سال ۲۰۱۹ را باید سال تمرکز آمریکا روی «جیب آیتاللهها» دانست. تشدید کارزار فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی با هدف «تغییر رفتار» رژیم چنان سختگیرانه از سوی دولت دونالد ترامپ پیگیری شده که کارگزاران رژیم ایران را به این باور رساند که واشنگتن در پی «تغییر رژیم» است.
در برابر این سیاست دولت آمریکا، آنچه علی خامنهای به عنوان «فصل الخطاب» برای رویارویی با آمریکا ترسیم کرده «عدم مذاکره» و «مقاومت حداکثری» است.
نهادی که باید تمام و کمال مجری سیاستهای امر و نهی خامنهای باشد دولت است و خامنهای هم در نهایت جز اتکاء به دولت راه دیگری برای پیشبرد سیاستهای خود ندارد و بدیهی است در چنین مناسباتی هر ضربهای که دولت میخورد مستقیم به «رهبر» و درواقع کل نظام منتقل میشود.
اکنون دولت روحانی به مشتزنی در گوشه رینگ سیاست نحیف جمهوری اسلامی تبدیل شده که بیدفاع و بیرمق از هر سو مشت میخورد.
کابینه بحرانزده و وزارتخانههای بازنده
علاوه بر اختلافات درونی در هیأت دولت، مثل جدال زیرپوستی میان محمود واعظی رئیس دفتر و اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی، استعفای سه وزیر آنهم در حالی که هنوز دو سال تا پایان کار دولت زمان باقیست حکایت از بحران همه جانبه در کابینه دارد.
گرچه روحانی استعفای وزرای کشاورزی و آموزش و پرورش را قبول کرد اما با استعفای اینستاگرامی محمدجواد ظریف وزیر خارجه مخالفت کرد. با این حال این اقدام ظریف حتی اگر صحنهپردازی و نمایشی هم بود، یک اعتراض علنی به دخالتهای افرادی چون قاسم سلیمانی و علیاکبر ولایتی در سیاست خارجی به شمار میرفت. همچنین وضعیت کابینه به جایی رسیده که از درون برای استعفای حسن روحانی نسخه میپیچند و از بیرون رئیس و وزرایش را تهدید به استیضاح میکنند.
روی زمین ماندن وعدههای انتخاباتی، قدم گذاشتن جای پای احمدینژاد و ریزش پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان به عنوان اصلیترین حامی دولت و دست داشتن برادران روحانی و جهانگیری در فسادهای کلان و فرزندان وزرای فعلی و پیشین، فهرستی از دلایلی است که دولت دوم روحانی را به یکی از ناکارآمدترین دولتهای پس از انقلاب ۵۷ تبدیل کرده است.
در این میان «وزارت امور خارجه» و «وزارت نفت» کاملا بازنده هستند. دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی که اصلیترین مسئولیت آن ظاهرا پیشبرد سیاست خارجی و تأمین منافع برونمرزی نظام است در صحنه بینالمللی به یک لشکر شکست خورده تبدیل شد و کشتی وزارت نفت که بار سنگین اقتصاد بریز و بپاش نظام را میکشید، با کاهش شدید فروش نفت به گِل نشست.
وزارت خارجه با موتور نیمسوز
پس از خروج آمریکا از برجام در ماه مه سال ۲۰۱۸ موتور وزارت خارجهی نظام نیمسوز شد اما اثر آن در سال ۲۰۱۹ خود را نشان داد. جمهوری اسلامی که دل به حمایت اروپاییها از برجام بسته بود بر هر دری کوبید، به رویش بسته ماند! نه از راهاندازی سیستم مالی SPV خبری شد و نه کانال مالی اینستکس عملیاتی شد. تلاش ظریف و معاون او عباس عراقچی برای کند کردن آهنگ تحریمها و کاهش مشارکت کشورها در کارزار فشار حداکثری بینتیجه ماند. عدم تمدید معافیتهای نفتی خریداران نفت ایران و فشار مداوم به کشورهای آسیایی جنوب شرقی هند، مالزی، اندونزی و سنگاپور برای جمهوری اسلامی بسیار گران تمام شد.
آنچه برای جمهوری اسلامی به عنوان راه گریز باقی ماند خرابکاری در خلیج فارس و دریای عمان بود آنهم با این فرمول اعلام شده که اگر ایران نفت صادرنکند دیگران هم نمیتوانند صادر کنند. سپاه پاسداران بساط خود را باز کرد و حمله به نفتکشها و تأسیسات نفتی کشورهای منطقه را پیش برد بطوری که شماری از کارشناسان این حملات را «جنگ دوم نفتکشها» خواندند. اما از این حملات که چیزی جز سیاست اخاذی نیست، آبی برای جمهوری اسلامی گرم نشد و فضای بینالمللی را بیشتر علیه آن به حرکت درآورد. چنانکه آمریکا پیشنهاد تشکیل ائتلاف نظامی برای حفظ صلح و امنیت کشتیرانی آزاد در آبراهههای بینالمللی را ارائه داد و برخلاف پیشبینی جمهوری اسلامی که فکر میکرد تشکیل چنین ائتلافی شکست خواهد خورد، انگلیس، استرالیا، اسرائیل، عربستان، هلند، بحرین، کویت و قطر و ژاپن و کره جنوبی به آن پیوستند. فرانسه و آلمان نیز به ظاهر در ائتلافی جداگانه، اما همان روشی را در پیش گرفتند که مورد نظر آمریکاست.
