دوستانم در اتحادیه بهداشت روان میخواهند بدانند که ما چطور این دوره را میگذرانیم. آنها ما را برای درک این واقعیت که چطور این دورهی سرگشتگی را طی میکنیم به چالش میکشند با امید به اینکه، راهی برای عبور از شرایط ناگواری باشد که به سلامت روان انسان نیز آسیب میزند.
برای بعضی از ما، علاوه بر این، تابوهای فرهنگی و موانعی بر سر راهِ بیان بیپردهی احساساتمان نیز وجود دارد. همهی ما دورههای تاریکی را در زندگی از سر میگذرانیم، دورههای دشوار. من هم همینطور. بعضی وقتها احساس سرگشتگی، گیجی، ترس و تنهایی میکنم.
روشی که من برای غلبه بر این احساس ناتوانی در پیش میگیرم، کمک کردن به دیگران است. این کار، مرا فورا از وضعیتِ ضعف و ناتوانی به این احساس که توانا هستم میرساند؛ و اینکه میتوانم با هدفگذاری، تغییر ایجاد کنم.
من ۱۲ سال است که فعال حقوق بشر هستم. توانایی خدمت به دیگران و خدماترسانی به آنها به راستی مرا توانمند و غنی کرده. میتوانم صادقانه بگویم که این فعالیت به همان اندازه که برای اهداف بزرگتر بوده، برای سلامت روحی خودم نیز بوده است.
النور روزولت گفته، بهتر است شمعی روشن کنیم تا اینکه به تاریکی لعنت بفرستیم. من عاشق این حرف هستم. چون همه ما میتوانیم یک شمع روشن کنیم؛ مهم نیست که چه کسی هستیم، و از کجا میآییم.
یک راه دیگری که کمک میکند تا بر این شرایط چیره شوم، دوستیهای باارزش است، با احاطه کردن خودم با انسانهای همدلی که واقعا به دنیا اهمیت میدهند.
در اینجا میخواهم این چالش را با آدمهای شگفتانگیزی به اشتراک بگذارم: شهره آغداشلو، انوپم کِهیر و نیکولس پینک.
اندیشۀ خاصی در این ویدئو ندیدم، نباید هم باشد چون ایشان صرفا یک بازیگر است و نه یک متفکر یا نظریه پرداز. بهتر آن است که زمان و پول و انرژی تان را صرف انتشار چیزی کنید که عمیق و ارزشمند و بکر و آموزنده باشد.