مجید محمدی – در جریان اعتراضات پس از مرگ جرج فلوید رسانهها در سراسر دنیا انبوهی از واقعیات ناقص و یکطرفه و احساساتی را بعلاوه دروغ و تبلیغات سیاسی به خورد خلایق دادهاند بدون دادن پسزمینهها و اطلاعات آماری. آنها تنها از خشونت پلیس «سفید» علیه «سیاهپوستان» و «نژادپرستی جامعهی آمریکا و پلیس علیه سیاهپوستان» به عنوان پسزمینهی شورشها و اعتراضات سخن گفتند در حالی که «نژادپرستی جامعهی آمریکا و پلیس مناطق مختلف آن» یک برساختهی موهوم و بدون شواهد است و اعتراض به پلیس نیز هیچ رابطهای با آتش زدن کلیساهای تاریخی، غارت ساختمان سیانان و مغازههای مردم و آتش زدن اموال خصوصی ندارد.
وقتی اهالی رسانه خود را فعال سیاسی و رسانهها را بوق تبلیغاتی برای تحریک عمومی تصور کنند چنین بلایی بر سر رسانه و جامعه میآید.
طیف شرکتکنندگان
به مجموعههای فیلمها و تصاویر گرفته شده از اعتراضات پس از مرگ جرج فلوید نگاه کنید و شعارها و دستنوشتهها را مرور کنید. ناراحتی و عصبانیت ناشی از عدم اجرای عدالت جرقهی اعتراضات نیست چون اعتراضات پس از سه روز آغاز شد زمانی که چهار مامور پلیس اخراج و مامور خاطی نیز متهم به قتل و زندانی شده بود. مقامات قضایی غیر از این باید چه میکردند؟ جرقهی اعتراضات را کسانی زدند که فرصت را برای هرج و مرج مناسب میدیدند. حدود سه ماه جوانان ۱۴ تا ۲۵ ساله در خانه مانده و چهل میلیون نفر هم بیکار شدهاند.
ویژگی مشترک معترضان تنفر از ایالات متحده و قانون و ایدهی این کشور است. در این اعتراضات خواه نوع مسالمتآمیز و خواه خشن آن طیفی از مهاجرانی که به شهروندی پذیرفته نشدهاند (با پرچم مکزیک)، طرفداران خامنهای که میخواهند به دلیل تحریمها ایالات متحده را بهم بریزند تا ترامپ برود و بایدن بیاید، اسلامگرایان طرفدار القاعده و داعش، کمونیستهایی که از شرکتهای بزرگ متنفرند، بزهکاران و خردهجنایتکاران خیابانی که از بیعرضگی شهرداران و فرمانداران «دمکرات» برای غارت مغازهها استفاده میکنند، فرزندان طبقهی نخبه و ثروتمند که هوس چه گوارا شدن دارند (ثروتمندان فقیرنما)، دانشگاهیانی که هیچ چیز از جامعهی آمریکا نمیدانند بجز آنکه «سیستماتیک نژادپرست» است (فعلا این ادعا مد زمانه است و با آن میتوان شغل دانشگاهی گرفت) و کسانی که در سال ۲۰۱۶ از ترامپ شکست خورده و نتوانستهاند وی را در ۳.۵ سال گذشته از قدرت پایین بکشند، حضور فعال دارند.
اتحاد «مقاومت سیاسی» و «جنایت اجتماعی»
اعتراضات بعد از مرگ جرج فلوید- که در شرایطی دردناک دار فانی را وداع میگوید- هیچ ربطی به او و کشته شدنش ندارد. سه روز بعد از مرگ وی پلیسی که زانو برگردن وی نهاد بازداشت شد و سه پلیس دیگر که مانع همکار خود نشده بودند نیز از کار اخراج شدند. این سریعترین واکنش دستگاه قضایی در موارد مشابه بوده است. رفتار و سازمان و شعارهای تظاهرکنندگان اما نشان میدهد که موضوع آنها عدالتخواهی نبوده و نیست. هدف آنها و رهبرانشان در رسانهها، دولتهای محلی و ایالتی و همچنین سازمانهای تروریستی مثل «آنتیفا» تخریب جامعهی آمریکاست.
