نامه بی‌سابقه ۲۵۰ «هنرمند تئاتر و سینما» به وزیر ارشاد اسلامی: ما ممیزی را رعایت می‌کنیم! شما هم رعایت کنید‍!

-در یک اقدام بی‌سابقه ۲۵۰ هنرمند اهل تئاتر و سینما بجای انتقاد از سانسور و محدودیت آزادی بیان، خواستار طبقه‌بندی آن شده‌اند!
-این نامه به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که با انتقادهای شدیدی روبرو شده، یک اقدام منحصر به فرد در تاریخ سانسور ایران است.
-این هنرمندان در نامه خود رهنمود داده‌اند که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای ادامه فعالیت هنرمندان، سانسور را را کانالیزه کند!
- «ما در همه‌ کارهای خود، پیش از تولید، به این ممیزی فکر می‌کنیم و رعایتش می‌کنیم و اگر چیزی از دست‌مان در برود ممیزان زحمتش را می‌کشند»!

جمعه ۲ خرداد ۱۳۹۹ برابر با ۲۲ مه ۲۰۲۰


۲۵۰ هنرمند تئاتر و سینما در بیانیه‌ای عجیب و بی‌سابقه خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعمال سانسور بر آثار هنری و پایبندی خود به آنها را تأیید کرده و خواستار جلوگیری از سانسورهای بیشتر شده‌اند. این هنرمندان در نامه خود حتی پیشنهاد اعمال سانسور به صورت درجه‌بندی شده و بر اساس میزان مخاطب هر رسانه را داده‌اند! این نامه با انتقادهای بسیاری در فضای مجازی مواجه شده چرا که هنرمندان شناخته شده و حتی پیشکسوت، نه به اعمال سانسور بلکه به میزان آن انتقاد دارند و رهنمود می‌دهند که سانسور بهتر است چگونه اجرا شود!

حضور فاطمه معتمدآریا و محمود دولت‌آبادی در مراسم افطار سال گذشته روحانی با انتقاد مردم روبرو شد

۲۵۰ بازیگر، کارگردان و عوامل تئاتر در بیانیه‌ای عجیب خطاب به علی صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعمال سانسور بر آثار هنری را تأیید کرده و خواستار درجه‌بندی در اعمال سانسور بر اساس میزان مخاطب هر رسانه شدند!

این نامه بی‌سابقه و تکاندهنده را که مشابه آن در ایران و کشورهای دیگر دیده نشده، هنرمندان مشهور و پیشکسوتی امضا‌ کرده‌اند که به دلیل حمایت خود از سیاست‌های نظام و همچنین انعطاف و همکاری گسترده در تبلیغ فرهنگ و هنر ایدئولوژیک نظام، همواره مورد انتقاد مخاطبان هستند.

این افراد در این نامه از افزایش میزان سانسور در تئاتر انتقاد کرده‌ و خواستار درجه‌بندی سانسور بر اساس گستردگی مخاطب هر رسانه‌ شده‌اند!

در بخشی از این نامه بسیار عجیب که به امضای چهره‌های شناخته‌ شده‌ای از جمله فاطمه معتمدآریا، مرضیه برومند، رضا کیانیان و رامبد جوان رسیده، آمده: «جناب آقای عباس صالحی… ما ممیزی را رعایت کرده‌ایم، نه چون دوستش داریم یا پذیرفته‌ایمش یا برای‌مان محترم است، بلکه چون ساکن سرزمینی هستیم که عاشقانه دوستش داریم، و قانونِ این سرزمین- خوب یا بد- ممیزی را بر گردن ما نهاده. ما در همه‌ کارهای خود، پیش از تولید، به این ممیزی فکر می‌کنیم و رعایتش می‌کنیم و اگر چیزی از دست‌مان در برود ممیزان زحمتش را می‌کشند. پس این نامه درباره‌ کلیت ممیزی نیست بلکه به موضوعی در دل ممیزی می‌پردازد!»

