سعید خلیلی راد روانکار بیش از ۱۲ سال سابقه کار در نظام بهداشت و درمان بریتانیا و نیز در بخش خصوصی دارد. وی دارای مدرک فوق لیسانس در رشتهی رواندرمانی و رفتاردرمانی فردی است. در شرایطی که بحران کُرونا همراه با قرنطینه خودخواسته و یا مقررشده از سوی دولتها وضعیت جدیدی را به وجود آورده با این کارشناس به گفتگو نشستیم.
-آقای خلیلی راد، چگونه میتوانیم بر اضطراب و تشویش ناشی از شیوع ویروس کُرونا فائق آییم بهخصوص در شرایطی که وارد مرحلهای میشویم که انگار «حلقه محاصره تنگتر میشود» و ما از بیماری و مرگ آشنایان با خبر میشویم؟
– شیوع همهگیر ویروس کُرونا و افزایش روزانهی مبتلایان به این ویروس در گوشه و نقاط دنیا، در بریتانیا و در لندن نیز اضطراب و تشویش را در همه ما دامن میزند. یک پرسش در ذهن همه وجود دارد: ویروس کُرونا چیست؟ چگونه میتوان آن را کنترل کرد و چگونه بر زندگی ما تاثیر میگذارد؟ این اضطراب و تشویش که از ابهام، نامعلومی و ناآگاهی سرچشمه میگیرد ما را برای کسب اطلاعات به سوی استفادهی افراطی از تلویزیون، اینترنت، روزنامه، صحبت با اعضای خانواده، دوستان و وسایل دیگر کسب اطلاعات سوق میدهد. ولی، آیا به راستی این همه در معرض اخبار قرار گرفتن برای فهم کُرونایی که متخصصان برای فهم و کنترل آن تلاش میکنند، مفید است؟ شاید نه! ما اطلاعات کافی پزشکی داریم و از راهنماییهای متخصصان و دولت برای رعایت استانداردهای حداقل جهت کاهش ریسک ابتلا به این ویروس با خبر هستیم و بدیهی است که لازم است ما این دستورالعملها را به کار ببندیم. ولی ساعتهای متمادی در روز در معرض بمباران اطلاعات درست و نادرست در مورد ویروس کُرونا قرار گرفتن اصلا مفید نیست و تشویش و اضطراب ما را دامن زده و طولانیتر میکند. تنها کافیست که ما زمان مشخصی را در طول روز، مانند یک ساعت در صبح و یک ساعت در عصر، به این اختصاص دهیم تا از دستورالعملهای جدید دولت و متخصصان بهداشتی با خبر شویم. سپس بقیه روز را به فعالیتهایی اختصاص دهیم که میتواند تعادل را به زندگی ما در شرایط دشوار موجود برگرداند؛ مثلا بهتر است این کارها را انجام دهیم: در محدوده قانون برای دویدن و یا پیادهروی بیرون رویم؛ کتابهایی را که قبلاً از آنها لذت بردهایم دوباره بخوانیم؛ سازی را که بلد هستیم بنوازیم و به موسیقیای که علاقمندیم گوش کنیم؛ فیلم سینمایی تماشا کنیم؛ با فرزندانمان وقت مفید بگذرانیم؛ با دوستان و بستگان ارتباط دیداری و شنیداری از طریق امکانات مجازی داشته باشیم؛ باغبانی کنیم و بطور کلی به فعالیتهای مشابه بپردازیم تا بر اضطراب و تشویش ناشی از شیوع کُرونا تسلط پیدا کنیم.
-فکر میکنید تا چه اندازه انسان قادر است به سرعت در سبک زندگی و رفتار اجتماعی خود تغییرات بزرگ به وجود آورد و در هماهنگی با وضعیت موجود عمل کند؟
-شیوع ویروس کُرونا شرایط بیسابقهای را به وجود آورده است که تمامی جنبههای زندگی ما را تحت تأثیر قرار داده. شیوع این ویروس نیاز دارد که ما سریع عمل کنیم و تغییراتی مانند خودانزوایی و فاصلهگذاری اجتماعی را ایجاد کنیم که جزء زندگی ما نبوده زیرا ما موجودات اجتماعی هستیم. ولی ایجاد این تغییرات برای جلوگیری از گسترش این بیماری و کُند کردن آهنگ گسترش آن ضروری است. همین محدودیتهایی که بر مردم سراسر دنیا اعمال میشود که برای به کنترل در آوردن این بیماری ضروری هستند، ما را از برخی آزادیهای اجتماعی که قبلاً از آنها برخوردار بودیم، محروم کرده. ما قبلاً از آزادی حرکت، مسافرت، رفتن به خرید- هر موقع که میخواستیم- و فعالیتهای اجتماعی دیگر بهرهمند بودیم. بنابراین باید عادتهایی را که دههها با آنها زندگی کردهایم و به آنها خو داشتهایم تغییر بدهیم که باعث میشود کار چالش برانگیز و دشوار شود.
