عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور جمهوری اسلامی ۴ خرداد در تماس تلفنی با وزیر کشور ترکیه ضمن تبریک «عید فطر» با محکوم کردن اقدامات آمریکا گفت «ایالات متحده در صدد است به هر طریق در امور داخلی کشورهای دیگر دخالت کند».
رحمانی فضلی در بخشی از حرف‌هایش به سلیمان سویلو گفته «در جریان اغتشاشات آبان ۹۸، آمریکا به دنبال ایجاد بی‌ثباتی، ناامنی و جنگ داخلی در ایران بود و از تروریستها و دشمنان مردم از جمله منافقین [سازمان مجاهدین] و سلطنت‌‌‌طلب‌ها و سایر معاندین حمایت کرد و رسانه‌های آمریکایی در تحریک اغتشاشات و کمک به آن، هر آنچه که در توان داشتند به میدان آوردند اما به نتیجه مطلوبشان نرسیدند و شکست خوردند».
رحمانی‌فضلی که وقایع آبان ۹۸ را به «تروریستها» نسبت می‌دهد، یکی از عوامل اصلی سرکوب خونین مردم در جریان اعتراضات است. علی مطهری نماینده تهران نیز در مجلس شورای اسلامی ۱۶ اردیبهشت ۹۹ در جلسه علنی مجلس با اشاره به این اعتراضات گفت «وزیر کشور مقصر اصلی در حوادث آبان‌ماه بود که منجر به کشته شدن تعدادی از هموطنان‌مان شد».
مطهری عنوان کرد با چند نماینده دیگر به دنبال استیضاح رحمانی فضلی بودیم اما لاریجانی گفت شرایط کشور مناسب نیست و بعد از انتخابات مجلس پیگیری کنید و الان هم می‌گویند شرایط کُروناست.
رحمانی فضلی ۳۱ اردیبهشت به همراه حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی و تعدادی دیگر از مقامات ارشد پلیس به دلیل نقض حقوق بشر و دست داشتن در قتلعام مردم در فهرست تحریمهای آمریکا قرار گرفتند. ولی آنهایی که اجازه استیضاح وزیر کشور را نداده‌اند بهتر می‌دانند که چرا به وجود او و امثال او نیاز دارند!
https://kayhan.london/1399/02/31/%d8%aa%d8%ad%d8%b1%db%8c%d9%85-%db%b1%db%b2-%d9%81%d8%b1%d8%af-%d9%88-%d9%86%d9%87%d8%a7%d8%af-%d8%ac%d9%85%d9%87%d9%88%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%a7%d8%aa%d9%87
سوء مدیریت، فساد و تحریم‌ها و شیوع کُرونا جمهوری اسلامی را به مرحله‌ی بسیار دشواری از حیات سیاسی خود رسانده است. صندوق بین‌المللی پول اواخر فروردین ۹۹ نسبت به بروز ناآرامی‌های اجتماعی و اعتراضات جدید در جهان به دلیل رکود اقتصادی ناشی از شیوع کُرونا هشدار داده است.
ایران در بین کشورهایی قرار دارد که تحلیلگران پیش‌بینی میکنند دیر یا زود با دور تازه‌ای از اعتراضات روبرو خواهد شد. چنانکه حتی با وجود کُرونا نیز در شماری از شهرهای ایران مردم به دلایل مختلف که عمدتا معیشتی هستند دست به اعتراضات پراکنده زده و با نیروهای امنیتی درگیر شده‌اند.
۳ خرداد عدهای از شهروندان در «غیزانیه» خوزستان در اعتراض به تامین نشدن آب آشامیدنی جاده اهواز- رامهرمز را بستند و لاستیک آتش زدند و شعار دادند. این اعتراض در نهایت به دخالت نیروی انتظامی منجر شد. در این درگیری چند نفر آسیب دیدند.
بحران جانشینی و جنگ قدرت
اما هراس رژیم ایران فقط از به راه افتادن اعتراضات مردم نیست. آژانس خبری «رگنوم» نزدیک به نهادهای امنیتی روسیه، روز دوشنبه ۲۵ مه (۲۵ خرداد) با استناد به گزارش «نشنال اینترست» درباره جنگ قدرت بر سر جانشینی خامنهای می‌نویسد در ایران مشکلات فقط اقتصادی نیست. سپاهی‌‌های قدیمی به مرور از میدان سیاست دور میشوند و علی خامنهای میداند چیزی تا پایان عمرش باقی نمانده است. برخلاف شرایطی که او در سال ۱۹۸۹ به رهبری رسید اکنون هیچ جانشین مشخص یا گزینه‌ای برای جانشینی او وجود ندارد زیرا درون خود سیستم، تصمیم‌گیرندگان هیچ اطمینانی به یکدیگر برای انتقال قدرت ندارند.
