برکناری رضا رحمانی وزیر صنعت، معدن و تجارت (صمت) در شرایطی که یک سال به پایان عمر دولت حسن روحانی باقی مانده و کشور از نظر اقتصادی با بحرانهای بیسابقهای دست و پنجه نرم میکند، نشانهی وضعیت حاد بیماری «خودایمنی» در جمهوری اسلامی است.
تلاش برای رانتخواری بیشتر
رحمانی روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۹۹ به دستور حسن روحانی عزل شد. رحمانی در حالی از مقام خود برکنار شد که در جلسهای با اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی درباره «نحوه تعامل اقتصاد ایران با همسایگان» رایزنی میکرد.
وزیر معزول با انتشار نامهای سرگشاده به حسن روحانی، محمود واعظی رئیس دفتر روحانی را عامل برکناری خود دانسته و مدعی شد که واعظی از او خواسته بود برای تصویب طرح تفکیک وزارتخانه «صمت» و تصویب لایحه تشکیل وزارت بازرگانی با نمایندگان آذریزبان در مجلس شورای اسلامی لابیگری کند.
رحمانی گفته که پیشتر واعظی او را تهدید کرده بود در صورت عدم رأی آوردن طرح تفکیک وزارتخانه صمت، رحمانی برکنار خواهد شد. او گفته حتی برای استعفا از سوی واعظی زیر فشار قرار گرفته ولی به وی گفته که «مجلس زیر نظر من نیست». وزیر سابق صمت به روحانی نوشته که «حجت شرعی برای استعفا ندیدم».
ساعاتی بعد از نامهی وزیر معزول، نامهای نیز از سوی محمود واعظی منتشر شد که ضمن رد ادعاهای رضا رحمانی، او را به مانعتراشی در مسیر کار دولت برای تشکیل وزارتخانه بازرگانی متهم کرد. در این نامه به سه نفر از نزدیکان رحمانی اشاره و تهدید شده که رانتخواران و لابیگران وزیر سابق در صورت لزوم معرفی خواهند شد.
این نامهها که همگی در کمتر از ۲۴ ساعت از برکناری رضا رحمانی منتشر شد، پایان ماجرا نبود و واکنشها به این برکناری ادامه یافته است. از جمله علی جنتی وزیر مستعفی فرهنگ و ارشاد اسلامی و مشاور واعظی در نهاد ریاست جمهوری در توئیتی نوشت: «اقدام رئیس جمهور در برکناری وزیر صمت اگرچه اقدامی بجا ولی دیرهنگام بود. بیکفایتی و ضعف مدیریت در اداره دستگاه گستردهای که برآمده از ادغام چهار وزارتخانه مهم است و تلاش بیوقفه وزیر در لابی ومعاملهگری با نمایندگان مجلس برخلاف منافع ملی وسیاستهای دولت از جمله دلایل این برکناری است».
https://twitter.com/Jannati_1/status/1260174333839802371
نه تنها علی جنتی اصلاحطلب و نزدیک به تیم هاشمی رفسنجانی، بلکه جواد امام از نزدیکان محمد خاتمی نیز پیشتر در توئیتی خطاب به روحانی خواستار برکناری این وزیر شده بود.
بهرام پارسایی سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی نیز پس از عزل رحمانی هم در توییتی نوشت: «پس از اینکه تلاش ۴ساله ما در تهیه و قرائت گزارش بخشی از تخلفات خودروسازان در مجلس با وجود مقاومتهای زیاد به ثمر نشست، خبر رسید وزیر همسو با خودروسازان، برکنار شده است. قطعا این برکناری علاج کامل دردهای چندین ساله و اجحافهای خودروسازان در حق مردم نیست اما آن را به فال نیک میگیریم».
پس از اینکه تلاش ۴ساله ما در تهیه و قرائت گزارش بخشی از تخلفات #خودروسازان در مجلس با وجود مقاومتهاى زیاد به ثمر نشست، خبر رسید وزیر همسو با خودروسازان، برکنار شده.
