تکرارِ «تَکرار می‌کنم‌»ها و «تا ۱۴۰۰ با روحانی» یا «صدای آبان‌ ۹۸»؟! مردم کدام را باور کنند؟!

- اگرچه اکنون زمان تفرقه نیست، زمان همیاری و همفکری و اتکا به یکدیگر است، ولی در قدم اول سکوت طولانی و اکنون موضع‌گیری محافظه‌کارانه‌ و فرصت‌طلبی این هنرمندان واقعا جای بررسی‌ دارد که چرا قشر ظاهرا تولید‌کننده‌ی فکر و ایده، چنان به محاق فرو رفته و چنان زندانی چارچوب‌های تحمیلی نظام شده، که خود همراه با این نظام در حال فروپاشی است.
- کارن همایونفر به هنرمندان صادرکننده بیانیه «صدای آبان»: چرا ایران را سیاه می‌کنیم؟ سیاه خود ماییم. سیاه‌کار خود ماییم. دولت‌ها می‌روند و می‌آیند چیزی که عوض نمی‌شود حال مردم است. ایران اگر سیاه است تو سپیدش کن. شما که عاشق کلید بودی احتمالا اکنون فهمیده‌ای سوراخ کلید کجا بود. دقیقا کجا بود.ایران اگر سراسر سیاه و ویران شود، باز مردم اینجا هستند شما که پاسپورتت آماده‌ است برو!
- حال باید منتظر ماند و دید که آیا سینماگران در آستانه جشنواره حکومتی فیلم «فجر» دست به تحریم این برنامه‌ی نحیف و تهی می‌زنند یا اینکه آثارشان را برای جشن سالگرد پیروزی انقلابی می‌فرستند که در خیابان‌ها شعار سقوط‌اش شنیده می‌شود؟

دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸ برابر با ۰۲ دسامبر ۲۰۱۹


در حالی‌ که اعتراضات سراسری آبان‌ماه ۹۸ با کشتار و بازداشت گسترده مردم توسط حکومت به شدت سرکوب شد، پس از ۱۰ روز سکوت جامعه فرهنگی و هنری، تعداد انگشت‌شماری در بیانیه‌ای به این سیاه‌کاری حکومت واکنش نشان داده‌اند. اما این واکنش چنان ضعیف، بی‌رمق، سست و منفعل است که آن را بیشتر می‌توان ابراز وجودی برای خالی نبودن عریضه و همچنین ابراز همدردی‌های روزانه‌ی سلبریتی‌ها در اینستاگرام و فضای مجازی دانست.

خبرگزاری مهر تعدادی از تصاویر میدانی مربوط به ۲۶ آبان را منتشر کرده

در حالی‌ که اعتراضات سراسری آبان‌ماه ۹۸ با کشتار و بازداشت گسترده مردم توسط حکومت مواجه شده است، پس از ۱۰ روز سکوت جامعه فرهنگی و هنری، تعداد انگشت‌شماری در بیانیه‌ای به این سیاه‌کاری حکومت واکنش نشان داده‌اند. اما این واکنش چنان ضعیف، بی‌رمق، سست و منفعل است که آن را به یک اعلام حضور صرف و همدردی‌های مُد روز سلبریتی‌ها در اینستاگرام و فضای مجازی شبیه می‌کند.

https://kayhan.london/1398/09/10/%d8%a8%db%8c%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%87-%d9%87%d9%86%d8%b1%d9%85%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%be%d8%b4%d8%aa%db%8c%d8%a8%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a7%d8%b2

انتشار بیانیه‌ی دیرهنگام و با تأخیر حداقل ۱۰ روزه‌ی اهالی فرهنگ و هنر در محکوم کردن سرکوب و کشتار گسترده مردم در اعتراضات سراسری، با واکنش‌های منفی و مثبت بسیاری حتی از میان خود هنرمندان مواجه شده است.

جالب است که این بیانیه‌ی بی‌رمق اندکی پس از نامه میرحسین موسوی از کاندیداهای ریاست‌جمهوری سال ۸۸ در حصر، منتشر شده و این شائبه را پدید می‌آورد که امضاکنندگانش، یا منتظر انتشار واکنش موسوی بودند یا گویا در حمایت از موسوی این بیانیه را صادر کرده‌اند. همچنین امضاکنندگان که عمدتا از حامیان انتخاباتی حسن روحانی در دو دوره‌ی پیاپی ریاست‌جمهوری اسلامی هستند، در بیانیه‌ی خود اشاره‌ای و انتقادی به دولت نکرده‌اند و اساسا این نامه فاقد ارجاع به گروه یا دسته‌ای نوشته شده است.

