حامد محمدی- در شهریور ۱۳۹۷ «فرشگرد» با صدور بیانیهای که در آن اهداف این تشکل تشریح شده بود رسماً اعلام موجودیت کرد. جمعی جوانتر از اپوزیسیون که تاکنون فعال بودند و تحصیلکرده که هر کدام ساکن گوشهای از دنیا بودند اما به صراحت اعلام کردند که در پی براندازی و سرنگونی جمهوری اسلامیاند و برای جایگزینی این نظام با یک نظام سکولار، لیبرال و دموکرات، بر مبنای اصول دموکراسی و حقوق بشر فعالیت میکنند.
بر بستر محبوبیت پهلویها
این اعلام موجودیت پس از آن بود که اعتراضات گسترده دیماه ۹۶ و شعارهای معترضان کف خیابان در حمایت از «پهلوی»ها فصل جدیدی در سیاست ایران رقم زد. فرشگرد در زمانهای اعلام موجودیت کرد که این فضای سیاسی به وجود آمده توسط مردم و جنبش اعتراضی جامعه، بستر را برای فعالیت آنها آماده کرده بود به ویژه آنکه این گروه حمایت معنوی شاهزاده رضا پهلوی را نیز که همواره از تلاشهای مختلف علیه جمهوری اسلامی و برای استقرار یک نظام نوین و مدرن پشتیبانی میکند، جلب کرد.
از اولین قدمهای فرشگرد نامه به دونالد ترامپ و درخواست برای تشدید تحریمها علیه جمهوری اسلامی و حمایت از اعتراضات مردم ایران بود. این اقدام با انتقاد شدیدی از سوی اصلاحطلبان مواجه شد. در مهر ۹۷ محمدرضا جلاییپور عضو شورای مرکزی حزب «اتحاد ملت» در یادداشتی به براندازان تاخت و آنها را عدهای جوان ناکام، ماجراجو، ضدایران خواند که آمدهاند «تا در فنجان توفان کنند». اما فرشگرد مسیری را که انتخاب کرده بود چنان خوب پیش رفت که یک سال بعد در خرداد ۹۸ صادق زیباکلام که از مخالفان سرسخت براندازی اعتراف کرد «بازار براندازها و فرشگردیها خیلی پررونق شده!»
حتی با وجود ریزشهای اولیه از فرشگرد، گفتمان آنها با همراهی بخشی از مردم داخل ایران، به ویژه جوانان، و شماری از چهرههای سرشناس اپوزیسیون و صاحب نظران روبرو شد و توانست سهم بزرگی در شکستن انحصار پروپاگاندای جمهوری اسلامی در رسانههای فارسیزبان خارج کشور و شبکههای اجتماعی داشته باشد. این موضوع بزرگترین دستاورد این تشکل سیاسی بوده و هنوز هست تا زمانی که دوباره از سوی این رسانهها در محاق فرو روند.
یکی از انتقادات به اعضای فرشگرد این بود که شماری از آنها که تعداشان کم هم نبود در گذشته سابقه همکاری تشکیلاتی و شانه به شانه با بعضی احزاب اصلاحطلب رژیم داشتند. شماری از آنان نیز در دوران دانشجویی یا در طول فعالیت سیاسی خود در داخل و خارج کشور از افرادی مانند موسوی و کروبی حمایت کرده بودند یا مقالات و موضعگیریهایی در حمایت از چهرههای شاخص جمهوری اسلامی و همچنین در مخالفت با مواضع رضا پهلوی داشتند. با اینهمه، حتی این دست انتقادات نیز با مواضعی که علیه جمهوری اسلامی و در حمایت از پهلویها اعلام میکردند به حاشیه رفت.
نشست و برخاست با چهرههای شناخته شده اپوزیسیون و حضور آنها به عنوان کارشناس به همراه صاحبنظران پیشکسوت در تلویزیونها و چند جلسه و دیدار مشترک با رضا پهلوی و تعدادی از مقامات سیاسی آمریکایی و اروپایی و در کنار آن مواضع بیپرده و صریح آنها علیه جمهوری اسلامی و اصرار بر براندازی، موقعیت مناسبی را برای اعضای فرشگرد فراهم کرد.
