روشنک آسترکی – یکی از مهمترین آثار رکود اقتصادی ناشی از کُرونا در کشورهای درگیر با این ویروس ایجاد موجی از بیکاری است. بیکارشدگان بحران کُرونا دو دسته هستند: نخست، افرادی که به دلیل تعطیلیها و قرنطینه خودخواسته یا اجباری از سوی دولت بطور موقت بیکار شدهاند. دوم، افرادی که بر اثر رکود ناشی از کُرونا و تصمیم کارفرمایان برای کوچک کردن بنگاه اقتصادی و کاهش هزینههای جاری شغل خود را از دست میدهند و اخراج میشوند.
هرچند در بسیاری از کشورهای درگیر با ویروس کُرونا در حال حاضر تنها بیکاری دسته نخست رخ داده اما در ایران هر دو نوع بیکاری موقت و اخراج از محل کار با هم صورت گرفته است.
یکی از دلایل اخراج کارگران و کارمندان در شرایط فعلی البته اینست که اقتصاد ایران خیلی پیشتر از شیوع کُرونا از مشکلات ساختاری و بحرانهای ناشی از رکود تورمی رنج میبرد. این مشکلات در سالهای گذشته تشدید شده و هر ماه و هر هفته وضعیت به ویژه برای صاحبان مشاغل کوچک و بخش خصوصی سختتر میشد.
در چنین شرایطی شیوع کُرونا مانند تیر خلاص بر پیکر بسیاری از بنگاههای نیمهجان بود که مدیرانشان به زور در اقتصاد بحرانزده ایران خود را سرپا نگه میداشتند. آنهم در حالی که زمامدارانِ ساختار مفلوک و معیوب سیاسی و اقتصادی کشور با وجود ثروتمند بودن، نمیتواند و اساسا نمیخواهد مانند کشورهای عادی از کارفرمایان و کارکنان در این شرایط خاص حمایت کند.
بسیاری از کسب و کارهایی که طی دو ماه گذشته مجبور به تعطیلی شدهاند همچنان امیدوارند پس از پایان شیوع کُرونا دوباره فعالیت اقتصادی خود را، ولو آرام آرام، از سر بگیرند؛ اما با توجه به خسارت هنگفت دو ماه تعطیلی و رکودی که از ماهها پیش از کُرونا بر فعالیتهای اقتصادی سایه افکنده بود، میدانند توان آغاز کار با شرایط پیشین را ندارند و در نتیجه بخشی از نیروهای کار خود را اخراج کردند.
برخی از صاحبان مشاغل به کارکنان خود گفتهاند تا بازگشایی دوباره کسب و کار در شرایط تعلیق خواهند بود، حقوق ندارند اما پس از بازگشایی کسب و کار میتوانند به کار برگردند. ولی برخی دیگر کارکنان را بطور قطعی اخراج کردهاند.
https://kayhan.london/1399/01/27/%d8%a8%db%8c%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d8%b4%d8%af%d9%86-%db%b1%db%b4-%d9%87%d8%b2%d8%a7%d8%b1-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%af-%d8%ad%d9%82%e2%80%8c%d8%a7%d9%84%d8%aa%d8%af%d8%b1%db%8c%d8%b3-%d8%af%d8%a7
در آنسوی ماجرا، دولت در برابر کسب و کارها و موج عظیم اخراجشدگان رفتاری غیرمسئولانه و منفعلانه در پیش گرفته است. هرچند مقامات دولتی تا کنون از بستههای ناچیزی مانند پرداخت وام یک میلیون تومانی یارانهای، پرداخت وام به صاحبان مشاغل با سود ۱۲ درصد و یا پرداخت بسته بیمه بیکاری سخن گفتهاند اما ارقام ناچیز و بستههای محدود دردی از بنگاههای اقتصادی با میلیونها و میلیاردها تومان زیان دوا نمیکند.
حسن روحانی رئیس دولت و رئیس ستاد مدیریت مبارزه با کُرونا روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت گفت: «امسال سال سختی برای اشتغال است و امیدواریم باتلاش همه عزیزان در بسیاری از رستههای فعالیتهای اقتصادی، بتوانیم این مشکلات را کاهش دهیم و با یاری یکدیگر سال خوبی را برای کشورمان رقم بزنیم.»
