تظاهرات به مناسبتهای مختلف در برابر سفارتخانههای جمهوری اسلامی، اعتراض گروههای دگراندیش ایرانی علیه کشتار و جنایت توسط نهادهای امنیتی و قضائی جمهوری اسلامی، نوشتن و گفتگو درباره همه اینها و تمامی فعالیتهای فردی و جمعی ایرانیان در دفاع از آزادی و حقوق بشر در چهل سال گذشته یک طرف؛ اقدام حقوقی در بازداشت و محاکمهی یکی از عاملان کشتارهای دههی شصت و سال سیاه ۶۷ یک طرف!
اینکه حقیقت هرگز پنهان نمیماند، عنصر اصلی امید است که جوامع را در مبارزه با بیعدالتیها سر پا نگاه داشته و به پیش میراند. تاریخ و ادبیات سرشار است از روایتهای واقعی و تخیلی دربارهی اینکه خورشید حقیقت پشت ابر نمیماند و مرتکبان جنایت به سزای اعمالشان خواهند رسید.
اما تا آن روز فرا رسد، جنایتها روی میدهد، تحملها از پای در میآیند و صبوریها گاه به ناامیدی تبدیل میشوند. با اینهمه نگاهی به تلاش برای اجرای عدالت علیه رژیمهای جنایتکار، امید را در ساکنان کشورهایی که هنوز در چنگال رژیمهای مشابه گرفتارند، میپروراند. قابل اتکاترین دستاوردها و تجارب را در این زمینه شاید بتوان مدعی شد که آلمانیها پس از رژیم هیتلری داشتهاند. در کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا نیز چنین تجاربی وجود دارد. در همه اینها اما گروههای اجتماعی که قربانی میشدهاند و بازماندگان آنها نقش اساسی در پیگیری جنایات حکومتی داشتهاند. اما در مورد ایران، بدون تعارف، باید پرسید، مثلا بهائیان ایران و بازماندگان نیروهای چپ و راست که از همان آغاز پیروزی انقلاب، تیرباران و یا از زندگی عادی و کار و کسب ساقط شده و حتا خارج از مرزهای کشور ترور شدند، در این چهار دهه کدام اقدام حقوقی و قضائی را در کشورهایی که جنایتکاران به آنها رفت و آمد دارند، پیش بردهاند؟!
دادگاه میکونوس را در این زمینه میبایست درخشانترین دستاورد مخالفان رژیم ایران علیه تروریسم جمهوری اسلامی دانست که با سرسختی و استقلال دستگاه قضائی آلمان و قاضیان برلین به دست آمد.
گذشته از مماشات دولتهای اروپا و آمریکا در رفت و آمد جنایتکاران جمهوری اسلامی به کشورهایشان که با مصونیت دیپلماتیک و برخی چه بسا با اسامی مستعار و پاسپورتهای با هویت تقلبی صورت میگیرد، و گذشته از فعالیت مستمر گروههای مدافع حقوق بشر مانند «ایران تریبونال»، «بنیاد برومند» و «عدالت برای ایران» و دیگر سازمانهای حقوق بشری که به جمعآوری اسناد و مدارک علیه جنایتکاران میپردازند تا روزی تاریخ این فرصت را در اختیار ایرانیان برای اجرای عدالت قرار دهد، بازداشت یکی از متهمان جنایات دهه شصت خورشیدی، گذشته از اینکه به چه نتیجهای برسد، یک رویداد بسیار مهم برای نظام اسلامی و مردم ایران با سه پیام روشن است:
یک: صدای دلنشین گامهای دادخواهی در زمانی که هنوز جمهوری اسلامی بر سر کار است به گوش میرسد.
دو: هشدار به مقامات و مسئولانی که دستشان به جنایت آلوده است و حتا پس از مرگ نیز محکوم شده و نامشان در لیست تباهکاران قرار خواهد گرفت.
سه: امید به مردم ایران و قربانیان و بازماندگان آنها که روز دادخواهی دیر یا زود فرا خواهد رسید حتا اگر ما نیز دیگر نباشیم!
الاهه بقراط
آیا ایرانیان حافظه روزمرگی دارند؟
– حافظه تاریخی پیشکش!
***
رضا شاه با تاسیس نهاد “دادگستری”* دست متشرعین (مشروعه خواهان ) را از ذهنیت پیش داورانه ی مذهبی کوتاه کرد!
قبل این وزارت عدلیه بوده است.
عدل یک ترم قرانی , اسلامی است و همیشه می لنگد!
سیاست هم یک ترم اسلامی است.
در عدل و در سیاست سکولاریزم نیست.
عبارت های اسلامی و قران مبتنی بر شعور زمره ی مفاهیم را در ذهن مضمون میکند.
در شعور منطقی نیست, بلکه عکس آن, جنون.
منطق هم یک ترم جنون برخاسته از شرع و شعور عربی است
تصریف عربی همه چیز را مذکر – مونث معرفی کرده و مذکر را بر مونث استیلا میدهد, در چنین زبانی نه عدل وجود دارد و نه سیاست.