در عوض از پیشنهاد مضحک جمهوری اسلامی که روحانی و ظریف برای برقراری صلح در آبهای خلیجفارس، که سیاستهای خود آنها از دلایل ناامنی آن است، در جریان نشست سازمان ملل با نام «ائتلاف امید» مطرح کردند، استقبال نشد و هیچ کشوری علاقهای برای پیوستن به این ائتلاف نظامی در کنار جمهوری اسلامی نشان نداد.
کنفرانسهای بینالمللی به نقاط عطف در سیاست آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی و تقویت کارزار فشار حداکثری تبدیل شدند. مبدأ تلاشهای کاخ سفید برای دست یافتن به همگرایی جهانی علیه رژیم ایران، کنفرانس ورشو بود که سپس در کنفرانس امنیتی مونیخ، کنفرانس بحرین، نشست آیپک، نشست G7 و G20دنبال شد.
موازی با اقدامات آمریکا، عدم پیوستن جمهوری اسلامی به گروه اقدام مالی FAFT وعدم تصویب کنوانسیون بینالمللی مقابله با تأمین مالی تروریسم (CFT) و کنوانسیون مبارزه با جرائم سازمانیافته فراملی (پالرمو) و همچنین نقض تدریجی تعهدات برجامی که تا «گام چهارم» پیش رفت نه تنها هیچ سودی برای رژیم ایران نداشت بلکه نتیجه عکس داد و فشارها را از همه سو علیه آن بیشتر کرد.
مویرگی شدن تحریمها
توقف همکاری چینیها و روسها در پروژههای نفتی و اتمی ایران خط بطلان بر سیاست تخیلی «نگاه به شرق» کشید و اعمال تحریمهای مویرگی عرصه را به شدت بر جمهوری اسلامی تنگ کرد. تحریمها چنان لایه به لایه شد که باورش برای کارگزاران نظام دشوار است. آمریکا در نوامبر ۲۰۱۹ (آبان) در تکمیل تحریم فلزات، لولههای استیل، فویل لحیمکاری منگنز و استیل را تحریم کرد. فلزاتی که در ارتباط با برنامههای اتمی، نظامی یا موشکهای بالستیک ایران استفاده میشوند. در اواخر دسامبر (آذر) صادرات الکترود گرافیتی و کک نفتی را که در صنایع فولادسازی کاربرد دارند ممنوع اعلام کرد.
ممنوع شدن حمل پرچم پاناما توسط کشتیهای ایران، ممنوع شدن پروازهای هواپیمایی ماهانایر به اروپا، شناسایی باندها و شبکههای قاچاق و دورزدن تحریمها، عدم سوخترسانی و خدمترسانی به هواپیماهای ایرانی در فرودگاههای بینالمللی شماری از فشارهایی هستند که بر رژیم ایران وارد میآیند.
آنچه باید از زبان کارگزاران نظام شنید
وضعیت جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۹ را میشود از آنچه دو وزیر مختصر و مفید بیان کردهاند دریافت. بیژن زنگنه گفت «آمریکا در تحریمها به بلوغ شیطانی رسیده» و محمود علوی وزیر اطلاعات در سخنانی گزارش داد «صادرات ما مختل شده، حرکت کشتیها از بنادر برای حمل کالاها به سمت ایران نه متوقف بلکه مختل شده؛ جابجایی ارز و مبادلات بانکی ما با کشورهای دیگر روز به روز سختتر میشود، اداره کشور در چنین شرایطی با شرایط عادی متفاوت است و مدیران باید وقت بگذارند تا از حادتر شدن مشکلات مردم جلوگیری کنند… همه مسئولان باید دست به دست هم بدهند تا با هدایتهای رهبر انقلاب از این پیچ عبور کنیم و دشمن را به عقب برانیم و اشتباه است که ما به جان یکدیگر بیفتیم چرا که شرایط به نفع دشمن میشود.»
نظامیتر شدن صحنه سیاسی ایران
در این میان آنچه به سادگی نباید از آن گذشت پر رنگتر شدن حضور نظامیها در صحنه سیاسی ایران است. مواضع محمدباقر قالیباف و قاسم سلیمانی در مورد برجام و FATF و سخنان قالیباف در مورد گران شدن بنزین حتی بعد از حمایت رهبرش از افزایش قیمت و ثبت نام شمار زیادی از نظامیها برای انتخابات مجلس شورای اسلامی که قرار است در اسفند ۹۸ برگزار شود، نشانههایی از خیز سپاه پاسداران در صحنه سیاسی ایران برای آیندهی نزدیک است.
