بازخواهی هویت انکار‌شده‌ی ایرانیان

شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ برابر با ۱۵ فوریه ۲۰۲۰


رسانه‌ها پُر است از اخبار تعطیلی، پلمب کسب و کار و بگیر و ببند مردم عادی به دلیل انتخاب شیوه‌‌ای متفاوت از آنچه حکومت ایران پایه‌گذاری کرده است.

انتشار ویدئوی رقص و پایکوبی خانواده‌ها در یک سفره‌خانه‌ی سنتی در همین اواخر و آنچه شبکه‌های اجتماعی از زندگی مردم ایران بازتاب می‌دهند، حاکیست که مردم نه تنها انتخابی متفاوت از ایدئولوژی و قوانین و مقررات نظام دارند بلکه این انتخاب را با همه‌ی پیامدهایش به مرحله‌ی عمل نیز می‌رسانند.

آنها نه فقط در خفا، که بطور علنی و آشکار این قواعد و مقررات را زیر پا می‌گذارند: رقص و پایکوبی از مراسم‌ عروسی و پارتی‌ها تا در خیابان‌ها و پارک‌ها، برداشتن روسری در مخالفت با حجاب اجباری و جایگزینی سربند و کلاه بجای حجاب، تغییر ماهیت روپوش‌های مورد تایید نظام به شنل و آوازخوانی زنان و نوازندگی‌ آنها در خیابان‌ها!

شاید باورکردنی نباشد ولی مردم ایران قوانین نظام را چنان دور می‌زنند که حتی دستگاه‌های انتظامی هم زمام امور را از دست داده‌ و توان مقابله با آنها را ندارند.

زندگی کنونی مردم ایران، بر اساس آنچه در اینستاگرام، توئیتر و فیس‌بوک تماشا می‌کنیم و یا لابلای اخبار و گزارش‌ها می‌خوانیم، فقط یک سرپیچی صرف نیست، بلکه بازتابی از پاسخ به یک پرسش مهم هویتی است: ایرانی بودن چیست؟

مردم به اندازه کافی در سال‌های گذشته فرصت داشته‌اند که از خود بپرسند آیا ایرانی بودن یعنی شرکت در مراسم حکومتی ۲۲بهمن‌ و سردادن شعار در تأیید نظام؟ آیا هویت ایرانی با پوشش چادر، مقنعه، دستکش، داشتن ریش و پیراهن یقه آخوندی و شلوار مدل پاسدار و بسیجی، بازشناخته می‌شود؟ آیا این هویت را می‌توان در آتش زدن پرچم ملت‌های دیگر پیدا کرد؟!

امتناع از هویت‌ جعلی

جامعه هر چه بیشتر به این پرسش‌ها اندیشیده، بیشتر از نظام که مبلّغ  یک هویت جعلی است، فاصله گرفته است. مردم پاسخ به این پرسش‌ها را در حفظ و نگهداری از فرهنگ و تاریخ ایران و کنجکاوی نسبت به آن یافته‌اند. هویت ایرانی سال‌هاست که با استفاده از نمادهای ممنوعه در زندگی شخصی و اجتماعی خودنمایی می‌کند. ممنوعه‌هایی که دیگر هیچ قانون و مقررات و بگیر و ببندی نمی‌تواند آنها را از چشم‌ها پنهان نگاه داد.

باوجود اینکه قوانین اسلامی برای انتخاب نام‌های کهن و ایرانی برای کودکان، محدودیت‌ گذاشته ولی تمایل به نامگذاری کودکان با اسامی اصیل ایرانی، افزایش یافته است. حتی مدتی است که دختران و پسران جوان، پیمان زناشویی خود را به زبان فارسی و به سبک ایران باستان برگزار می‌کنند آنهم در حالی که دفترخانه‌ها، فقط ازدواج اسلامی را ثبت می‌کنند!