قطعا این برکناری علاج کامل دردهای چندین ساله و اجحافهای خودروسازان در حق مردم نیست، اما آن را به فال نیک میگیریم.— بهرام پارسائی (@ParsaeiB) May 12, 2020
احمد امیرآبادیفراهانی عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی نیز در دفاع از وزیر معزول در یادداشتی نوشته که «مردم عزیز بدانند آقای روحانی به خاطر مشکلات شما و یا قیمت خودرو آقای رحمانی وزیر صنعت را برکنار نکرد. چهارشنبه به رحمانی ابلاغ شد اگر مجلس به وزارت بازرگانی (بخوانید وزارت واردات و رانتخواری) رأی ندهد باید استعفا دهید، وزیر هم استعفا را نپذیرفته و برکنار شد. علی برکتالله».
مردم عزیز بدانند آقای روحانی به خاطر مشکلات شما و یا #قیمت_خودرو آقای #رحمانی_وزیرصنعت رابرکنار نکرد.
چهارشنبه به رحمانی ابلاغ شد اگر مجلس به #وزارت_بازرگانی (بخوانید وزارت واردات و رانت خواری)رای ندهد باید استعفا دهید وزیر هم استعفارا نپذیرفته وبرکنار شد.#علی_برکت_الله— احمدامیرآبادی فراهانی (@ahmadamirabadi1) May 11, 2020
همانطور که از این واکنشها مشخص است همچنان جریانهای نظام نظراتی متفاوت نسبت به برکناری رضا رحمانی ابراز میکنند ولی همهی آنها به فساد و رانتخواری طرفین اشاره دارند.
یک گام تا رای اعتماد دوباره
برکناری وزرا در جمهوری اسلامی موضوع بیسابقهای نیست و محمود احمدینژاد رکورددار چنین اقداماتی طی هشت سال دوران ریاست جمهوریاش است. دولت حسن روحانی اما در استعفا و عزل وزرایش در مجلس شورای اسلامی رتبهدار است.
جدا از وزیرانی که از دولت نخست روحانی، دولت یازدهم، جدا شدند، در دولت دوازدهم نیز محمود حجتی از وزارت جهاد کشاورزی، سیدمحمد بطحایی از وزارت آموزش و پرورش، سیدحسن قاضیزاده هاشمی از وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، محمد شریعتمداری از وزارت صنعت و معدن و تجارت، عباس آخوندی از وزارت راه و شهرسازی استعفا دادند. همچنین مسعود کرباسیان از وزارت امور اقتصادی و دارایی و علی ربیعی از وزارت تعاون و کار و امور اجتماعی در جلسه استیضاح و با رای اکثر نمایندگان مجلس دهم عزل شدند. اکنون با عزل رضا رحمانی توسط حسن روحانی تعداد افرادی که از هیئت وزیران ۱۹ نفره کابینه خداحافظی کردهاند افزایش یافته است.
بر اساس اصل ۱۳۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی در صورتی که نیمی از هیئت وزیران طی عمرچهار ساله دولت تغییر کند، رئیس جمهور باید بار دیگر جهت گرفتن رای اعتماد نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای کابینه اقدام کند.
در چنین شرایطی تنها دو تغییر دیگر در دولت روحانی کافیست تا کابینه او را از اعتبار بیاندازد. این روند در شرایطی ریسک مهمی برای دولت دوازدهم ایجاد کرده که طی روزهای آینده مجلس یازدهم با اکثریتی منتقد دولت آغاز به کار خواهد کرد. هر چه روحانی در مجلس دهم همراهترین نمایندگان و لابی قدرتمندی زیر سایه علی لاریجانی را با خود همراه داشت اما نمایندگان مجلس یازدهم منتقدانی جدی دولت را در میان خود دارند.
محمدجواد آذری جهرمی، محمدجواد ظریف، فرهاد دژپسند، محمد شریعتمداری، منصور غلامی، عبدالرضا رحمانی فضلی، سیدعباس صالحی و بیژن نامدار زنگنه، هشت عضو کابینه هستند که همواره با عملکردی پرسشبرانگیز و انتقاداتی جدی روبرو بودهاند و طی یک سال آینده کافیست تنها دو تن از این وزرا با استعفا یا عزل توسط مجلس شورای اسلامی روبرو شوند تا کابینهی دولت دوازدهم اعتبار قانونی خود را از دست بدهد. در این صورت دیگر نه حکم حکومتی خامنهای مثل ماجرای لایحه بودجه ۹۹ روحانی را نجات میدهد و نه شورای عالی هماهنگی اقتصادی راهی برای دولت میگشاید!