احتمال کودتا یا جنگ
رگنوم می‌نویسد: «با توجه به فشارهایی که رژیم ایران در آن قرار گرفته احتمال بروز بحران سیاسی یا حتی یک کودتای نظامی بسیار زیاد است، در نتیجه رهبری مذهبی تابعی از رهبری نظامی خواهد بود. هم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و هم خامنهای می‌دانند که در ایران چندان محبوب نیستند، گرچه شهروندان می‌دانند ۴۰ سال است از رهبران مذهبی صدمه خورده‌اند اما احساسات ناسیونالیستی خود را حفظ کرده‌اند. بنابراین مقامات ایران ممکن است سعی کنند با اقدامات تحریک‌آمیز و ایجاد یک بحران شهروندان را پشت سر خود متحد کنند».
https://kayhan.london/1397/05/09/%D9%85%D8%AB%D9%84%D8%AB-%D8%B4%D9%88%D9%85-%D8%AC%D9%86%DA%AF%E2%80%8E%E2%80%8C%E2%80%8C%E2%80%8C%E2%80%8C%D8%B7%D9%84%D8%A8%DB%8C-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D9%88-%D8%A7%D9%88%D8%A8%D8%A7%D8%B4
روح‌الله خمینی معتقد بود «جنگ نعمت الهی است» و باید جنگید تا فتنه برطرف شود. بحرانسازی به عنوان راه فرار و خریدن زمان یکی از ترفندهای خصلتی جمهوری اسلامی است. چنانکه سخنرانی‌های خمینی علیه رژیم صدام و «چوب در لانه زنبور کردن» در خاک عراق توسط عوامل وابسته به تهران بهانه‌‌ای برای یورش صدام به خاک ایران شد. بحران جنگ به رژیم همواره فرصت قلع و قمع مخالفان را داده است. همواره عدهای نیز وجود دارند که برای به راه افتادن یک درگیری نظامی به امید فرار از تنگنا، آلت دست باندهای رژیم میشوند.
«رگنوم» نیز در بخشی از تحلیل خود اشاره میکند که ترامپ در پیشبرد کارزار فشار حداکثری باید محتاط عمل کند که گرفتار یک درگیری نظامی با ایران نشود. گرچه خامنهای پیشتر مدعی شده بود که «نه جنگ می‌شود و نه مذاکره میکند» اما بحران ناشی از جنگ، سیطره‌ی نظامی‌ها و مشخصا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را از این هم که هست بیشتر میکند.
مجلس یازدهم که کار خود را آغاز کرده است و در شرایط کنونی شانس محمدباقر قالیباف برای ریاست آن بیشتر از سایرین است، پر از سپاهی و امنیتی و حزباللهی است! این مجلس بی‌شباهت به پادگان نیست! مجلسی که برای سکوت در مقابل سرکوب‌ها فوق‌‌العاده مستعد است و این همان چیزیست که خامنهای می‌خواهد. او در روز ۲۸ اردیبهشت با توجه به آغاز کار مجلس اسلامی جدید و بسر رسیدن عمر دولت روحانی در سال آینده، دستور جدید هم صادر کرد و در دیدار با شماری از دانشجویان و حامیانش گفت: «دولت جوان و حزباللهی علاج مشکلات کشور است!»
در آنسوی جهان نیز در رژیم چپگرای کاراکاس که یار غار جمهوری اسلامی به شمار می‌رود، دادستان کل ونزوئلا از دیوان عالی این کشور خواسته تا خوان گوایدو رهبر مخالفان دولت و حزب او را «سازمان تروریستی» اعلام کند. این همان کاریست که جمهوری اسلامی از آغاز تأسیس خود در مقابله با مخالفان و دگراندیشان در پیش گرفت. دوو رژیم اسلامی و چپگرا در ایران و ونزوئلا این روزها از هر زمانی به همدیگر نزدیک‌‌ترند و برای پشت سر گذاشتن بحران‌هایی که در آن گرفتارند، هم همکاری و هم از یکدیگر الگوبرداری میکنند و رهنمودهای هم را به کار می‌برند. اعلام مخالفان سیاسی به عنوان «تروریست» یعنی صدور مجوز قتل عام آنها! کاری که جمهوری اسلامی در آن مهارت دیرینه دارد.
در حالی که حکومت اسلامی به نقض حقوق معترضان و شلیک به قصد کشتن به آنها متهم است و هفته پیش دهها افغان را در رودخانه غرق کرد ، ظریف نوشت هم‌اکنون زمان آن فرارسیده که جهان علیه نژادپرستی قرار بگیرد!.
مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا در واکنش به توئیت ظریف، نوشت: «شما همجنس‌گرایان را اعدام می‌کنید، زنان را سنگسار می‌کنید و یهودیان را قلع و قمع می‌کنید….»
مسئولان نظام فاشیست و فاسد هستند ، مشکل اصلی کشور فساد و دیکتاتوری هست ، این نظام به همان اندازه که جمهوری هست ، اسلامی هم هست ، در واقع این یعنی اینکه نظام همانطور که جمهوریش تقلبی و سلیقه ای و سطحی هست ، اسلامش هم تقلبی و سلیقه ای و سطحی هست . به همان اندازه که کار طرفداران نظام در جانبداری ظاهری از اسلام و حمله به جمهوری غلط هست ، لاجرم کار مخالفان نظام در طرفداری ظاهری از جمهوری و حمله به اسلام هم غلط می باشد ، نکته آخر اینکه همه کشته شدگان اعتراضات ، بیگناه کشته شدند ، حتی اگر رفتار سیاسی و اجتماعی آنها کاملا غلط بوده باشد ، یعنی اینکه کسی نباید برای اعتراض به نظام یا اسلام یا … کشته شود ، نهایتا اینکه متاسفانه اما خانواده بعضی از این کشته شدگان ، به جای رساندن واقعیت مظلوم و بیگناه بودن کشته های اعتراضات ، راه شهرت و کارهای نمایشی را در پیش گرفته اند ، پدر پویا بختیاری نمونه بارز و اصلی این موضوع هست ، این آقا در رفتار هیچ فرقی با برادر چمران و باهنر که با خون برادران خود به مقام رسیدند ندارد ، فقط ایشان الان وقت مقام گرفتنش نیست ، ایشان از مقام گیرندگان نظام بعدی خواهد بود .