این در حالیست که مردم چه در جایگاه کارفرمای زیان دیده و چه در جایگاه کارمند و کارگر بیکار شده از عملکرد و بستههای برنامهریزی شده توسط دولت رضایت ندارند.
نگاهی به افرادی که شغل خود را با کُرونا از دست داده نشان میدهد در همه رستههای شغلی حتی کادر پزشکی که این روزها به نظر دولت نیاز زیادی به آنها دارد افرادی اخراج شدهاند. هر چند دولت هیچ آمار مشخصی از بنگاههای آسیبدیده و تعداد بیکارشدگان منتشر نمیکند و حتی اظهار نظر مقامات دارای تناقضهای برجسته است اما بر اساس گزارشهای فعالان صنفی بیشترین اخراجشدگان اما در مشاغل خدماتی و کارگران بخش تولید بودهاند. تعداد افرادی که تا کنون اخراج شدهاند نیز ممکن است به چند میلیون نفر برسد.
تنها در یک نمونه در تهران دو رستوران بزرگ در مجموع ۱۱۰۰ کارگر خود را اخراج کردند. همچنین هفته گذشته محمد شریعتمداری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرد که تا کنون ۶۰۰ هزار نفر در سامانه بیمه بیکاری ثبت نام کردهاند.
این در حالیست که اکثر نیروی کار در ایران با قراردادهای موقت که بر اساس قوانین مشمول بیمه بیکاری نمیشوند به استخدام در میآیند. رئیس کانون عالی شوراهای اسلامی کار آذر ۱۳۹۷ از اشتغال ۹۵ درصد کارگران کشور با قرارداد موقت خبر داده بود. شرایط استخدام بدون قرارداد و با قرارداد موقت در سال گذشته و با تشدید بحران اقتصادی بدتر شده است.
https://kayhan.london/1399/02/03/%d8%a7%d9%81%d8%b2%d8%a7%db%8c%d8%b4-%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d8%b6%d8%a7%d8%aa-%d8%b5%d9%86%d9%81%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d8%aa%d8%b4%d8%af%db%8c%d8%af-%d9%85%d8%b4%da%a9%d9%84%d8%a7%d8%aa-%d9%85
کیهان لندن با چند تن از افرادی که به دلیل شیوع کُرونا شغل خود را از دست داده و اخراج شدهاند گفتگو کرده است.
به دلیل اینکه کُرونا و حواشی آن برای مقامات جمهوری اسلامی موضوعی «امنیتی» به شمار میرود برای این افراد از اسامی مستعار استفاده شده است.
کاوه با مدرک کارشناسی ارشد یکی از افرادی است که با شیوع کُرونا به همراه ۲۳ تن از همکارانش در هفته سوم فروردین امسال اخراج شد. مدرک کارشناسی ارشد کاوه در رشته تاریخ است و به دلیل اینکه نتوانسته بود متناسب با مدرک تحصیلی خود شغلی پیدا کند به کار ساختمان مشغول بود. با روی کار آمدن دولت روحانی و حاکم شدن رکود بر بازار مسکن، او کارش را از دست میدهد و تلاشهایش برای یافتن شغلی مناسب بینتیجه میماند. با ته کشیدن پسانداز و از دو سال پیش مجبور میشود به عنوان نیروی محافظت و حراست با یک شرکت تأمین نیروی انسانی مشغول همکاری شود. بر اساس قراردادی که این شرکت دو سال پیش با هیئت مدیره یک مجموعه تجاری بزرگ در پایتخت بست کاوه به عنوان نیروی حفاظت و حراست مشغول به کار شد.
کاوه به کیهان لندن میگوید: « با وضعیت بیکاری باز هم خوب است خدا قد و هیکلی به من داد که حداقل این کار را پیدا کردم. ۱۸ ماه قرارداد داشتیم و با ۲۳ نفر دیگر در سه شیفت ۸ نفره در این مجموعه کار میکردیم. قرارداد ما دیماه تمام شده و تمدید نشده بود اما ما همچنان مشغول کار و در انتظار تمدید قرارداد بودیم. تا هفته سوم اسفند هم به کار مشغول بودیم اما بعد به دلیل کُرونا تا نیمه فروردین تعطیل شدیم و وقتی بعد از تعطیلات نوروز به کار برگشتیم گفتند اخراج هستیم! با همه همکارانم یکجا اخراج شدیم!»