سالیانی بود که به راه انداختن کمپینها و تجمعات اعتراضی در اپوزیسیون به ویژه بخشی که حامی پهلویهاست از رونق افتاده بود اما فرشگرد با همراهی چند نهاد و تشکیلات همسو توانستند تجمعاتی را در اروپا و آمریکا برگزار کنند که بازتاب قابل قبولی داشت. کارزارهای توییتری و روشنگری آنها نیز موثر بوده است.
اختلافاتی که ربطی به جنبش مردم ندارند
اما اختلافات داخلی در آغاز راه فرشگرد را با ریزش مواجه کرد. اختلافاتی که این گروه و فعالیتهای آن را پارهپاره کرد. گرچه به نظر میرسید طرفین زیرکانه و عاقلانه در توافقی مصلحت و منفعت را در این دیدهاند که اختلافات و درگیریهای داخلی را کمتر رسانهای کنند تا از حواشی آن بکاهند اما حالا آن دیوارهایی که آنها به دور اختلافات درونی خود کشیدند تا از دید عموم پنهان بماند نیز دچار ریزش شده است.
واقعیت این است که اختلاف نظر در همه تشکلها وجود دارد به ویژه اگر سیاسی باشند! اعضا میآیند و میروند و اختلافها به اشکال دیگر در میآیند و آن تشکل اگر بنیهی لازم را داشته باشد، باقی میماند و به راه خود ادامه میدهد. اما اختلاف نظرها و رقابت بر سر منافعی که به صراحت به زبان نمیآیند اما قابل حدس است فرشگرد را درگیر مسائلی کرده که از یکسو ظاهرا بسیار نازل است ولی از سوی دیگر اگر ادامه یابد آن را از هم خواهد پاشاند.
فرشگرد تشکلی با پشتوانهای قوی و موقعیتی مناسب بود که در حد خود و به پشتوانهی قرار گرفتن در کنار «پهلوی» توان پیدا کرد. فعالیت این گروه بر تصمیمات دولتهای غربی به ویژه آمریکا یا نهادهای بینالمللی مثل صندوق بینالمللی پول اثرگذار بود. از این مهمتر، فرشگرد این ظرفیت را، باز هم به پشتوانهی پهلوی، پیدا کرد تا بین بخشی از مخالفان جمهوری اسلامی «جریانسازی» کند. اینکه حالا در شرایطی قرار گرفته که به دور از انسجام اولیه و به صورت جزیرهای عمل میکند و به خاطر مسائلی چون «قبیلهگرایی»، «عدم پاسخگویی»، «شفاف نبودن فعالیتها»، «تاثیر منفی روابط و رقابتهای شخصی بر فعالیتهای اصلی و کشانده شدن آن به فضای عمومی» اعضای آن به پرسش کشیده میشوند، چیزی نیست که بتوان آن را پنهان کرد. چنین شرایطی به بازنگری و پاسخگویی به مخاطبان نیاز دارد.
اما در عوض، فرشگرد مانند دعواهای محلهای، وارد فضایی پر زد و خورد شده که به بهترین شکل برای عوامل بیرونی از جمله جریانهای وابسته به جمهوری اسلامی قابل بهرهبرداری است و توسط همان عوامل تشدید نیز میشود. در جهان امروز اما «شفافیت» در همهی عرصهها، حرف اول و آخر را در «مدیریت» میزند! میخواهد مدیریت یک شرکت کوچک باشد، یا یک انجمن صنفی، و یا یک رسانه و یا یک حزب و تشکل سیاسی! بدون «شفافیت» هر ساختاری در هر عرصهای سرانجام به یک روند «دراماتیک» فرو میافتد و در مسیری نامعلوم و نابودکننده قرار میگیرد: ورشکستگی اقتصادی یا ورشکستگی سیاسی! در چنین شرایطی دیگر حمایت از پهلویها و اصرار بر پیوند معنوی با شاهزاده رضا نیز دیگر به کار نمیآید بلکه به زیان او نیز خواهد بود؛ و این هم خطا و هم از معرفت به دور است.
