تحریم‌کنندگان ماله‌کش

شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ برابر با ۱۵ فوریه ۲۰۲۰


امیر امیری – گفتمان تازه‌ای که در سپهر سیاسی ایران پدید آمده و دست بالا در کشور را پیدا کرده و نفوذش در ادبیات سیاسی و گفتمان عمومی جامعه نمایان شده، ما را وارد گام تازه‌ای از مبارزه برای سرنگونی حکومت نکبت اسلامی و رسیدن به حاکمیت ملی و مردم کرده است. قطب‌نمای تحریم انتخابات استصوابی اسفندماه۹۸ اکنون دست به دست میان استمرارطلبان و ماله‌کشان می‌چرخد و بازار تحریم‌کنندگان «انتخابات» یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی را گرم کرده و تب «نه به رأی» رو به فزونی است.

حکومت آخوند- پاسدار- ماله‌کش با ساختار قبیله‌ای و قانون اساسی ابترش به پایان خود رسیده و در اوج فرسودگی و ناتوانی بسر می‌برد و بن‌بست و بی‌کفایتی و عدم مشروعیت در همه زمینه‌ها سراپای رژیم را فرا گرفته است. کمبود منابع مشروعیت در رژیم چنان آشکار شده که حکومت دزدسالار برای فروش کالای سیاسی‌اش دچار آشفتگی شده و دیگر حتی از پس راهپیمایی‌ حکومتی ۲۲ بهمن هم بر نمی‌آید.

مشروعیت در نظام اسلامی به حقانیت آسمانی پیوند خورده است و رژیم آن را بر پایه مفاهیم اسلامی- شیعی اخذ می‌کند و ظاهراً بی‌نیاز به مقبولیت عمومی است، ولی برای تبدیل قدرت سیاسی خود به اقتدار مورد پذیرش همگانی و فروش آن در بازار سیاست جهانی نیاز به «مشروعیت زمینی» از طریق انتخابات نمایشی و رأی مردم و حضور آنها در پای صندوق‌های رأی دارد. انتخابات در رژیم‌هایی مانند رژیم آخوندی تنها یک کاربرد دارد: تثبیت و تحکیم استبداد اقلیت در داخل و تلاش برای موجه نشان دادن حکومت در مراجع بین‌المللی.

انتخابات در هر نظامی به هیچ وجه متضمن مشروعیت یک سیستم سیاسی نیست و ربطی به حاکمیت قانون ندارد و اهمیت بیش از اندازه به آن ما را از زمینه‌های مهم‌تر و اساسی‌تر نظام دموکراتیک و حکومت مبتنی بر قانون اساسی دور می‌کند. استمرارطلبان و ماله‌کشانشان که دموکراسی را به انتخابات تقلیل می‌دهند در اصل درکی از دموکراسی و نظام‌های قانونمند ندارند، و بیشتر «سندرم اصلاحات»شان نمایان می‌گردد.

انتخابات در جهان‌ ما، شرقی و خاورمیانه‌ای، جهانی که احساس، زودباوری، دروغ و عیش و نوش بر اندیشه و تفکر و راستی و نقادی غلبه دارد، یک فرایند منطقی، عقلانی و آگاهانه نیست و بیشتر فراگردی است که بر ظلم‌پذیری و مصلحت‌اندیشی استوار است و واقع‌بینی و دور اندیشی، غایب بزرگ این فرایند است.

تکلیف براندازان در بازی‌های انتصاباتی از روز نخست مشخص و روشن بوده و همواره هر انتخاباتی در نظام «حجره‌داران ولایت» را تحریم کرده‌اند. ولی از آنجا که در این دوره کسانی راهکار تحریم را در پیش گرفته‌اند و به تبلیغ تحریم انتخابات استصوابی می‌پردازند که خود تا چندی پیش از سردمداران انتخابات «کمپرادوریسم اسلامی» بوده‌اند. ملاحظه برخی جوانب و هوشیاری لازم است تا نیت این‌ افراد را کمی واکاوی و قصد و هدف آنان را از این رویکرد تازه روشن کنیم.

براندازان نباید با ماله‌کشان که در صدد برابر نهادن انتخابات استصوابی با دموکراسی هستند هم‌کاسه شوند. اجازه این کار و هم‌ردیف شدن با این فرومایگان یعنی شکاف انداختن میان صفوف براندازان و آسیب رساندن به هدف اصلی که همانا سرنگونی رژیم است.

توجیه‌گران انتخابات استصوابی و راه حل آنان برای گزینش میان «بد و بدتر» و هر دو سرکوبگر را چه شده است که امروز پرچمدار تحریم‌ انتخابات شده‌اند؟ چه اتفاقی رخ داده که فرومایگانی که تا دیروز تحریم‌کنندگان انتصابات را به سوریه‌ای شدن ایران و جنگ‌طلبی متهم می‌کردند و جوهر ننگین انتخاباتی انگشتانشان را همچون جواز ورود به باشگاه رذالت‌پیشگان به رخ می‌کشیدند، اکنون طلایه‌دار تحریم‌ انتخابات شده‌اند؟

باسخ این سیاست و جار و جنجال به راه انداختن را نباید در تغییر راهبرد آنان، بلکه باید در راهکار و شگرد و ترفند جدیدشان جستجو کرد.

استراتژی این ماله‌کشان همواره توجیه‌ انتخابات استصوابی در نظام استبدادی ولایت فقیه و  ساختار تنگ و بسته رژیم نکبت اسلامی و تشویق مردم به مشارکت برای حفظ وضع موجود در چهارچوب قوانین ضدانسانی بوده است.