این اهالی تئاتر و سینما در نامه‌ی خود حتی اعمال سانسور در سینما را تأیید کرده‌اند و درباره اجرای آن رهنمود داده‌اند: «نگاهِ همکارانِ سینمایی شما- با توجه به اعتقاد به لزوم ممیزی- کاملن صحیح است. تغییر رسانه و طیف گسترده‌ مخاطب، ملاحظات دیگری می‌طلبد؛ همانطور که ممیزی تلویزیون- رسانه‌ای در خانه‌ همگان، با سینما- رسانه‌ای بسته به انتخابِ تماشاگران- متفاوت است. اما موضوع تئاتر کمی فرق می‌کند.»

نکته قابل توجه اینجاست که بخش مهمی از امضاکنندگان این نامه از جمله مرضیه برومند، فاطمه معتمدآریا، گلاب آدینه، رضا کیانیان، افشین هاشمی، ستاره اسکندری، شبنم مقدمی و رامبد جوان از جمله حامیان و تبلیغ‌کنندگان حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری هستند که بعدا از حمایت و جذب رأی برای او ابراز پشیمانی کرده‌اند!

اینان حالا نه خواستار پایان سانسور و آزادی بیان و هنر بلکه خواستار طبقه‌بندی سانسور هستند آنهم در حالی که به گفته خودشان در همین نامه، پیشاپیش آن را رعایت می‌کنند!

در نامه این ۲۵۰ «هنرمند تئاتر» همچنین اعمال سانسور بر تئاترهای تلویزیونی به دلیل تعدد مخاطب‌شان تأیید شده است: «اگر تئاتر قرار بود از تلویزیون پخش شود، اعمالِ افزوده‌ ممیزی‌های موردنظر قابل فهم بود چون اثر در برابرِ تماشاگرانِ اتفاقی قرار می‌گیرد. اما پخش آن در شبکه‌ نمایش خانگی، گرچه به نسبت تماشاگران تالار تئاتر، بسترِ ارائه‌ گسترده‌تری‌ست، اما گستره‌ مخاطبان آن را افزایش نخواهد داد.»

آنگونه که از محتوای این نامه بر‌می‌آید، هدف از نگارش آن، کاهش «سختگیری‌» و عدم «ایجاد ممیزی جدید برای پخش‌ آنلاین تئاترها» با توجه به شیوع ویروس کُرونا و تعطیلی سالن‌های سینما و تئاتر است. امضاکنندگان نامه بر مبنای تعداد دسترسی مخاطب به سینما، تلویزیون و تئاتر، خواستار تنظیم سانسور متناسب با آن شده‌اند!

۲۵۰ «هنرمند تئاتر» در این رابطه نوشته‌اند: «… از آنجا که تئاتر به دلیل محدودیت‌هایش از خیره‌کنندگی‌های تکنیکیِ سینما برخوردار نیست، گسترش جذابیت را در چالش‌های اندیشه‌ورزانه می‌جوید. به همین دلیل است که ممیزی متفاوتی می‌طلبد، همانطور که در یک برنامه‌ تاریخی یا مستند یا برنامه‌های سیاسی فرهنگیِ گفتگومحور، در همین تلویزیونِ خودمان، تصاویری به نمایش در می‌آید یا حرف‌هایی گفته می‌شود، که هیچ نشانی از آنها در سریال‌ها و فیلم‌ها نیست. تئاتر گسترش جذابیت خود را در همین اندیشه‌ورزی می‌جوید.»

انتشار بیانیه‌ی فوق، جنجال گسترده‌ای در فضای مجازی برانگیخته و انتقادهای بسیاری از سوی کاربران به دنبال داشته است. منتقدان، این نامه را نرمش بیش از پیش ۲۵۰ تن از اهالی «هنر» در برابر اعمال سانسور و فشارهای وارد شده بر فرهنگ کشور می‌دانند که بطور شفاف اعلام کرده‌اند حاضرند با هر نوع برخورد و سانسوری همچنان به فعالیت خود ادامه دهند! مخاطبان امضای چنین نامه‌ای را تأیید سانسور و خودسانسوری هنرمندان و عادی‌سازی روال غیرعادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اعمال سانسور دانسته‌اند.