چهار دهه است که احزاب و تشکلهایی در اپوزیسیون آمدهاند و برخی مانده و برخی رفتهاند. هر یک نیز به نوعی با حواشیهایی روبرو بودهاند. بزرگترین مشکل تشکلهای خارج کشور، جدا بودن آنها از ریشههای داخلیشان یعنی مردم و جامعه است. سالهاست که خودِ جمهوری اسلامی نیز از این جدایی عمیق رنج میبرد! با این تفاوت که نظام دارای همهی امکانات و منابع عظیم یک کشور است که همگی را برای تعمیق این جدایی به کار گرفته! و تشکلهای خارج کشور و چهرههای اپوزیسیون اگر سیاست را به «کسب و کار» و منبع مالی یا خودنمایی و ارضای خودشیفتگیهای شخصی خویش نکرده باشند، باید قدر دانست که با وجود زندگی نسبتا امن و آرام و تأمین در خارج کشور همچنان به یاد آن ملت و مملکت هستند و برای آزادی و آبادی آن تلاش میکنند.
در چنین شرایطی است که هر تشکل و هر چهرهای اگر میخواهد قدرش دانسته شود و شاید نقشی نیز در شرایط سرنوشتساز ایران بازی کند، چارهای جز «پاسخگویی» و «شفافیت» ندارد. برای پس گرفتن ایران و دوباره ساختن آن از دیروز و امروز میبایست شروع کرد! وگرنه پیوند با پهلویها و حمایت معنوی شاخصترین چهره سیاسی ایران، به تنهایی به کار نمیآید!
با نظرات این مقاله موافقم. اصلا معلوم نیست چرا یک عده بی سر و صدا از فرشگرد رفتند و در افق گم شدند مثل نیما راشدان. یک عده از فرشگرد که هیچ، از فضای مجازی هم بکل قهر کردند چون شروان فشندی. یک عده با هردو گروه میپرند و غیره. آنچه از کامنتهای طرفین درگیر پیداست، بیشترین سهم در اخراج دیگران را امیر ا. داشته و حامد ش. هم دستیار یا منشی یا سخنگوی اوست. البته دفعه پیش که شورای ملی ایرانیان شکست خورد هم ما که امیدمان را به آن بسته بودیم نفهمیدیم چرا و چه شد و شفاف سازی نشد. اینکه با نام #پهلوی برای خود اعتبار درست میکنند، بعد با رفتارهای کودکانه خود باعث صدمه به شاهزاده میشوند جای تاسف داره دیگه.
اخیرا ویدیویی از شاهزاده رضا پهلوی منتشر شده که در شبکه های اجتماعی بحث های بسیاری را برانگیخته است. از کیهان لندن و دیگر رسانه های هوادار پادشاهی انتظار می رود تا با انجام یک مصاحبه صریح و بی پرده با ایشان، تکلیف پادشاهی خواهان و مردم ستمدیده ایران را که به ایشان امید بسته اند، روشن نماید.
اگر واقعا، ایشان تمایلی به پادشاهی ندارند، چرا به صراحت اعلام نمی کنند و چرا عدم تنایل خود را بصورت غیر مستقیم از طریق این ویدیو اعلام کرده اند؟
جایگاه افراد از صدای مردم ایران باید مشخص بشه. یعنی شاهزاده رضا پهلوی در راس است. با همین مسطح بازی ها و راه دادن به همه افکار یک تحکیم وحشتی وارد فرشگرد می شود و همان رفتار ج ا را به نمایش می گذارد. ضمنا مشکل فرشگرد ادب و نوع کلام افراد نیست چرا که مودب هستند نسبتا. تند حرف می زنند چون نیاز است حقیقت گفته شود و این به مزاج شبکه های فارسی زبان خوش نیست چون دشمن حقیقت هستند. مشکل فرشگرد فقط اعضای تحکیم وحشتی و استمرار طلب هستند. همه افکار دموکراتیک و سکولار در داخل ایران جایگاه دارند ولی به دلیل عدم اطمینان به سایرین و به انحراف رفتن تقریبا تمام حرکت ها برای تشکیل نهادهایی مثل فرشگرد باید دقت بیشتری کرد تا تحکیم وحشتی و عشاق ملا جذب نشوند. فرشگرد می تواند خوب عمل کند. گیر بی خود ندهید.