کاوه به کیهان لندن میگوید که به دلیل مدتها بیکاری و شرایط شغلی نامتناسب با سوابق کار و تحصیلاتش زندگی خصوصیاش نیز دچار مشکل شده بود و چند ماه پیش همسرش از او جدا شد.
او تعریف میکند همکار دیگرش دو فرزند داشت و شرایط اقتصادی حتی زمانی که شاغل بودند به حدی اسفناک بود که درآمد آنها کفاف هزینه زندگی را نمیداد و همکارش گفته بود: «به دلیل ناتوانی از تأمین هزینههای معیشت، وقتی شبها فرزندانم تلویزیون تماشا میکنند، کنترل را از دست آنها میگیرم که اگر در آگهیهای تبلیغاتی تلویزیون خوراکی تبلیغ شد، کانال را عوض کنم که فرزندانم آن خوراکیها را هوس نکنند و از من نخواهند برایشان بخرم چون نمیتوانم و شرمنده میشوم.»
کاوه در پاسخ به اینکه هنگامی که خبر بیکاریاش را شنید، نخستین چیزی که به ذهنش خطور کرد چه بود میگوید: «نخستین چیز این بود که دیگر نمیتوانم کاری پیدا کنم، نمیتوانم هیچوقت خانوادهای تشکیل بدهم یا فرزندی داشته باشم. دیگر امید به هیچ چیز ندارم.»
این هجوم ناامیدی پس از شنیدن خبر اخراج، تجربه خسرو هم بوده است. او میگوید «هرچند شاید نخستین دغدغه به نظر اجاره خانه، هزینه نیازمندیهای اولیه یا اقساط وام بیاید اما اینبار برای من واقعا فراتر از اینها بود و با یک ناامیدی بزرگ روبرو شدم و فکر کردم باید بگذارم از این مملکت بروم چون دیگر به چیزی امید ندارم.»
خسرو هم از سه سال پیش در یک تولیدی کفش کودک در پایتخت مشغول به کار بوده اما پس از تعطیلات نوروز اخراج شده است.
خسرو میگوید نه تنها در کارگاه آنها که حدود ۳۰ نفر مشغول به کار بودند و کارفرما سه چهارم نیروها را اخراج کرده بلکه در اکثر تولیدیهای کیف و کفش و پوشاک در تهران موجی از اخراج کارگران شکل گرفته است.
علت این روند، زیان هنگفت تولیدیها با شیوع کُرونا از اواخر بهمن و از دست دادن بازار فروش شب عید و نوروز است؛ تولیدکنندگانی که پیشتر هم با نقدینگی موجود و چکهای چند ماهه حجم بالایی از مواد اولیه خریداری کرده بودند، حالا با زیان از دست دادن بازار شب عید و دهها و صدها میلیون تومان چک پرداخت شده روبرو هستند و هیچ منبع مالی برای پاس کردن چکها ندارند.
https://kayhan.london/1399/01/27/%d9%be%db%8c%d8%b4%e2%80%8c%d8%a8%db%8c%d9%86%db%8c-%d8%a7%d9%82%d8%aa%d8%b5%d8%a7%d8%af-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%db%b2%db%b0%db%b2%db%b0-%d8%b1%d8%b4%d8%af
مهسا فوق لیسانس زبان انگلیسی است و ۱۵ سال سابقه تدریس دورههای «آیلتس» دارد. او هم با شیوع کُرونا شغل خود در آموزشگاه را از دست داده و میگوید به دلیل قرنطینه تمام کلاسهای خصوصی هم تعطیل شده است. او میگوید کلاسهای آموزشگاه همان موقع هم که برقرار بود برای آموزگار چندان درآمدی نداشت چون فقط بین ۲۵ تا ۳۰ درصد از شهریه نصیب آموزگار میشد اما در ماههای گذشته مدام درآمد مردم از هزینه زندگی کمتر و کمتر شد و دیگر خانوادهها بودجهای برای زبانآموزی نداشتند.»
او میگوید کلاسهای آنلاین بهرهوری کلاسهای حضوری را ندارد و شاگردان او هم معمولا افرادی هستند که میخواهند امتحان «آیلتس» بدهند و به همین دلیل تا الان به جمعبندی نرسیده که برایشان کلاس آنلاین بگذارد.
مهسا به همراه مادر و خواهرش در تهران زندگی میکند و میگوید درآمد خانواده سه نفره آنها درآمد او و حقوق مستمری مادرش بوده است.