کاربران فضای مجازی این نامه را سندی رقت‌برانگیز و ماندگار در تاریخ فرهنگ و هنر ایران می‌دانند که به التماس از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پرداخته تا به آنها رحم کرده و بگذارد به فعالیت‌های خود ادامه دهند.

فرج سرکوهی نویسنده و منتقد فرهنگی با انتشار توئیتی در این رابطه نوشته است: ما ذلیل و ضعیف و حقیریم خواهش می‌کنیم ما را کمتر سانسور کنید.

منیژه حکمت تهیه‌کننده سینما و یکی از حامیان حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری نیز در توئیتر خود به این بسنده کرده است که: «هر دم از این باغ بری می‌رسد…»

متن کامل این نامه و امضاکنندگانش را در ادامه می‌خوانید.

«جناب آقای عباس صالحی
وزیر محترم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

ما ممیزی را رعایت کرده‌ایم؛ نه چون دوستش داریم یا پذیرفته‌ایمش یا برای‌مان محترم است؛ بلکه چون ساکن سرزمینی هستیم که عاشقانه دوستش داریم، و قانونِ این سرزمین ـ خوب یا بد ـ ممیزی را بر گردن ما نهاده. ما در همه‌ کارهای خود، پیش از تولید، به این ممیزی فکر می‌کنیم و رعایتش می‌کنیم و اگر چیزی از دست‌مان در برود ممیزان زحمتش را می‌کشند. پس این نامه درباره‌ کلیت ممیزی نیست. بلکه به موضوعی در دل ممیزی می‌پردازد.

نگاهِ همکارانِ سینمایی شما- با توجه به اعتقاد به لزوم ممیزی- کاملن صحیح است؛ تغییر رسانه و طیف گسترده‌ مخاطب، ملاحظات دیگری می‌طلبد؛ همان‌طور که ممیزی تلویزیون – رسانه‌ای در خانه‌ همگان، با سینما- رسانه‌ای بسته به انتخابِ تماشاگران- متفاوت است. اما موضوع تئاتر کمی فرق می‌کند.

اگر تئاتر قرار بود از تلویزیون پخش شود، اعمالِ افزوده‌ ممیزی‌های موردنظر قابل فهم بود چون اثر در برابرِ تماشاگرانِ اتفاقی قرار می‌گیرد. اما پخش آن در شبکه‌ نمایش خانگی، گرچه به نسبت تماشاگران تالار تئاتر، بسترِ ارائه‌ گسترده‌تری‌ست، اما گستره‌ مخاطبان آن را افزایش نخواهد داد. تعداد کل بینندگانِ یک تئاتر، با تعداد بینندگان مجازیِ آن در کل ایران به نسبتِ جمعیت شهر به کشور، چندان تفاوتی نخواهد داشت. بینندگانِ سریال‌ها یا فیلم‌های ارائه‌شده در رسانه‌ی مجازی، به تماشای تئاتر نخواهند نشست. قیاس کنید تعدادِ مخاطبینِ تله‌تئاترهای تلویزیون را با تعداد بینندگانِ سریال‌ها تا صحتِ گفته‌ ما را دریابید.

تئاتر تعداد بینندگانِ مشخصی دارد که با تغییر رسانه تغییر نخواهد کرد و سختگیریِ شما تنها علاقمندانِ تئاتر در دیگر شهرها یا کسانی که به دلایل شغلی و زمانی که امکانِ حضور ندارند را از یک فعالیت کاملن سالم فرهنگی محروم خواهد کرد. از طرفِ دیگر از آن‌جا که تئاتر به دلیل محدودیت‌هایش از خیره‌کنندگی‌های تکنیکیِ سینما برخوردار نیست، گسترش جذابیت را در چالش‌های اندیشه‌ورزانه می‌جوید. به همین دلیل است که ممیزی متفاوتی می‌طلبد؛ همان‌طور که در یک برنامه‌ تاریخی یا مستند یا برنامه‌های سیاسی فرهنگیِ گفت‌وگومحور، در همین تلویزیونِ خودمان، تصاویری به نمایش در می‌آید یا حرف‌هایی گفته می‌شود، که هیچ نشانی از آن‌ها در سریال‌ها و فیلم‌ها نیست. تئاتر گسترش جذابیت خود را در همین اندیشه‌ورزی می‌جوید. لذا ما هنرمندانِ تئاتر خواهشمندیم با سختگیری و ایجادِ ممیزیِ جدید برای پخش آنلاینِ تئاترها

