آخرین خاکریز جمهوری اسلامی؛ امنیت اقلیت حاکم در برابر امنیت همگانی

- اختلال در سیستم اداره کشور الزاما نشانه‌ی ضعف حکومت نیست اما وقتی یک سیستم مدام با بحران‌های مختلف اعم از قابل پیش‌بینی‌ و غیرقابل پیش‌بینی روبرو می‌شود و نمی‌تواند راه خروج از آنها را پیدا کند، از یکسو خسارات و تلفات در همه واحدها افزایش می‌یابد و از سوی دیگر بیانگر آنست که این حکومت دچار ضعف ساختاری در مدیریت و کنترل اوضاع است و به تدریج همان کنترل ضعیف را نیز از دست داده و یا در حال از دست دادن آن است.
- رئیس قوه قضاییه: این تعداد آتش‌سوزی و دست داشتن برخی عناصر سابقه‌‎دار در این موارد نمی‌تواند تصادفی باشد!
- نهادهای نظارتی و امنیتی که شهروندان را به خاطر حجاب و رقص و آواز و دو خط نوشته در شبکه‌های مجازی دستگیر کرده و به زندان می‌اندازند چطور نمی‌توانند مانع فعالیت این «عناصر سابقه‌دار» شوند و یا آنها را مورد پیگرد قرار دهند؟!
- در امن و امان بودن زمامداران و مدیران و ابستگان ردیف اول حکومت به دلیل داشتن امکاناتی که از کل جامعه دریغ شده به این معنی نیست که، آنگونه که مقامات جمهوری اسلامی تکرار می‌کنند، همه چیز تحت کنترل است!
- همه جوامع برای آزادی و رفاه و امنیت فردی و اجتماعی تلاش می‌کنند. در شرایطی که سال‌هاست از آزادی و رفاه در ایران خبری نیست، امنیت آخرین خاکریز است. خاکریزی که نه امنیت همگانی بلکه امنیت ناپایدار اقلیت حاکم را در برابر اکثریت مردم حفظ می‌کند. 

چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ برابر با ۱۰ ژوئن ۲۰۲۰


زندگی در محیطی که در آن تهدیدات با منشاء انسانی آنهم عمدی، سازماندهی شده و خرابکارانه به یک رویه تبدیل شده و رو به افزایش است نه تنها آسان نیست بلکه آن را می‌بایست کاملا جدی گرفت.

آتش سوزی پارک چیتگر

اغلب کشورهای دنیا در جوامع خود با جرم و جنایت، کمتر یا بیشتر، روبرو هستند و در همه جا ممکن است خلافکاران و تبهکاران به جولان بپردازند. بعضی کشورها دهه‌هاست برای مبارزه با گروه‌های خشن و باندهای مافیایی قاچاق انسان و مواد مخدر و اسلحه که شهرت بعضی از آنها بین‌المللی است تلاش می‌کنند.

برخورد با بعضی باندهای تبهکار و مخوف برای پلیس و نهادهای امنیتی فوق‌العاده دشوار است زیرا از یکسو فعالیت آنها درونِ شبکه‌های پیچیده‌ای انجام می‌شود که شاید سال‌ها برای شناسایی آن زمان لازم است و از سوی دیگر در مواردی با مقامات حکومتی نیز ارتباطات دارند و پشت پرده ماموریت‌هایی را در جهت منافع حکومت‌ها و یا گروه‌های مافیایی درون آنها اجرا می‌کنند. «فساد اقتصادی» یکی از اساسی‌ترین عوامل پدید آمدن بحران و تشدید در تبهکاری‌های سازمانیافته است.

بر اساس گزارش سازمان غیردولتی «شفافیت بین‌المللی» مستقر در آلمان که سالیانه فهرستی از کشورهای فاسد جهان منتشر می‌کند، جمهوری اسلامی ایران در بین ۱۸۰ کشور، در پایین‌ترین رده‌های شفافیت مالی یعنی در رده ۱۴۶ قرار دارد و در بین ۳۴ کشوری دیده می‌شود که با شفافیت مالی نازل، بیشترین فساد اقتصادی را در دنیا به خود اختصاص داده‌اند. این بدترین رتبه جمهوری اسلامی ایران طی چند سال اخیر است.