در چنان شرایطی روحانی باید در آخرین سال دومین دولتاش، فهرست کابینه را در دست بگیرد و برای کسب رأی اعتماد نمایندگانی که سازشکار به نظر نمیرسند، راهی صحن علنی مجلس شورای اسلامی شود.
همه علیه هم، تیشه به ریشه نظام!
کابینهی روحانی این روزها میدان نبردیست که همه در آن یکدیگر را به فساد متهم میکنند. دولت تدبیر و امید که از روز نخست با شعار اعتدالگرایی، ملغمهای از چپ و راست نظام بود، به عامل مهمی در بهم ریختن مرکز ثقل همین نظام تبدیل شده است.
برجسته شدن اختلافات در کابینه به این دلیل است که دولت کانون اصلی و مهم توزیع رانت و قدرت و فرصتهای اقتصادی است و طبیعی است که زد و خوردها در دولت، بیش از دیگر بخشهای نظام نمایان شود. این در حالیست که مشابه چنین رقابتها و زدوخوردهایی در بخشهای دیگر از جمله در قوه قضاییه و همچنین جریانهای مختلف اصولگرا و اصلاحطلب در مجلس شورای اسلامی و دیگر نهادهای حکومتی نیز وجود دارد.
این جنگ علنی میان مقامات و جریانها نشان از بیماری «خودایمنی» جمهوری اسلامی دارد. جناحهای مختلف که هر یک سردسته مافیاهای فساد و رانت هستند به جان هم افتاده و درست در روزهایی که کشور به دلیل بحران کُرونا نیازمند مدیریتی یکپارچه و متمرکز است، هر یک به دنبال کسب منافع و بهرهمندی بیشتر از «سفره انقلاب» هستند.
گروههای مافیایی نظام در حالی برای حفظ منافع خود یکدیگر را ضایع میکنند که رهبرشان امسال را با اقتصادی به شدت بحرانی، سال «جهش تولید» نامیده است! اقتصاد ایران به شکنندهترین وضعیت خود طی دهههای گذشته رسیده و نارضایتیهای اجتماعی به همین دلیل به شدت افزایش پیدا کرده است.
اکنون بیماری «خودایمنی» نظام در حالی حاد شده است که «فساد» به مهمترین عارضهی بروز آن تبدیل شده. فساد مزمنی که در جمهوری اسلامی ساختاری و سیستماتیک است و مهار و از میان رفتن آن با حیات جمهوری اسلامی گره خورده است.
روشنک آسترکی
یش از ۱۲ هزار وکیل، ۱۸۰ قاضی سابق دادگستری و انجمن علمی حقوق اساسی ایران در نامههای جداگانه به رئیسی ه خواستار منتفی شدن پیشنویس آییننامه پیشنهادی قوه قضائیه درباره کانون وکلای دادگستری شده بودند.
تاکیدکردند که بر اساس ماده ۲۲ لایحه قانون استقلال کانون وکلا، تنها مرجع تهیه و تنظیم آییننامههای این قانون کانون وکلای دادگستری است.
معاونت حقوقی قوه قضاییه پیشنویس آییننامه اجرایی لایحه قانون استقلال کانون وکلای دادگستری را در ۱۹۸ ماده پیشنهاد کرده است!!.
بر اساس این پیشنویس بهمنظور هماهنگی امور مربوط به وکلا، شورایی مرکب از اعضای زیر به نام «شورای عالی هماهنگی امور وکلا» در معاونت حقوقی قوه قضاییه تشکیل میشود!.
همان بهتر که شبهای ’مبارک قدر‘ قران را رو سَرِ خود بکوبید و به زبان عربی هزیون زِمزمه کنید، چون خاک پُر گوهر ایران زمین حیفه تو سَرِ امثال شما شود!!
تا زمانی که ملت متحد نشوند و به این مذهبِ مملو از خرافات و جهل و فریبکاری و گریه و عزاداری پُشت نکنند، فرقی نمیکند چه حکومتی در ایران آریایی ما حکمفرما است، همین آش و همین کاسه، یا با بیان شفافتر، همین فلاکت و نا امیدی، و همین خلافت اسلامی!! زندگی و آینده خود و فرزندان و میهنتان فدای سر تمام ِ اِمامان و هزاران امام زادهایشان، و کربلا و نَجف و مکه، و……..؟!
از ماست که بر ماست!! خلایق هر چه لایق!
