عمادالدین الجبوری (ایندیپندنت عربی) – خبرگزاری «مهر»، نزدیک به رژیم تهران به نقل از مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی خبر داد که رژیم تهران طی سال گذشته حدود ۴٫۵ میلیارد دلار برای ایجاد «شبکه ملی اطلاعات» هزینه کرده است. همچنین شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز گفته است که حدود ۸۰ درصد از این پروژه به اتمام رسیده اما علی خامنهای از روند کند و تاخیر در عملی شدن این پروژه تا کنون چندین بار انتقاد کرده است.
فکر و ایده چنین پروژهای به سالهای ۲۰۰۵ یعنی به دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد و تصویب قوانین سختگیرانه از سوی جمهوری اسلامی در آن زمان یعنی تقریبا چند سال پس از پیوستن ایران به فضای مجازی جهانی بر میگردد. رژیم ایران وقتی نتوانست از راه بستن همه روزنامهها و مجلات در دوران اصلاحات جلوی رشد آگاهی سیاسی و اجتماعی مردم ایران را بگیرد به این اندیشه افتاد که مردم را از ارتباط با دنیای خارج که از طریق فضای مجازی و شبکهها اجتماعی برقرار میشود، منع کند بنابراین ایده و تصمیم ایجاد محدودیت و محصور کردن فکر، اندیشه و روشنگری مردم ایران در یک شبکه مجازی داخلی که کلید ورودی آن تحت کنترل رژیم تهران باشد، در سال ۲۰۱۰ تکمیل شد. در آن سال قرار شد، این شبکه تا پایان سال ۲۰۱۶ تکمیل شود اما به دلیل تحریمها و در مضیقه قرار گرفتن رژیم در زمان احمدی نژاد پروسه نیمهکاره ماند. در این مدت مردم ایران با استفاده از رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی توانستند تحول بزرگی در زمینه آگاهی و اطلاعرسانی ایجاد کنند و جنبش و قیام سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) مردم و جوانان ایران در واقعه ثمره و نتیجه کاربرد صحیح جوانان این کشور از شبکههای اطلاعرسانی مجازی بود به همین دلیل رژیم ایران به شدت از آزاد بودن این شبکهها احساس خطر میکند.
موضوع پروژه «اینترنت ملی» به دلیل تحریمهای سازمان ملل و آمریکا علیه جمهوری اسلامی عملا متحقق نشد تا اینکه دولت حسن روحانی به قدرت رسید. حسن روحانی معتقد بود که دولت او برآمده از اعتدال و اصلاحات است و واهمهای از رسانههای مجازی آزاد ندارد به همین دلیل تصمیم گرفت پروژه محاصره مجازی مردم ایران را به تعویق اندازد. اما اعتراضات سراسری اواخر سال ۲۰۱۷ و آغاز سال ۲۰۱۸ (دی ۹۶) و سپس اعتراضات در ماه نوامبر ۲۰۱۹ (آبان ۹۸) با شدت بیشتری شکل گرفت. این اعتراضات به شکل وحشیانهای سرکوب شد و هزاران تن کشته و هزاران نفر روانه زندان شدند. خبرگزاری رویترز در گزارشی نوشت بیش از یک هزار نفر از جوانان و زنان در قیام نوامبر ۲۰۱۹ کشته شدند. پس از سرکوب وحشیانه این قیام بار دیگر زمزمه بستن کامل اینترنت و رسانههای اجتماعی در ایران از سوی جناح تندرو رژیم تهران شنید شد و به مطلب جدی تبدیل شد. رژیم صدها وبلاگ و وبسایت را طی این مدت بسته و فعالان آنها را دستگیر و روانه زندان کرده است.