واقعیت اینه که چون نه توزیع قدرت اجرایی (به دلیل عدم مشارکت در دولت رسمی )و نه اعتبار اجتماعی (به دلیل عدم امکان رای گیری )برای اپوزوسیون ،چه داخل و چه خارج کشور میسر نیست پس توان حزبی هیچکس قابل اندازه گیری نیست لذا افراد در پذیرش جایگاه یکدیگر غیر ممکن است به توافق برسند مگرآنگه مانند مجاهدین خلق به یک شبه دین با رهبر و مراد تبدیل شوند که او به طور مطلق بتواند جابگاه ها را مشخص کند و این امر همان است که الان در ایران جاریست و می خواهیم نباشد .با این حساب فرشگرد باید به دنبال توسعه اندیشه فروپاشاندن ج ا باشد و با دری باز به دنبال جذب حداکثری تمامی براندازان با هر فکر و اندیشه ای باشد و سیستم مدیریتش را از حالت هرمی خارج کرده و کاملا مسطح اداره شود در غیر این صورت درگیری های داخل گروهی به سرعت نابودش می کند
مشکل بزرگ فرشگرد تفاوتهای فرهنگی و بنوعی سیاسی میان اعضای تشکیل دهنده آن یود و هست. ادبیات برخی تنها با ادبیات حستن شریعتمداری و کیهان او قابل مقایسه است، در حالیکه کسانی که از سطح فرهنگی بالاتری بودند در یک «کودتای» خزنده داخلی یا مجبور به خروج از فرشگرد شدند و یا به حاشیه رانده شدند. البته در گذشته هم بسیاری دیگر از تشکلهای سیاسی در پیامد همین بیماری به احتضار افتادند.
۱- شاهزاده با حمایت از اتحاد داخل کشور می تونه طرفدار جمع کنه چون بالای ۸۰ میلیون مردم ایران بهره ای از ج ا نمی برند و این نوع برخورد اجازه دادن به همه دیدگاه ها (به شرط دموکراتیک و سکولار بودن) کمک کننده است. اما در خارج از کشور آسیب شدید می زنه.
۲- خارج از کشور جریان عمده رسانه ای و فعال بودن دست کسانی هست یا در این ۴۰ سال فرار کردند که اکثرا چپ ها و کمونیست ها بودند که وقتی سفره انقلاب به اون ها نرسید خواستند یقه ج ا را بگیرند ولی از ترس مجبور به فرار شدند. این ها هرگز با پهلوی سر آشتی ندارند. عده دیگری هم صادراتی هستند. همه این افراد زیر پرچم جمهوری و مخالفت با پادشاهی (پهلوی) جمع می شن. همین ها اکثرا با پادشاهی مثلا قاجار موافق اند. انتظار اتحاد از این ها داشتن فقط باعث نفوذ در هر برنامه ای می شود و کم کم به حاشیه کشیدن و خنثی کردن آن. این مسیر اتحاد کنیم باعث مشکل در بیرون ایران هست. کسی که پادشاه مملکت هست باید بفهمه و اجازه بروز این موارد رو نده اگر واقعا می خوان تغییری اتفاق بیفته.
۳- یکی از مشکلات فرشگرد عدم وجود مکانیزم اخراج اعضای اصلی هست که اگر کسی (اسم نمی برم ولی تحکیم وحشتی ها) و به ظاهر طرفداران جمهوری خطایی (بهتره بگم خیانت) کردند بشه طرف رو از فرشگرد انداخت بیرون و همین طور پیگیری قانونی کرد. متاسفانه مکانیزم نداره. طراحی رفیق کمونیست مسلمان عاشق دراویش الرامین البرهاموف (رامین پرهام) هست. پرهام کم گند نزده. پادشاهی انتخاباتی ایشون مشخص هست. پادشاهی فلسفه اش بی طرف بودن پادشاه و توان متحد سازی کشور هست. پادشاهی که تو انتخابات شرکت کنه توان این کار رو داره؟ فارس باشه یه حرفه کرد باشه یه حرفه ترک باشه یه حرفه. پرهام بلایی مونده سر اپوزسیون پادشاهی خواه نیاورده باشه؟ جلوی تشکیل دولت در تبعید رو گرفته. یکی از اصلی ترین بهانه های خارجی ها نبود آلترناتیو و امکان آشوب هست. دولت در تبعید این بهانه رو از دست خارجی ها می گیره. پرهام جلوش رو بسته. بالاخره یکی باید نقد رو بگه. اگر ما هم بخوایم خود سانسوری کنیم حقیقت رو نگیم که ایراد رفع نمی شه. دموکراسی بدون آزادی بیان ممکن نیست. پرهام تو بی بی سی روسی مصاحبه کرده. به بهانه اتحاد خود سانسوری نکنیم.