چرا در محیط زبان عربی ذهن اخته شده و کاربرد خرد تا هوشمندی را از دست میدهد؟
– چون این زبان نه حجازی بود نه مکی, این زبان سریانی است که در بخش هایی از عراق امروزی, و ایران و ترکیه پخته شده که هیچ گونه ربطی به افسانه های اسلام ندارد که بعد ها ساختند که درز ها را رفوع میکنند!
سریانی زبان آشوری های شرق و آرامی زبان آشوری های غرب آسیا بوده است.
در بغداد مشتی مافیا و دزد مثل بیت خامنه ای زبان سریانی ها را به مدت دویست سال جوشاندند تحت عنوان محمدی که آیه ها را ارا یه داده بود.
۱- در قران دو تا پیامبر وجود دارد, یکی به نام احمد و دیگری محمد
۲- این دو برای مرکزیت جهان (قبله) در دمشق یا اورشلیم با هم جدال میکردند.
۳- آن هم در دوران سالوسید ها و بدون هیچ گونه ارتباط با مکانی مثل مکه یا مدینه در عربستان امروزی
۴- دو تقویم گوناگون مورد جدال این دو پیامبر بوده است, تقویم هجری, و دیگری تقویم قمری!
۵- دوا سر دو تقویم هجری و قمری هم چیز تازه ای نبود که سرچشمه ی آن حجاز عربستان بوده باشد. این دعوا در ابتدا بین یونانیان و رومیان بوده است که هیچ کدام هرگز نتوانستند تقویمی “کامل” ارائه بدهند (تقویم جولیان در یونان و تقویم رومولوس در روم)
همین دعوا در دوران هلنیستی در شمال خاور میانه از هند تا مصر مورد بوده است, یکی سر مرکزیت جهان (پیامبر احمد در اورشلیم و تقویم او تحت عنوان هجری, مهاجرین یهودی که از یونان و روم باز گشته بودند)
و محمد اهل پترا اما متحد دمشق که تقویم او قمری بوده است.
این دعوا زیر سلطه سلوکیان بین مردمان بومی و مهاجرین باز گشته شده وجود داشته است.
– همانطوری که دعوایی بین گروه های تازه وارد اما تروریست تحت سلطه ی قدرت های بزرگ مثل امریکا و روسیه در بین بومیان وجود دارد.
آن زمان پنج قدرت سلوکیان خود را به دو قدرت مقتدر ساسانی و رومی سپرده بودند.
و جوجه های آنارشی زیر این دو امپراتوری هم دعوای خودشان را داشتند که با خیانت سربازان, مزدوران و نظامیان دو امپراتوری ساسانی و رومی اسلام و سیستم خلیفه را جایگزین کرده, با انتخاب حجاز دویست سال بعد از تاریخ هجری – قمری که تلفیق دو تقویم دو پیامبر “احمد و محمد” بوده است اورشلیم و دمشق را رها کرده مدینه و مکه را جای آن کاشت!
سیاست همان ترفند هایی است که جنبش ها و جهاد های اسلام را برای غارت اموال مردم بسیج میکرده است.
سیاست یعنی “دولت” اسلام که از اندلوسیا تا هند به غارت پرداخته و میپردازد!
سیاست یعنی خدنگ و یک دست بده دو دست بگیر!
در حالیکه چیزی به نام “علم سیاست” (Political Sciences) را نمیتوان در یک ترم مجموعه ای از زبان محدود کرد که این زبان در خدمت بربریت جوشانده شده است و نه مدرنیته!
– فکر کردید چرا ذهن سیاسی ایرانی همه جا میلنگد؟
چون کسی نپرسید “سیاست” یعنی چه و چه ارتباط مفهومی و مضمونی با “دانش پالیتیک” دارد؟
این روز ها حمله به مدرن, مدرنیزم, مدرنیزاسیون و مدرنیته هم شروع شده است. پس فهمیدند امروز صحبت از “مدینه و قریه” نیست,,,,,,
تمدن باید درشو بزاره!
– امروز کشور شهری است که عنوان ترمینولوژی آن “مدرنیته” هست!
– ما قرار نیست ایران متمدن بسازیم
– ما قرار است ایران را به مدرنیته برسانیم!
با هفت ستون برای سقف آن:
– کشور
– ملت
– فرمانداری*
– زبان
– وراثت*
– داد (گستری)
– دادستانی (پارلمان و نهاد قانون*** گذاری) – استوانه و دستور
– بازار
– و فرهنگ
* – به جای “دولت” فرمانداری است که ترم درست است. دولت بوی چربی تنبلی و فاسد میدهد!
** – به جای وراثت میتوان از ترمی در برگیرنده که همان هریتیج هست (Heritage)
*** – قانون به فارسی در سه بخش, اولویت ها, یا سر فصل ( استوانه), تصویب و اجرا (دستور)
به جای سیاست بایستی یک ترم درست تر را ترند کرد, به فارسی میشود:
کاردانی = سیاست
کارشناسی = علم سیاست
و اگر ضرورت باشد مثل ترکیه میتوان ترم “پالیتیک” را جایگزین کرد.