برای هر کسی روشن است که هدف رژیم ایران از ایجاد این پروژه چیست. اغلب چنین پروژههایی به دلایل خاص امنیتی و برای تحقق اهداف برنامههای منفی رژیمهای دیکتاتوری که از آگاهی مردم خویش بیم دارند راهاندازی میشود. چنین طرحهایی هیچ خدمتی به منافع عمومی یا ملی نمیکنند. تنها هدف از این برنامه اعمال کنترل بر وسایل ارتباط جمعی و شبکههای اجتماعی و قطع ارتباط فعالان داخلی با دنیای خارج و ممانعت از تاثیرپذیری مثبت جامعه و داد و ستد با دنیای متمدن در خارج است. این کار با ابزار نظارت امنیتی و پیگیری و تعقیب فعالان و مدافعان حقوق بشر و کسانی که سیاست متحجرانه رژیم اسلامی را نمیپایند، صورت میگیرد.
رژیم تهران پس از اینکه تمام روزنامهها را بست و تمام فعالیتهای صنفی و احزاب را طی ۴۰ سال عمر خود ممنوع کرد اکنون تلاش می کند که مردم ایران را از ارتباط با دنیای خارج از طریق فضای مجازی نیز محروم کند و با بستن اینترنت آزاد جلوی هر حرکتی را که مغایر دیدگاه رژیم باشد بگیرد به ویژه که این حکومت میداند هر آن ممکن است با یک قیام بزرگ سراسری مواجه شود. بسیاری از کارشناسان احتمال یک انفجار بزرگ تودهای علیه رژیم تهران را پیش بینی میکنند. رژیم ایران از نظر اقتصادی بسیار ضعیف شده و همه پروژههایش در خارج از مرزها با شکست و سیر قهقرایی مواجه شده است. بنابراین سعی می کند با عقبنشینی، قبضهی امنیتی خود در داخل را سفت و محکم کند. از همین رو از فضای مجازی آزاد و اینکه جوانان آگاه با استفاده از شبکههای اجتماعی در آینده جنبشی را تدارک ببینند به شدت در هراس است.
ترس از یک قیام ملی و دلایل دیگر، باعث خواهد شد که تندروهای مذهبی حاکم بر ایران برای تسریع و تکمیل چنین پروژهای گام بردارند. آنها به احتمال زیاد در اولین مبالغی که به دست بیاورند سراغ این پروژه خواهند رفت. بنابراین جای تعجب نیست که رهبر آنها علی خامنهای خواستار تسریع در روند تکمیل این شبکه اطلاعاتی شود. او به عنوان رأس قدرت انحصاری از پیامدهای یک قیام سراسری خبر دارد بهخصوص که هنوز نهادهای بینالمللی برای پاسخگویی رژیم در باره کشتار نوامبر ۲۰۱۹ (آبانماه) فشارهای خود را در شورای حقوق بشر سازمان ملل ادامه میدهند.
در قیام نوامبر سال ۲۰۱۹ (آبان ۹۸) رژیم ایران بیش از یک هزار نفر را با شلیک مستقیم گلوله از پای درآورد. علاوه بر اصرار علی خامنهای، محمدجعفر منتظری دادستان عمومی جمهوری اسلامی نیز گفته است در شبکه اینترنت جهانی آموزههای ضد دینی و کفرآمیز منتشر میشود و این علیه امنیت ملی آنهاست زیرا هویت جوانان را از بین میبرد! سخنان منتظری به گونهای است که انگار این اینترنت مخصوصا برای هدف قرار دادن رژیم ایران ساخته شده و گویا اصلاً چیز مثبتی ندارد و ما انسانها نمیتوانیم از آن به شیوهای سودمند استفاده کنیم. تندورهای رژیم ایران مانند همیشه برای توجیه اهدافشان به دین متوسل شدهاند چون بهانه دینی آسانترین راه و ابزار آماده برای توجیه این است که اینترنت ضد دین معرفی شود! آنهم در حالی که که خود جمهوری اسلامی و مقاماتش بطور گسترده از آن استفاده میکنند! با اینهمه وقتی در سال ۲۰۱۶ دولت روحانی برای ایجاد یک شبکه داخلی «بسته و منزوی» تلاش کرد، آن را «اینترنت حلال» نام نهاد! هدف آنها از تشکیل چنین شبکهای که تا کنون نتوانستهاند راهاندازی کنند، تبلیغ اندیشه و ایدئولوژی اسلامی خودشان است. به گفته آنها، هدف از ایجاد چنین شبکهای فقط ترویج افکار اسلامی از دیدگاه آنها و افزایش آنچه «آگاهی اسلامی» مینامند، در میان بقیه مسلمانان است.
