گروهی از ایرانیان ساکن آمریکا در نامهای به ویلیام بار دادستان کل ایالات متحده خواستار اخراج حسین موسویان دیپلمات سابق جمهوری اسلامی ایران شدند.
رضا بهروز و پیتر کهنلو در گزارشی مشترک با عنوان «تدریس در پرینستون با دستان آلوده به خون» که یکم ژانویه ۲۰۲۰ (۱۲ دیماه) در «نیویورک پست» منتشر شد به بررسی سوابق موسویان پرداخته و جزئیاتی از این نامه را تشریح کردهاند. حسین موسویان در زمان ترور فجیع مخالفان جمهوری اسلامی در رستوران میکونوس در برلین، سفیر رژیم ایران در آلمان بود.
در این گزارش آمده «موسویان در دوران باراک اوباما عضو ثابت تیمهای مختلفی بود که توسط اتاق فکرهای واشنگتن تشکیل میشدند. او مصاحبههای بسیاری میکرد که در شبکههای خبری پخش میشد و مدام با دفاع از رژیم ایران دستورات ملاها را اجرا میکرد. حتی امروز هم شاهدیم نظرات خود را مینویسد و از منافع رژیم ایران دفاع میکند و به انتقاد از سیاست خارجی دولت ترامپ میپردازد با این حال با آسایش در آمریکا زندگی میکند.
نویسندگان با شرح سوابق موسویان از دادستان کل آمریکا پرسیدهاند «آیا او متعلق به اینجاست؟»
در ادامهی گزارش نیویورک پست آمده، اکنون که دونالد ترامپ از توافق اتمی خارج شده «هیچ معنایی» ندارد که موسویان در خاک آمریکا بماند و به همین دلیل در این نامه از ویلیام بار درخواست شده که حضور این فرد در آمریکا مورد بررسی قرار گیرد.
در این نامه آمده «حضور موسویان در خاک آمریکا هیچ هدفی ندارد مگر پیشبرد ایدئولوژی و منافع دشمنان آمریکا و همچنین تفرقهافکنی و هراسافکنی در جامعه ایرانیان مقیم آمریکا. حضور موسویان در خاک آمریکا تنها برای تبلیغ ایدئولوژی و منافع سرسختترین دشمن آمریکا و کاشتن بذر هراس و تفرقهافکنی در میان جامعه ایرانیان آمریکایی است.»
نویسندگان این نامه با توجه به پیشینهی موسویان و خدماتش در جمهوری اسلامی پرسیدهاند «چطور ممکن است موسویان در آمریکا زندگی کند؟ او چطور توانسته در این کشور بماند؟ نقش او چیست؟» آنها از دولت ترامپ خواستهاند وضعیت اقامت او در ایالات متحده را بررسی کنند و ببینند که وی با چه هدفی ساکن آمریکا شده است.
به گزارش کیهان لندن، رضا بهروز، پیتر کهنلو، احمد باطبی و رویا حکاکیان از امضاکنندگان این نامهاند.
حسین موسویان از چهرههای امنیتی جمهوری اسلامی است و سالها عضو تیم هستهای رژیم ایران بود. او در جریان ترور مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی در رستوران «میکونوس» در سپتامبر ۱۹۹۲ سفیر رژیم ایران در برلین بود.
متاسفانه کیهان لندن بدون توجه به مرزروشنی که بین پرستش نژاد وبرتری نژادی وجود دارد نژاد پرستی که درخمیره وذات تمامی موجودات زنده طبیعت واز جمله گیاهان وجود دارد ولازمه حفظ بقای زندگی وادامه آن میباشد را مساوی برتری خواهی نژادی وتنفراز دیگرنژاد ها مینماید.
در تاریخ کهن ومیانی ایران با وجود پرستش نیکان آریائی حتی از سوی شاهنشاهان ایرانی حتی یک لشگر کشی وجنگ نژادی بر علیه نژاد های دیگرثبت نشده است.
مرز روشن بین منشور هیتلر و جنایات نژادیش با منشورکوروش کبیرو کارنامه رهائی بخشش مرز روشن بین برتری جوئی نژادی و پرستش نژاد میباشد.