حتما به یاد دارید که چطور ورود دو شیر نر و ماده نژاد ایرانی به کشور با هدف حفظ نسل یوز ایرانی از سوی مردم با استقبال مواجه شد و تصاویر منتشر شده از محل نگهداری این دو شیر، صف‌های طویل مردم و چشمان مشتاق آنان را نشان می‌داد.

گرایش به نمادها و نشانه‌های دوران شاهنشاهی، پادشاهی پهلوی و همچنین زرتشت به عنوان آئین باستانی ایرانیان پیش از حمله اعراب، چندین سال است که با استقبال بسیار مواجه شده. تولیدکنندگان محصولات مد و لباس و جواهرات، از نماد‌ها شیر و خورشید، فروهر، تاج و مهر پادشاهی و تخت پادشاهی بهره می‌برند. ضمن اینکه جوان‌ترها این نمادها را حتا بر بدن خود تتو می‌کنند. وسایل و لوازم تولید شده یا مورد استفاده از دوران پهلوی از جمله پیکان نخستین کارخانه‌ی اتومبیل‌سازی کشور یعنی «ایران ناسیونال» همچنان نگهداری و خرید و فروش می‌شود. حتی مردم خانه‌های خود را به سبک دوران پهلوی با مبل و صندلی‌هایی بازسازی شده و حتی کپی‌برداری شده طراحی می‌کنند و می‌چینند.

گذشته از اینها، تخریب و تحریف سازمانیافته هویت ایرانی که منجر به بحران هویتی جامعه شده، ایرانیان را بر آن داشته تا در مقابله با منع ایرانی بودن و هراس‌افکنی درباره «هویت ایرانی» از سوی حکومت و «روشنفکران»، بیشتر از همیشه به گذشته‌ی خود و اندیشه‌های میهن‌پرستانه‌ی پهلوی‌ها در تاریخ معاصر روی بیاورند.

در این میان جلسات شاهنامه‌خوانی، بررسی تاریخ ایرانزمین، اسطوره‌شناسی و بررسی ادبیات کهن نیز اقبال فراوانی یافته تا مرجعی برای دیدگاه‌های اجتماعی و حقوق بشری و درک و دریافت «ایرانی بودن» باشند.

«خاطره‌بازی» با تاریخ

آسیب‌دیدگی روحی و روانی اجتماع ایران در طول چهار دهه گذشته، در حالی ‌که در دوران پهلوی، نوسازی و توسعه را تجربه می‌کرد و از هویت ملی و استقلال و اعتبار کشورش، نگاهبانی می‌شد و تعارضی میان ایران  و ایرانی بودن و جهان وجود نداشت، ایرانیان را علاقمند کرد تا «خاطره‌بازی» کرده و به جمع‌آوری اشیا و نمادهای دوران پهلوی بپردازند. آنها نشانه‌های شاهنشاهی از جمله شیروخورشید را که از قرن‌های گذشته نشانگر ایرانیان بوده و یادگار‌های دوران پهلوی را با  راه‌اندازی موزه‌های آنلاین به نمایش همگانی می‌گذارند.

یکی از این موزه‌داران که مجموعه‌ی وسیعی از یادبودها، مدال‌ها، روزنامه‌ها و دست‌نوشته‌ها و حتی تولیدات دوره‌ی پهلوی را نگهداری می‌کند، درباره‌ی انگیزه‌اش برای جمع‌آوری این اشیا به کیهان لندن می‌گوید: «فرهنگ، تاریخ و گذشتگان خودمان را نباید فراموش کنیم. من می‌خواهم خاطره‌ها را زنده کنم. اکثر کسانی هم که صفحه مرا دنبال می‌کنند، اکثرا برای خاطره‌بازی است و زنده نگه‌داشتن خاطره‌ها.»