مجموع این دو نکته، بعلاوه‌ی دستور رئیس سازمان برنامه و بودجه به تداوم لغو مالیاتی هنرمندان، شائبه‌ی تداوم حمایت امضاکنندگان از جریان سبز و بنفش را که دیگر تشت رسوایی‌شان مدت‌هاست از بام افتاده، ایجاد می‌کند. حال آنکه، فقط در یک محاسبه‌ی ساده، اگر هنرمندان از معافیت مالیاتی برخوردار نمی‌ودند، باید سالیانه ۵ هزار میلیارد تومان مالیات پرداخت می‌کردند که این عدد معادل یارانه بنزین ۱۲.۵ میلیون ایرانی است.

https://www.instagram.com/p/B5h3n-pFQ-R/

منتقدان به این بیانیه انتشار تصویر سیاه نقشه ایران را توسط امضاکنندگان آن مورد انتقاد قرار می‌دهند و می‌گویند چرا بجای سیاهی روی کسانی که همواره سوپاپ اطمینان دولت و حکومت بوده‌اند و انگشت به تایید تداوم حکومت رنگی و بنفش کرده‌اند، حالا نقش ایران و ایرانی را به رنگ سیاه تحویل مردم می‌دهند.

نکته دیگر اینکه، بیانیه‌ی این افراد، هنرمندان و قشرهای فرهنگی را جدا از مردم در نظر گرفته و نگارش این نامه از زاویه‌ای است که انگار عده‌ای ناظر و  بی‌تقصیر و بی‌مسئولیت آن را تهیه کرده‌اند که خود هیچ نقشی برای خود در این رویدادها قائل نیستند.

اگر در اعتراضات سراسری دی‌ماه، حساب اصلاح‌طلبان با اصولگرایان برای مردم مشخص شد و بی‌اعتباری‌شان در یک سطح قرار گرفت، چنانکه ماجرای آنان را تمام شده اعلام کردند، حالا آیا با این تاخیر و صدور یک بیانیه‌ی نیم‌بند، آنهم پس از نامه‌ی میرحسین موسوی، نباید پرسید مردم این هنرمندان را می‌بایست در کجای رویدادهای خونین کشور قرار بدهند؟

https://kayhan.london/1398/09/09/%db%8c%da%a9-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a8%d8%b1-%d9%81%d8%b6%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%ac%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%b1%d9%88%d8%b4%d9%86%d9%81%da%a9%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%88-%d9%87%d9%86%d8%b1%d9%85%d9%86%d8%af

در حالی که فرض بر این است که هنرمندان و جامعه اندیشمند، همواره پیشرو در تغییر و تصحیح بنیان‌های جامعه هستند ولی اکنون این مردم ایران هستند که روشنفکران، نویسندگان و هنرمندان را پشت سر گذاشته و برای دستیابی به تغییرات بنیادین در شرایط زندگانی خود، پیشگام شده‌اند. آیا این اقلیت که خود را نه مردم‌گرا که بالاتر از مردم می‌دانند، حاضرند از برج عاج خود پایین بیایند و باور کنند اکثریتی که قرار بود با محصولات تولیدشده توسط آنان، به درک و فهم بالاتری از جهان برسد، دیگر استانداردهای زرد و حکومتی آنان را به رسمیت نمی‌شناسند؟!

اگرچه اکنون زمان تفرقه نیست، زمان همیاری و همفکری و اتکا به یکدیگر است، ولی در قدم اول سکوت طولانی و اکنون موضع‌گیری محافظه‌کارانه‌ و فرصت‌طلبی این هنرمندان واقعا جای بررسی‌ دارد که چرا قشر ظاهرا تولید‌کننده‌ی فکر و ایده، چنان به محاق فرو رفته و چنان زندانی چارچوب‌های تحمیلی نظام شده، که خود همراه با این نظام در حال فروپاشی است.

