دکتر فرخ زندی – جهان شاهد رسوایی های بسیاری در شرکتهای اقتصادی بوده مانند رسوایی شرکت «انرون Enron» در دهه ۸۰ میلادی. اخیرا کمپانیهای مالی بسیاری از جمله بانک ها نیز درگیر بحران مالیِ جهانی بودهاند. رونقِ اخیرِ بازار بورس در ایران نمونهای از این بحران مالی است.
درس مهمی که از موارد پیشین گرفته شد، توجه به اهمیت حسابداری بینالمللی و گزارش درباره استانداردهای جهانی برای جلوگیری از کلاهبرداری است. مقررات مناسب حسابداری و حسابرسی باعث شفافیت از طریق انتشار اطلاعات و همچنین مقایسهی آسانتر بین شرکتها میشود. شفافیت یکی از اصول مهم مدیریت خوب در شرکتهاست. بعلاوه، تقویتِ پشتیبانی از سرمایهگذاران و حفاظت از منافعِ سهامدارانی که در اقلیت هستند، اهمیت بسیار دارد.
بخش بزرگی از مباحث در اقتصاد و امور مالی و حسابداری، به مؤسسات حقوقی و بازار و اطلاعرسانی درباره قیمت سهام و چشمانداز سود شرکتهای حاضر در بورس بر میگردد. اما آنطور که به نظر میرسد هیچیک از این موارد در باز بورس ایران رعایت نمیشود. بازار بورس ایران در شرایط کنونی بیشتر به یک کازینو شباهت دارد که همه چیز در آن تنها به نفع صاحبانِ آن است.
موضوع بازار بورس در ایران بسیار فراتر از رسوایی شرکتهای حاضر در آن است. تقلب و کلاهبرداری در این بازار تنها به وسیله یک یا چند شرکت درون یک صنعت مشخص صورت نمیگیرد و همچنین محدود به یک یا دو صنعت نیز نمیشود. موضوع بورس ایران، یک کلاهبرداری در سطح حکومت است.
بنا به تئوری های اقتصادی و مالی، بهای سهام بورس تحت تأثیر عواملی نظیر سلامتِ شرکت، ظرفیت رشد آن، سلامت صنعتی که در آن فعالیت میکند و مهمتر از همه سلامت اقتصاد کشور در صنعتِ مربوطه است. قیمت سهام بورس بایستی بازتاب درآمدهای آیندهی یک شرکت و همه عواملی باشد که باعث ایجاد این درآمدها میشوند.
بطور مشخص، بین چرخهی اقتصاد و عملکرد بازار بورس ارتباط مستقیم و بالایی وجود دارد. زمانی که یک اقتصاد، ورشکسته است، بازار بورس بطور طبیعی سقوط میکند، و در جایی که اقتصاد شکوفاست، بازار بورس نیز رشد می کند. درواقع بازار بورس بیانگر وضعیت اقتصادی یک کشور و به عبارت دیگر یک «فشارسنج» اقتصادی است!
بعلاوه، بازار بورس یکی از شاخصهای مسیر اقتصادی با قدرت پیشبینی شش ماه آینده است. به همین دلیل، تحرکات بالاروندهی بازار بورس نشانهی بهبود اقتصادی است، در حالی که تحرکات پایین روندهی آن، نشانهی سقوط در اقتصاد است.
در مورد شرایط کنونی ایران، این رابطه برعکس است! در هیچ دورهای از تاریخ و در هیچیک از کشورهای پیشرفتهی دنیا نمیتوان مشاهده کرد، در حالی که اقتصاد بطور شدیدی در حال سقوط است، بازار بورس در حال شکوفایی باشد! آنطور که اقتصاد ایران شاهد این روند در سه سال گذشته بوده است!
نه تنها وضعیت کنونی بازار بورس ایران، با ۴ مرحلهی ثبات چرخهی رشد و رکود اقتصادی همخوانی ندارد، بلکه تورم غالب و نرخ بهره بالا منجر به بالا رفتن هزینه سرمایه و کاهش سود شرکتها میشود که همراه با رکود عمیق حاکم بر اقتصاد کشور، در بازار بورس هر چیزی ایجاد میکند جز رونق!
