«وقتی میره حموم، ۱۶ تا کابین حموم خالی میشه. هر روز هم ملاقات شرعی داره در حالی که اینجا ملاقات شرعی برای زندانی ماهی یه باره.»؛ اینها توصیف شرایط «ویژه» حسین هدایتی محکوم فساد کلان اقتصادی و ابربدهکار بانکی در زندان بزرگ تهران است.
هدایتی در حالی به دلیل «پول خرج کردن» در زندان نوچه دارد و امکانات رفاهی از گوشت و میوه تازه تا تلویزیون و یخچال برای خودش فراهم کرده که زندانیانی در همین زندان با اتهاماتی چون دزدیدن چند فال گردو، در بدترین شرایط بسر میبرند و توان خرید یک بطری آب معدنی را هم ندارند.
حسین هدایتی یکی از متهمان فساد کلان اقتصادی است که همواره خبرها درباره وی با حاشیههای زیادی روبرو بوده است. او از یکسو به دلیل حمایتهایی که از تیمهای فوتبال انجام میداد به «عابربانک فوتبال ایران» معروف بود و از سوی دیگر با دریافت وام ۶۰۰ میلیارد تومانی از بانک سرمایه و عدم بازپرداخت آن به یکی از ابربدهکاران بانکی تبدیل شده است.
او اردیبهشت ۹۸ به اتهام فساد کلان اقتصادی و پرداخت رشوه به ۲۰ سال زندان، رد مال و ۷۴ ضربه شلاق در انظار عمومی و عدم بکارگیری در مشاغل دولتی محکوم شد و اکنون در زندان بزرگ تهران معروف به زندان فشافویه در حال گذراندن حکم ۲۰ سال حبس است.
با این وجود گویا دوران زندان و محکومیت برای این زندانی ثروتمند نیز با دیگر محکومان مالی که برخی برای دزدیدن ۵۰ فال گردو، سرقت یک بسته دوغ یا یک بسته جاکفشی با برای عدم توانایی در پرداخت ۵۰۰ هزار تومن رد مال به زندان افتادند فرق هم تفاوت زیادی دارد.
در گزارشی که اعتماد آنلاین از وضعیت زندانیان مالی زندان بزرگ تهران منتشر کرده، بخشی از زندگی حسین هدایتی در زندان از زبان یکی از همبندیهای او بازگو شده است: «حسین هدایتی توی واحد سرقت و شرارته. برای واحد، فرش و یخچال و تلویزیون خریده، سالن واحد رو آذینبندی کرده. وقتی میره حموم، ۱۶ تا کابین حموم خالی میشه. هر روز هم ملاقات شرعی داره در حالی که اینجا ملاقات شرعی برای زندانی ماهی یه باره.»
این زندانی گفته که «پول داشته باشی، اینجا مشروب هست، مواد مخدر هست، گوشی تلفن همراهم هست. تلفن همراه تو زندان ممنوعه ولی هر گوشی تلفن اینجا ۱۵ میلیون تومن خرید و فروش میشه. پولدارای زندان، گماشته دارن، غذای خوب دارن، گوشت لخم سفارش میدن، میوه دستچین و صیفیجات درجه یک سفارش میدن، آشپز ویژه دارن.»
او گفته که «رانت و باند بازی و رابطه خوب داشته باشی و پول خرج کنی، اینجا راحت زندگی میکنی، وگرنه محکومی به فنا. مثل زندانیای بیپول که برای یه نون التماس میکنن چون جیره دولتی توی زندان محدوده، و بیشتر زندانیا هم بیپول. الان حدود ۶ هزار تا زندانی تو زندانن که توان رد مال ندارن. اینجا آدمایی هستن که به جرم سرقت ۵۰ فال گردو، سرقت یه بسته دوغ، سرقت یه جاکفشی، واسه ۵۰۰ هزار تومن رد مال، افتادن زندان. اینا، فقرای زندانن.»
زندان بزرگ تهران امسال در حالی ۲۰ ساله شده که ۱۷۰۰۰ زندانی را در خود جای داده و حالا زندانیان از رواج پدیده پرسود «دلالی تخت» میگویند و میافزایند با این تعداد دستشویی و حمام، برای نوبت لباس شستن و استحمام «روزانه» باید یک هفته انتظار بکشند.
یکی از زندانیان توضیح داده که «دلالی تخت» در تمام واحدهای زندان، یک پدیده رایج است و فقط برای زندانیان «سرشناس» تخت زندان پیش از ورود متهم «جانمایی» شده است: «غیر از زندانیان سرشناس که قبل از ورود، تخت و اتاقشان جانمایی شده و مهیاست، باقی زندانیان تازهوارد؛ به شرط تمکن، برای اجاره و رهن و خرید تخت، باید با «دلال تخت» وارد مذاکره شوند. سرگروه دلالان تخت در هر واحد، وکیلبند است؛ همان کسی که نفس کشیدن در «واحد»، تابع تصمیم اوست. نرخ کلی ودیعه تخت، ۴ میلیون تومان است که از این رقم، یک میلیون تومان سهم دلال تخت است و ۳ میلیون تومان، سهم صاحب اصلی تخت. اجاره تخت، هفتهای ۴۰۰ هزار تومان است و زندانی «پ» میگفت رهن و اجاره تخت، بیشتر در واحد مالی رایج است چون در واحد سرقت و شرارت، اغلب زندانیها در حدی بیپولند که حتی از خرید روزانه آب معدنی هم عاجزند.»