تحریم‌های آمریکا که واکنشی به ماجراجویی‌ها و اقدامات خرابکارانه‌ی جمهوری اسلامی در منطقه و سراسر جهان است و همچنین شیوع ویروس کُرونا بحران اقتصادی در ایران را تشدید کرده است. سازمان «شفافیت بین‌المللی»  همواره در گزارش‌های خود تاکید می‌کند که عدم کنترل فساد در کشورها باعث ایجاد بحران جهانی در دموکراسی‌ها  نیز خواهد شد. پنهانکاری و دروغگویی و عدم شفافیت حکومت‌ها از جمله و به ویژه در رژیم‌هایی مانند جمهوری اسلامی، نقض دموکراسی مردم همان کشور و همچنین فراتر از مرزهای آن را به دنبال دارد. طبیعی است انواع بحران در کشوری که دچار فساد است و اصول دموکراسی در آن در همه عرصه‌ها پایمال می‌شود بطور روزافزون افزایش پیدا می‌‌کند.

جمهوری اسلامی: بحران بدون فرصت!

در اصول تهدیدات یا جنگ‌های ترکیبی و نامتقارن تاکید می‌شود هر پدیده‌ای که «نقطه قوت» است به همان اندازه و حتی بیشتر می‌تواند «تهدید» نیز باشد؛ همانگونه که هر بحرانی می‌تواند بستر فرصت‌های تازه شود. یعنی هر پدیده‌ای خیر و شرّ را با هم دارد. رایج‌ترین مثال در این زمینه چاقوست که هم آلت قتاله است و هم ابزار جراحی.

فرض درباره یک حکومت و نظام این است که رهبران و مدیران یک سیستم سیاسی دست به دست هم می‌دهند تا از منابع انسانی یا منابع طبیعی برای نفع عمومی یا خیر همگانی استفاده کنند. اختلال در سیستم اداره کشور الزاما نشانه‌ی ضعف حکومت نیست اما وقتی یک سیستم مدام با بحران‌های مختلف اعم از قابل پیش‌بینی‌ و غیرقابل پیش‌بینی روبرو می‌شود و نمی‌تواند راه خروج از آنها را پیدا کند، از یکسو خسارات و تلفات در همه واحدها افزایش می‌یابد و از سوی دیگر بیانگر آنست که این حکومت دچار ضعف ساختاری در مدیریت و کنترل اوضاع است و به تدریج همان کنترل ضعیف را نیز از دست داده و یا در حال از دست دادن آن است. در امن و امان بودن زمامداران و مدیران و ابستگان ردیف اول چنین حکومتی به دلیل داشتن امکاناتی که از کل جامعه دریغ شده به این معنی نیست که، آنگونه که مقامات جمهوری اسلامی هم تکرار می‌کنند، همه چیز تحت کنترل است!

واقعیت این است که اکنون شهروندان ایران با مجموعه‌ای از تهدیدات و ناامنی‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند که منشاء آن ناکارآمدی و تباهکاری‌های حکومت است. برای نمونه، آتش‌سوزی‌‌های مشکوک سریالی که به نظر می‌رسد منشاء حکومتی دارند و همچنین حکومت ناتوان از پیشگیری آنهاست. در شیوع کُرونا نیز عملکرد تباهکارانه‌ی حکومت در تشدید و بحرانی شدن آن تاثیر مستقیم داشته است.

آنچه به عنوان فصل مشترک در این نوع تهدیدات می‌توان یافت، دو واقعیت است:

۱) نهادهایی که مسئول پیش‌بینی و مقابله با تهدیدات هستند به علت ناکارآمدی و فساد درونی قادر به اجرای مسئولیت خود برای کنترل و از میان بردن تهدیدها نیستند و یا اینکه خود آنها عامل بروز آنها هستند!
۲) پنهانکاری و در اغلب موارد نفی تهدیدها با دروغ‌های مداوم از سوی مسئولان شرایط را بحرانی‌تر و  خطرناک‌تر می‌‌کند چرا که با دروغ و انکار تهدیدهای واقعی، نمی‌توان آنها را خنثی کرد!