گسترش اعتراضات اخیر نتیجهی همپیمانی دو گروه است: «دمکرات»هایی که با بر هم زدن نظم و نقض قانون میخواهند دولت ترامپ را ناتوان نشان هند و او را در انتخابات نوامبر شکست دهند و چپهای کمونیستی که میخواهند جامعه آمریکا را از میان ببرند تا از خاکسترهای آن، خود به عنوان رهبران آمریکای کمونیست ظهور یابند! در این میان بزهکاران و جنایتکاران خیابانی (در کنار طرفداران خامنهای و تروریستهای اسلامگرا) از فضایی که توسط دو گروه بالا ایجاد شده برای اهداف خود بهره میبرند.
تبعیض و تعصب ملک شخصی هیچ گروهی نیست
در همهی جوامع تبعیض و تعصب وجود دارد. اما مشکل تبعیضها و تعصبات در ایالات متحده یک مشکل دولتی و سیاسی و قانونی نیست چون در قوانین و تصمیمات سیاستمداران، قانون و سیاست تبعیضآمیز و متعصبانه وجود ندارد. اگر چنین میبود تا کنون به دیوان عالی ارجاع شده بود. تبعیضها و تعصبات در رفتار خود مردم با یکدیگر است که دولت حقوقی و قوانین آن را به درستی مهار میکند. تفسیر و تعمیم «رفتار خود مردم» به عنوان نژادپرستی به ساختارهای جامعهی آمریکا نادرست است چون این تبعیضها و تعصبات یکطرفه نیست. اگر جامعهی آمریکا را بطور سیستماتیک نژادپرست تلقی کنیم هیچ قوم و اقلیتی از آن مبرّا نمیمانَد چون یک گروه نمیتواند ادعا کند که بر فراز سیستم نشسته است.
از سوی دیگر بسیاری از تبعیضهای یادشده درواقع یا توهم تبعیض است (مثل جریمه شدن اعضای یک گروه به خاطر تخلف رانندگی) یا روال عادی جامعه است مثل اینکه امروز اکثر بازیکنان تیمهای خوب بسکتبال آفریقاییتبار هستند چون خوب بازی میکنند. این موضوع را نمیتوان تبعیض علیه اروپاییتبارها یا آسیاییتبارها دانست. به همین ترتیب سهم نسبی بالای دانشجویان آسیاییتبار در دانشگاههایی با رتبهی برتر به واسطهی تبعیض علیه دیگران نیست بلکه به دلیل تلاش بیشتر آنهاست. اتفاقا بسیاری از دانشگاهها برای دانشجویان یهودی و آسیاییتبار که نمرات خوبی دارند سهمیهی محدودکننده میگذارند و علیه آنها تبعیض روا میدارند تا دیگر اقلیتها نیز در آنها حضور داشته باشند.
مد «نژادپرست» و «زندگی سیاهان اهمیت دارد»
در روزهای اعتراضات و شورشها در ایالات متحده برخی جوانان ایرانی که در عمر خود در برابر سرکوب جمهوری اسلامی سکوت کردهاند، تحت تاثیر مُد روز یکباره ضد آمریکایی و طرفدار سیاهان آمریکا شدهاند. آنها که حکومت شبانهروز اسلحهاش را روی گردنشان گذاشته و روی آنها ایستاده یکدفعه متوجه شدهاند که باید غم دیگران را بخورند آنهم کسی را در جامعهای که هر دو، نه آن فرد و نه آن جامعه، را نمیشناسند. این مُد روز نه تنها جوانان طبقات ممتاز در اروپا و آمریکا را فرا گرفته تا حدی که از غارت و آتش زدن کلیسا و کتک زدن صاحبان کسب و کار دفاع میکنند بلکه کشوری را که پلیس شهرهایش با حداکثر خودداری با فاشیستها و کمونیستها و اسلامیستها برخورد میکند، فاشیست و نژادپرست میخوانند.