در جستجو در این موزه‌های مجازی و نوستالژیک، کلاه قدیمی شهربانی، سکه‌های کمیاب و نایاب، سرستون‌های شیر و یادبود افتتاح ساختمان فرودگاه بین‌المللی تهران (تیرماه ۱۳۳۷)، سیگار اُشنو، زر، شیراز و هُما، بشقاب طرح شهبانو فرح پهلوی، مدال همایونی موسسه اعتباری دانشگاه را می‌توانید پیدا ‌کنید. برخی مجموعه‌داران مدال سپاه دانش، سنجاق سینه‌ی پیشاهنگی، دکمه‌های نیروی هوایی، بلیت اولین راه‌آهن شهری، برگ پیشنویس وزارت بهداری، کراوات‌های متعلق به دوران شاه، تمبر ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران، ماهنامه ارتش شاهنشاهی، فنجان و نعلبکی طرح شاهنشاهی، سکه‌ی فرمایشی رضاشاه کبیر برای پنجاه‌سالگی تأسیس بانک ملی را هم دارند و به داشتن آن مباهات می‌کنند.

یکی از مجموعه‌داران که صفحه تلگرام پرطرفداری هم دارد به کیهان لندن می‌گوید: «با اینکه قیمت‌ بالا رفته ولی عشق است دیگه، مردم می‌خرند!»

پای پست‌های این صفحات، واکنش‌های متفاوتی دیده می‌شود آنهم در حالی که اغلب این موزه‌داران در بیوگرافی صفحه‌شان بحث سیاسی را ممنوع کرده‌اند. پست‌هایی که نقش رضاشاه پهلوی، محمدرضا شاه فقید و شهبانو فرح پهلوی و مربوط به خانواده‌ی سلطنتی است، لبریز از احساسات، تحسین و احترام است. کاربران می‌نویسند که خدا آنان را بیامرزد. قدیمی‌ترها می‌گویند که زندگی خوبی در آن دوران داشتند و شاد بودند. برخی می‌نویسند، «خوب کار کردند و قدرتمند بودند».

این خاطره‌بازی و نگاه حسرت‌آمیز به گذشته، خودش را در اقبال عمومی به موزه‌های تاریخی و باستانی و حساسیت نسبت به حراست و نگهداری از میراث بازمانده از گذشته نیز نشان می‌دهد.

کمپین‌های مردمی: چه بودیم و چه شدیم!

تشکیل کمپین‌های مردمی برای جلوگیری از تخریب و ویرانی بناها و ساختمان‌های قدیمی متعلق به دوران پهلوی و قاجار، رصد شیوه نگهداری از اشیای تاریخی و حساسیت مردم نسبت به سرقت و خروج میراث فرهنگی از کشور نیز در این سال‌ها بیش از گذشته دیده می‌شود و دست حکومت را برای تخریب و ویرانی بیشتر بسته است.

صفحات اجتماعی ایرانیان، به آرشیو وسیعی از مجلات و روزنامه‌های قدیمی از جمله «سپید و سیاه»، «زن روز»، «کیهان» و «اطلاعات» تبدیل شده که امروز ایرانیان را با دیروز آها در  ترازو قرار می‌دهند. کاربران با حسرت به تصاویر زنان دانشجو و وزرا و معاونین زن، دختران شایسته و جشن‌های شیراز واکنش نشان می‌دهند و تکرار می‌کنند: چه بودیم و چه شدیم!

تلاش سازمانیافته‌ی حکومت و برخی «روشنفکران» عمدتا چپگرا برای زدودن هویت ایرانی از ساکنان این سرزمین، به ویژه از طریق تاریخ‌نگاری جهت‌دار و دروغ‌پردازی و قلب واقعیت، تلاش می‌کند ایران را فقط از زمان حمله اعراب به ایران تعریف کند و تاریخ معاصر را نیز با جمهوری اسلامی بازنویسی کند!

این تخریب‌ها را می‌توان در حذف اسامی پادشاهان در کتاب‌های درسی، تحقیر و ضعیف‌انگاری قدرت استراتژیک ایران در طول تاریخ در برابر تمدن‌های دیگر، و تمسخر نمادها و باورهای ملی‌… دید.