۱. تئاترها را کم‌خاصیت و کم‌مایه نکنید.
۲. فرهنگ‌دوستانِ بی‌دسترس به اجراهای زنده را از این امکانِ موجودِ فرهنگی محروم نکنید.

مرضیه برومند، رویا تیموریان، فاطمه معتمدآریا، رضا کیانیان، قطب‌الدین صادقی، گلاب آدینه، افشین هاشمی، الهام پاوه‌نژاد، شبنم مقدمی، بهروز غریب‌پور، نسیم ادبی، سجاد افشاریان، آریان رضایی، مصطفی کوشکی، علی شمس، عباس جمالی، حبیب رضایی، علی سرابی، مارال بنی‌آدم، مجید مظفری، رامبد جوان، ستاره اسکندری، داود فتحعلی‌بیگی، احمد مهران‌فر، هادی حجازی‌فر، سارا بهرامی، پانته‌آ بهرام، الهام کردا، محمدحسن معجونی، نادر برهانی‌مرند، کیومرث مرادی، مهرداد رایانی مخصوص، لیلی رشیدی، علیرضا آرا، علی‌اصغر دشتی، حمید پورآذری، امین میری، نورالدین حیدری ماهر، منیژه محامدی، محمد اسکندری، محمد قدس، رضا موسوی، بابک برزویه، مریم پالیزبان، حمیدرضا نعیمی، بهنام شرفی، رویا میرعلمی، بهناز جعفری، بهرام ابراهیمی، علیرضا اولیایی، هادی مرزبان، فرزانه کابلی،شقایق دهقان، مونا فرجاد، شمسی صادقی، مسعود میر طاهری، ایمان افشاریان، جوانه دلشاد، حسن عابدی، ایلیا شمس، امیر اثباتی، امیر حسین شفیعی،گیتی قاسمی، مه‌لقا باقری، آنالی شکوری، رضا جاویدی، فرهاد تجویدی، شقایق فرشته، شیوا مکی‌نیان، آیلین کیخایی، پوریا رحیمی سام، نادر فلاح، آیدین الفت، عاطفه تهرانی، میکائیل شهرستانی، ایوب آقاخانی، فقیهه سلطانی، روح‌اله جعفری، میثم احمدی، حسین تفنگدار، سیروس همتی، جواد پولادی، سام کبودوند، ملودی آرام نیا، رحمت امینی، سهیل ساعی، پدیده جمال‌ها،حدیث رحمانی، شهره سلطانی، آناهیتا اقبال نژاد، وحید آقاپور، وحید لک، فرزانه سهیلی، امیررضا دلاوری، پیام لاریان، آناهیتا همتی، حسن جودکی، سعید سیادت، بهرام بهبهانی، میلاد بهشتی، سیاوش چراغی پور، اتابک نادری، بهاره رهنما، فرزین محدث، احمد جعفری، سهیل مستجابیان، مجید نوروزی، علیرضا کیمنش، محمد علی آهنگران، سید مهرداد ضیایی، امیر کربلایی زاده، مژگان عیوضی، شیوا آباء، پرستو علیزاده، رسول حسینی،حسین فدایی حسین، حسین بنیاد، مهدی کوشکی، کامران شهلایی، الهام شعبانی، امیر قالیچی، محمد هادی عطایی، سعید دشتی، یعقوب صباحی، آرش عزیزی، مریم داننده فرد، مسعود طیبی، مسیح کاظمی، مهدی صفاری نژاد، رامونا شاه، رضا دادویی، مهدیه نساج، لیلا بلوکات، محمد عمروآبادی، مسعود میرمیری، کورش سلیمانی، ترانه کوهستانی، کهبد تاراج، آرش فصیح، امین بهروزی، تبسم هاشمی، سمانه افکاری، بابک حقی، نیکی مظفری، علی عابدی، علی نورانی، عرفان ابراهیمی، اکبر رضوانیان، سارا رسول زاده، محمد رضا ایمانیان، زینب لک، امیر پارسائیان مهر، امیرحسین دوانی، ایمان یزدی، سارا حدادی، بانیپال شومون، شهرزاد دریازاده، مینا دهنویی، مهران میرمیری، الهه پورجمشید، السا فیروزآذر، مریم شریعتی، فریبرز کریمی، علیرضا ساوه‌درودی، فرید قبادی، سیاوش البخشی‌نایینی، سروش طاهری، بابک رفاهی، یلدا عباسی، تورج ثمینی‌پور، افشین زارعی، لیلی عاج، محمد عاقبتی، پریدخت عابدین‌نژاد، مائده طهماسبی، سینا رازانی، آرش دادگر، وحید نفر، مهدی آشنا، رضا مولایی، رامین سیاردشتی، بهرام سروری‌نژاد، ماریا حاجیها، گلچهر دامغانی، مارال فرجاد، بهزاد صدیقی، خسرو احمدی، سیدعلی موسویان، اعظم کیان‌افراز، مرتضی صادقیان، مجید یاراحمدی، سیروس اسنقی، روح‌اله حق گوی لسان، پانته آ مرزبانیان، فریدون محرابی، داود بنی اردلان، شهره رعایتی، فرنوش آباء، زهره استادی، کاوه سجادی‌حسینی، ریحانه سلامت، آلبرت بیگ‌جانی، ندا نصر، امیر پاکدل، آیه کیان‌پور، تینا بخشی، ارشام مودبیان، محمد خداوردی، محمد نادری، مریم غیورزاده، فرناز رهنما، کیارش اعتماد سیفی، نسترن پیکانو، مهوش افشار پناه، نسترن باقرزاده، آیلار نوشهری، علیرضا محمودی، فرزانه نشاط‌خواه، نوید جهان‌زاده، جمشید جهان‌زاده، پری‌ناز آل‌آقا، نادر بهرامی، توماج دانش بهزادی، داود نامور، روشنک کریمی، امیر اخوین، علی زارعی، شیرین جهان‌زاده، زهرا شایان‌فر، محمد وفایی، بهروز سروعلیشاهی، محمدطیب طاهر.»

