KayhanTour
«کیهانتور» در تور اینترنتی خود مطالب قابل توجه رسانههای دیگر را از سراسر جهان برای شما تور میکند.
وبسایت هرانا گزارشی به قلم کیومرث امیری کله جوبی خبرنگار سابق روزنامه کیهان در دوران مدیریت حسین شریعتمداری را به نقل از ماهنامه «خط صلح» بازنشر کرده است. این گزارش با عنوان «خاطرات یک خبرنگار؛ نقش مخرب حسین شریعتمداری در نابودی موسسه بزرگ کیهان» به شرح سرنوشت دردناک و متأثرکنندهی روزنامهی کیهان پس از مصادره و غصب توسط بنیاد «مستضعفان انقلاب اسلامی» و مدیریت حسین شریعتمداری وابسته به «بیترهبری» میپردازد میپردازد.
در گزارش کیومرث امیری کلهجوبی که سال ۱۳۶۷ به استخدام روزنامه کیهان پس از مصادرهی این مؤسسه در آمده، به مواردی چون اخراجهای گسترده، اعمال فشار بر روزنامهنگاران و فساد مالی و اقتصادی شریعتمداری زیر نظر علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی پرداخته شده است. در بخشی از این گزارش آمده: «روزنامهای که در سال ۱۳۲۱ با صاحب امتیازی عبدالرحمان فرامرزی و مدیرمسئولی مصطفی مصباح و در یک صفحه A4 کار خود را آغاز کرد و در طول دو دهه به یک غول رسانهای و اقتصادی با صدها نیروی کار تبدیل و در مدت زمان کوتاهی به دست حسین شریعتمداری که داعیه حل تمام مشکلات کشور و جهان را هم دارد، به یک ویرانه بدل شد.»
متن کامل این گزارش را به نقل از وبسایت هرانا در ادامه میخوانید:
ماهنامه خط صلح – از موسسه بزرگ کیهان طی نزدیک به دو دهه مدیریت حسین شریعتمداری جز یک ویرانه چیزی باقی نمانده است. حسین شریعتمداری که نزدیک به دو دهه است به عنوان نماینده ولیفقیه و سرپرست موسسه کیهان و مدیر مسئول روزنامه کیهان مشغول فعالیت در این موسسه است، موسسه کیهان را که تا پیش از آن یک غول رسانهای با ثروت هنگفت به شمار میرفت به نابودی کامل کشانده است بطوری که جز یک ویرانه چیزی از آن باقی نمانده است.
شریعتمداری علاوه بر مسئولیتهای مهم و حساس دیگری که در نهادهای امنیتی مملکت دارد، ظرف این سالها که مسئولیت تام و تمام موسسه بزرگ کیهان را نیز عهدهدار است با عملکرد خودمحورانه و خودخواهانه خود متاسفانه این موسسه فرهنگی و رسانهای را فدای خواستههای شخصی و آمال و افکار خاص خود کرده و آن را به نابودی کامل کشانده و در این خصوص کارنامه بسیار سیاهی را از خود بر جای گذاشته است.
متاسفانه به دلیل آنکه هیچگونه دسترسی به حسابرسی موسسه کیهان برای هیچکس از جمله نگارنده وجود ندارد لذا با تمسک به مشاهدات عینی و واقعیات ملموس در این خصوص با اختصار به این موضوع میپردازیم.
موسسههای کیهان و اطلاعات از جمله موسسههای رسانهای بودند که با پیروزی انقلاب مصادره شده و جزء اموال بنیاد مستعضفان قرار گرفته و در نتیجه زیر نظر رهبری اداره میشوند. ولی فقیه نماینده خود را به عنوان سرپرست این موسسات میگمارد و شریعتمداری نیز به عنوان نماینده ولیفقیه و سرپرست موسسه کیهان و مدیرمسئول روزنامه کیهان نزدیک به ۲۰ سال است بدون آنکه کمترین نظارتی بر عملکرد او وجود داشته باشد، موسسه کیهان را در اختیار دارد.
کیهان علاوه بر اینکه مدرنترین چاپخانه در خاورمیانه را در پیش از انقلاب در اختیار داشت، از حیث ثروت نیز موسسه ثروتمندی به شمار آمده و از درآمدهای هنگفتی نیز برخوردار بود. این موسسه تنها نزدیک به ۲۲ نشریه را به صورت روزانه، هفتگی و ماهانه و… چاپ و نشر میکرد که میتوان به کیهان روزانه، زن روز، کیهان هوایی، کیهان ورزشی و… اشاره کرد و علاوه بر آن در زمینه فعالیتهای اقتصادی نیز فعالیت قابل توجهی داشته است.
این موسسه به عنوان یکی از نهادهای نورچشمی رهبر و وزارت ارشاد، علاوه بر آنکه هر ساله مقادیر قابل توجهی سهمیه کاغذ و فیلم و زینک با نرخ دولتی دریافت میکند از بالاترین بودجه اختصاصی و مزایای رسانهای دیگر نیز برخوردار است.