اما همین مردم و دانش‌آموزان کوروش بزرگ را در پاسارگاد آنقدر تجلیل کردند تا حدی که اکنون «روز کوروش» به موضوع امنیتی برای نظام تبدیل شده است. نکته جالب اینجاست که مقامات جمهوری اسلامی هر جا که کم می‌آورند به همین هویت ایرانی و تاریخ و تمدن آن، دست درازی می‌کنند تا اعتبار به دست بیاورند. سخنرانی اخیر علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی برای ترغیب مردم به شرکت در انتخابات یکی از این نمونه‌هاست. او نظام را بطور مصلحتی کنار گذاشت و گفت «هر کس «ایران» را دوست دارد، در انتخابات شرکت کند!» مردم اما سال‌هاست حساب و راه خود را از حکومت اسلامی جدا کرده‌ و به این نتیجه رسیده‌اند که اگر «ایران» را دوست دارند چاره‌ای جز بازخواهی هویت ملی و تاریخی خود ندارند.
آزاده کریمی

[کیهان لندن شماره ۲۴۹]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=185992

6 دیدگاه‌

  1. فرزاد

    هر بار روشنفکران ما، البته اکثرشان و نه کلشان؛ از رضا پهلوی تعریف می‌کنند، هرچند که اغلب موردی است و نه کلی، به نظر می‌رسد که پس از آن چندین بار تکرار میکنند، «البته من پادشاهی خواه نیستم…» انگار که این امر جرم و گناهی است و نه نشان دهنده هویت ایرانی..؟

  2. باتیس

    دوستان هر ایرانی واقعی که سوالی دارد در رابطه با هویت ایرانی خود باید این مقاله را بخواند تا از بنیان تغییر پیدا کندو دگر باره زاده گردد.
    زنده باد رهبر خردمند مردم ایران اعلیحضرت رضا شاه دوم وارث تاج و تخت ۲۵۰۰ ساله ایران و ایرانی.

  3. ایــــران ؛ دیــــار شــــاهــــان

    گلوبالیست ها تو ذهن ملت خام و کم سواد ما چپوندن که آزادی و دموکراسی یعنی سیستم نیمه ریاستی و داشتن رئیس جمهور نه شـــــــاه که خیلی بده و نماد عقب موندگی و دیکتاتوریه؛هیچکدومشون هم جرئت نمی کنن بگن بریتانیا که اتفاقا قبله آمال ایرانیا یعنی کشورهای کانادا و استرالیا هم در برمیگیره بعلاوه ژاپن و اسپانیا و سوئد و هلند و دانمارک و نروژ و خیلی دیگه از تاپ های جهانی کماکان سیستم حاکمیتیشون پادشاهی مشروطه پارلمانیه و از بسیاری جمهوری های نمایشی مثل همین جمهوری عسلامی صدها پله بالاترند!
    اونوقت ایــــــران عزیز ما که به گواه تاریخ همونطور که گئورگ فردریش هگل ژرمن میگه بنیانگذار سیستم مترقی و وحدتساز پادشاهی ملی بوده بخاطر توطئه گلوبالیست ها و چپ های اسلامی بیش از چهاردهه است از نعمت داشتن پادشاه محروم شده و ساعت به ساعت داره عقبگرد میکنه 🙁