همچنین بازار مالی ایران نه تنها به میزان قابل توجهی برای سرمایهگذاران خارجی قابل دسترسی نیست بلکه الگوی مقطعی بازدهی بورس آن نیز با بازارهای بورس جهانی قابل مقایسه نیست. درواقع رونق بازار بورس ایران در حالیست که سقوط فاحشی در بازارهای بورس جهان در جریان است.
به این ترتیب این رونق متناقض در بازار بورس ایران تنها یک پاسخ میتواند داشته باشد: دستکاری کلاهبردارانه در سهام! چنین روند غیرقانونی سازمانیافتهای تنها در یکی از چند شکل زیر میتواند رخ داده باشد:
۱-اخبار دروغ و جعلی: دستکاری در بهای سهام از طریق اظهارات دروغین و غلط انجام میشود. سپس متخلفان سهام خود را میفروشند که منجر به افزایش جهشی قیمت سهام میشود. در مورد ایران، می توان به این فرضیه رسید که سازمانهای در سایه و شرکتهای نیمهدولتی و خود دولت به اسم خصوصیسازی کمپین سراسری با توصیههای غلط برای جذب خریدار به راه انداختهاند. با این کار، عموم مردم اقدام به خرید سهام میکنند که منجر به افزایش قیمت و تراکم سهام میشود.
۲- معاملات مهندسی شده: یک راه دیگر این است که خود متخلفان بطور همزمان سهام مشابه را میخرند تا با حجم بیشتری از معاملات در بورس، باعث جذب خریدارانی شوند که فریب این افزایش قیمت را خوردهاند و با این کار وانمود کنند که سهام مربوطه محبوب و موفق است.
به نظر میرسد چنین اقدامات غیرقانونی که در جهان متمدن به عنوان کلاهبرداری شناخته میشود و میتواند تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد، به عنوان «راهکار» توسط یک حکومت درمانده و مستأصل به کار گرفته شده تا بجای فروش اوراق قرضه (مشارکت) از این راه به جبران کسری بودجهی خود بپردازد. بطور سنتی، دولتها با فروش اوراق قرضهی جدید (و نه سهام) و فروش آنها به مردم به جبران کسری بودجه میپردازند تا از این طریق به پسانداز و نقدینگی مردم دست پیدا کنند.
اما در ایران به جهت بازار سرمایهی توسعهنیافته، فروش اوراق قرضه به مردم با مشکل روبروست. با توجه به این موضوع به نظر میرسد دولت بجای فروش اوراق قرضه، از مردم میخواهد تا پسانداز و نقدینگی خود را به بازار بورس بریزند چرا که شیوههای دیگر جایگزین برای جبران کسری بودجه نه ممکن است و نه بیخطر!
*دکتر فرخ زندی اقتصاددان، استاد دانشگاه و عضو هیأت هماهنگی و سخنگوی کمیته مشاوران علمی پروژه ققنوس ایران است.
اقتصاد مال خره ، خمینی انگلیسی هندی با دلالی و شیوه ، اخوندی محلل و سه طلاقه ، ۴۰ ساله با مصادره اموال مردم و مملکت ، و تمدید قرار داد مفت بری و غارت ، با انگلیس و حزب دموکرات امریکا ، علنا اقتصادی را پهلوی ایرانساز بنا کرده بود را کاملا از میان برداشتند ، اروپای که نخست وزیر انگلیس و رئیس جمهور فرانسه ، در هنگام تعطیلات شاهنشاه ایران به ملاقاتش در سوئیس میرفتند و کاسه گدائی به دست از ایران وام میلیارد دلاری دریافت میکردند ، با دسیسه باعث سرنگونی رژیم پهلوی شدند و خمینیسم نوفل لوشاتو ئی را بر ایران نصب کردند ، تا هم اقتصاد ایران را ویران کنند و مردم را به فقر و فلاکت دچار . و هم وام های دریافتی را بخورند و پس ندهند و هم قراردادهای مفت بری کنسرسیوم که شاه پهلوی فریاد می زد دیگر تمدید نخواهبم کرد را ، با نبود او و نوکرشان خمینی برای غارت تمدید کنند .