امیر امیری – هر چه به روز انتخابات استصوابی نزدیکتر میشویم فرومایگان و نوچههای استمرارطلبان از مردم دورتر و از واقعیتهای جامعه ایران بیگانهتر میشوند و تفاله آن چیزی که این حضرات با دموکراسی یکی فرض کردهاند بیشتر به بیرون پرتاب میشود. از تازهترین تصورات ابلهانه این کاهنان سیاسی یکی گرفتن جمهوری با انتخابات است. جمهوری آنقدر نزد این فرومایگان مقدس شده که آن را نه به عنوان یک شکل حکومتی بلکه یک جهانبینی گرفتهاند. اگر سیسرو دولتمرد و فیلسوف رومی زنده میبود و همدوره این حضرات میبود به یقین اصول جمهوری خودش در زمان فروپاشی جمهوری روم را طور دیگری مینگاشت و شرح میداد. کسانی که گوش فلک را با مبارزه مدنی بدون خشونت کر کرده بودند، اکنون که خود را با بیاعتنایی مردم نسبت به انتخابات مجلس اسلامی روبرو میبینند، بیشتر دغدغه رژیم نکبت اسلامی را دارند تا نگرانی از حال و روز مردم ایران را.
اگر تا چندی پیش پشت کردن مردم به انتخابات استصوابی را شکست دموکراسی تصور میکردند و هشدارها بود که از هر سو روانه دنیای مجازی و رسانههای مالهکش میشد، اکنون با تحریم انتخابات طویله حجلهداران کودکان از سوی مردم، آن را با از بین رفتن «جمهوری» یکی میپندارد. گویا این کسان در حال سپری کردن آخرین مرحله از سیر قهقرایی زندگانی خویش هستند.
عمری که با اباطیل «امت و امامت» علی شریعتی و «غربزدگی» جلال آل احمد و «یک گام به پیش دوگام به پس» لنین آغاز شود و با اراجیف «ولایت فقیه» روحالله خمینی ادامه یابد سرانجامش چیزی جز غروب غمانگیز استمرارطلبی نخواهد بود.
قدرت رژیمهای اقتدارگرا و استبدادی مانند نظام دینی روضهخوانها بر سه اصل و پایه استوار است: سرکوب، مشروعیت کاذب و همکاری مالهکشان. این سه ستون بهم وابسته هستند و تا زمانی که متعادل باقی بمانند، رژیم اقتدارگرا میتواند با خیالی آسوده و نه الزاماً راحتتر، همچنان سوار بر اسب قدرت به حکومت استبدادی خود ادامه دهد و قدرتنمایی کند.
به کار گرفتن و همراه کردن فرومایگان در نقش مالهکش از طریق اعطا کردن منافع بیکران مالی، به معنای بهرهمند شدن از رانت سیاسی و اقتصادی به ازای پشتیبانی از رژیم نکبت اسلامی در مجامع جهانی و تحریف واقعیات به سود آن و به زیان مردم در بند ایران به دست میآید.
سرکوب سخت و نرم مخالفان، همیشه ابزاری قوی در دست خودکامگان است. سرکوب نرم در رژیم اسلامی مکمل اقدامات سرکوبگرانه سخت است و به موازات آن صورت میگیرد و نه جدا از آن.
سرکوب شمشیر دو لبهای برای حاکمان است؛ از یکسو، ترس مدافعان و جیرهخورانش را بیشتر میکند و آنها را مستعد برای ریزش از رژیم میسازد، از سوی دیگر مخالفان حکومت را استوارتر و در هدف و راهشان راسختر میکند.
مشروعیت بیشترین تأثیر را در حفظ و ادامه رژیم آخوند- پاسدار- مالهکش و حفظ قدرت رهبر رژیم استبدادی دارد. در این رژیمها مشروعیت بطور قانونی به دست نمیآید بلکه از راههای ایدئولوژیک و یا ناسیونالیستی با ابزار انتخاباتی ایجاد میشود. ایدئولوژی واپسمانده اسلامی مدتهاست که دیگر حتی در میان هوادارانش جذابیت ندارد. حس ملیگرایی و وطندوستی کماکان حرف اول را در ایران میزند. سوء استفاده از تصویر کوروش بزرگ در یک بیلبورد تبلیغاتی به مناسبت انتصابات با محتوای «ایران فردا امتداد آرمان کوروش» با همین هدف است.