در عین حال باید منتظر ماند و دید که آیا سینماگران در آستانه جشنواره حکومتی فیلم «فجر» دست به تحریم این برنامه‌ی نحیف و تهی می‌زنند یا اینکه آثارشان را برای جشن سالگرد پیروزی انقلابی می‌فرستند که در خیابان‌ها شعار سقوط‌اش شنیده می‌شود؟

تاریخ سینمای جهان همواره به یاد دارد که چطور هنرمندان شاخص از برنامه‌های هنری، جشنواره‌ها و مراسم‌ مختلف برای ابراز عقیده و اعتراض خود استفاده کرده‌اند و با تعطیلی و تحریم آنها، با مردم همراهی نمودند. اتفاقی که در سینمای فرانسه در همراهی با اعتراضات دانشجویی- کارگری در مه سال ۱۹۶۸ رخ داد و سینماگران شناخته‌ شده‌ای چون فرانسوا تروفو، ژان لوک گدار، لویی مال و کلود بری، همفکری و همراهی خود را با معترضان بطور عملی اعلام کردند.

کارن همایون‌فر: اعتراض مدنی، در توتالیتاریزم یعنی بده‌بستان که در غیر این صورت اصلا اجازه نخواهند داد نفس بکشی!

صدور بیانیه‌ی این هنرمندان همچنین با انتقاداتی مواجه شد که تبلیغ برای رأی به حسن روحانی توسط آنها را مورد اشاره قرار داده‌اند.

یکی از منتقدان این بیانیه کارن همایون‌فر آهنگساز سینماست که در پست اینستاگرام‌اش با انتشار تصویری از تولد ۶۶ سالگی رضا کیانیان، یکی از بهره‌مندان حکومت حسن روحانی در کنار سخنگوی وقت دولت در سال ۹۶، نوشت: «بیانیه آبان را امضا نکردم. برای اعتراض نیازی برای لابلای جمع قاطی شدن ندارم. از این بیانیه‌ها هزار‌تا دیده‌ام مخصوصا دم انتخابات!»

او به تداوم معافیت مالیاتی هنرمندان نیز طعنه زده و نوشته است: «الحمدلله مسائل مالیاتی حل شد و بده بستان و زور‌آزمایی فرهنگ و قدرت به سرانجام رسید. خدا را شکر. ما که درآمدی نداشتیم، حاضر بودیم مالیات هم بدهیم. در سال مگر چقدر درآمد داریم؟ کل در‌آمد یکسال من اندازه‌ی یک شب دورهمی‌تان نمی‌شود. خوش به حال دوستانی که برای هر کار دستمزدشان چند میلیارد است. خدا بیشتر کند.انشالله.»

این آهنگساز از سیاه‌کردن تصویر ایران توسط امضاکنندگان بیانیه‌ی صدای آبان‌ماه نیز انتقاد کرده و ادامه داده است: «البته که روزگار سیاه است و همه غمگین، فقط سئوال این است تمام این مدت که پست‌ها و استوری‌ها به تبلیغات و جشن تولد و آلودگی هوا گذشت، حالا که خود تلویزیون و همه شروع به اعتراض کردند، ناگهان آبان سیاه ایران مد شد؟ چرا ایران را سیاه می‌کنیم؟ سیاه خود ماییم. سیاه‌کار خود ماییم. دولت‌ها می‌روند و می‌آیند چیزی که عوض نمی‌شود حال مردم است. خدا را شکر شخصا تا به حال به کسی رای ندادم. آنها که دادند و خود را هم جر دادند الان بیانیه می‌نویسند؟! عجبا. عزیز سیاه‌کار خود ماییم.»

کارن همایون‌فر در بخش دیگری از پست اینستاگرامش نوشت: «هموطن عزیزم سیاه خود ماییم. سیاه‌کار خود ماییم که در زندگی روزمره در رفتار اجتماعی، در حفظ حق شهروندی دیگران یک لحظه هم با خودمان روراست نیستیم. این اعتراضات و بیانیه‌های ظاهری و عوام‌فریب لیاقت خودمان است. اعتراض مدنی، مختص جوامع مدنی‌ است. اعتراض مدنی، در توتالیتاریزم یعنی بده‌بستان که در غیر اینصورت اصلا اجازه نخواهند داد نفس بکشی.»

