نادر کاکاوند – این روزها که منوچهر بختیاری (پدر جانفدای میهن، پویا بختیاری) به درستی و از روی آگاهی بیرق سه رنگ شیروخورشید نشان را در دست گرفته و با صدای رَسا اعلام کرده که ایرانیان باید این نکته را به خاطر داشته باشند که پرچم «الله اکبرِ» رژیم جمهوری اسلامی، نشان ملی و ایرانی نیست، بد نیست به چند نکته در دوران زمامداری امیرکبیر درباره نشانِ شیروخورشید ایران از کتاب فریدون آدمیت اشاره شود.
۱-در بازسازی نظام تازه ارتش ایران در دوران امیرکبیر «برای یکسان کردن لباس نظام، کلیجه و شلوار تنگ اتریشی معمول شد. ملیلهدوزی و مفتولدوزی نیز از اتریش اقتباس گردید و دوختن تکمه شیروخورشید، نخستین بار مرسوم شد. این تکمهها را نخست از انگلیس وارد کردند و سپس در ایران ساختند».
۲-برای نیروی دریایی ایران (نظام بحریه) علامتهایی برای هر کشتی در نظر گرفته شد. «برای کشتیهای بازرگانی علامت اژدها تعیین شد که از بیرق کشتیهای دولتی که همان نشان رسمی شیروخورشید ایران در نظر گرفته شده بود، متمایز باشد».
۳-پیش از به سامان درآوردن چاپار ایران (پست)، «تذکره چاپی در ایران مرسوم نبود؛ برای مسافرت ایرانیان، نوشته خطی میدادند. در سال ۱۲۶۷، تذکره چاپی با علامت شیروخورشید که نشان رسمیدولت بود، بنا گزارده شد».
https://kayhan.london/1388/07/05/%d8%aa%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%ae%da%86%d9%87-%d8%b4%db%8c%d8%b1-%d9%88-%d8%ae%d9%88%d8%b1%d8%b4%db%8c%d8%af-%d8%a7%d8%ad%d9%85%d8%af-%da%a9%d8%b3%d8%b1%d9%88%db%8c
۴-در نخستین شماره روزنامه وقایع اتفاقیه که در روز آدینه، پنجم ربیعالثانی ۱۲۶۷ (هفتم فوریه ۱۸۵۱) انتشار یافت، «در صفحه اول، علامت شیروخورشید ایران و عبارت “یا اسدالله الغالب” نگاشته شده بود».
۵-«در اوان جلوس ناصرالدین شاه، نظر به کمکی که سفیران روس و انگلیس در عزیمت شاه از تبریز به پایتخت کرده بودند، تصویر الماسنشان شاه و نشان شیروخورشید ایران به آنها اعطا گردید. به سفیر فرانسه خیلی برخورد که چرا او را نادیده گرفتهاند. نامه اعتراضآمیزی در محرم ۱۲۶۵ به امیر نوشت و حتی نشانی که چند سال پیش محمدشاه به او داده بود، برگرداند».
۶-امیرکبیر پیش از رسیدن به صدارت، در دوران محمدشاه و صدارت حاجی میرزا آغاسی، مامور گفتگوهای ایران و عثمانی در کنفرانس ارزنهالروم برای رفع اختلافهای مرزی میان دو کشور بود. یکی از شهرهای مهم و مورد اختلاف، محمّره سابق یا همان خرمشهر کنونی و همچنین میزانِ حاکمیت ایران و عثمانی بر اروندرود (شط العرب) بود که سرانجام با پافشاریِ درست امیرکبیر، اداره صد درصد خرمشهر به ایران واگذار شد. پس از گرفتن جایگاهِ امیرکبیریِ ایران، از سویِ ایران، مشیرالدوله و از سویِ عثمانی، درویش پاشا برای تعیین خطوط مرزی منصوب شدند. «درویش پاشا کوشش کرد رؤسای دو عشیره معتبر کعب و چعب را به سوی دولت عثمانی جلب کند. به شیخ فارسخان، رییس کعب، نامه نوشت و وعده معافیت ده سال مالیات داد. فارسخان پیشنهاد او را رد کرد و خود را فرمانبردار پادشاه دانست. سعی درویش پاشا در مورد شیخ جابر، رییس چعب نیز باطل بود. شیوخ عشایر عربِ خوزستان، نامههایی در اظهار بندگی به دولت ایران نوشتند. امیر از آنان دلجویی کرد؛ برای تمام شیوخ و والی حویزه، جبه و شال و خلعت فرستاد و پارهای از مالیات باقیمانده سالهای پیش را بخشید. حاجی جابر هموست که پرچم شیروخورشید ایران را در رجب ۱۲۶۶ بالای برج محمّره نصب کرد».
*فریدون آدمیت؛ امیرکبیر و ایران؛ تهران: خوارزمی، ۱۳۸۵، رویههای: ۲۹۹، ۳۰۵، ۳۴۰، ۳۷۱، ۵۶۲، ۵۸۶.
روح پویای عزیز شاد درود بر تو ای مرد صادق وشجاع