افسانهی نژادپرستی پلیس در آمریکا
رهبران «دمکرات»ها همراه با چپهای کمونیست و اسلامگرایان بر این باورند که سیستم عدالت کیفری در ایالات متحده با «سیاهان» به گونهای متفاوت از «سفیدها» رفتار میکند. این ادعای بیاساس امروز به یک آموزه در همهی دانشگاههای آمریکا تبدیل شده که گویا جامعهی آمریکا «بطور سیستماتیک» نژادپرست است و بر نژادپرستی بنیان گذاشته شده است. این سخنان کلیگوییهای بیپایه است و با هیچ آمار و تحقیقی قابل اثبات یا تبیین نیست. رفتاری که با جرج فلوید صورت گرفت اصولا رفتار جاری در ۳۷۵ میلیون مواجههای که پلیس در شهرهای مختلف آمریکا با مردم دارد نیست. شواهد موجود در نظام کیفری آمریکا هیچگونه گرایش منفی نسبت به یک نژاد یا قومیت یا جنسیتی را در بازداشتها، تحقیقات و فرایندهای قضایی نشان نمیدهد. جرم و رفتار ظنآلود تعیین کنندهی واکنش پلیس است و نه رنگ پوست افراد.
در سال ۲۰۱۹ افسران پلیس ۱۰۰۴ نفر را مورد اصابت گلوله قرار داده و کشتهاند که اکثر آنها مسلح یا خطرناک بودهاند. آفریقاییتبارها کمتر از یک چهارم این افراد را تشکیل میدادهاند (۲۳۵ نفر). این نسبت از سال ۲۰۱۵ تغییر نکرده است. سهم قربانیان آفریقاییتبار کمتر از نرخ جرم آنهاست چون تیراندازی پلیس تابع مواردی است که پلیس با افراد مسلح و خشن روبرو میشود. در سال ۲۰۱۸ افریقاییتبارها ۵۳ درصد ارتکاب به قتل و ۶۰ درصد سرقتها را انجام دادهاند با اینکه تنها ۱۳ درصد جمعیت هستند.
پلیس در این سال ۹ آفریقاییتبار غیرمسلح و ۱۹ اروپاییتبار غیرمسلح را با اسلحه به قتل رسانده است. این ارقام در سال ۲۰۱۵ به ترتیب ۳۸ و ۳۲ بوده است. در سل ۲۰۱۸، ۷۴۰۷ آفریقاییتبار توسط پلیس کشته شدهاند که آن ۹ قربانی تنها یک دهم درصد از این رقم است. احتمال کشته شدن یک افسر پلیس ۱۸.۵ برابر آفریقاییتبارانی است که به دست پلیس کشته شدهاند. در هفتهی قبل از مرگ جرج فلوید، ۸۰ آفریقاییتبار در شیکاگو مورد اصابت گلوله قرار گرفتند که ۲۱ تن از آنها جان خود را از دست دادند و تیراندازان در همهی موارد خود آفریقاییتبارها بودهاند. علت قتل هشت برابری آفریقاییتبارها نسبت به اروپایی تبارها نه تیراندازی پلیس بلکه خشونت مجرمانه در میان خود آنها بوده است. تحقیقی که در سال ۲۰۱۹ توسط آکادمی ملی علوم منتشر شده نشان میدهد که «هیچ شاهدی مبنی بر شکاف ضد سیاه در احتمال اصابت کشندهی گلوله توسط پلیس وجود ندارد.» تحقیقی که در فیلادلفیا در سال ۲۰۱۵ توسط وزارت دادگستری انجام شد نشان میدهد که احتمال تیراندازی افسران آفریقاییتبار پلیس به مظنونان غیرمسلح آفریقاییتبار بیشتر از افسران اروپاییتبار بوده است. مطالعهی دیگری توسط رولاند گریر اقتصاددان دانشگاه هاروارد نشان داد که هیچ شاهدی برای تبعیض نژادی در تیراندازیها در ایالات متحده وجود ندارد. البته کسانی که انگیزهی سیاسی و نگاه فرقهای و قبیلهگرا به عالم دارند، همهی این تحقیقات را نادیده میگیرند.
