فرید خلیفی – پیش از آنکه تصور کنیم با جانداران تازهای روبرو هستیم، خوب است به یاد آوریم که اغلب ما با آدمحیوانها بزرگ شدهایم! کمتر کسی پیدا میشود که با مرور خاطرات به ویژه در کودکی، تصویری از این موجودات غیرعادی در میان شخصیتهای کتابهای داستان، برنامههای عروسکی و انیمیشنهای رنگارنگ نیابد. اما قدمت آدمحیوانها بیشتر از اینهاست. در میان سنگنگارههای چند هزار ساله دوران باستان در مناطق گوناگون زمین میتوان نقوش متعددی از این موجودات یافت. آنها همچنین همواره از جذابترین سوژهها در فیلمهای تخیلی هم بودهاند. جاندارانی که توانایی فرا بشری دارند.
«آدمحیوانها» هم میآیند؟
پیش از آنکه تصور کنیم با جانداران تازهای روبرو هستیم، خوب است به یاد آوریم که اغلب ما با آدمحیوانها بزرگ شدهایم! کمتر کسی پیدا میشود که با مرور خاطرات به ویژه در کودکی، تصویری از این موجودات غیرعادی در میان شخصیتهای کتابهای داستان، برنامههای عروسکی و انیمیشنهای رنگارنگ نیابد. اما قدمت آدمحیوانها بیشتر از اینهاست. در میان سنگنگارههای چند هزار ساله دوران باستان در مناطق گوناگون زمین میتوان نقوش متعددی از این موجودات یافت. آنها همچنین همواره از جذابترین سوژهها در فیلمهای تخیلی هم بودهاند. جاندارانی که توانایی فرا بشری دارند.
Comments are closed.
مردمی که به دنبال گاو راه افتاده بودند و کنسولگری انگلیس با همکاری حاج میرزا باقر امام جمعه وقت برای آن مکان مقدس!!! چلچراغ می فرستاد، هم اکنون هم همان برنامه ها را در جمکران و اقصا نقاط ایران که حاج میرزا باقرها نوین دست اندر کارند و امروز دیگر نیازی به حضور کنسولگری نیست که رایانه است و تلفن و هزار وسیله دیگر که پیامها به این حاج باقرها برسد و همه جا چراغانی شود و مخارجش هم ۲ ریال از پول نفت و ۱۰ ریال در جیبهای مبارک برود. آنروز انگلیس باید از این آخوندهای کوچک عمامه پایگاه درست می کرد، امروز افسار بزرگ عمامه داران در دست دارد.
در نظر بگیرید در آینده گاو هایی را با دستکاری ژنها Gen-manipulation درست کنند و بتواند حرف بزند وقتیکه در ماه محرم یک عده وحشی او را جلو دسته زنجیر زنی می خواهند سر ببرند داد می زند تورا به خدا سر مرا نبرید منکه گناهی نکرده ام تنها جرم این بوده که گاو هستم. مردمان نخستین برای اینکه جانداران دیگر را بتوانند بپرستند آنها را روی دیوار غارها به شکل عجیبی نقاشی می کردند. شاید حکایت گاو معجزه گر را در تبریز شنیده باشید که این موضوع را دکتر جواد شفیع استاد دانشگاه به تفصیل نوشته و گوشه ایی از آن چنین است: به سال ۱۸۷۴ میلادی قصابی در میدان«صاحب الامر» می خواست گاوی را ذبح کند گاو از زیر دست وی در رفت و به «مسجد قائم» گریخت. قصاب ریسمانی برد و به گردن گاو انداخت تا بیرون بکشد . گاو زور داد, قصاب به زمین خورد و در حال قالب تهی کرد (مرد). در این وقت بانگ صلوات مردم بلند شد و این امر معجزه ایی تلقی شد. بازار تا یکماه چراغانی گردید. تبریز شهر صاحب الزمان بشمار آمد و مردم خود را از پرداخت مالیات و توجه به حکم حاکم معاف دانستند. گاو را به منزل مجتهد جامع الشرایط وقت «میر فتاح» بردند و ترمه ایی رویش کشیدند. مردم دسته دسته با نذر ونیاز به زیارت آن رفته و شرف سم بوسی اش نایل آمدند و تیمه آن حیوان به تبرک هم ربودند. در عرض یکماه مویی از گاو به جا نماند و همه به تبرک رفت.کور و لنگ ,غرفه ها و شاه نشین های مسجد را پر کرده بودند. هر روز معجزه و آوازی تازه بر سر زبانها افتاد. بزرگان پرده و فرش و ظرف به مسجد می فرستادند. کنسول انگلیس هم چهلچراغ فرستاد که هم اکنون هم زیر گنبد مسجد آویزان است…
حاج میرزا باقر امام جمعه تبریز که با کنسول انگلیس رابطه مستقیم داشت, فتوا داد که هر کس در جوار آن مسجد به ویژه باده بنوشد و یا قمار کند واجب القتل خواهد بود و چون رسما شهر تبریز محل ظهور« امام زمان» اعلام شده بود پس بنا به روایات و احادیث معتبر مردم از پرداخت مالیات به دولت و اجرای قوانین وضع شده حکومتی معاف بودند.
نیازی به تخیلات هالیوودی نیست… خلخالی, گیلانی, لاجوردی و بقیه وحوش از معمم تا مکلا… چه در داخل چه در خارج…