  4. هویت زن ایرانی در برابر هویت زن تروریست جدایی طلب کلاشینکفی روسی

    ۱) شاهنشاه روسی نبود ،
    ۲)متحد امریکا بود ،
    ۳)عضو پیمانهای سنتو و سیتو امریکایی بود ، (بختیار با سنتو و سیتو مخالفت کرد درست زمانی که شاه می خواست با ملیون ” الله یار صالح” آشتی کند و دولت را به دست انها بسپرد ، بختیار در ان میتینگ اگاهانه انرا بهم زد .
    ۴) در ظفار تروریست های مارکسیست را می کشت ،
    ۵) فرهنگ غربی ، ازادی زن به سبک ان ، اقتصاد بورژوا کمپرادور متکی به مصرف هویدا، صنعت مونتاژ ، سرمایه گذاری غرب ، کشاورزی مکانیزه کلان به سبک غرب ، …. را محور سیاست های خود گذاشت .
    ۶)با روسیه و برخی کشورهای اروپای شرقی و عربها هم رابطه خوب داشت اگر چه استراتژیک نبود .
    ایرانیان و زنان ایران این شیوه حکومتی را می خواهند . البته الان دموکراسی هم بخش جدایی ناپذیر مدرنیته است . شاهزاده رضا پهلوی با پدرش در همین جا تفاوت دارد .
    مارکسیست های تروریست می خواهند این حجاب ( سرباز زن کلاشینکفی امریکا ستیز کرد) را به جای حجاب ملاها به زن ایرانی تحمیل کنند , در حالیکه زنان ایرانی این حجاب ملاها را هم رعایت نمیکنند و خیلی ابتکاری انرا به شکل غربی در می اورند ( می خواهند غربی باشند مثل سلنا گومز , شکیرا ، ریحانا ، تیلور سوئیفت ، بیانسه ، …. یا مثل همین شهبانو ، همسر شاهزاده و دختران او ) . مارکسیست های روسی اما حجاب کلاشینکفی را دارند تبلیغ میکنند ، نمونه انها زنان رزمنده ! کرد است یا یک زن اورکت پوشیده که مشتش را هوا کرده لای دود و اتش راه میرود , یعنی زن بشود بازیچه مردان تروریست کرد و اندیشه دیکتاتور پرور ضد زن مارکسیسم روسی بشود اندیشه راهنمای او . همین آش و همین کاسه .
    زنان ایران نمی گذارند ملاهای کله پز برخیزند و سگ های تروریست مارکسیست روسی ضد زن متحد انها جای انها بنشینند .
    این بازی ۳۰۰ ساله روسی در ایران باید جایی خاتمه پذیرد . همان گونه که همه کشورهای تحت استعمار کهن انگلیس اکنون دموکراسی دارند و همه انها پیشرفته و در حال پیشروی در توسعه پایدار گام بر میدارند .
    ملای روسی با مارکسیست روسی برای ایران نکبت ، کلاشینکف ، جنگ های دائمی مذهبی ، ایدیولوژیک ، شونیستی ، قومی می اورند . دخالت بی جای اسارت اور و نابود کننده منابع ایران در کشورهای دیگر . ایران ، دولت ایران ، مردم ایران باید درون مرزهای ایران با نگاه به تمدن ، توسعه ، منافع ملی ، یک پارچگی و امنیت داخل مرزها ، بر اساس پیوستن به بلوک امنیتی غرب و روابط خوب با همه کشورها مخصوصا امریکا و اسرائیل و اروپا منحصر بمانند . حتی ویتنام و کوبا و کره شمالی هم الان درون مرزهای خودشان جا گرفته اند . این بازی دخالت تروریستی که ملاها در کشورهای دیگر به عنوان هم استراتژی ، هم تاکتیک برگزیده اند و سازمانهای تروریستی مارکسیستی مثل کردها ، فدائیان ، توده ایها ، کمونیست کارگری ، …. همین استراتژی و تاکتیک را دارند و به ملاها هم چپاندند ( کیانوری ـ رفسنجانی ـ خوئینیها ـ پیمان ـ خط امام ـ محتشمی پور) ، ریشه همه مسائل کشور است ، و فقط به نفع روسیه و منافع استعماری ان است .