رهبران ناشایست، جنبشهای کور
در یکصد سال گذشته جنبشهای سیاهان راهبردها و رهبران متفاوتی داشتهاند. این راهبردها و رهبران تقریبا همیشه در ارتقای زندگی همراهان خود شکست خوردهاند بجز یک نفر و راهبرد وی: جنبش ضد خشونت مارتین لوتر کینگ. او توانست بسیاری از تبعیضها را از پیش پای آفریقاییتبارها بردارد (مثل جدایی مکانی از اروپاییتبارها) و علت موفقیت وی نیز مسالمتآمیز بودن حرکتاش بود. تا کنون چندین بار در اعتراض به قتل مردان سیاه بدون اسلحه توسط پلیس حرکتهایی صورت گرفته اما چون به غارت و آتشسوزی انجامیده نتیجهی معکوس داده یا اصولا نتیجه نداده است. اگر جامعهی آمریکا بطور سیستماتیک نژادپرست میبود، امکان رفع تبعیضهای گذشته وجود نمیداشت. در نتیجهی عمل رهبران ناشایست، جنبشهای سیاهان به ابزار سیاسی چپ برای کسب قدرت و سوء استفادهی اسلامیستها تبدیل شده است. پیوند عمیق اکثر رهبران جنبشهای آفریقاییتبارها با جریان چپ آنها را به زائدهای از این جریان تبدیل کرده و همین امر مانع پیشرفت آنها در حیطههای مختلف شده است. «دمکرات»ها برای خرید رأی اقلیتها به سیاست هویتی دامن میزنند اما در حل مشکلات آنها ناتوان بودهاند.
تا وقتی دادگاه این ماموران تشکیل نشود هیچ قضاوتی مستند، عادلانه و وارد نخواهد بود، بخصوص قضاوت عوام کوچه و خیابان که در درکشان از حقیقت همواره بند تنبانی و در حد داستانپردازیهای کربلا است.
این حادثه اسفبار کاملا سیاسی شده و هدف تحرکات به هیچ وجه اصلاح گرانه نیست. اگر تنها یک دلیل برای تردید در تمام ماجرا بخواهیم همین جبهه گیریهای جمهوری فساد اسلامی کافی است.
نژادپرستی بیرون از اینکه نشانه ناآگاهی و نشناختن ارزش زندگی برای همه زندگان است علامت خطرناکی برای دور بودن از انسانیت و رحم و مروت است. گناهی را که در این راه معلمان فرصت طلب و نامعلم جامعه برای خوش آیند این و آن و حاکمان زورگوی بیرحم ، با موذیگری زبان و قلم و اشاره خود ، به جامعه نا آگاه با آگاهی کامل تزریق میکنند که ناسزاست و ناصواب گامی است کشنده تر از کار زشت قاتلی که ۹ دقیقه میتواند گلوی شما را با دو دست فشار بدهد تا از نفس بیفتید . شرمشان باد آنها که میدانند و حقیقت را پنهان میکنند . جهان در آتش نژادپرستی نوین بشدت در حال سوختن است.
هیچ تظاهراتی بدون پول انجام نمی شود ببنید پول از کجا می رسد آنوقت می دانید چه کسانی پشت این قضایا هستند ( همینکه در مورد تظاهرات ۵۷ در آمد چه کسانی پول دادند!!) و تا انتخابات آینده امریکا در نوامبر این جریانات شوربختانه خواهند بود. مگر اینکه در عقل جمعی انسانها معجره ای رخ دهد و انسانها در یابند ما یک کشور یا یک دولت در کشورها نداریم. در دنیای دوقطبی، جدا کن و حکومت کن، ما همیشه یک دولت دست بسته داریم و یک دولت سایه همه کاره. اینرا باید در بین خطوط خواند. چنانچه یک تاریخ رسمی داریم و یک تاریخی که باید در کتابخانه ها و آرشیوها جستجو کرد. اگر هم اکنون در فکرتان لینک می زنید به اصطلاح سازمان سیا یعنی تئوری توطئه که خود این سازمان بعد از کشتن کندی معمول کرد فقط خودتان گول می زنید. تئوری توطئه را خود دولت سایه انجام میدهد. این را باید درک کرد. تا آنچه در دنیا می گذرد را متوجه شد. اگر به ۴ سال گذشت باز گردیم و اتفاقات پیش آمده از بازخواست ترامپ تا این بیماری دروغین و اکنون جنگ نژادی. و ایران ملجیک هم که دنبال روی دولت سایه امریکاست… دریابید تا دیر نشده.
به هموطن عزیز ، بهرام پارسی .
طبق باورهای پدران پایه گذار مسیحیت پروتستان ، ، ، مهربانی خدا شامل هرکس که ایمان می آورد می شود و در انجیل تنها حقیقت معنوی گفته شده .
دوست و همنوع عزیز ، انگونه که عارفان ایرانی گفته اند .
تعریف مهربانی و محبت ،،، شامل ، رحمت ، بخشش ، فداکاری بدونه توقع و عشق ورزیدن میباشد .
