وقتی سازمان بهداشت جهانی، بر اساس گزارش مفصل آسوشیتدپرس، با تأخیر تقریبا دو هفتهای، شیوع ویروس کُرونا را در جهان همراه با «وضعیت اضطراری» اعلام کرد، هر شنوندهای با اندکی تأمل میبایست آن را جدی بگیرد چه برسد به دولتهایی که در مقابل جوامع خود مسئولیتهای سنگین بر دوش دارند.
برخی از دولتهای جوامع باز مانند سوئد و آمریکا نیز، به دلایلی که خارج از بحث این نوشته است، واکنشی نه چندان بایسته و شایسته به این هشدار نشان دادند. اما این «بایستگی» و «شایستگی» در مورد حکومتهایی که صاحب انحصاری همه منابع کشورند، بدون آنکه به کسی پاسخگو باشند، صدق نمیکند. جمهوری اسلامی در ایران یکی از این حکومتهاست.
مسئولان این نظام در حالی که در چهل سال گذشته قادر به بنای زیرساختهای بهداشت و درمانِ لازم و کافی برای عموم مردم در سراسر کشور نبودهاند، در موج نخست شیوع کُرونا در بهمن و اسفند ۹۸ خود را با بهترین امکانات موجود حفاظت و قرنطینه کرده و اکنون نیز که حتی بر سر شروع اوج دوم کُرونا در کشور با هم اختلاف نظر دارند، همچنان خود و خانوادههایشان از بهترین امکانات برخوردارند در حالی که مردم را راهی کار و مدرسه کردهاند و بعد تقصیر گسترش بیماری را به گردن همین مردم و عروسی و عزای آنها میاندازند!
اما در کشورهایی که حکومتهای عادی دارند، دولتها روزانه با آگاهیرسانی مداوم و شفاف، همکاری تنگاتنگ با ویروسشناسان و دانشمندان، حمایت مادی و معنوی از مردم و تندرستی آنها و همچنین با مقرراتی که توسط نیروهای انتظامی کنترل میشود، توانستند شمار ابتلا و تلفات این ویروس را مهار کنند. اعتمادی که بین اکثریت جامعه به نهادهای مسئول در این جوامع وجود دارد، سبب همکاری آنها شد بطوری که طرفداران «تئوری توطئه» و افراطیون راست و چپ و اسلامگرا نتوانستند در این همکاری اختلال کنند.
در ایران اما جامعهای که به حکومتاش بیاعتماد است و حکومتاش در بحران کُرونا نیز از آنان به عنوان سپر انسانی استفاده میکند، نمیداند تکلیفاش چیست! آیا به حکم دولت میتواند با مترو و اتوبوسهای پر از مسافر به سر کار برود و بطور انبوه با افراد دیگر در ارتباط باشد ولی به مسافرت نرود یا در عروسی و عزا شرکت نکند؟! چگونه با این یک بام و دو هوا برخورد کند؟!
در کشورهایی که با شفافیت و حمایت همهجانبه از مردم در مقابله با کُرونا رفتار کردهاند، اعتماد جامعه به آنچه از مسئولان میشنود به اندازهای است که مخالفان تدابیر و توصیههای بهداشتی، خود را نه در برابر دولت، بلکه در برابر مردم میبینند! این، آن نکتهی مهم در مناسبات حکومتها و جوامع است که در جمهوری اسلامی هرگز وجود نداشته! این است که هر بحرانی اگر در هر کشوری، ابعاد محدود خودش را دارد، در نظامی مانند جمهوری اسلامی، درست مانند سرکوب و فساد و اختلاس و ویرانی، ابعاد فجیع پیدا میکند. این نظام در بحران کُرونا نیز که همچنان در ایران بطور فزاینده مبتلا میکند و میکُشد، از این قاعده مستنثاء نیست.
الاهه بقراط