آخوند
گرملت ما زجا نخیزد ///// کشوربه فناست دستِ آخوند
بایدکه گرفت و کرد دربند ///// آخوندِ پلید ومیرِ آخوند