عیسی مسیح , اینه خدا بر روی زمین گفته . دشمن خود را دوست بدارید .
اگر به دوستان خود محبت کنید ، کار بایسته ای انجام نداده اید ، به دشمنان خود محبت کنید ،
پس میتوان گفت حتی انانی که ایمان نیاورده اند ، مهربانی خدا شامل حال انان هم میشود .
مثل زمانی که در خشکسالی همه منتظر باران هستند . خدائ مهربان ، بارانش را فقط برای انانی که ایمان اورده اند نمی فرستد ، بلکه برای همه ، عشق و مهربانی پدر اسمانی و خدای خالق مطلق و حاکم مطلق و قادر مطلق ، بی نهایت است و از فیاضیتش جاری و روان .
نه انکه کلیسیای کاتولیک یا پروتستان ، یا فرق دیگر مثل تسنن و تشیع وصف میکنند
نیابد بدو نیز اندیشه راه ، که او را نه نام است و نه جایگاه . فردوسی .
خدا ورای زمان و مکان و کلام است . بلکه خالق همه کلامها و زمانها و مکانها .
چرا از امریکا متنفر هستند؟ به خاطر تنفر از پدران پایه گذار امریکا .امریکا یک کشوری است مثل باقی کشورها با یک تفاوت بسیار مهم .مبنای این کشور برپایه ی اندیشه ای بنا شده است که ایمان به خدا را در کنار آزادی ، برابری و برادری میان ابنای بشر پذیرفته است و هدفش ایجاد سعادت زمینی و صلح بین تمامی انسان ها است .حال چقدر در این مسیر موفق بوده ، جای بحث دارد اما مبنای حرکت امریکا ، همانی بود که عارفان و شاعران بزرگ ما نیز آرزویش را می کردند.
امروزه ، بسیاری نمی خواهند بپذیرند که ایمان به خدا را می توانیم با خردگرایی و علم ، راهنمای زندگی بشر کرد . بر طبق باورهای پدران پایه گذار و مسیحیت پروتستان (و انجیلی) هدف از زندگی ؛ محبت کردن به خدا و همدیگر است .بر طبق باور آنها ، مهربانی خدا شامل هرکس که ایمان می آورد می شود و در انجیل تنها حقیقت معنوی گفته شده ولی انسان همیشه به دانش و تکنولوژی و هنر نیازمند بوده و هست و خواهد بود .
ما انسان ها عادت داریم به خاطر مشکلاتمان ، رنج های زندگی ، ترس ها و هراس ها و اضطراب ها و بسیاری از مسایل دیگر ، برای خود دشمن بتراشیم .نیاز داریم توهم توطئه داشته باشیم تا اطمینان کاذبی داشته باشیم به خوب و برحق بودن خودمان و رذالت و پستی گروهی که مخالفمان هست یا منافعشان با ما در تضاد است .به همین دلیل همه ی انسان ها ، به این گرایش دارند که نفرت بورزند و بخواهند بکشند و نابود کنند . پس اولین قدمشان ، شکستن سدی است که جلویشان را گرفته .به همین دلیل تمام چپ ها (کسانی که از آدم های ثروت مند و موفق متنفر هستند) با تروریست های اسلامی و خمینی چی ها (کسانی که از بشریت متنفر هستند و جز کشتار و به بردگی کشیدن انسان ها برای رضای دجال ، آرزویی ندارند) نئونازی ها (کسانی که پشت سر ابرانسانِ نیچه ای حضرت هیتلر علیه السلام نماز می خوانند ) و استالین پرست ها ، مائو پرست ها و خر پرست ها (منظور دموکرات های سوسیالیست و فسیل های حزب دموکرات هست که هر کدام ۳۰ تا ۴۰ سال است در مسند قدرت هستند) با هم متحد شده اند که امریکا را به زانو در آورند .
خوشبختانه این تب وحشی گری و تنفر خواهد گذشت و میراث پدران پایه گذار گسترده تر و ژرف تر در جهان بسط خواهد یافت.
با تشکر از مقاله روشنگرایانه آقای محمدی.
در جهان پست مدرن و فیک نیوز و هویت محور و نسبیت گرایانه و پسا حقیقت کنونی و در نبود خردگرایی و استدلال منطقی و تفکر نقادانه و همچنین جولان شارلاتانها اسلامگرایان و اسلاموفیلها و مارکسیستهای فرهنگی، انتشار و باورپذیری افسانه ها و جعلیات و اراجیف آسان گردیده و جفنگیات به نام حقیقت در کله تهی مغزان براحتی تزریق می شوند.