مهسا میگوید او و بسیاری از آشنایان و همکارانش درآمدشان را در حالی از دست دادهاند که در همین دو ماه کُرونا هر چند روز یکبار که برای خرید مواد غذایی میرود قیمتها افزایش پیدا کرده بطوری که ظرف چند روز برخی میوهها با دو سه هزارتومان افزایش قیمت روبرو میشود و او میبیند که خودش و خانوادهاش چطور هر هفته به زیر خط فقر میروند.
مهسا به کیهان لندن میگوید خسته است و این خستگی علتی بزرگتر و مهمتر از شیوع کُرونا یا بیکار شدن خودش دارد؛ علتی که باعث وضعیت اسفبار و رو به فروپاشی جامعه و اقتصاد ایران است و اگر تغییری اساسی در وضعیت حاکمیت رخ ندهد مشخص نیست مردم چه سرنوشت تلخی پیدا میکنند.
بیژن روزنامهنگار است؛ او هم از پایان اسفند و پس از تسویه حقوق با مشکل مشابهی روبرو شده است. بیژن میگوید وضعیت همکاران او و بسیاری از روزنامهنگاران در این شرایط همین است؛ پیشتر درآمدها بهتر بود و اخیرا به شدت کاهش یافت و غالب روزنامهنگاران به فکر شغل دوم و حتی سوم هستند. او کمی خوشاقبالتر بوده که ترجمه هم انجام میداده و درآمدی هم از این راه داشته است.
بیژن امید ندارد بتواند به این زودیها شغلی ثابت به عنوان روزنامهنگار پیدا کند و این ناامیدی را شامل حال بسیاری از روزنامهنگاران میداند: «به دلیل عدم انتشار روزنامهها به صورت چاپی و کاغذی، که به گمانم بهانه دولت است که میگوید به دلیل کُرونا متوقف شده و درواقع برای جلوگیری از اطلاعرسانی درباره کُروناست، به هیچ عنوان امکان پیدا کردن شغل در روزنامه نیست. آن زمان که در روزنامهها روزنامهنگار ثابت بودم معمولا پس از چند هفته یا چند ماه روزنامه توقیف میشد. شاید در وبسایتهای مختلف بتوان به صورت حقالتحریری برای هر گزارش یا ترجمه کاری پیدا کرد با وجود این، به قدری حقالتحریرها پایین هستند که کفاف زندگی را نمیدهند.»
بیژن که دانشجوی دکترا نیز هست میگوید در شرایط کنونی مهمترین دغدغهاش پرداخت شهریه دانشگاه است: «البته هزینه زندگی هم به شدت افزایش پیدا کرده مثلا گوشت و مواد غذایی هر هفته گران میشود. هزینه برق کمی زیاد شده اما هزینه اینترنت و تلفن همراه نیز به شدت افزایش پیدا کرده است.»
بیژن میگوید سالها پیش در خیابان میرداماد ساکن بودهاند اما مشکلات اقتصادی در سالهای گذشته موجب شده از ابتدای دوران احمدی نژاد سطح زندگیاش با روند کاهشی روبرو شود بطوری که الان در یکی از شهرکهای حاشیه تهران ساکن هستند و البته خوشحال است که منزل پدری است و نیاز نیست اجاره پرداخت کند.
او میگوید این روند نزولی برای بسیاری از مردم در حال روی دادن است: «هر سال وضعیت معیشتی و زندگی دشوارتر میشود و من که از طبقه متوسط شهری بودم اکنون مجبور به حاشیهنشینی شدهام. کلا با نوعی جابجایی و در هم ریختگی طبقاتی مواجه هستیم.»
https://kayhan.london/1399/02/01/%d8%aa%d8%b4%d8%af%db%8c%d8%af-%d9%86%d8%a7%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b1%db%8c%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c-%d9%88-%d9%85%d8%b4%da%a9%d9%84%d8%a7%d8%aa-%d8%a7
سپیده کارشناس معماری است و از پنج سال پیش در یک شرکت معماری و طراحی داخلی در شمال شهر تهران مشغول به کار بود اما آخر اسفند قرارداد کاری او تمدید نشد و اخراج شد.