این البته به معنای آن نیست که ایجاد تغییرات غیرممکن است. علاوه بر این، ما انتخابی جز پذیرفتن این تغییرات و عملی کردن سریع آنها نداریم. پایه و اساس انسان توانایی او در وفق دادن خود با وضعیت نوین برای محافظت از خود است حتی اگر این تغییرات باید سریع انجام شوند. ما همه در طول زندگی بارها خود را با وضعیتهای جدید انطباق دادهایم. بله، انسان قادر است خود را با ناسازگارترین وضعیتها هماهنگ کند. این مهارت راز بقای انسان و بخشی از «برایش» و «دی ان ای» ماست که از نیاکانمان به ما رسیده است.
– شما چه شیوههای عملی را برای تطبیق خود با وضعیت جدید پیشنهاد میکنید؟
-فکر میکنم که ضروریست ابتدا با استدلال برای خود بپذیریم این تغییرات لازم هستند. برخی از این تغییرات مانند محدودیت بر آزادی حرکت، میتواند به حس موقت محرومیت و از دست دادن، یعنی از دست دادن شیوهای که به آن عادت داشتهایم ولی در حال حاضر نمیتوانیم، منجر شود. درست است که برخی از این تغییرات مانند از دست دادن کار و درآمد قلب آدم را به درد میآورد. ولی بجای مقاوت در برابر آنها و دور زدنشان، لازم است که ما در مورد معنای این محرومیتها و از دست دادنهای موقت تامل کنیم و آنها را به عنوان اقدامات ضروری بپذیریم. بجای عصبی و خشمگین شدن، ما میتوانیم درباره بُعد همگانی این تغییرات که فراتر از خانه، شهر و کشور ما میرود، به عنوان چیزی که همه انسانها باید به آنها عمل کنند قبولشان کنیم. وقتی که در مورد این مسائل تأمل کنیم و به عنوان چیزی ضروری قبولشان کنیم، آنوقت ایجاد تغییرات راحتتر امکانپذیر میشود.
-طبقات متوسط با علائق فرهنگی چگونه میتوانند از وقت خود استفادهی عاقلانه و خوب داشته باشند؟
-چنانکه اشاره کردم، ما همه میتوانیم در مورد امتیازاتی که کار نکردن و وقت اضافی داشتن و گذراندن وقت بیشتر در خانه برای ما به وجود میآورند فکر کنیم. همه میتوانیم دورهها و آموزشهای آنلاین بگذرانیم؛ در فعالیتهایی در دنیای مجازی شرکت کنیم؛ کتابهایی که در لیست داشتیم ولی فرصت خواندن آنها را نداشتهایم بالاخره بخوانیم؛ پژوهشهای آنلاین بکنیم و فعالیتهای روشنفکرانهی دیگر که میتواند برانگیزاننده و تقویت کننده قدرت فراگیری ما باشد.
– بسیاری هستند که با قطع درآمدشان در این شرایط نامطلوب اقتصادی در نگرانی ممتد بسر میبرند. این امر مُخل تمرکز آنها و انجام کارهای مفید میشود. آیا فکر نمیکنید که کُند شدن گذشت زمان باعث میشود انسان زندگی را عمیقتر و متراکمتر حس کند زیرا از شتاب معمول زندگی- برای کسب درآمد- فاصله گرفته است؟ آیا این نکته میتواند کمک کند که شهروندان در معنای زندگی تأمل کنند و پیوندهای انسانی خود را درک و تقویت کرده و در پیوند با دیگران گامهای موثرتری برای مقابله با شرایط موجود بردارد ؟
-من کاملاً با این مسائل موافق هستم. چنانکه گفتم ما میتوانیم در مورد امتیازات این شرایط نیز فکر کنیم. یکی از این امتیازات کنُد شدن سرعت زندگی است. با زندگی و حرکت مداوم در خط سریع ترافیک، ما بعضی موقع امتیازات کُند کردن حرکت و حتی رسیدن به ایست کامل، به اطراف نگاه کردن، مشاهده و جذب دنیای اطراف را فراموش میکنیم. ما زندگی و حضور در حال و فکر کردن در مورد زمان حال و چیزهایی که میتواند به بار آورد را از یاد میبریم. ما میتوانیم از پنج حس خود برای حضور در زمان حال و پیرامون خود استفاده کنیم و از نگرانیها در مورد آینده و یا پشیمانیهای خود در مورد گذشته فاصله بگیریم. ما میتوانیم نفسهای عمیق بکشیم و برای چند دقیقه چشمان خود را ببندیم و از فکر کردن به چیزهای دیگر دوری کنیم و تمرکز خود را بر نفس کشیدن آنی خود بگذاریم. باید به یاد داشته باشیم که افکار ما لزوماً ریشه در واقعیت ندارند. افکار ما بازتابی از تجربیات و نه لزوماً واقعیتهای زندگی هستند و گاهی باید از آنها دوری جست. راه همانا، کم کردن سرعت حرکت زندگی و دریافتن لحظه و لذت بردن از آن است. ما باید همواره به خود یادآور شویم که چیزهایی در زندگی هستند که میتوانیم کنترلشان کنیم و چیزهایی هم هستند که باید بپذیریم که نمیتوانیم کنترلشان کنیم.