اولویت دادن دغدغههای امنیتی بر اقتصاد
رژیم ایران از یک نگرانی امنیتی مزمن رنج میبرد و ترس روزافزون از رویارویی با یک جنبش سراسری عظیم مردمی شبیه آنچه در سال ۱۹۷۹ اتفاق افتاد، رژیم تهران را به رویکرد امنیتی شدید سوق خواهد داد . آشفتگی اوضاع داخلی ایران با وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی تشدید میشود. سیاستهای غلط رژیم در سطح منطقهای و بینالمللی وفساد گسترده ۴۰ ساله که در تمام ساختارهایش ریشه زده است باعث آشفتگی بیشتر نظام شده. فساد از رأس هرم یعنی علی خامنهای گرفته تا ردههای پایین دولت بیداد میکند. بر اساس بیانیهای که سفارت ایالات متحده در بغداد در صفحه فیسبوک خود در آوریل سال ۲۰۱۹ منتشر کرد ثروت رهبر ایران بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است . علاوه بر این رژیم مبالغ هنگفتی برای شبهنظامیان فرقهای در عراق، یمن و لبنان هزینه کرده است. هزینه چنین مبالغی هیچکدام برای مردم ایران سودی ندارد و تنها برای پیشبرد پروژه سیاسی و نشر ایدئولوژی دیگرستیز حاکمان جمهوری اسلامی در منطقه بوده است که اکنون به شدت افول کرده و گفتمان فرقهای در حال متلاشی شدن است.
علاوه بر اینها رژیم صدها میلیارد دلار برای تأسیس رآکتورهای هستهای هزینه کرد و ۱۰ سال این راکتورها را از چشم سازمانهای ناظر بینالمللی مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی مخفی نگه داشت. این راکتورها در ظاهر غیرنظامی هستند اما وقتی جمهوری اسلامی آنها را ده سال دور از چشم بازرسان نگه داشت مشخص شد که اهداف نظامی دارد که البته هیچکدام از آنها نیز نفعی برای مردم ایران نداشته است.
رژیم تهران با همه تجارب تلخی که پشت سر گذاشته و همه ناکامیهایش اما هنوز هم به سیاستهای غلط خود ادامه میدهد و بجای اینکه در محاسبات سیاسی و اقتصادی خطای خود در سطح محلی، منطقهای و بینالمللی بازنگری کند و برای کاهش مشکلات معیشتی مردم ایران اقدام نماید، میخواهد مبالغی در حدود ۱۱ میلیارد دلار برای ایجاد «شبکه اطلاعات ملی» یا «اینترنت حلال» هزینه کند تا بتواند به صورت گستردهتری فضای امنیتی و سیستم خفقان را بر ایران حکفرما کند. رژیم جمهوری اسلامی از ارتباط مردم ایران با جهان و تاثیرپذیری آنها از فراوردههای تمدن از جمله حقوق بشر، آزادی، دمکراسی و حق زندگی شرافتمندانه هراس دارد. از همین رو میخواهد با این پروژه مردم ایران را در فضای مجازی نیز زندانی کند.