سپیده به کیهان لندن میگوید: «کُرونا برای مدیر شرکت ما و مدیران زیاد دیگری بهانه اخراج کارمندان بود. کل سال گذشته مدیرعامل شرکت ما با چنگ و دندان شرکت را حفظ کرد که نیروها را اخراج نکند اما رکود بخش ساختمان و مسکن مشتریهای ما را به شدت کاهش داده بود و تک و توک پروژههایی در شمال شهر پیش میآمد. من احساس میکردم که شرکت دارد از سرمایه هزینهها را میپردازد و نه از درآمد. کُرونا عذری شد برای اخراج کارمندان.»
سپیده میگوید در دوران تحصیل یک دانشجوی ممتاز و عاشق معماری بود و در این سالهایی که کار میکرد یکی از کارمندان خلاق شرکت بود ولی حالا با اخراج شدنش ویران شده است. او میگوید مجرد است و در خانه پدرش که معلم بازنشسته است زندگی میکند و امور خانه کم و زیاد میگذرد. توضیح میدهد که ویران شدنش برای از دست دادن درآمد ماهیانه نیست بلکه برای اینست که با توجه به وضعیت بازار مسکن و رکود عمیق در ساخت و ساز مطمئن نیست دیگر چه زمانی بتواند به عنوان معمار مشغول به کار شود.
اینها تنها چند نمونه از هزارانهزار نفری هستند که با شیوع کُرونا در ایران اخراج شدهاند؛ تعداد بسیار زیادتری هستند که کارفرمایان آنها را از کار تعلیق کردهاند اما همان افراد هم امیدی به بازگشت دوباره به کار پس از فروکش کردن بحران کُرونا ندارند چرا که رفع بحران کُرونا به معنی برطرف شدن مشکلات اقتصادی نیست! به ویژه در کشوری که بیماریهای مزمن اقتصادی و بیاعتنایی دولتها و همچنین بیتفاوتی پرسش برانگیز دولت روحانی به وضعیت مشاغل مختلف تولیدی، صنعتی و خدماتی موجب شده است بسیاری از صاحبان مشاغل با شیوع کُرونا و تعطیلیهای اسفندماه دیگر توانی برای برخاستن و ادامه مسیر ناهموار و دشوار کسب و کار در ایران نداشته باشند.
لعنت ونفرین مردم نگون بخت ایران بر باعثان و بانیان عنقلاب شوم و ایران بر بادده ۵۷ بنیانگذاران مجاهدین ضد خلق آخوند های کت شلوار کرواتی درد اسلام گرفته و کمونیستهای بی وطن و نهضت ضد آزادی بازرگان خائن و جبهه ضد ملی سحابی سنجابی و بنی صدر خائن ابراهیم یزدی خائن و قطب زاده خائن که ملت نگون بخت ایران را به چنین سیاهی و نکبت و تباهی کشاندند ایرانی که میرفت به آبادترین و مرفه ترین و شادترین کشور در خاور میانه تبدیل شود به چنین ویرانه و مخروبه ای تبدیل کردند
خانوادههای قربانیان هواپیمای مسافربری اوکراینی که توسط سپاه پاسداران با شلیک موشک سرنگون شد، نسبت به اظهارات اخیر مقامات جمهوری اسلامی درباره سرنگونی این هواپیما واکنش نشان دادند.
جواد سلیمانی که همسرش را در سرنگونی هواپیمای اوکراینی از دست داده است با انتشار یک توئیت نسبت به اظهارات امیرعلی حاجی زاده واکنش نشان داد و نوشت:
حاجی زاده، بیشتر حرف بزن! اینکه قصد داشته اید ۴۰۰ نقطه از مواضع آمریکا را موشک باران کنید و حریم هوایی را نبستید نشانه جنایت شماست!! اینکه آمریکا قصد داشته بیت رهبرت را هدف قرار دهد و شما حریم هوایی را نبستید اثبات خباثت شماست. مردم را فدای رهبرتان میکنید؟! شرمتان باد.#دادخواهی.
حاجی زاده در تلویزیون دولتی مدعی شده بود که «بیت رهبری» از جمله اماکن مورد تهدید برای شلیک از سوی آمریکا بوده است.
