منوچهر تقوی بیات – اشغالگران خارجی در یک کشور میدانند که صاحب کشوری که اشغال کردهاند نیستند، آنها حقوق مردمان صاحبخانه را همیشه در نظر دارند، اما تروریستهای حاکم بر ایران خود را صاحب اختیار همهی مردمان و ثروتهای ایران میدانند.
بیشتر این آدمکشها خودفروختگانی هستند که در ایران متولد شدهاند، در ایران بزرگ شدهاند، به زبان فارسی سخن میگویند، خود را مسلمان و شیعه میدانند و به نام دین و صاحب اختیار کشور، هر جنایتی را انجام میدهند. خمینی، رفسنجانی، بهشتی، خاتمی، خامنهای با خدعه و دروغ و تقلب به کشور ما تسلط پیدا کردند و بیش از چهل سال است از هیچ جنایت و خیانتی در ایران فروگذار نکردهاند. در کشور ما که آزادی سیاسی و اجتماعی نیست، حزب و روزنامهی آزاد وجود ندارد و افزون بر همهی اینها حاکمان هیچگونه مشروعیت قانونی ندارند. خامنهای و روحانی و باندهای جنایتکار زیر فرمانشان با امکانات کشور ما و به نام مردمان میهن ما خود را صاحب اختیار ایران مینامند و در مجامع بینالمللی ادعای نمایندگی ملت ایران را میکنند.
تروریستهای حکومتی با تجهیزات کامل جنگی مردمان بیگناه ما را در شهرهای سراسر کشور قتل عام میکنند. دهها شهر و صدها نقطهی ایران غرق آتش و خون شده است، آدمکشان حکومت اسلامی به زن و مرد، پیر و جوان و حتا کودک هم رحم نمیکنند. از بهمن ماه ۱۳۵۷ تا کنون حکومت اسلامی هر صدای حق طلبانهای را در گلوی هممیهنان ما خفه کرده است. ترکمن صحرا را به خاک و خون کشیدند، در کردستان به صورت سرزمینی اشغال شده، کشتار هم میهنان کرد ما ادامه دارد. بلوچستان و نقاط محروم جنوب شرقی ایران نه تنها به آبادانی نرسیده است بلکه دائما سرکوب شده است. تهران، شیراز، اهواز، کرمانشاه، سنندج، تبریز و دیگر شهرهای ایران به صورت شهرهای اشغال شده در زیر آتش نیروهای سرکوبگر حکومت اسلامی قرار گرفته است. از فردای انقلاب بهمن ۵۷ تا به امروز آزادیهای سیاسی اجتماعی محدودتر شده است. هر بار نیز مانند این روزها درجایی اعتراضی شده است به شدت مزدوران حکومت اسلامی مردم را به شدت سرکوب کرده اند. هرگاه که مردمان میهن ما مانند تظاهرات دانشجویان در تهران و تبریز و دیگر شهرهای ایران در تیرماه ۱۳۷۸ و یا تظاهرات سراسری در شهرهای کشور در تابستان ۹۷ و خرداد ۱۳۸۸ به گرانی، دزدی سران حکومت و نبود آزادی سیاسی و اجتماعی اعتراض کردهاند با کشتار و ضرب و شتم و زندان روبرو شدهاند.
مهندس مهدی بازرگان و پیروانش، ملیـ مذهبیها و پیروان دکترعلی شریعتی نقش مهمی در پیروزی خمینی و نیروهای سرکوبگر اسلامی در تاریخ ایران داشتهاند. این نیروهای اجتماعی ـ اسلامی، در اجباری کردن حجاب زنان، ستم بزرگی به زنان ایران روا داشته اند و باید در پیشگاه تاریخ پاسخگوی گناهان خود باشند. ویکی پدیا به زبان فارسی مینویسد: «… با گذشت التهابات روزهای اول و استقرار و تحکیم پایههای حاکمیت جدید، دستوری که قرار بود در نخستین روزها اجرایی شود، با کمی تأخیر در ۱۶ تیرماه ۱۳۵۹، از سوی شورای انقلاب به ریاست ابوالحسن بنیصدر تصویب و از سوی اکبر هاشمی رفسنجانی ابلاغ شد: «خانمها بدون پوشش اسلامی حق ورود به ادارات را ندارند.» برپا کنندگان جمهوری اسلامی نیمی از جمعیت کشور یعنی زنان را از حقوق انسانی شان محروم کردهاند و هر ستم و ناروایی را بر آنان روا داشتهاند. زنان و دختران را هر روز به بهانه بدحجابی در زندانها مورد تجاوز و شکنجه قرار داده و میدهند.