تابستان سال ۱۳۶۷ به عنوان خبرنگار روزنامه کیهان در دفتر سرپرستی این روزنامه در کرمانشاه استخدام شدم. لازم به توضیح است تنها روزنامهای که در آن سالها خبرنگار رسمی داشت، روزنامه کیهان بود.
در بدو همکاریام با کیهان، از دو خبرنگار دفتر سرپرستی روزنامه کیهان، یک نفر آنها سالخورده و در آستانه بازنشستگی بود و نفر دیگر که فقط چند سالی بود در کیهان مشغول کار شده بود، به تازگی به عنوان مسئول روابط عمومی مخابرات کرمانشاه به استخدام مخابرات درآمده بود و در حال تسویه حساب با کیهان بود.
زمانی که من کارم را با روزنامه کیهان شروع کردم، دفتر سرپرستی کرمانشاه ۷ نفر پرسنل با عناوین: سرپرست، خبرنگار، مسئول امور مالی، مسئول امور اداری، توزیع کننده، راننده و آبدارچی داشت. این دفتر همچنین دارای دو دستگاه خودرو بود و در ساختمانی قابل قبول در مرکز شهر، یعنی پایینتر از میدان مصدق واقع بود.
در آن سالها میانگین فروش روزانه روزنامه کیهان در کرمانشاه نزدیک به ۱۲۰۰ الی ۱۵۰۰ نسخه در روز بود.
تمام شهرستانهای تابعه استان که نزدیک به ۱۵ شهرستان بودند دارای خبرنگار و نمایندگی کیهان بودند و خبرنگاران این شهرستانها فعالیت چشمگیری در زمینه ارسال اخبار شهرستانهای خود و نیز جذب آگهی داشتند.
سال ۱۳۶۷ یعنی زمانی که من کارم را در روزنامه کیهان شروع کردم کسی به نام اصغری سرپرست آن زمان موسسه بود که طولی نکشید وی از کیهان رفت و جوان کم سن و سالی به نام مهدی نصیری سرپرست موسسه کیهان شد.
مهدی نصیری حدود سه سال در موسسه کیهان به کارش ادامه داد و ناگهان جایش را به حسین شریعتمداری داد.
شریعتمداری به محض شروع به کار، دست به تصفیه گسترده روزنامهنگاران و کارکنان کیهان زد و با بازخرید کردن و یا اخراج، تقریبا نیمی از زبدهترین آنها را از ادامه فعالیت در کیهان محروم و تعداد کمی را البته فقط در تهران جایگزین آنها کرد.
از سوی دیگر طولی نکشید که چهار صفحه روزنامه کیهان را که مختص اخبار شهرستانها بود، به یک صفحه تقلیل داد. علیرغم آنکه روز کارگر برای کارکنان کیهان روز تعطیل به حساب نمیآمد ولی با آن عده که در این روز سر کار حاضر نمیشدند هم برخوردی صورت نمیگرفت، در حالی که با ورود شریعتمداری به کیهان ۱۱ اردیبهشت روز کارگر برای کارکنان کیهان تخطی از قوانین تلقی شده و با کسانی که این روز را به عنوان روز تعطیل رسمی در محل کار حاضر نمیشدند، به شدت برخورد میشد.
شریعتمداری فضای مذهبی افراطیتری را بر موسسه حاکم کرد و محدودیتهای زیادی را به وجود آورد.
یک سال از مدیریت وی در کیهان نگذشته بود که تمامی نمایندگیها و خبرنگاران شهرستانهای استان دست از کار کشیده و عملا تعطیل شدند. فروش روزنامه که تا حدودی کم شده بود به تعدادی اندک، یعنی روزانه کمتر از صد نسخه رسید و تقریبا همه مشترکین اشتراک خود را قطع کردند و اوضاع به کلی تغییر کرد.
تعدیل نیرو، اخراج و بازخرید خبرنگاران و کارکنان موسسه کیهان توسط حسین شریعتمداری، نماینده ولیفقیه و سرپرست موسسه کیهان و مدیرمسئول روزنامه کیهان ادامه پیدا کرد و در سال ۱۳۷۶ و همزمان با روی کار آمدن اصلاحطلبها، مرحله دوم تعدیل [اخراج] نیرو به اوج خود رسید و در این مرحله صدها نیروی خبره و کارکشته به همراه کارکنان بخشهای خدماتی از کیهان، کنار گذاشته شدند که شامل حال من هم شد.
در حالی که حقیقتا نه اعتماد و باوری به اصولگرا داشتم و نه اصلاحطلب و با این حال مجبور به استعفا شدم. ده سال از بهترین و حساسترین سالهای عمرم را برای این موسسه فعالیت کرده بودم و اکنون در بدترین شرایط زندگی و سنی و در حالی که بچهها بزرگ شده بودند به بهانه واهی اینکه اصلاحطلب هستم و در خط ولایت فقیه نیستم، ظالمانه از کار بیکارم کردند.
هرچند کیهان مزایای خوبی برای من نداشت، ولی عشق و علاقه به حرفه خبرنگاری و اینکه سالهای حساس عمرم را در این موسسه کار کرده بودم، بیکار شدنم در چنین شرایطی موجب خسارات زیادی به من و خانوادهام شد.