اگر عده‌ای فکر می‌کنند که تحریم موضعی و مصلحتی و موقتی «نئو تحریمیان» همیشه استمرارطلب و ماله‌کشانی از این قماش، یک استراتژی است، سخت در اشتباه هستند. تاکتیک‌ این مدافعان تک‌دوره‌ای بایکوت، به دست گرفتن سلاح تحریم در خدمت منافع رژیم است که با استفاده از رسانه‌های حکومتی و ماله‌کش لندنی می‌خواهند افکار عمومی‌ را مدیریت و با انتشار اخبار و اطلاعات تحریف شده به اهداف خود برسند.

آنها شاید از تحریم‌ انتخابات صبحت کنند ولی اهداف و مقاصدشان آن نیست که براندازان دنبال می‌کنند. ورود این فرومایگان به اردوی تحریم‌کنندگان، براندازی را به «فشار از پایین و چانه زنی از بالا» تقلیل خواهد داد که در نهایت به تقسیم غنائم میان خودی‌ها منجر خواهد گشت. بی‌جهت نیست که برخی از این ماله‌کشان استمرارطلب که حتا از دشنام و ابراز انزجار نسبت به خود نیز لذت برده و احساس معروفیت می‌کنند، «ستاره» هر روزه این رسانه‌های ماله‌کش لندنی شده‌اند.

مشکل استمرارطلبان نه با «ولایت فقیه»، بلکه با «ولی فقیه» است و با راهکار تحریم می‌خواهند ضرورت براندازی جمهوری اسلامی را به عبور از ولی فقیه فعلی تقلیل دهند. به عبارتی درپی آن هستند که با قربانی کردن رهبر فعلی مشروعیت دروغین برای حکومت دست و پا کنند.

این تازه‌واردان تحریمی اگر جمهوری‌ اسلامی دوام یابد در انتخابات ریاست جمهوری موضعی دیگر اتخاذ و ساز دیگری خواهند نواخت.

آن فرومایه برلین‌نشین که معلوم نیست بر اساس کدام تحصیلات و دانش سیاسی وی را «تحلیلگر» معرفی می‌کنند در حالی که مانند دیگر اعضای سیاهی‌لشکر جمهوری اسلامی، فقط مدافع نظام است، با تزویر آخوندی و با این تصور و خیال باطل که ۵۰درصد در انتخابات مجلس شرکت می‌کنند و همزمان با یکی گرفتن ۵۰ درصد با دست‌کم ۴۰ میلیون ایرانی، در تلاش است براندازان را به حداقل برساند تا به نتایج دلخواه خود برسد که همانا برابر دانستن جمعیت خواستار تغییر نظام و رانتخواران برای حفظ وضع موجود است.

این نادان و متوهم برلین‌نشین (فردی به نام ملیحه محمدی) هنوز نمی‌داند که بنا بر گفته ستاد انتخابات، واجدین شرایط شرکت در انتخابات دوم اسفند ماه ۱۳۹۸ کمی کمتر از ۵۸ میلیون تن هستند و اگر مبنا را، بر اساس آمارهای دروغین رژیم فرض بگیریم، و میانگین شرکت ۶۶ درصدی مردم در هر دوره انتخاباتی را روا دانیم، باز هم به نتیجه دلخواه این ماله‌کش خاتمی‌چی برای دوگانه‌سازی و قطب‌بندی جامعه نخواهیم رسید. بنا بر همه آمارگیری‌ها، رژیم غارتگر آخوندی چیزی در حدود ده درصد رانتخوار دارد که از برلین و لندن تا ایران هوادارش هستند. سخن از مشارکت پنجاه درصدی مردم در انتخابات پیش رو به یقین از اتاق‌های فکر رژیم اسلامی به گوینده چنین یاوه‌هایی رسیده تا مشق رسوایی دنباله‌دارشان کامل شود. بیهوده گفته نمی‌شود که ارتجاع سرخ در اکثر مواقع فرومایه‌تر از ارتجاع سبز و سیاه است.

قدم زدن در چهارراه یک انقلاب شوم و ویرانگر و سپس ورود به تونلی سیاه و تاریک که انباشته از وهم و خیالات باطل است، و پرسه زدن در سپهر بی‌معنی و بیهوده گشتن، در ذهن، تصوراتی به وجود می‌آورد در ابعاد نیهیلیسم و در قامت هپروت؛ و به منویات این موجودات می‌گویند مهملات.

رفتار و گفتار ماله‌کشان در سال‌های گذشته همواره در راستای استمرار وضعیت موجود و حفظ نظام اسلامی بوده است و اگر راهکار آنان در مقطع کنونی، که به علت چالش‌ها و محدودیت‌ها با راهبرد گذشته آنها «ظاهراً» همسو نیست، باید آن را در چهارچوب ترفند جدیدشان دانست که در تلاش برای از بین بردن تهدیدهای کنونی و ایجاد فرصت‌های آینده برای نظام آخوندی است.

ورود این کسان به حلقه تحریم‌کنندگان لطمه بزرگی به جنبش براندازی خواهد زد و اعتبار آن را خدشه‌دار می‌کند. راه آنان از مردم جداست. این‌ ماله‌کشان اگر یاران اصلاح‌طلب‌شان رد صلاحیت نمی‌شدند هرگز به صف تحریم‌کنندگان نمی‌پیوستند.

ما با حکومتی در سراشیبی سقوط سر و کار داریم که از هرسو برای جلوگیری از سرنگونی دست و پا می‌زند اما هر روز بیشتر فضای زوال و انحطاط نظام‌اش را حس می‌کند.

جنبش نود درصدی براندازان نیازی به ماله‌کشان نیم درصدی و حقیرتر از فرقه تبهکار ندارد.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=186102