« حق » گرامی حق مطلب را به خوبی و روشنی ادا کرد.
سعدی گفت : زمین شوره سنبل بر نیارد در آن تخم و عمل ضایع مگردان …و یا اصل بد نیکو نگردد زانکه بنیادش بد است تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است ؛
حافظ گفت : واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند چون به خلوت میروند آن کار دیگر می کنند.
ادبیات پارسی پر است از هشدار های جدی در باره جماعت تبهکار آخوند که بیشتر دانش آموزان از کلاسهای دبستان و دبیرستان خوانده یا از بر کرده بودند. اما بمحض اینکه فریب مال مفت و قانون گریزی و میانبر زدن اسلامی توسط آخوندهای دزد و بداندیش و کشتارگرآغاز شد مردم هوراکشان و زنده مرده باد گویان و اعتصاب کنان در خیابانها براه افتادند و ادامه دادند تا به دست خود تیشه به ریشه خود و کشور پیشرفته شان بزنند و مشتی اراذل واوباش بیسواد و خرافاتی و خشن و کشتارگر را بر خود سوار کنند. و البته هر کنشی را واکنشی است برابر و در خلاف جهت آن ( قانون طبیعت ) … و اینگونه است که ۴۱ سال است مردم ایران کیفرو تاوان نفهمی و بیخردی وکارهای خود کرده را تحمل میکنند. در این میان کسانیکه پس از سال خودکشی ملی ۱۳۵۷ به دنیا آمده اند بیگناهانه توسط تبهکاران حاکم یا شست و شوی مغزی شده و مانند گروهی زامبی تهی از مغز و اندیشه بره وار دنباله رو شده اند و یا در سیاهچالهای اسلامی رژیم نامقدس زندانی اند- اگر تا کنون کشته نشده باشند. تنهانقطه امید، جوانان موجود و تباه نشده اند که تا کنون جنگیده اند و میجنگند. ایکاش میشد امیدی به مخالف خوانان داخل و خارج میبود…و تنها امید اینست که اینگروه دست از تقیه کاری و بیعملی و مصلحت اندیشی وموعظه سراییهای خود بر دارند و از جوانانیکه در ایران با ریسک تن و جان خود میجنگند خجالت بکشند و خالصانه به آنان بپیوندند و عملا پیکار کنند.
کلام « حق » گرامی حرف اول و آخر است بدون ریاکاری و دروغگویی : دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر ای نور چشم من، بجز از کشته ندروی ! …و حقیقت تلخ است.
زنده و پایدار باشید.
از چهار دهه گذشته، کفتارهای خلافت شیعه همواره تقسیم بر دو شده اند. نیمی از کفتارها، نیمی دیگر را می خورند و فربه می شوند، سپس این نیمه فربه شده مجددا تقسیم بر دو شده و نیمی از گله، نیم دیگر را تکه پاره می کند، الی آخر ad infinitum
این تنازع بقا، نه تنها چیزی عاید ملت نمی کند،بلکه بر اساس اصل داروینی انتخاب درنده تر، عمر نکبتبار نظام را دراز تر کرده و در برابر خطرات فروپاشی مصونیت و ایمنی آن را افزایش داده است.
البته اپوزیسیون متوهم و تنبل در جلسات محفلی برای یکدیگر سوت و هورا می کشند که بله وضع چنان خراب شده که پایوران نظام به جان هم افتاده اند و عنقریب نظام فرومی پاشد !!!!
مردم ایران چهل سال پیش یک علف هرگز در باغ خود کاشته اند و هر بار که این علف تکثیر می کند و یکی دیگر از درختهای کهنسال مثمر را به کشتن می دهد برای باز چند هزارم با تعجب و با دهانی باز می گویند: عـــــــــــــــجَـــــــــــــب!
خوب چه انتظاری دارید؟ اصولا چرا تعجب می کنید؟ واقعا منتظر بودید از ملا و واعظ و پامنبری هایش و آن هم از نوع روستایی آن چه بروید؟ شجره طیبه؟
این همه تاریخ و ادبیات شما پر است از شرح رذالت ها، صدمات و دنائت های آنها. هیچ درس عبرتی نباید بگیرید؟ بیانیه دادن بس است. ابراز تعجب یا انزجار هم کافی است. یا باغ خود را از گند این آفات پاک کنید یا برای همیشه دم فرو بندید.