حامد اسماعیلیون، یکی دیگر از افرادی که همسر و دختر خودش را در سرنگونی هواپیمای اوکراینی از دست داده است، نیز نوشت: «مسافران بیگناه یک هواپیما درگور خفته اند، قاتلان به نام قهرمان ملی دردفاع ازبیت رهبری درتلویزیون ظاهر میشوندومعترضان به جنایت در زندانند.وزیرخارجه همچنان به مذاکره مشغول است و من فریادمیزنم: دخترمن کجاست؟همسرمن کجاست؟شرارتی به اسم جمهوری اسلامی که از رسوایی باکی ندارد.#دادخواهی
آقای اسماعیلیون در یک توئیت دیگر درباره محمدجواد ظریف و حاجی زاده نوشت که «مردانی که هر روز صبح دست در خون کودکان می زنند و برخی می خواهند این دو را به عنوان قهرمان ملی به تاریخ ما تحمیل کنند!.»
مادر امیرحسین سعیدی نیا هم که پسرش را در شلیک سپاه به این هواپیما از دست داده نیز در یک توئیت درباره ظریف نوشت: «جواد ظریف برای هر لحظه لبخند زیبای پسر من چقدر قیمت گذاشتی؟
من هم سن سال آقاى سفیر هستم
اما خجالت مى کشم از داشتن این هم نا وطن ایشان نه در ان دولت ادم بدرد خورى بود نه براى این دولت
خایًن همیشه خایًن است
“وضعیت اسفبار و رو به فروپاشی جامعه و اقتصاد ایران”
این جمله برای من خیلی معنی داشت.
درد ما و درد این دوستان مشترک هست
وقتی تو این مملکت برای ملای بیسواد با هشت متر پارچه دور سرش بخاطر نمازی که براشون واجبه و حتی آن هم انجام نمیدهند پول پرداخت میکنند یعنی ما حق حیات نداریم
باید تو هر محل و گوشه شبها جمع بشویم و شعار بدیم و اعتراض کنیم تا بفهمند با تمام بیشعوری شون که ما صاحب مملکت هستیم و اینها تفاله و مزدور
عزت زیاد
اما چه سود تا روزی که همه دست در دست هم متحد نشوند و یک توده جمعیت میلیونی معترض ایجاد نکنن؟!کاخ استبداد این رژیم توتالیتر فرونمی ریزه تا جمعیت میلیونی و مصمم و دلاور جلوی دژخیمان ج.ا صف نکشه
میبخشید که
پاسخ محکم و منطقی به اردشیر زاهدی وزیر خارجه ، زمان شاه فقید را ، که در یکی از سایتها ی داخلی امده را، در اینجا مینویسم :
اقای اردشیر زاهدی راست میگوئید ، اگر عیب نداشتیم ، انقلاب نمیشد .
بله اقای زاهدی اگر عیب نداشتیم ، انقلاب نمیشد .
عیب از خود ما بود .
– چون اگر سفیر کشور شاهنشاهی بنام اردشیر زاهدی ، بجای خانم بازی و عیاشی و ولگردی ، مانع شکل گیری کنفدراسیون دانشجویان مزدور ایرانی در امریکا میشد ، انقلاب نمیشد !
– اگر سفیر شاهنشاهی بنام اردشیر زاهدی بجای وول خوردن در لای …..هنرپیشگان هالیوود یک حلقه اطلاعاتی درست میکرد تا طراحان و مجریان توطئه توطئه های ضد ایرانی و ضد پهلوی را خنثی کند …. انقلاب نمیشد .
– اگر اردشیر زاهدی در مقام سفیر شاهنشاهی بجای مهمانی های پر هزینه از بودجه ملی برای رجال عیاش امریکایی و برای هنرپیشه های هالیوودی ، کنفرانسها و سخنرانی هایی برای دانشجویان چشم و گوش بسته که با پول بیت المال برای برای تحصیل به امریکا فرستاده شده بودند ، تشکیل میداد و انها را ارشاد میکرد تا بدام چپها و کنفدراسیونها نیافتد ، هرگز انقلاب نمی شد .
– اگر اردشیر زاهدی سفیر شاهنشاهی در امریکا دانشجویان چپ و ماجراجو و و منحرف را شناسایی و حقوق انها را قطع میکرد و یا مانع بازگشت انها به امریکا میشد ، کنفدراسیون شکل نمیگرفت و انقلاب هم نمیشد .
– اگر اردشیر زاهدی سفیر شاهنشاهی در امریکا بجای وقت گذرانی با زیبا رویان هالیوود در کازینو ها ، ریشه توطئه جیمی کارتر را شناسائی و پادزهر انرا انتشار میداد و انرا خنثی میکرد ، …..البته که انقلاب نمیشد .
…………چون کرم از خود درخت بود ، جناب اقای اردشیر زاهدی !!!