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=197282

9 دیدگاه‌

  1. فراز

    جناب سرکوهی، شما دیگه چرا؟
    حالا این مشت بی‌فرهنگ سانسور خواه در ایران به ماله کشی ملاها پرداختند. درست.
    چرا شما در سایتی مقاله منتشر میکنید که ظاهراً معتقد است که چین کمونیست بزرگترین دموکراسی در دنیا است!آیا چین عامل اصلی بقای ج ا نیست؟

  2. اسد خان

    یاد نصیری وزنه بردار تاریخی کشورمان افتادم که در زمان شاه به حق به خاطر افتخاراتی که برای ایران آفرید صاحب خانه و کاشانه و دیگر مزایا گردید ولی تا دید ورق برگشت با گروهی ورزشکار به دیدن امامزاده آینده ایران خمینی قاتل رفت و برای اینکه در دستبوسی سنگ تمام بگذارد گفت : از حضرت علی تقاضا دارم که سرودی برای ما درست کنند که در میادین بین المللی و المپیک ها وقتی روی سکو میرویم آنرا بنوازند , خمینی بی سواد هم با همان لهجه ولایتی خود گفت مگر من سرود سازم ؟؟ و ایشان را سنگ روی یخ کرد . این هنرمندان گرامی هم با اینکه شکی در ان نیست که باید نان بخورند و روزگار بگذرانند با این نامه و التماس دعا از خلیفه حتما با جواب سردی مانند نصیری روبرو میشوند و متاسفانه برگ ننگینی در کارنامه خود به جای میگذارند . وقتی در مورد رژیمی لقب توتالیتر به کار میبرند یعنی اینکه باید خود را تمام و کمال در اختیار آنها بگذاری مانند خانم الهام چرخنده . نوشته زیبای خانم بقراط در سرمقاله این هفته کیهان هفته در این مورد بسیار خواندنی است .