آنچه در جریان آتش‌سوزی‌های مداوم اردیبهشت و خرداد ۹۹ در ایران در جریان است، تصویری واقعی و نمونه‌ای عینی از علمکرد یک حکومت ناکارآمد، مافیایی و تباهکار است.

انکار واقعیت و تهدید افشاکنندگان

از حدود دو ماه قبل آتش‌سوزی گسترده‌ای جنگل‌ها و مراتع غربی و جنوبی کشور را به خاکستر تبدیل کرد. طبق معمول کمبود و نبود امکانات و نیروی انسانی سبب گسترش حریق شد و هزاران هکتار از اراضی جنگلی کشور به همراه انواع گونه‌های جانوری و گیاهی نابود شد. مسئولان منابع طبیعی استانی مدام از دولت درخواست کمک و امکانات از جمله هلی‌کوپترهای آبپاش کردند که اگر واقعا مهجز باشند در چنین مواقعی مؤثرترین وسیله‌ی مهار حریق به شمار می‌روند.

دولت اما برای مهار آتش‌سوزی‌ها امکانات کافی ندارد و از نهادهای نظامی درخواست کمک کرد. آنها هم یا از کمبود امکانات گفتند و یا به بهانه پایان قرارداد در نهایت از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردند!

بعضی مسئولان گفتند اگر هلی‌کوپترها زودتر می‌رسیدند آتش‌سوزی به این شکل گسترده نمی‌شد. برخی دیگر هم گفتند هلی‌کوپترها فرسوده‌اند و نیامده یا دچار نقص فنی شده و خیلی زود زمینگیر شدند و یا اصلا بنزین نداشتند. در چنین بلبشوی «مدیریتی» در برابر فاجعه‌ای که محیط زیست ایران را نابود می‌کند، عیسی کلانتری رئیس سازمان محیط زیست عقل سالم را نیز فراموش کرده و مدعی می‌شود: «بالگردها نقش موثری در خاموش‌سازی آتش ندارند!»

مروری بر سابقه خبرها درباره فاجعه‌ی آتش‌سوزی‌های مداوم واقعیت‌ هولناک تباهکاری سازمانیافته در مدیران ارشد نهادهای مسئول را بیش از پیش آشکار می‌کند. شماری از نهادها برای شرایط اضطراری از جمله آتش‌سوزی طرح‌هایی دارند اما بودجه ندارند. اما برخی نهادها که بودجه‌های کلان برای تقویت امکانات و تجهیزات اطفاء حریق گرفته‌اند یا اصلا معلوم نیست کجا خرج شده و یا اگر هم برای مقابله با آتش‌سوزی‌ها خرج شده مشخص نیست چرا از ارائه گزارش‌های مربوطه خودداری می‌کنند!

یوسف قربانی فرمانده هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی می‌گوید «خیلی وقت است به دنبال این طرح‌ها هستیم. هلی‌کوپترهای شینوک و بل ۲۰۱۴ ارتش می‌توانند خدمات آبپاش ارائه دهند و طرح داریم اما نهادهای مربوطه باید با ما قرارداد ببندند».

video
play-rounded-fill

هلی‌کوپترهایی که برای خاموش کردن آتش هواپیماهای بزرگ تجهیز شده‌اند اما معلوم نیست کجا هستند بجای خود! «جت آتش‌نشان» وزارت دفاع که در سال ۱۳۹۷ از آن رونمایی و تست شد کجاست؟!