باید بیرون ایران اپوزسیون یک دست رخنه ناپذیر درست کنه شاهزاده. لطفا به ایشون بگید. علت رو هم بگه. بگه هر چی میدون دادیم خیانت دیدیم. ایده فرشگرد خوب هست ولی باید اعضای خاطی اخراج بشن. بیشتر یک دست باشه. کسانی با سابقه تحکیم وحشت و استمرار طلبی رو نیارند تو کار. فقط هم بحث رسانه ای نیست. باید سعی کنند دولت در تبعید رو تشکیل بدن با افراد جدید و مورد اعتمادتر. باید مسیر تظاهرات سراسری همزمان با اعتصاب سراسری رو هموار کنند. مخصوصا شرکت نفت. پول نیازه حقوق افراد پرداخت بشه تا بتونن اعتصاب یکصدا کنند. بدون پول راننده کامیون ها و بازار اعتصاب سراسری کرد. پول با مسیر شفاف و تمیز فراهم بشه از دارایی های خود ایران تا اعتصاب راه بیفته. لابی کنند. یک شکایت از یک فیک نیوز تجزیه طلب فرشگرد نتونست بکنه به خاطر یکی دو تا عضو خائن. خوب حداقل این ها رو بندازین بیرون. این ها رو به شاهزاده لطفا منتقل کنید از طریق خانم بقراط. فرشگردیا خیلی هاشون بچه های خوبین. راه بیاید باهاشون.
بله سلطنت طلبان وجود دارند و تعدادشان هم بسیار است اما بسیار متوهم هستند و سال هاست گمان میکنند و به مردم هم قول ۶ ماه دیگر و یک سال دیگر را میدهند و این از ابتدای سال ۵۸ آغاز شد و چون تاکنون ب نتیجه نرسده اند عصبی و دهان به فحش و توهین باز کرده اند واقعا از این نظر شباهت زیادی به طرفداران حکومت دارند البته از نوع لمپن های شان.باید بدانند با تعدادی متخصص و عده ای جوان از طبقه متوسط و بالای اجتماع نه آنان و نه هیچ گروه دیگری هرگز به نتیجه و جایی نمیرسیم و با حکومتی که هست در انتها خونریزی است و تعیین تکلیف حکومت ایران از لوله اسلحه و شکی نیست اگر این برخورد هرچه زودتر بخصوص در دوران جنگ ۸ ساله با عراق بشکل گسترده و اجتماع تمام گروه های مخالف حکومت انجام میشد هم نتیجه بهتر بود و هم آسیب به زیرساخت ها و ثروت ملی کشور و خونریزی کمتر بود و اگر مجاهدین عملیات فروغ جاودان را با شرکت سایر نیروهامخالف خارج و داخل کشور و کمک قدرت های خارجی انجام داده بود سرنوشت کشور این نبود و خودشان هم کمتر آسیب میدیدند اما بس که غافل هستن از جامعه داخل کشور چون بقیه گروه های مخالف علاوه بر ضربه سهمگین خوردن روحیه مردم داخل کشور را نیز برای سالها تخریب کرده بودند.شک نداشته باشید روز به روز حکومت اسلامی قدرتمندتر میشود هم در دنیا و هم منطقه و هم داخل با بلاهایی که به سرهموطنان بیچاره ما میاورد.گمان نکنید انسان و خانواده ای چون خانواده محترم بختیاری خصوصا پدر رنج دیده و معلمین در بند و خانواده های عزیزشان که چیزی برای از دست دادن ندارند و بقول معروف به سیم آخر زده و از هرخانواده چند تن گوشه زندانهای زژیم در حال مرگ تدریجی هستند بسیار،هرگز بلکه اکثریت مردم داخل مشغول زدن جیب یکدیگر هستند و فکر نان کنید خربزه آب است.
از آغاز به کار فرشگرد دو مشکل را مکرراً از همین جعبه دیدگاه ها تکرار کردم:
۱- در غیاب فعالیت یک تشکیلات سیاسی هدفمند و برنامه دار سرمایه گذاری بر روی یک گروه کوچک از دانشمندان موضوعی و تخصصی علوم با هیچ منطقی سازگار نیست. اولویت عمل اپوزسیون خارج نشین باید در راستای حمایت و بستر سازی برای بر اندازی حکومت فاسد باشد و بس. بی دلیل نیست فرشگردی ها رفته رفته به سمت تبدیل شدن به یک گفتمان سیاسی شدند.امروزه دانشمندترین آنها بی هیچ مایه و سرمایه سیاسی فیل دولت در تبعید هوا کرده.