یکی از این جعلیات وقیحانه، افسانه نژاد پرستی در آمریکا است.
سخن کوتاه، در سال ۲۰۱۳ یکی از پلت فورم های معتبر و مشهور دموکراتها و لیبرالها و چپگرایان و طبقات الیت جهان غرب و کشور آمریکا به نام روزنامه واشنگتن پست، نتیجه تحقیق دو دانشمد سوئدی را در مورد میزان نارواداری و رواداری نژادی در جهان منتشر کرد، که البته همانگونه که انتظار می رفت توجهی به آن نشد چون بر خلاف اراجیف رایج بود.
طبق این تحقیق ؛
۱۰ کشور اول جهان از نظر نارواداری نژادی عبارتند از :
۱- اردن
۲-هندوستان
۳- مصر
۴- عربستان
۵- ایران
۶-ویتنام
۷-اندونزی
۸- کره جنوبی
۹-نیجریه
۱۰- ترکیه
۱۰ کشور اول جهان از نظر رواداری نژادی عبارتند از:
۱- آمریکا
۲- کانادا
۳- برزیل
۴-آرژانتین
۵-کلمبیا
۶-گواتمالا
۷- بریتانیا
۸- سوئد
۹- نروژ
۱۰- لاتویا
ممکن است اسلامگرایان وخمینیستها و چپهای شیعه اثنی عشری و جبهه ملیون و روشنفکران و مصدقیون و ضد امپریالیستها و ضد یهودها و استمرار طلبان و لابیستها و دیاثت مداران و ولایت معاشان، از دیدن نام برخی کشورها در آن لیست، دهان شان کف کرده، رگ گردنشان متورم شده ، فشار خونشان بالا رفته، رنگ رخسارشان بنفش یا ارغوانی شده و بمباران الفاظ رکیک را نثار آن دو دانشمند سوئدی ویا روزنامه واشنگتن پست و یا حتی کامنت گزار بفرمایند.
بدینوسیله ضمن تقدیم مراتب عذر خواهی و دلجویی، از آنان دعوت می گردد به لینک زیر مراجعه کرده و گزارش تحقیقی را مطالعه نمایند.
A fascinating map of the world’s most and least racially tolerant countries
– The Washington Post
https://www.washingtonpost.com/news/worldviews/wp/2013/05/15/a-fascinating-map-of-the-worlds-most-and-least-racially-tolerant-countries/?utm_term=.3832352d939c&fbclid=IwAR1s38faQVMdUXfKo-mDYfNHZtCTPwSu9ir9D8TbVR3JruHNBK-SikT1jds
خمینی گجستک گفته بود بعضی ها شدن خر دیزه لکن نقصان خودشانرا میخواهند وضرر صاحبشان را حکایت حزب خران (دمکراتها)است که حاضرن آمریکا را با کمک آدمخورها اسلامی وچپول هایی ورشکسته نابود کنند تا به قدرت برسند .بدون توجه به عواقب کاری که میکنند نمی دانند که چپول جماعت بنام طبقه پرولتاریا در فرصت مناسب به این جانوران هم رحم نخواهند کرد .
ادامه جنگ زرگری ، شیطان بزرگ ، با شیطان کوچک . معامله قرن ، قبل از کشتار ابان به انجام رسیده ، انروزی که ولی فقیه ، دستور اتش به اختیار صادر فرمودند و به نوکران اماده باش برای ۴۰ سال دوم ، و امروز فرمان به کار بستن دزدان و ادم کشان جوان ، در ترکیب ، دولت و مجلس ، برای بدست گرفتن افسار قاطر چموش جمهوری جیمی کارتری و هدایت ان برای ۴۰سال دوم .
شورشها در آمریکا فقط به خاطر نژادپرستی نیست، به خاطر فاصله طبقاتی و بی عدالتی اجتماعی است.
در انگلیسی ضرب المثلی است که: مواظب باش چی آرزو میکنی / Be careful what you wish for
حال، جمهوری اسلامی مزدوران سایبری و ساندیس خورانش را به خط کرده تا خبر قتل یک سیاه پوست امریکایی به دست پلیس را در بوق و کرنا بدمند به امید اینکه آبروی آمریکا را ببرند – بهرهبرداری تبلیغاتی از اعتراضات در آمریکا.