رونمایی از جت آنش‌نشان متعلق به وزارت دفاع؛ مهرماه سال ۱۳۹۷

چه کسی باید دستور دهد تا برای مهار فاجعه‌ی آتش‌سوزی جنگل‌ها از جمله زاگرس از آن استفاده شود؟! چرا این دستور در طول نزدیک به دو هفته آتش‌سوزی مداوم در جنوب و غرب ایران، صادر نشده است؟! و یا ایلوشین‌ آبپاش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کجاست؟! توپولف‌هایی که به آتش‌نشان پرنده تبدیل شدند کجا هستند؟!

ایلوشین آبپاش متعلق به نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

مسئله اما تنها اینها نیست زیرا فقط بخشی از آتش‌سوزی‌ها منشاء طبیعی دارند که حکومت در مقابله با آن بارها نشان داده که ناتوان است و شکست خورده. قضیه زمانی هولناک‌تر می‌شود که خود مقامات و منابع خبری اعلام می‌کنند که بخشی از آتش‌سوزی‌ها «عمدی» است اگرچه معمولا نخست انکار می‌شود.

تشخیص مشکوک بودن ده‌ها مورد حریق‌ مشابه یکدیگر در زمانی کوتاه و به صورت سریالی و زنجیره‌ای در گوشه و کنار شهرها کار سختی نیست. حتی شماری از مسئولان و مدیران میانی که دست‌اندرکار خدمات شهری هستند به «عمدی» بودن آنها اشاره کرده‌اند اما مقامات ارشد نیروی انتظامی هشدارها را «اظهار نظرهای شتابزده و غیرکارشناسی» خوانده و گفتند «به هیچ عنوان مورد تایید پلیس نیست». آنها همچنین هشدار دادند «افراد از هرگونه اظهار نظر غیرکارشناسی در این موارد خودداری کنند»!

آتش‌سوزی‌ در مراکز حساس حکومتی

گذشته از آتش‌سوزی‌های سال‌های گذشته که جنگل‌خواران برای تصاحب زمین‌هایی که در حقیقت منابع طبیعی کشور به شمار می‌روند به راه می‌انداختند، در هفته‌های گذشته آتش‌سوزی‌ علاوه بر فضای سبز و پارک‌ و جنگل‌ به مراکز و نهادهای حساس و استراتژیک حکومتی نیز رسید تا جایی که سیدابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه با استناد به گزارش وزیر دادگستری و رئیس مرکز حفاظت اطلاعات قوه قضائیه درباره آتش‌سوزی‌های اخیر در مراتع و فضاهای سبز تهران و دیگر مناطق گفت «این تعداد آتش‌سوزی و دست داشتن برخی عناصر سابقه‌‎دار در این موارد نمی‌تواند تصادفی باشد و لازم است دادستان‌های سراسر کشور با شناسایی و برخورد قاطع با عاملان این اقدامات، مانع از تکرار این موارد شوند».

اما این «عناصر سابقه‌دار» چه کسانی هستند که قوه قضائیه بجای پیگرد قانونی آنها نسبت به «دست داشتن‌» آنان هشدار می‌دهد؟! آنها چطور بدون تعلق به حکومت و نهادهای آن می‌توانند به مراکز و نقاط حساس حکومتی دسترسی پیدا ‌کنند؟! چه کسانی به آنها دستور به آتش کشیدن جنگل‌ها و مراتع را می‌دهند؟! کدام جریان حکومتی از این آتش‌ها سود می‌برد؟ اگر اینها «عناصر سابقه‌دار» هستند چرا آزاد مانده‌اند تا دوباره خرابکاری کنند؟! نهادهای نظارتی و امنیتی که شهروندان را به خاطر حجاب و رقص و آواز و دو خط نوشته در شبکه‌های مجازی دستگیر کرده و به زندان می‌اندازند چطور نمی‌توانند مانع فعالیت این «عناصر سابقه‌دار» شوند و یا آنها را مورد پیگرد قرار دهند؟!