در دوران معاصرپیشرفت همه جانبه ایران واز جمله فراهم نمودن آزادی مذهبی برای پیروان مذاهب گوناگون وایجاد محیطی امن برای زندگی پیروان مذاهب در کنار یگدیگر برابربا کشورهای دموکراتیک جهان در قلب خاورمیانه از “آریا” مهرزاده شد.
درباب نامه تقاضای اخراج یکی از گماشتگان ولایت از امریکا چنانچه شاهد میزبانی استکباراز ضد استکباری نبودیم که استکباربه بهانه اشک تمساح حقوق بشری جیمی کارتر و بوسیله انقلاب شکوهمند مخملی آن را بر سر قدرت گذاشته است آنگاه می بایست متعجب می شدیم.
پروژه مجنونسازی مخالفان سیاسی!
«به دستور قضایى نامشخص، به جاى اعزام به مرخصى استعلاجی به مرکز روان درمانى امینآباد منتقل شدم و در آنجا وقتى ۴ مامور مرد تیمارستان با مقاومت و فریادهاى من مواجه شدند، دست و پاى من را گرفته و بر روى زمین مىکشیدند تا جایى که تصمیم به تزریق روانگردان «هالوپریدول» داشتهاند.»
خانم شهیدی در این فایل صوتی خطاب به ابراهیم رییسی، رییس قوه قضاییه، میگوید که شک ناشی از این برخورد ماموران امنیتی او را تا آستانه «ایست قلبی» پیش برده است.
«هالوپریدول» یکی از داروها برای بیماران اسکیزوفرنیک و روانپریش است.
دو سال پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، گزارشهایی درباره «برنامه مجنونسازی مخالفان سیاسی» در آن کشور منتشر شد. آن گزارشها، به دلیل فضای نسبتا باز ناشی از اجرای برنامه اصلاحات سیاسی (پروسترویکا) امکان انتشار یافت. در مرکز آن برنامه، اندری اسنژنووفسکی، روانپزشک روس قرار داشت.
در بیش از ۳ دهه اجرای آن برنامه در اتحاد جماهیر شوروی سابق، هزاران نفر از مخالفان سیاسی با این توجیه که مرکز رواندرمانی اسنژنووفسکی آنها را اسکیزوفرنیک تشخیص داده است، به تیمارستان منتقل میشدند و به آنها شوک الکتریکی و داروهای اختلال روانی داده میشد.
سازمان امنیت شوروی (KGB) مغر متفکر اجرای این برنامه بود و گروهی از روانپزشکان در سراسر شوروی مجری آن سیاست بودند.
یکی از دو مغز متفکر پرسپولیس، عامل کشتار سال ۶۷!
در دولت «حسن روحانی» که ورزش ایران به صورت کاملا امنیتی اداره میشود، اراده به مدیریت دو باشگاه در پشت درهای بسته گذاشته شده است.
رسولپناه از دو نفر نام برد؛ «فرهاد دژپسند» و «علیرضا آوایی»؛ رییس و عضو مجمع باشگاه پرسپولیس. این دو نفر کنار سلطانیفر که دبیر این مجمع است، مینشینند!.
علیرضا آوایی از مرداد ۱۳۹۶ تاکنون وزیر دادگستری دولت حسن روحانی است؛ کسی که هنوز پروندههایی در مورد کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ دارد.
او آن زمان از اعضای موسوم به «هیات مرگ» در زندانهای دزفول و اهواز بود و گفته میشود در اعدام بیش از ۱۵۰ زندانی سیاسی دست داشته است!.
آذر ۱۳۹۸، «سازمان عفو بینالملل» نام علیرضا آوایی را در ردیف متهمان اعدامهای فراقانونی قرار داد و او را «ناقض حقوق بشر» نامید. اما جالب این که هشت سال قبل از آن، یعنی مهر ۱۳۹۰، علیرضا یکی از ۳۲ مقام ایرانی بود که از سوی سازمان اتحادیه اروپا به دلیل نقض قوانین حقوق بشر مورد تحریم قرار گرفت و ممنوعالورود شد.
در بیانیه حقوق بشر در مورد آوایی از دلایلی مانند «مشارکت در دستگیریهای خودسرانه»، «نقض حقوق بشر»، «انکار حقوق زندانیان» و «افزایش اعدامها» در ایران نام برده شده بود.