  3. فرهنگ

    روح جناب آقای پهلبد شاد، وزارت فرهنگ و هنر وقتی تبدیل به وزارت ارشاد بشه، همین ازش در میاد
    دیگه!!

  4. از تهران

    من که از چهل و یک سال پیش، برای هیچ یک از ورزشکاران و یا هنرمندان ایرانی که بی شرمانه در این حکومت خلافت اسهالی نان را به نرخ روز میخورند و با این حکومت همراهی و یا مدارا میکنند، کوچکترین ارزشی قائل نیستم!

  5. شیخ پشم الدین

    اینهم نمونه دیگری از لفت و لیس آخوندی و ماله کشانشان؛ ریش و پشم و…
    حجاب فاطی خانم رو بپا….گشت ارشاد کجاست که نهی منکر کند

  6. نسرين

    بی مایگان رانت خوار و چاکر مآب

  7. رویا

    برای آخوندها، مردم ایران و آمریکائی ها این هم مدرک دیگری که سر اکثریت غریب به اتفاق ایرانیها هر بلائی را میشود آورد، فقط مطابق شرع مقدس اسلام باشد.
    بلایی هم مانده که ج ا سر این ملت نیاورده؟
    وقتی این سرسپردگان سانسور خواه آخوندها فرهنگسازان این مملکت باشند، از بقیه چه انتظاری می‌شود داشت؟
    برای سقوط و نابودی یک ملت آیا نشانه دیگری هم لازم است؟

  8. پیمان جهان بین

    دروغ چرا ؟ تا قبر آ آ آ آ ! من از این ۲۵۰ نفر هنرمندان نام برده شده شاید نام کمتر از ده نفر را شنیده ام و بخاطر سالها دوری از وطن ، سعادت دیدن آثار هنر ی هیچکدام از آنها ر ا نداشته ام ولی شرم نامه ای را که امضاء کردهاند در آینده ای نزدیک در زیر زمین خانه پنهان خواهند کرد و داستان تکراری من نبودم و من نکردم بر زبان آنها جاری .
    سرهنگ سان درز که هر سال بیلیون ها مرغ زبان بسته را سلاخی میکرد صلاحیت ریاست گروه حمایت از حق و حقوق از مرغ و خروس های آمریکا را نداشت . برای ساختن سقّا خانه های قدیمی هیچکس از شمر ذوالجوشن تقاضای کمک نکرد . بانک اقتصاد جهانی برای حل مشکلات اقتصادی با طویله جماران و قم هیچگاه تماس نگرفت .
    سازش کار ، ماله کش ، زبون و خوار…….شاید هم ترس از بیکاری و هزینه آب و نان و مشکل پرداخت کرایه خانه و ممنوع از تصویر و ممنوع از هنرمندی مبارز و روشنگر بودن ، افسوس !

  9. مورخ

    گند زدید به همان مملکتی که مثلا دلتان برایش پرپر میزند. حتی یک اسب هم به این راحتی سمش را برای نعل کردن در اختیار “صاحبش” قرار نمیدهد. آنوقت هرگاه میگویند نخبه های ملت کو شما با پر رویی میگوئید : حاضر!
    درست در ایامی که فشارهای بین المللی در مورد کشتار آبان ماه و سرنگون کردن هواپیمای اوکراینی بالاگرفته تا بلکه این جمهوری فساد را پاسخگو کند نامه ای جمعی به این شنائب به توبه نامه های فردی و قراردادهای آلوده خود اضافه کردید.
    با این وصف از آن هنرتان فقط دلقکی می ماند و مطربی و سخن هزل گفتن.

Comments are closed.