او با انتقاد از رأی دادن به حسن روحانی نوشت: «ایران اگر سیاه است تو سپیدش کن. شما که عاشق کلید بودی احتمالا اکنون فهمیده‌ای سوراخ کلید کجا بود. دقیقا کجا بود.ایران اگر سراسر سیاه و ویران شود، باز مردم اینجا هستند شما که پاسپورتت آماده‌ است برو. اینجا هوا هم نباشد من خفگی را با جان می‌پذیرم. جداگانه می‌نویسم بی هیچ همراهی که اگر گناهی، جرمی مرتکب شده‌ام خدای نکرده شخص دیگری با من مجازات نشود.»

یغما گلرویی ترانه‌سرا نیز از منتقدان این بیانیه است که آن را رفتاری از روی «منفعت‌طلبی» خوانده و نوشته: «از تکرارِ «تَکرار می‌کنم»های آن زبان به کامِ عافیت کشیده‌ی امروز، تا «تا ۱۴۰۰ با روحانی» و از نیمه راه برنگشتگان راه غلط که بسیاری هوادارانشان را پای صندوق رای بردند و حالا زیر فشار مخاطب می‌کوشند با انتشار همآهنگ یک متن شعاری فاقد مخاطب که پیدا نیست به چه کسی و با توقع چه پاسخی نوشته شده گندِ آن را بپوشانند و بعید نیست مدتی بعد مثل پستهای انتخابات دلیتش کنند و یک اسکرین شات از اقدام متهورانه اجتماعیشان برای خود نگه دارند غافل از این که روزگار اسکرینشاتهای خودش را می‌گیرد و عام اگر فراموشکار و دنباله‌رو باشد، باز عده‌ای از خاطر نمی‌برند.»

وی با انتقاد از رأی این قشر از جامعه به حسن روحانی و عدم پاسخگویی به مردم در قبال آن، نوشت: «چند سال پیش که بازار سیاسی‌کاری و روحانی‌پرستی داغ بود وقتی به آن واکنش نشان دادم از طرف بسیاری از مخاطبین و اهل هنر بنفش‌پوش مورد هجمه و ناسزا قرار گرفتم و بایکوت شدم. همانها که تا دیروز رفیق می‌نمودند به دشمن بدل شدند. حالا که رییس جمهور منتخب‌شان فرمایش کرده تا صبح گران شدن بنزین از آن خبر نداشته واکنشی نشان نمی‌دهند چون نمی‌توانند پست‌های انتخاباتی خود را توجیه کنند. اگر بگویند کاندیدای اصلح‌مان را نمی‌شناختیم مخاطب می‌پرسد پس چرا ما را به رای تشویق می‌کردید، اگر بگویند رییس‌ جمهور کاره‌ای نیست باز مخاطبِ به هوایشان رای داده یقه‌شان را می‌گیرد. پس همان بِه که یک متن جانگدازِ در باب این که «فریادهای در گلو مانده در تاریخ ماندگار می‌شوند» منتشر کنند و بروند پی همان عکس سلفی با همبرگر و دورهمی با ناناز و جی جی…»

یغما گلرویی اضافه کرده: «نه دوستان عزیز! تاریخ و تاریخ‌نویسانش کثیف‌تر از آن است که این چیزها را ماندگار کند و اصلا این ماندگاری چه دردی از کسی دوا می‌کند. راقم این سطور موافق آتش زدن بانک‌ها و تخریب اموال عمومی نیست و باور دارد نوجوانان بی‌گناهانی در این اتفاقات جان خود را از دست داده‌اند که نه قصد و نه توان اعمال خشونت‌آمیز را داشته‌اند. گوش کسی هم بدهکار این «به کدامین گناه‌ها» نیست. فهمیدن و فهماندن همین کمترین کاریست که می‌توانیم انجام داد البته اگر پیکسپارتی‌ها و اکران فلان تیاتر و فیلم مجالی بدهد. اینها را نوشتم تا جواب دوستانی که مرا به امضای آن نامه دعوت می‌کنند را داده باشم و بگویم اینجا کسی‌ست که می‌ترسد، می‌لرزد و می‌داند ما همه با هم نیستیم.»

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=178412

8 دیدگاه‌

  1. اسد خان

    سلام گرگ بی طمع نیست , کروبی از بانیان جنایات خونین در کشور ایران مردم را به شرکت پر شور در انتخابات دعوت کرده زهی بیشرمی . شیخ دلقک که با اجازه امنیتیها به دستشویی منزل میرود در اوج محکومیت جهانی رژیم در جاری کردن خون جوانان و زنهای کشورمان ناگهان اعلامیه انقلابی میدهد و هنوز جوهر ان خشک نشده مردم را دعوت به انتخابات خانه فساد و لانه دزدان یعنی مسجد ) مجلس ( شورای نوکران و بله قربان گویان ضحاک زمان دعوت میکند , تا کی موسوی ها هدف خود را نمایان کنند و این هنر بندان که در روزهای آینده به روی فرش قرمز از خون جوانان ایران در جشنواره فجر ننگین حکومت خونریز و تبه کار لبخند به مشتی ساده دل بزنند .