برادر بزرگترش، «احمد آوایی» است؛ کسی که در سالهای قبل از انقلاب، عضو گروه «منصورون» بوده و در جنگ هشت ساله ایران و عراق و پس از آن، در لبنان کنار «حزبالله» نیز حضور داشته است!.
آذر امسال، «علی آوایی»، فرزند «اسدالله آوایی»، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در شهر منچستر، نامزد انتخابات پارلمان بریتانیا شد!!.
علی آوایی خودش را «مستقل» و خط فکری خود را جدا از خانوادهاش اعلام کرد اما در انتخابات این شهر شکست خورد. شرکت او در این انتخابات نشان داد که خانواده آوایی حتی تا عمق حزب «لیبرال دموکرات» بریتانیا هم پیش رفتهاند!!.
وزارت ورزش و جوانان همچنان از اعلام اسامی اعضای مجمع دو باشگاه استقلال و پرسپولیس طفره میرود.
این نوشته ش, گواه صادقیست بر لزوم اخراج او…
https://www.aljazeera.com/indepth/opinion/deal-iran-year-191231073235120.html
در زمان جنگ سرد، هر آمریکایی اگر نشانی از ارتباط و یا حتی هواداری از شوروی و کمونیسم داشت قطعاً آب خوش از گلویش پایین نمیرفت، چه شده که امروز یک هوادار جمهوری اسلامی که اتفاقاً در دادگاههای کشورهای غربی به جنایت محکوم شده، در یک دانشگاه کرسی میگیرد؟ چرا یک جوان تحصیل کرده که سراسر وجودش از تنفر از جمهوری اسلامی سرشار است، و هیچ سابقهی بدی هم ندارد، نمیتواند ویزای آمریکا بگیرد؟ اینها فقط یک دلیل دارد!
و آن دلیل، دمکراسی آمریکایی نیست؛ بلکه جنگ زرگری است.
جمهوری اسلامی (ضعیف) دشمنی است که آمریکا و اسرائیل بدان نیاز دارند تا منافعشان را پیش ببرند.
و اروپا و دیگر کشورهای شرق هم از یک جمهوری اسلامی ضعیف، بهره کلان اقتصادی میبرند.
در این میان،
اگر داد حقوق بشری این کشورهای غربی گاهی برای ۱۵۰۰ کشته در تظاهرات بالا می رود، فقط برای تثبیت جمهوری اسلامی در نقطه ضعف است و نه واژگونی آن.
مردم ایران باید به این آگاهی برسند که “کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من!”.
نوجوان بودم و عاشق شطرنج، بزرگتر شدم و کار و روزگار مرا دور کرد. اما حالا دوباره علاقمند شدم.
بچه کاشی ترسو نوچه اکبر کوسه و رفیق سونای نعمت زاده دزد و…و احمدی نژاد هم می گفت جاسوسه. جاسوسه دو جانبه دو صفر آخوند و روس؟
باز آفرین به منتشر کنندگان این نامه تعجب میکنم با وجود اینهمه ایرانی در آمریکا این جنایتکار با خیالی آسوده همچون یک لاشخور و کفتار پیر در آمریکا آزادانه می چرخد و به توطئه و جاسوسی مشغول است !
پروسه اخراج از امریکا چگونه است… یک نامه و یک دستور کافیست؟
درود بر این هموطنان شجاع و باشرف
درود بر احمد باطبی و سایر امضاکنندگان این نامه
باید در حمایت از تهیه کنندگان این درخواست در سراسر امریکا که یک ملیون رای دهنده ایرانی وجود دارد همه هنرمندان موسیقی ، سینما ، نویسندگان ، رسانه های فارسی زبان و مدعیان سیاسی نجات ایران ،
به جای تلو تلو خوردن در خبرهای ساخته شده بیشمار ، لااقل در مورد همین یک خبر و برکشیدنش و پیگری ان ، لاینقطع برای جلب حمایت مردم در یک حرکت مشترک بکوشند و نتیجه اش را ببینند . جاوید باد ایران و ایرانیت با جوانمردی ، مهر و شکوه و سرافر ازی ، همانند دوران پادهشاهی پهلوی سکولار ایرانساز .
حسین موسویان در جنایت دست داشته .