-این تغییرات نه تنها ناگهانی و سریع رخ داده بلکه مواردی مانند از دست دادن ناگهانی عزیزان و آشنایان، بسیار دردناک است. آیا در چنین شرایطی انسانها قادر به جذب و کنار آمدن با چنین تغییرات بزرگ هستند؟
-شیوع ویروس کُرونا انفجاری تکاندهنده و ترسناک است. ترس از اینکه عزیزی به این ویروس مبتلا شود و او را از دست بدهیم، ترس از ابتلا به ویروس، و شرایط احتمالی و ترسناک دیگر، همه ما را به نحوی تحت تأثیر قرار داده است. ما همه شاهدیم و در اخبار میبینیم که در دنیا چه اتفاقاتی میافتد. شاهد شیوع همهگیر یک ویروس بودن خودش تجربه ترسناکی است. ما باید واقعبینانه بپذیریم که به صورت همگانی وارد چنین شرایط شدهایم. به دنبال ضربهای که میخوریم بجای آنکه این ضربه در ذهن شناور بماند لازم است آن را مورد پردازش قرار دهیم. موثرترین راه برای پردازش احساس ترس، این است که به متخصص مراجعه کنیم و از او کمک بخواهیم. سرویس رواندرمانی برای فائق آمدن بر ترس هم در نظام بهداشت و درمان سراسری بریتانیا و هم در بخش خصوصی ارائه میشود. ما نیاز داریم از تابوی موجود در جامعه ایرانی فراتر برویم و از مراجعه به روانکاو دوری نکنیم. با توجه به بیسابقه بودن شرایط کنونی وتغییرات تکاندهنده و ترسناکی که در زمانی بسیار کوتاه در دنیا رخ داده میبایست باید وارد فرایند ترسزدایی شویم. با این آگاهی ما از نظر فکری در شرایط بهتری برای پردازش ترس و مشکلات دیگر سلامت روانی خواهیم بود که به دلیل شیوع همه گیر ویروس کُرونا تجربه میکنیم.
– در سطح اجتماعی چگونه میتوان به یکدیگر کمک کرد؟ در چنین شرایطی اتکای متقابل انسانها به هم آشکارتر میشود. از نظر اجتماعی، مقابله با این ویروس را چگونه میتوان تعبیر کرد؟
-شرایط ویژه اقدامات ویژه میطلبد. به همین دلیل است که عشق درونی و غریزی انسانها نسبت به انسانهای دیگر و مراقبت از آنها در شرایطی مشابه وضعیت موجود بیشتر آشکار میشود. این عشق و مراقبت در قالب اینکه همسایه به همسایهاش که آسیبپذیر یا مسن است و یا نشانههایی از ابتلا به ویروس دارد اعلام آمادگی میکند که هر وقت او نیاز داشته باشد، مانند تهیهی نیازمندیهای ضروری و گذاشتن آنها پشت در، به او کمک کند. دیگر آنکه با اعلام نیاز نظام بهداشت و درمان بریتانیا به ۲۵۰هزار نیروی داوطلب، بیش از نیم میلیون نفر هماکنون نامنویسی کردهاند. دنیا به صورت یک دهکده جهانی که ساکنان آن به همدیگر بیش از هر زمان دیگر متکی هستند در آمده است. این اتکاء متقابل، به ویژه در شرایط عاطفی و دشوار، مانند شیوع ویروس کُرونا، در قالب مراقبت انسانها از یکدیگر جلوه پیدا میکند. گذشته از پیشنهاد انجام خرید و کمکهای دیگر، این عشق و مراقبت از طریق پیام، مکالمات تصویری، یادداشت و راههای ارتباطاتی دیگر مجازی و پرسیدن فقط اینکه «چطوری؟» «آیا کمک میخواهی؟» و «تو تنها نیستی و من به یادت و تو به یاد من هستی» ظهور مییابد. این موارد به ظاهر کوچک است که چکیده و عصارهی انسانیت و انسان بودن را تشکیل میدهد.
*برای کسب اطلاعات بیشتر به فارسی لطفا به این وبسایت و برای اطلاعات به زبان انگلیسی به این وبسایت مراجعه کنید.
و اما، بهترین هدیه ویروس کُرونا به چالش کشیدن دین و خرافات مذهبی بود