در مقابل اما آغاز حملات هوایی در عراق علیه مراکز سپاه و حشدالشعبی و ادامه حمله به مراکز سپاه و اقمار آن در سوریه توسط اسرائیل چیزی جز عاقبت دخالت نظامیهای رژیم ایران در منطقه نیست. دخالتی که هنوز ادامه دارد و به درگیریهای داخلی و منطقهای دامن میزند.
برآمد دوران پهلوی و افول لابیگران
شکست سنگین اما پنهان برای جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۹ در حوزه امنیتی بوده است. یکی از راهبردهای امنیتی نظام همواره پیکرتراشی از سازمان مجاهدین خلق به عنوان آلترناتیو بوده است. شمار زیادی از مسئولان امنیتی جمهوری اسلامی پس از هر اعتراض و نافرمانی مدنی آن را به «منافقین» نسبت میدادند تا از عدم محبوبیت آنها در جامعه بهرهبرداری کنند. اما در اعتراضات دی۹۶ و تیر۹۷ و آبان۹۸ معترضان مرتب در حمایت از پهلویها شعار دادهاند. آنها به رژیم فهماندهاند که «فرهنگ پهلوی» را الگو و متعلق به خود میدانند. از همین رو نظام علاوه بر مردم، همچنان پهلویها را در برابر خود میبیند و برای عبور از این بحران حتی بعید نیست به جستجوی ریشههای مشترک و تاریخی و ایدئولوژیک خود با «منافقین» برآید!
همزمان فضای بینالمللی به شدت علیه جمهوری اسلامی تغییر کرده است. ضعیف شدن نایاک و لابیگران رژیم ایران با فشار افکار عمومی از نتایج اتحاد و عمل اپوزیسیونی است که رضا پهلوی را نماد مبارزاتی خود میدانند.
محدود شدن فعالیت تبلیغاتی رژیم با مسدود شدن هزاران حساب کاربری وابسته به سایبریها در توییتر، اینستاگرام، فیسبوک و یوتیوب از ضربات سخت دیگری بود که جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۹ متحمل شد. اگرچه مجموعهی این ضربات، سال میلادی را که به پایان خود نزدیک میشود به یکی از دشوارترین دوران نظام جمهوری اسلامی تبدیل کرده اما سختتر از آن در سرنوشت نهایی هم اینک در حال رقم خوردن است.
حامد محمدی
با درود: روی چاه نفت نشستن ودلار پاشی از کسی سوپر من وپهلوان نمی سازد.بخاطر همین یکی دو در سدی
طرفدار که براتون مونده بس کنید .آخه کدام عقب افتاده وعلیلی نمی تواند با ارز نفتی بیکاره های افغانی و
سودانی و یمنی را جمع کند وفاطمیون و زینبیون وحوثیون وووو را بسازد .خوب طرف هم غذا ومسکن وارز
را گرفته چندصباحی پای منبر تان تباکی( ادای گریه کردن که درفقه از خود گریه ارزشش بیشتر است) کند
اگر هم وضعیت خطر ناکی هر چند ماه یکبار پیش آمدسعی در حفظ سلامت خود کند در منطقه ای که
با سیاست های اینان کار پیدا کردن از سد بار مردن سخت تر است چه هنری است وچه سوپر جنرررالی
میسازد؟
پس از واگذاری مجانی ۴۰ ٪ ازسهم ، منطقه ابی و نفت و گاز دریای مازندران به روسیه توسط رفیق ، سید علی دزد و قاتل ازادیخواهان ، خامنه ای ، دجال ، امروز ، ایران اینتر نشال روسی ، با افتخار مینویسد ، ناو گروه جنگی روسیه و هند برای تسخیر بندر استراتژیک چاه بهار ، ظفر مندانه ، بسوی ابهای خلیج فارس در حرکتند . – : نصر و من الله و فتح ال پوتین : اخوند ، بکش ، بریز ، حساب پوتین : تعفن ، سرکوب وکشتار و غارت شبانه روزی ۴۰ ساله اسلام و استالنیسم کمونیست ، و مائو یسم ، مثل بوی بد پایتخت و فاضلاب شهرهای جنوب ، ایران و منطقه را دچار عفونت و بیماری تروریست اخوندی روسی کرده .
همینکه دنیا از ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۹ یعنی برای چهاردهه رژیم ملاتاریا رو تنها در حد کلامی کوبیده اما پشت صحنه تا میتونسته هواشون رو داشته باعث میشه ما مردم درون ایران دیگه برای حرفها و قولهای اونها تره هم خرد نکنیم!