  2. Neda

    فدراسیون حقوق‌بشر ایتالیا خشم و نگرانی خود را از دعوت از محمد جواد ظریف وزیر خارجه حکومت ایران از طرف دولت ایتالیا به رم برای ۵ تا ۷ دسامبر ابراز کرد.
    فدراسیون حقوق‌بشر ایتالیا با اشاره به‌ شهادت صدها تن از قیام‌کنندگان به دست حکومت ایران نوشت:چقدر متناقض است، در حالی‌که سرکوب خونین در ایران صورت گرفته یک مقام این حکومت می‌توانددر یک دیالوگ شرکت کند و مهمتر از آن در مدیترانه!، به‌جای این‌که در صندلی متهم در مقابل یک دادگاه بین‌المللی قرار گیرد!.

  3. sattar beheshti

    نرگس محمدی  سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر با انتشار نامه ای از زندان اوین به وضعیت دردناک دو نفر از بازداشت شدگان اعتراضات اخیر اشاره کرده و از شکنجه روحی و جسمی که بر آنها رفته خبر داده است. .محمدی در نامه خود که تاریخ ۱۰ آذر را دارد در توضیح مشاهدات خود از یک جوان تیرخورده و رنگ‌پریده در زندان اوین، می‌نویسد: « ظاهرش نشان می دهد که خونریزی ، عفونت و تورم غیر قابل تصور پا ، او را از پای دراورده تا زندانبانان بند ۲۰۹ امنیت اوین او را از سلول انفرادی به بهداری اورده اند. او جوانی کم سن و سال است از اسلامشهر. جوانی از همان طبقه که قرار بود جمهوری اسلامی خادم شان باشد!. وقتی به او گفتیم اصرار کن پایت معالجه شود وگرنه با این وضع قطع میشود گفت من که قرار است اعدام شوم چه فرقی دارد با پا یا بی پا. از روزی که بازداشت شده ام حتی بتادین هم روی زخمم نریخته اند.»

  4. چهارده بجا

    سیزده بدر – چهارده به جا

    به زودی از سده هزار و سیصد (۱۳۰۰) عبور کرده به هزار و چهار صد میرسیم (۱۴۰۰).

    پس از هزار و چهار صد میلادی اروپا دیگر “کودک” بودن را کنار گذاشت و عرصه ها آمده رو به عصر طلایی رنسانس.

    ایرانیان همیشه ۱۳ را عدد نحس دانسته و سنت سیزده بدر را از قدیم نگاه داشتند.

    اینکه در ناخودآگاه ایرانیان این همه سیزده نحس است, داستان های زیادی وجود دارد.

    اصلاح طلبان که به جای اصلاح مخ احمق خود آرام مشغول حدیث سازی ها راجع به سیزده بدر هستند.

    اینان با دریدگی هایی که دارند میخواهند مذهب و دگم را پاک کنند که آن را به بعد ها بقاء بدهند تا اینکه با ایراد این سرطان کاری داشته باشند.

    روایاتی هم روز سلطنت ضحاک را روز سیزده فروردین دانسته و نحسی این روز در نا خودآگاه ایرانی را به حکومت نحس ترین موجود تاریخ یا ما قبل تاریخ میدانند که همان ضحاک از جهان کویر است.

    تلفیقی از دو کویر گوبی و عرب در یک وجود!

    عرب ها هم ضحاک را پلید پنداشته و از این رو با تلفیق کویری گوبی و کویر عرب وحشت دارند.

    سده هزار و سیصد در این متن از زمان ما بد ترین سال های تاریخ ایران بوده است.

    از ابتدای این سده آخوند دست بکار شده تا تلفیقی از لباس مغولی و عربی را به تن پوشیده و خونخواری و لاشخوری را حکومت کند!

    لباس آخوندی تلفیقی از لباس مغولی و عربی است که روح عدم خور دو مهاجم به ایران را تدایی میکند.