با این حال علیرضا معزی معاون ارتباطات در دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران با فخر و مباهات سخن از توسعه «شبکه ملی اطلاعات» و «استقلال در فضای مجازی» میکند و برای سردرگم کردن اذهان عمومی از اهداف این شبکه میگوید: «راهاندازی این پروژه به معنای ایجاد دیواری آهنین یا بستن اینترنت و زندگی در عصر حجر نیست»! البته همه به ویژه مردم ایران خوب میدانند که این صحبتها همه دروغ و فریب است. تنها انگیزهی رژیم از این پروژه همانا کنترل فضای مجازی و سرکوب فعالان در شبکههای اجتماعی است که وظیفه اطلاعرسانی را در نبود رسانههای آزاد و مستقل بر دوش گرفتهاند. رژیم در جنبش ماه نوامبر سال ۲۰۱۹ اینترنت را کاملاً قطع کرد و دقیقا برخلاف گفته علیرضا معزی، کشور ایران را به جهان قبل از اینترنت سوق داد. در آن روزها ارتباط مردم داخل ایران با دنیای خارج قطع شد. مقامات رژیم این اقدام را به دستور سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی و با هدف سرکوب اعتراضات در همه استانهای ایران اجرا کردند و با استفاده از فضای بیخبری تظاهرکنندگان را به شکل فجیعی سرکوب کردند.
بنابراین نگرانی امنیتی همچنان مسئله اساسی حاکمان ایران است و رژیم معتقد است که با اتمام پروژه «اینترنت ملی» و «حلال» امکان کنترل بر اوضاع داخلی در شرایط حساس و خطرناک را دارد چون رژیم خطر زوال خود را از داخل میبیند گرچه از نظر خارجی نیز با وضعیت بسیار وخیمی روبرو است.
رژیم ایران به خاطر سیاستهای تروریستی که سالها دنبال کرده مورد نفرت کشورهای منطقه و جامعه بینالمللی قرار گرفته و راهاندازی چنین پروژهای شک و تردیدها و بیاعتمادی نسبت به آن را در سطح منطقه و جهان بیشتر خواهد کرد.
همه رسانههای آزاد ایرانیان در داخل و خارج از جمله رسانههای سازمانهای مدافع حقوق بشر و گروههای سیاسی مخالف رژیم تهران با همه طیفهایشان بر این باورند که هدف واقعی رژیم تهران از ایجاد «شبکه ملی اطلاعات»، کنترل فعالیت مردم در شبکه اینترنت و جلوگیری از پوشش خبری و اطلاعرسانی از اعتراضات مردمی، اعتصابات کارگری مستمر و ناآرامیهای احتمالی آینده است. اظهارات مقامات رژیم ایران و توجیهات آنها در این زمینه تنها میتواند برای افرادی که به خود رژیم وابستهاند، مورد قبول باشد اما مردم ایران و جهان چشمبسته نیستند به ویژه آنکه این موضوع به فضای مجازی جهانی مربوط میشود و به سادگی نمیتوان ایران را به سمت بسته شدن کامل سوق داد.
*منبع : ایندیپندنت عربی
*نویسنده: دکتر عمادالدین الجبوری
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
حسن روحانی تو مدت هفت سالی که ر ج تشریف داشت کلا مملکتو با جیب مردم اداره کرد.از انواع گرونی مواد غذایی و سوخت گرفته تا انواع گرونیهای ارز و هر چی که کلا به مردم ربط داره.یکی از مهمترین جاهایی که حسن روحانی بودجه دولتشو از اونجا کشید بیرون همین وزارت ارتباطات ا که دادش دست یه گروهبان اطلاعات و تا میتونست با گرون کردن پیامک و اینترنت و این چیزا از ملت کشید بیرون.از اونور هم پول نفتو دو دستی داد به سپاه و خامنف تا مثلا در اینده جزو لیست احتمالی جانشینان خامنف باشه و احیانا به عنوان رهبری یا چیزی انتخاب بشه.جالبه طبق معمول ملت ایران که در دانایی اسطوره ان دو بار بهش رای دادن.کلا میزان شناخت ملت ایران از سساست و تحولات سیاسی خیلی عمیقه.
شبکه ملی اطلاعات مشکلی نیست می توان در همین شبکه ملی اطلاعات بصورت مخفی و دور از چشم کنترل کنندگان شبکه فعالیت نمود