اینها فقط بخشی از پرسش‌هایی است که پاسخ آنها را می‌بایست در ساختار مافیایی و فرقه‌ای جمهوری اسلامی جست. ساختاری که به عنوان حکومت نه تنها برای ملت و مملکت قابل اتکا نیست بلکه دشمن مردم و ایران است و همانطور که رفاه و برخورداری از امکانات اقتصادی زمامداران و مدیران ارشد خود و وابستگانشان را همان رفاه و برخورداری جامعه می‌پندارد، امنیت ناپایدار خود به برکت محافظان مسلح و اتومبیل‌های ضدگلوله و در سایه‌ی سرکوب را نیز با امنیت همگانی اشتباه می‌گیرد. اشتباهی استراتژیک! چرا که همه جوامع برای آزادی و رفاه و امنیت فردی و اجتماعی تلاش می‌کنند. در شرایطی که سال‌هاست از آزادی و رفاه در ایران خبری نیست، امنیت آخرین خاکریز است. خاکریزی که نه امنیت همگانی بلکه امنیت ناپایدار مافیای اقلیت حاکم را در برابر اکثریت مردم حفظ می‌کند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=199453

3 دیدگاه‌

  1. زنده باد ازادی .

    چگونه صد سال پیشتر ، با نبودن تلفن و رادیو و تلویزیون و اینترنت ، فقط و فقط ، با چند روزنامه انهم درتهران و تبریز و اصفهان فرزندان و مردم همین اب و خاک ، در سراسر ایران زمین که حتی بیش از ۵ ٪ سواد خواندن و نوشتن نداشتند ، یک مرتبه درهمه استانهای ایران ، با اسب و شتر و تفنگ برنو و تفنگ سر پر ، ساچمه ای و بیل و کلنگ ، حکومت فاسد قاجار را با جنبش همگانی مشروطه به زانو در اوردند و برکنار کردند و بجایش حکومت ایرانساز پهلوی را به حق بر تخت شاهنشاهی ایران نشاندن و دست انگلیس و روسیه ۲ استعمار گر و غارتگر ایران را کوتاه کردند .

    اما مروزه با این همه امکانات مدرن و تحصیل کردگان بالای ۶۰ ٪ نمیتوانند ، حتی در یک زمینه این رژیم دزد و فاسد و تبکهار را به عقب نشنی وادار کنند ، حتی در یک ضمینه پیش و پا افتاده مثل حجاب ، که رضا شاه بزرگ ۹۰ سال پیش ان را حل کرده بود .

    میدانید چرا ؟ پشتیبان و حامی رژیم اخوندی ۳ کشورند که تمام خواسته های به حق ایرانیان را در داخل توسط مزدوران مارکسیست اسلامیست سرکوب و در خارج و شورای امنیت از اخوندها حفاظت و پشتیبانی میکنند .

    هرگاه مردم ایران تکلیفشان را با سفارتخانه و تمام مستشاران اقتصادی و نظامی ، روسیه و انگلیس و چین ، مثل جنبش همگانی سراسری مشروطه و اعتصابات کمر شکن پی بگیرند و فقط برای ۶ ماه شب و روز بی وقفه و پا فشاری برخواسته هایشان بایستند ، سال اینده حکومت سرخ و سیاه جمهوری سرطانی ۴۰ ساله اخوندی برای همیشه به زباله دان تاریخ میرود و یران از چنگ مافیای غارتگران ، چین و انگلیس و روسیه ازاد و ملت و کشور ایران برای همیشه : ازاد خواهد شد : ازاد خواهد شد : ازاد . ازاد . ازاد .
    اول باید ، برعزم ایرانیت خود تکیه کنیم ، نه بر ایدئولوژی و مرامنامه سازمانی و حزبی .

    انگاه ، پس از رهائی و ازادی ، با برپائی حکومتی سکولار دموکرات ، در تشیکیل احزابی مدرن میتوانیم از مرام نامه حزبی گفتگو کنیم و برای شکوفائی و ابادی و رفاه جامعه و مردم سراسر حغرافیای ایران عزیز تدوینی نوین داشته باشیم .

    جاوید باد ایران عزیز ، نابود باد دشمنانش ، چین و انگلیس و روسیه ، زنده باد ازادی .