    خامنه ای هم تلفیقی از این دو ارواح خبیثه است.

    پس او خود ضحاک است و در سده سیزده به اریکه ی قدرت نشست.

    تا هزار و چهارصد مدت زیاد نمانده است.

    تا ایرانی دست از کودک بودن و یتیم بودن برداشته برای هستی خودش مسئولیت بپذیرد.

    و عوامل غیر ایرانی چه در حوزه ذهن, یا عینیت ها مردود دانسته و خود عرصه های هستی خود را بدست گیرد.

    چهارده براه است و ایرانی زمان است رشد کنی!

    حکومت چنان از “چهارده بجا” وحشت کرده است که در اینترنت به هزار حدیث دروغین میپردازد که نحسی سیزده را به چیز هایی نا مربوط ربط بدهد!

    خامنه ای ضحاک و دویست خانوار حکومت و دولت مفت خوری
    – دوران شما بسر آمده است چرا که چهارده براه است و بزودی بجا!

  5. یقنه علی

    اصلا رژیم چیزی واگذاشته است دست نخورده؟ واقعا شما ساده اید! شما آنها را جامعه هنرمند می خوانید و ازشون انتظار دارید؟ زمانی که برای اصغر فرهادی هلهله و ولوله میکردند و انگار شاخ شمشاد باصطلاح هنرمندان شده بود، من استفراغم گرفته بود و پی بردم که جه زود رژیم جامعه ای که شما هنریش می خوانید را لودری کرده است، بروید خدا عمرتان بدهد از تمام دست لوده شده رژیم انتظار نداشته باشید

  6. ١٣

    بیشتر هـم مندان و روشن نما هـاى ایرانى از جنس دیگرى هـستند
    از معین و شیرین نشاط تا مهـناز و حسن و حسین ????????
    رکن اصلى این امت هـمان خدعه و تقیه است

  7. بهرام پارسی

    از سال ۸۸ به بعد طبقه ی متوسط به فروپاشی رسید .بخشی از آنان مجبور به ترک وطن شدند ، بخشی به طبقه ی رانتخوار-ریاکار و اصلاحطلبان پیوستند و بخش بزرگی از این طبقه به مخالفان رژیم پیوستند .همین بخش طبقه ی متوسط بود که در دو انتخاباتِ ۹۲ و ۹۶ با رای دادن به روحانی آخرین بخت نظام را برای اصلاح آزمود .
    اگر بگوییم دی ۹۶ زمان آن بود که طبقه ی زحمتکش و محروم جامعه خواستار برکناری نظامِ خمینی چی ها شدند ، آبان ۹۸ زمانی بود که اکثریت طبقه ی متوسط هم به این خیزش و قیام ملی پیوستند .شعارهایی مثل “رضاشاه روحت شاد” و “چه اشتباهی کردیم که انقلاب کردیم” و دیگر شعارها نشانگر این است که اکثریت جامعه خواهانِ بازگشت به پادشاهی مشروطه هستند و اینبار می خواهند محتوی ِدموکراتیک و عدالتخواهانه ی پادشاهی مشروطه تقویت شود .البته خواهان بازگشت سکولاریزم ، پیشرفت و آبادانی، میهن دوستی ، صلح با جهان ، آزادی دینی و فرهنگی و بسیاری از مزایای دوران پادشانِ پهلوی هستند .
    بهتر است باقی بخش های جامعه نیز به اکثریت مردم بپیوندند .همانطور که مردم شعار می دهند و رضاپهلوی به عنوان وکیل مردم گفته است ، آغوش مردم به روی تمامی نیروهای باقی مانده ی ملت و بدنه ی سپاه و بسیج باز است .
    مردم می خواهند سران ِ جنایتکار و دزدِ نظام را به سزای اعمالشان برسانند .پس نباید سلبریتی هایی که سر سفره ی رانت ها و اختلاس ها نشسته بودند و سهم کوچکی از آن اختلاس ها برده اند ، بترسند .مردم آنها را خواهند بخشید اگر هر چه زودتر راهشان را از مردم فریب ها جدا کنند.همینطور اصلاحطلب ها نیز می توانند به اکثریتِ خروشان مردم بپوندند و مردم بخشش قرار بگیرند .مهم شکست دادنِ نیروهای تروریست و جنایتکاری است که اقلیتی بسیار اندک هستند .

Comments are closed.