غافل از اینکه، شورشها در آمریکا فقط به خاطر قتل یک سیاه پوست و نژادپرستی نیست، به خاطر فاصله طبقاتی و بی عدالتی اجتماعی است – همان مشکلی که به زودی یقه جمهوری اسلامی را هم خواهد گرفت. جمهوری اسلامی، مواظب باش چی آرزو میکنی!
شورش پا برهنه گان و «شورش اسیدهای معده» در ایران در راه است.
«ولکن، اقتصاد مال خر است» – امام خمینی
“” تحت الحنک “”
آخوندها از بدو پیدایش وقتی در مسائلی کم میاوردند یا در مقابل سوال منطقی اندیشمندی قرار میگرفتند و خلاصه هر وقت به بن بستی میرسیدند که سبب میشد اعتقاد مردم را به آنها سست کند با جو سازی و شانتاژ عمامه را از سر برداشته بر زمین کوبیده و بعد آنرا به دور گردن حلقه کرده به قصد ترک شهر که آنرا ترک بلد میگفتند دور شهر به راه افتاده و جماعت ابله را که نه آنزمان کم بودند و نه حالا کم هستند به دنبال خود راه انداخته و بعد از اینکه طرف مقابل خود را منکوب و از چشم اجتماع انداختند با مظلوم نمائی به مسند مفت خوری خود بر میگشتند و جماعت ابله هم به دستبوسی دوباره مشغول میشدند . تحت الحنک بعد از مدرنیت در جوامع مختلف به صورت های گوناگون ظهور میکند مثلا در زمان شاه که آخوند های قدرت نداشتند گروه های سیاسی خودشان آدم میکشتند و خودشان هم تحت الحنک کرده و برای کشته شده گونه میخراشیدند . نمونه ؟ محمد مسعود , شریف واقفی و …. یا دورتر نرویم برای آدمهای غیر سیاسی نبرد دائی جان ناپلئون با آقا جون در کتاب آقای پزشکزاد که تحت الحنک روضه خونی دائی جان بر میهمانی آقا جون پیروز شد . حال آقای محمدی به درستی با اشارات به آمارها و اسناد و اینکه کمی تعقل کنیم تا به اصل مطلب پی ببریم را به داوری خواننده گذاشتند ولی آیا سینه زنان پای منبر تحت الحنک هم متوجه میشوند ؟ .
سه مطلب در مورد روابط فعلی امریکا و جمهوری اسلامی
از قول سایتها :
اول –
حکومت جمهوری اسلامی به جمهوری امریکا :
پیشنهاد فوری اخوندها ، به ترامپ
در صورت لغو تحریم ها ، دو روزه اعتراضات را سرکوب و جمع میکنیم .
تضمینی !
دوم –
توئیت جدید ترامپ به حکومت ولایت وقیح :
برای توافق جدید تا انتخابات امریکا صبر نکنید . من برنده خواهم شد .
اکنون میتوانید توافق بهتری داشته باشید !
سوم –
پیشنهاد یک کاربر به اقای روحانی :
اقای روحانی از سر راه ، نرمش قهرمانانه کنار بکش !
بیایید با همان کلید تدبیرتان ، یکسال زودتر کنار بکشید ، تا بلکه تکلیف مردم زودتر روشن شود !
در اولین جلسه سران قوا ، یک نگاه به چپ و راستتان بیاندازید .
این مجلس و رهبر ، صلح امام حسن را برای توافق ، از عاشورا بهتر جلوه خواهد داد .
و نامه پیامبر به امپراتوری های جهان و صلح حدبیه را وارد معرکه می کنند .
ببخشید ، میدانی چرا امریکا ( ببخشید شاه ) با انجمن حجتیه کاری نداشت !
سی سال است روی جمکران سرمایه گذاری میکنند ، برای روز مبدا .
میدانی ، چرا آقا زاده ها در غرب جا خوش کرده اند ؟
……
……
……
بله آقای روحانی خسته ، از سر راه نرمش قهرمانانه کنار بکش ، و با افتخار با مردم وداع کن ؟!!!!!
شاید با اجرای این برنامه کسب و کار ، اسرائیل و چین و روسیه ، کم رونق شود !