به خدمت گرفتن جذابیتهای ملی همیشه یکی از سیاستهای دیکتاتورها بوده است.
فیدل کاسترو در کوبا برای باورپذیر کردن اندیشه کمونیسم بطور همزمان با هر دو کارت ملیگرایی و ایدئولوژی با «همسایه بد» بازی میکرد. استالین هم در زمان جنگ جهانی تبلیغات ضددینی را کنار گذاشت و بجای تمجید از کمونیسم از سنتهای ملت روس به بزرگی یاد میکرد.
در همه جا انتخابات آزاد زمانی برگزار میشود که مردم یک رژیم استبدادی و اقتداگرا را سرنگون کرده باشند و یا دیکتاتور حاکم را چنان متزلزل کنند که برای در امان ماندن و نجات خود و طایفه اش چارهای جز برکناری از قدرت نداشته باشد. البته در مورد رژیم نکبت اسلامی و با پیچیدگی قدرت در آن و فساد و چپاول منافع ملی، دست کشیدن از قدرت و تن دادن به انتخابات آزاد امریست محال.
روند انتخابات استصوابی در حکومت پیروان کودکهمسری و نهادهای سیاسی آن، نه ربطی به الگوی دموکراسی دارد و نه سازگاری با اصول و قواعد جامعه باز و آزاد دارد. انتخابات در جمهوری فلاکتبار اسلامی، نه به ایجاد شرایط عادی و بهتر شدن حقوق بشر یاری میرساند، و نه به ثبات سیاسی و رونق اقتصادی منجر میشود، و نه لزوماً به یک جامعه دموکراتیک منتهی میگردد.
حال که سخنگوی شورای نگهبان مشارکت زیر پنجاه درصد مردم را اشکالی در دموکراسی نمیبیند و آن را با مشارکت زیر پنجاه درصد در اروپا یکسان میداند، باید منتظر بود که چنین مزخرفات و موهوماتی به زودی به عنوان دلایل کمرونقی انتصابات از سوی مالهکشان و تریبونهای وابسته روانه بازار شود. مشارکت زیر پنجاه درصد مردم در اروپا برخلاف تصور سخنگوی نادان شورای نگهبان خیلی هم اشکال در دموکراسی ایجاد میکند. ولی در اروپا برخلاف امالقرای اسلامی احزاب مسئولیت فرو رفتن مشارکت مردم را میپذیرند و آن را همچون کارت زردی نسبت به سیاستهایشان مینگرند و نه اخطاری به سیستم حکومتی. در ایران اما حتی رأی به نامزد «بد» انتصابات، کارت قرمزی به حاکمیت منفور محسوب میگردد و پیامیکاملاً متفاوت و پیامدی تماماً مختلف با مشارکت زیر پنجاه درصدی در اروپا دارد.
هدف رژیم نکبت اسلامی غلبه بر وضعیت غیرطبیعی و زوار دررفته کنونی و تلفیق قدرت و مشروعیت در زندگی سیاسیاش است. حتی نیرومندترین حکومتها هم تنها به همان اندازه قدرتمند هستند که بتوانند در بلندمدت از وفاداری شهروندان خود اطمینان داشته باشند. انتخابات روز جمعه پیش رو، دوم اسفند۹۸، در معادلات سیاسی داخلی تعیین کننده نیست و تنها در پی به دست آوردن مشروعیت کذایی برای رژیم است، ولی برای براندازان با اهمیت است زیرا با تحریم و رأی ندادن نه تنها رژیم به هدف خود به منظور مشروعیتسازی برای مصرف خارجی نخواهد رسید بلکه با بیاعتبار شدن نفوذ و تأثیرش در داخل، سرنگونیاش را شدت میبخشد.
مردم بزرگ ایران، آری، در امتداد آرمان کوروش، باید به احترام جانباختگان جنبش آبانماه، و تمامی کشتهشدگان چهل ساله خفت ملی، در روز انتصابات نمایشی، خیابانها را با عدم حضور خود تسخیر و از ابلیس عبور کنند. رای ملت بزرگ ایران سرنگونی جمهوری اسلامی، محاکمه و کیفر آخوندهای چپاولگر ایران بر باد ده و همدستان ضدایرانی و مالهکشانش است.
ابلیس از فرشتگان است
فرشتگان از خود اراده ای ندارند و تابع الله هستند
ابلیس را الله آفرید و الله را ملا