شریعتمداری با چند نفر از معاونین و همفکران خود در دفتر کارش در تهران، مشغول انتخاب تیترهای تند و البته آبکی روزنامه کیهان بود و بجز تعدادی نیروی کار [کادر] فنی و خدماتی ساده، احتیاج به نیروی دیگری نداشت و با چنین رویهای کار خود را پیش برده و هنوز هم پیش میبرد.
شریعتمداری در عمر بیست ساله مسئولیت خود در کیهان نه تنها یک نفر را در این موسسه بزرگ استخدام نکرد بلکه باعث بیکار شدن صدها نیروی کار با تجربه و ایجاد گرفتاری برای خانوادههای آنها هم شد.
امروز که اتفاقی از مقابل دفتر کیهان در کرمانشاه عبور میکردم این دفتر را در سکوت و انزوا مشاهده کردم.
اتاقکی کوچک و اجارهای در محلهای پرت و پایین شهر (کل هواس) و با تنها یک پرسنل زن، یعنی خانمی که بازنشسته کیهان است و عملا کاری انجام نمیدهد، دفتر سرپرستی کیهان کرمانشاه را تشکیل میدهد.
با خبر هستم که همین اوضاع را میتوان در دفاتر دیگر استانهای کشور نیز مشاهده کرد و به این ترتیب روزنامهای که در سال ۱۳۲۱ با صاحب امتیازی عبدالرحمان فرامرزی و مدیرمسئولی مصطفی مصباح [مصباحزاده] و در یک صفحه A4 کار خود را آغاز کرد و در طول دو دهه به یک غول رسانهای و اقتصادی با صدها نیروی کار تبدیل و در مدت زمان کوتاهی به دست حسین شریعتمداری که داعیه حل تمام مشکلات کشور و جهان را هم دارد؟! به یک ویرانه بدل شد.
در زمان لوئی پانزدهم صدارت دوک دوبورین ٬ یکی از وزرا از او که رئیس دولت بود ٬ پرسید:
چرا مردمان قابل و اشنا به فن و دانش را در امور دولت دخالت نمیدهی و اشخاص بی سرو پا و بی سواد و نادان و مجهول الحال را در راس کارها و مدیریت اداره جات دولتی نهاده ای ؟
وزیر چنین پاسخ داد:
مرد عزیز ٬من تو را عاقل میدانستم و به مشائر تو حسن ظنی داشتم ٬حالا فهمیدم به خطا رفته ام .
دوست من ٬ من صدارت و ریاست را به جهت شخص خود میکنم و نه برای دولت.خود خواهم و نه دولتخواه !
چون در خود لیاقت و استعداد کارهای دولت را ندارم و نمیبینم ٬ صدارت را تنزل داده با وضعیت خود همراه و متابقت میدهم.چنانچه اشخاص بزرگ و دانا و اگاه را به کار بگمارم ٬ کمخردی و نادانی خود را نشان داده ام.پس اشخاص پست و دون و نا لایق را بر کارها میگمارم تا برانها تفوق و برتری داشته باشم !
از خاطرات ملکم خان
این آقای شریعتنداری خیلی شکنجه گر بزرگی است و جایزه بزرگترین شنکنجه گر را در دنیا تصاحب کرده اند به همین خاطر اظهاراتشان در کیهان تمام ارتش بیست میلیونی امام زمان از ایشان پیروی و هر کسی بخواهد کوچکترین چشم چپی به ع الله نشان دهد نه اینکه چشم چپ بلکه چشم راست هم از حدقه بیرون میاورند ایشان نکبت (بابا نعمت)بزرگی برای امت هستند.
فقط کافی است عظمی بگوید بکشید ایشان میپرسند چند هزار نفر (چند نفر مایه سرشکستگی است) ایشان خیلی بزرگ بزرگ فکر میکنند. کار ایشان فرستادن هزاران به آن دنیا که همه بروند در رودخانه های شراب شنا کنند.
کیهان که برایشان چیزی نیست ایشان باید تمام منظومه شمسی را در اختیار داشته باشند. فکر نکنید ایشان فقط می لیسند همه را تا ته میخورند (منظور بیت المال است نه چیز دیگر)
هرچقدر از دموکراتیک بودن اعلیحضرت و اعطای آزادی بیان در دوران حکمرانی ایشون بگم باز هم کمه!!بخداوندی خدا هنوز که هنوزه باورم نمیشه تو اون دورانی رو که چپول های بلشویک بهش میگن دوران خفقان،کیهان و اطلاعات تیترهای تند علیه شاه و عملکردش میزدند و بعضا مراجع تقلید قم و هواداران خمینی به تیتر یک اونها تبدیل میشدند اما امروز یه روزنامه بخاطر چاپ یه کاریکاتور طنز دادگاهی و سلب امتیاز میشه درخصوص علی خامنوف هم که کمتر از حضرت آیت الله یا امام مدظله العالی نام ببرن اعدام نشن تبعید روشاخشه!!