تروریستهای حاکم بر ایران در خیابانها، در زندانها مردمان میهن ما را با گلولههایی که از پول ایرانیان تهیه کردهاند میکشند و سران کشورهای جهان سرمایهداری نیز با آنان همدلی و همراهی میکنند. این آدمکشها در پاریس عبدالرحمان برومند و شاپور بختیار و بسیاری دیگر را کشتند. ترور قاسملو و یارانش در وین پایتخت اتریش صورت گرفت. صادق شرفکندی و همراهانش را در برلین و کاظم رجوی را در ژنو کشتند. فریدون فرخزاد را در شهر بُن در آلمان با چاقو تکه تکه کردند. ترورهایی در کشورهای اسکاندیناوی و دیگر کشورهای جهان انجام دادند تا صدای آزادیخواهی مردمان ما را حتا در خارج از ایران هم خفه کنند.
اعتراضات و شورشهای امروزی ادامه ی انقلاب ناکام مشروطیت در ایران است. هنوز انقلاب مشروطیت در ایران مستقر نشده بود که ژنرال آیرون ساید فرمانده کل نیروهای انگلیسی در ایران سرکردگی نیروهای قزاق را به رضاخان سپرد و او نیز با راهنمایی اردشیر ریپورتر کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ را به انجام رساند. دیکتاتوری رضا خان و پسرش ۵۸ سال ایران را از رشد سیاسی و اجتماعی باز داشت. در کشوری که آزادی نباشد، احزاب سیاسی اجازه فعالیت نداشته باشند ممکن است ساختمان و جاده ساخته شود اما افکار اجتماعی و سیاسی رشد و پرورش نمییابد و کشور عقب مانده باقی میماند. در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ اعتراضات اجتماعی سیاسی برای کسب آزادی سیاسی و بر ضد دیکتاتوری پهلوی بالا گرفت و انقلاب بهمن ۱۳۵۷ به وقوع پیوست.
به گواهی تصویرهایی که بر روی شبکه جهانی اینترنت هست و به گواهی تصاویر و گزارش های مطبوعات بزرگ جهان مانند تایمز لندن، لوموند، فیگارو، واشنگتن پست و… تا پیش از بهمن ۱۳۵۷ انقلاب ایران کاملا آزادیخواهانه، سراسری و ملی بود. از روز ۱۲ بهمن که خمینی به ایران بازگشت با عوامفریبی و خدعه و حقهبازی سکان انقلاب را بر ضد خواست و منافع ایرانیان به بیراهه کشاند. او با عبارت فریبکارانه ی؛ «… رأی به جمهوری اسلامی بدهید، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد …» که کسی معنا و محتوای آن را نمیشناخت، ملت ایران را فریفت. جمهوری اسلامی با اعمال خشونت، کشتار و جنگ روح و روان مردم را چنان بیمار و آزرده کرده است که بیتفاوتی و فساد بر بیشتر قشرها و صنفهای ملت ایران مسلط شده است.
در این سالهایی که جمهوری اسلامی بر ایران حاکم شده است فقر، فحشا، اعتیاد، ویرانی و نابسامانی ایران را فراگرفته است. قیمت یک نان سنگک که پیش از انقلاب اسلامی ۵ ریال بود، امروز بیش از ۹۲۰۰ ریال است (تا آن هنگام که این مقاله را میخوانید معلوم نیست تا چه اندازه گرانتر خواهد شد؟) یعنی هر ایرانی برای هر نان سنگک ۱۸۴۰(۱۸۴۰ = ۹۲۰۰:۵ ) برابر هزینه میپردازد. به این معانا که اگر یک نان سنگک را ۱۸۴۰ تکه کنیم یک تکه از آن (به اندازه ی ۵ ریال) به مردم میرسد و ۱۸۳۹ تکهی آن را آخوندهای حکومتی به غارت میبرند. این دزدیها و گرانیهای افسارگسیخته سقوط حتمی حکومت اسلامی را به دنبال خواهد داشت و سرنوشت خامنهای و سران حکومت اسلامی نیز چه بسا بدتر از سرنوشت قذافی و صدام حسین خواهد بود.
برای حکومت اسلامی و آخوندها جنگ نعمت است زیرا علاوه بر آن که جوانان فعال و آیندهساز ایران را در زندان ها و خیابانهای شهرها می کشند، هزاران هزار از جوانان ما را بی سر و صدا و به نام اسلام در جبههها میکشند و هر صدای اعتراضی را نیز خفه میکنند. افزون بر چند صد هزار کشتهای که ایران در جنگ ایران و عراق از دست داد به طور دائم و هر روزه جوانان ما را در لبنان، سوریه، عراق و یمن به کشتن میدهند و خانوادههای باورمند به حکومت اسلامی نیز اعتراضی نمیکنند چون فرض براین است که آن ها در راه اسلام و میهن اسلامی کشته شدهاند. چنین فریب جنایت کارانهای در تاریخ جهان بیسابقه است.
نسل سیاه ۵٧ که مثل جن زده هـا
عکس امامش را در ماه دید و
مثل روان پریشان به ((وحشت بزرگ )) پناه اورد ??
رضا شاه روحت شاد
جاوید شاه ❤️