    رضا شاه روحت شاد .

  2. کم کم دست این رژیم دست ساز آمریکا و فرانسه و انگلیس داره رو میشه ویروس یاب ، زیر دریایی ، هواپیمای آتش خاموش کن

    اینجور‌که به نظر‌میاد بعد از ساختن رژیم قلابی اسلامی همه چیزشون مثل امام غایبشون غیبی هست
    ویروس یاب ، زیر دریایی ، ماهواره ، بمب‌اتم ، رهبر پوشالی ،که در ایام‌کرونا غیب شد
    بعد از ساختن خمینی که هیچ احساسی نداشت در بدو ورود وعده های الکی مثل آب ‌و برق و خانه مجانی
    یک هفت تیر‌چوبی و جفنگیات دیگه‌ مثل چاه جمکران هم‌ساخته و دستش دادن
    چرا ؟ برای ترساندن کشور‌های عرب‌ و فروش اسلحه های از رده خارج و چاپیدن پول خاور میانه و سر کار گذاشتن همه ملتشون
    در روز کار‌زار هواپیمای آتش‌نشان کار‌نمی کند زیر دریایی آب میره توش کشتی ها خراب شده با قایق تند رو می‌رن ویروس یاب اتصالی کرده و موشک نقطه زن به پایگاه خالی نقطه می‌زنه امام غایب میره تو‌چاه قایم میشه ماهواره رفته هوا اما مثل بقیه چراغش روشن نیست
    ای ملت چه نشسته اید که همه سر کار هستید ولی مزدتون نمی دهند خوش به حال خامنه ای که از مخ‌راحته

  3. توماس جفرسون

    اندیشکده آمریکایی صندوق صلح Fund for Peace هرساله رتبه بندی کشورهای جهان را از نظر ضریب شکنندگی Fragility Index بر اساس عوامل زیر منتشر می کند:

    ساختار امنیتی
    اختلافات درون- حاکمیتی
    سقوط اقتصادی
    نارضایتی عمومی
    فرار مغزها و مهاجرت
    مشروعیت نظام حاکم
    خدمات عمومی
    حقوق بشر و حاکمیت قانون
    فشارهای جمعیتی
    جابجایی جمعیت در داخل و ‌پناهنگی
    مداخلات خارجی

    تا سال ۲۰۱۸، ایران از نظر شاخصهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و امنیتی در وضعیت نارنجی و‌هشدار قرار داشت.

    در رتبه بندی ۱۷۸ کشور در سال ۲۰۲۰، یمن در رتبه اول، فنلاند در رتبه آخر و ایران در رتبه ۴۴ قرار دارند.
    .
    در سال ۲۰۲۰، با توجه به فشارهای حداکثری و تحریمها، سقوط بیشتر اقتصادی و شیوع کوید ۱۹، ایران به وضعیت قرمز و زنگ خطر رسیده است.

    آنچه حائز اهمیت است این است که افزایش ضریب شکنندگی کشورها، به معنی فروپاشی حاکمیت آنها و تغییر رژیم نیست.‌کشورها می توانند در وضعیت Failed State تا ابد و بدون محدودیت ، در باتلاق فلاکت و‌نکبت و تباهی فرو روند،‌بدون آن که حاکمیت سیاسی آنها تغییر کند .

    در جهان کنونی، تغییر رژیم، فقط یا از طریق انقلاب میسر است و یا مداخله خارجی، که در مورد ایران هر دو عامل غیر محتمل بنظر می رسند.

    البته فعالان برون مرزی بویژه در رسانه های دیداری و شنیداری، منتظر فروپاشی درونی و دگردیسی خودبخود و تغییر رژیم هستند و در تلاش اند تا این توهم را به مردم تزریق کنند.

    علاقه مندان می توانند برای مطالعه گزارش تفصیلی ضریب شکنندگی ایران به لینک زیر مراجعه فرمایند:

    https://fragilestatesindex.org/country-data/

Comments are closed.