  5. بینام

    درود و هزاران درود بر خاندان ایرانساز و شادی آفرین پهلوی که پس از ۱۴۰۰ سال و پس از فردوسی بزرگ و یعقوب لیث سیستانی ایران را زنده کردند هویت ملی ما را به ما شناساندند. هویت ملی ایرانی نه نژاد پرست است نه قوم پرست نه دین پرست بلکه شیوه ای سکولاریسم است که تمام اقوام ایرانی اعم از ترک و فارس و لر و بلوچ و ترکمن و عرب و کرد در جغرافیایی به نام ایران جدا از اینکه چه دینی دارند و چه رنگ پوستی دارند و به چه زبانی گپ میزنند هزاران سال برادر وار و خواهر وار در کنار هم در آشتی و صلح و صفا زندگی کرده اند. رضاشاه بزرگ در تشکیل دولت ملی و مدرنازیسیون ایران دست به سوی تمام اقوام ایران دراز کرد و هیچ تبعیضی بین اقوام ایران قائل نشد چون ایرانی انسانگرایی را از سعدی بزرگ آموخت: بنی آدم اعضای یکدیگرند – که در آفرینش زیک گوهرند. باشد که بار دیگر شکوه و زیبایی دوران پهلوی با آمیزه ای از آزادی سیاسی و دمکراسی به ایران باز برگردد. به باور من تنها راه نجات ایران از این سیاهی و تباهی و ویرانی بازگشت پادشاهی مشروطه پهلوی است که شاه فقط یک مقام غیر مسؤول و تشریفاتی است و قدرت از طریق انتخابات آزاد به وسیله مردم در اداره کشور اعمال میشود. مانند کشورهای پادشاهی مشروطه سوئد نروژ دانمارک بلژیک اسپانیا ژاپن بریتانیا که جزو آزادترین و آبادترین و مرفه ترین و پیشرفته ترین کشورهای دنیا هستند. درود بر رضاشاه دوم.

  6. کوروش بنایی

    ما ایرانیان در ۱۴۰۰ سال گذشته همیشه در نوسان بوده ایم بین فرهنگ اسلام مدینه و فرهنگ ایرانشهری .فرهنگ ایرانشهری دین و آیین های خودش را داشت .آیین های مزدایی و مهرپرستی در مرکز آن به همراه عناصر فراوانی که از آیین های بودایی و مسیحیت و یهودیت و دیگر آیین های میانرودان گرفته بود.فرهنگ اجتماعی و سیاسی خودمان را داشتیم و رواداری را از دوران کوروش بزرگ تجربه کرده بودیم اما متاسفانه اسلام آمد .بخش مکی اسلام تفاوتی با مسیحیت و یهودیت نداشت و نگاه غیرتثلیثی و بیشتر یهودی به عیسی مسیح داشت .به همین دلیل به فرهنگ ایرانی غنا بخشید و عرفان ایرانی را پربار کرد .اما بخش اسلام مدینه ، مجموعه ی قوانین و سیاست های اقوام وحشی در بیابان های خشک بود .گویی اسلام مدینه آیین نامه ی قبایل راهزن و دزد است که با اموال دزدی تجارت می کنند .
    ۴۱ سال انقلاب کاملا نشان داد اسلام مدینه چیست؟ الواط و اراذل مذهبی از جنوب شهر غارت و تجاوز را شروع کردند و ۴۱ سال است که ادامه می دهند . والبته با دزدی و راهزنی اموال و منابع ایران و رای مردم ، به تجارت با دیگر کشورها می پردازند و فرزندانشان هم به امور تجاری می پردازند .رهبران شان هم موجودات نیمه دیوانه ی متوهمی هستند که جا پای ضحاک گذاشته اند.
    خوشبختانه دیرزمانی است که اسلام مدینه فروپاشیده .قوانین و آداب و رسوم قبایل دزد و راهزن هرگز به درد ما نخورد. .بیچاره مردم عرب ، مردم آناتولی و کرد و افغان و پاکستانی و…. بچاره هر ملتی که هنوز این قوانینِ وحشیانه و آداب و رسومِ دزدان و راهزنان را گرامی می دارند .۱۴۰۰ سال است خاورمیانه نمی تواند به جوامع کشاورزی-شهرنشین و حالا جامعه ی صنعتی گذر کند تنها به همین دلیل .چون وحشی گری و راهزنی در این کشور ها اموری مقدس انگاشته شده است.

Comments are closed.