۲- ادعای برنامه ریزی علمی متخصصان ایرانی مقیم خارج در ارایه راه حل برای مشکلات توسعه ایران بسیار زننده و اصولا امری است سراسر غیر علمی. تنها کسی می تواند برای اصلاح امور یک کشور برنامه ریزی کند که اولا سر از سیاستگذاری عمومی در بیاورد ( که یک فوق تخصص میکروبیولوژی الزاما چنین توانی ندارد) و در ثانی بر داده های روز جامعه و جغرافیای ایران اشراف داشته باشد. این یکی هم برای خارج نشینان محال است.
حیف است ایرادی که به نام فرشگرد وارد کردم را هم تکرار نکنم. من یکی اصلا علاقه ای به استفاده از یک نام و نماد مذهبی دیگر برای هیج جریان ایرانی ندارم. واژه فرشگرد خود ریشه در باورهای آیین زرتشت دارد. ما ایرانی ها یک روز بالاخره باید از آسمان هفتم بکنیم و بیاییم روی زمین زندگی کنیم.
توصیه: اگر خاندان پهلوی واقعاً خود را متعهد به پرچمداری میراث رضا و محمد رضا شاه میداند و قصد دارد در راه اعتلای ایران گام بردارد، باید دل به یک دنبال کردن نقشه راه مدون و مبتنی بر شواهد ببندد. نه اینکه هر کس از در رسید را حمایت کند. اگر هم فعالیتهای آنها فقط تفننی و برای زنده نگاه داشتن خاطره دو شاه فقید است که باید خواهش کنم این گرامیداشت را به ایام خاصی محدود کنند و پا از عرصه سیاست بیرون نهند تا مردم تکلیف خود را بهتر بدانند و امید واهی نداشته باشند. ایمان دارم ملت ایران در گرامیداشت پهلوی ها کوتاهی نخواهند کرد.
من سلطنت طلب نیستم اما معتقدم سلطنت طلبان وجود دارند و به عنوان مخالف من اگر نتوانند خود را جمع کنند همه ما را به خاک سیاه می نشانند ظهور فرشگرد پیروزی ادبیات مجاهدین خلق و کیهان شریعتمداری بود استفاده از ادبیات تهاجمی و حتا هتاک منجر به واکنش دیگران شد واکنشی که رفته رفته به درون خود فرشگرد هم رسوخ کرد می توان فرشگرد را حاصل جمعی جوان نا امید آواره و شاید جاه طلب دانست توصیه من که البته آدم مهمی نیستم به همه دوستان ، مطالعه عمیق جامعه ایرانی است ایران عین گسلهای خود بسیار نا آرام است و درضمن دارای یک منطق درونی است از هر فرد یا گروه پر خاشگر استقبال می کند اما اختیارش را دستش نمی دهدایران شوروی کوبا کنگو پاناما نیست جغرافیای ایران دنبال فرد یا گروهی می گردد که به موقع پرخاشگر به موقع با شخصیت به موقع دلسوز به موقع خاموش باشد البته فحش خورش هم خوب باشد چون فحش و غرغر حق بزرگان است
این انجمن محفلی طلوعی پر فروغ و پر سر وصدا در رسانه های دولتی برون مرزی داشت، ولی غروب آن را ظاهرا کسی متوجه نشده است. از سر کنجکاوی، گذری به وبسایت آنان زدم. بغیر از یک طرح فیروزه ایی رنگ، تصویر شاهزاده رضا پهلوی ، نقشه ایران و چند بیانیه قدیمی به زبان انگلیسی، چیز دیگری یافت می نشد. حتی در التهابات پاییز ۹۸، نیز سکوت پیشه کردند.
اثرگذاری و فعالیت این گروه سابق، کمتر از آنی بود که تئوری توطئه در مورد ترفند جیم الف برای رخنه در اوپوزیسیون باور پذیر باشد. خلافت شیعهچنین ناشیانه عمل نمی کند !!!!!