طبق آییننامه زندان، هر زندانی باید تخت داشته باشد اما تراکم زندانی در زندان تهران بزرگ آنقدر بالاست که مجموع تختها، حتی به تعداد ریش سفیدهای واحدها هم نیست و سوای قانون نانوشتهای که میگوید زندانی تازه وارد؛ غیر از «خواص»، باید تا زمان آببندی شدن در اتمسفر زندان، کف نمازخانه یا سالن مجاور دستشوییها بخوابد، تعداد «کفخوابها» در راهروهای باریک هر سلول و سالن مجاور دستشوییها و نمازخانه هر واحد، گاهی به ۲۰۰ نفر هم میرسد.
یک زندانی درباره «کفخوابها» گفته که «این ۲۰۰ نفر، محکومند شبها «کتابی» بخوابند و تا طلوع و زنگ بیداری، جرات بلند شدن برای قضای حاجت هم ندارند چون به محض برخاستن، همان مساحت ۳۰ سانت در یک متری هم که نصیبشان شده را از دست میدهند و باید تا صبح، «ایستاده» خواب بروند.»
یک زندانی که زمانی که دانشجوی سال آخر پزشکی بوده با اتهام خیانت در امانت و ایجاد بدهی ۳۵ میلیون تومانی به زندان افتاده هم گفته است: «پول داشته باشی، توی بهترین اتاق هستی. عطسه بکنی میری بهداری. اینجا هر چی هم نمیدونستم، یاد گرفتم وقتی با یه سوپر جاعل هم بند شدم که چنان ماهرانه چک جعل میکرد که بانک روی چک استعلام میداد …. درِ اینجا رو باز کنن، حداقل ۱۰ هزار تا کیفقاپ بیرون میاد. کیفقاپ بیرحم. ازشون میپرسم کیف زنونه رو چطور میزنی؟ میگه دستشو میندازم. با چی؟ با بلندی. بلندی چیه ؟ قمه. زندان، ترحم رو تو آدما میکشه.»
زندانی دیگری گفته که «دارا و ندار، بیسواد و باسواد، اینجا کنار همیم. پولدارا هم اینجان. مثل آقای ریختهگران؛ مدیرعامل شرکت خودرو سازی، مثل بابک زنجانی. کسی اینجاست که ۸۴ سالشه. شرکت صادرات دریایی داشته، وام گرفته، به تعهداتش عمل نکرده، کسری آورده، حالا ۱۶ ساله توی زندانه. رحیم نوروزی، دکترای اقتصاد داره. بزرگترین شرکت منطقه ارس و انزلی رو داشته. ۱۸۰ تا کارگر داشته. ۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومن رد مال داره. ۴ ساله تو زندانه. طرف توی شهریار انبوه ساز بوده، ۱۷۰۰ تا ساختمون تحویل داده، وام گرفته ولی نتونسته قسط بده، شاکیش بانکه. ۷ ساله زندانه، ۴ میلیارد تومن رد مال داره. توی واحد زندانیای مالی، همه بالای ۴۰ سالن، همه با سوادن، دکتر، استاد، مدیر. اینجا کسی رو داریم که تمام مدارک آزادیش تکمیله ولی قاضی، آزادی نمیده.»
زندانی دیگری گفته که «حداقل ماهی یه تومن اینجا خرج داری. خانواده اینا، هیچ توانی نداره که براشون پول واریز کنه» و افزوده است: «ینه پست نامه توی واحد خدمات و اشتغال، ۸ هزار و ۳۰۰ تومن، توی واحد یک، ۱۵ هزار قرص ب ۲ (بوپرونورفین) ۵۰ هزار، هر گرم شیشه، ۱۲۰ هزار، هر گرم حشیش ۲۲۰ هزار، هر گرم هرویین ۲۵۰ هزار، هر گرم تریاک ۲۰۰ هزار، یک پاکت سیگار وینستون، ۲۰ هزار، یک پاکت سیگار کنت ۱۰ هزار، یک پاکت سیگار بهمن ۷ هزار، توپ فوتبال ۱۰۰ هزار، توپ والیبال ۵۰ هزار، تور ورزشی ۲۵۰ هزار تومن…»
در این گزارش تأکید شده که «تورم در زندان، هیچ شاخصی ندارد. شاخص نرخ هر امکان و هر خدمت در زندان را، اتاق فکر هر واحد تعیین میکند؛ اتاق فکری دور از چشم مسئولان زندان، پرکار و با جلسات مستمر که مثل شورای یک شهر، برای نفس کشیدن هر زندانی، برای خلوت و استقلال ۱٫۵ متری هر زندانی، برای زنده ماندن هر زندانی در این وسعت ۱۱۰ هکتاری فراموش شده کنج شهر تهران، تصمیم میگیرد. فساد و زورمداری و گردن کلفتی در زندان هم در همین اتاق فکر مجوز میگیرد.»
واقعا که زندانی در شان نظام مقدس ج.ا.ا. (جمهوری ادبار اسلامی)
بیخود نبود خمینی ره (این را معنی کنم کامنتم چاپ نمیشه) میگفت باید زندانها را دانشگاه کنیم…پیرمرد یک چیزی میدانست که دیگران نمیدانستند
چی بودیم، چی شدیم
فقط خدا می داند که تا به حالا چقدر از مردان و زنان در این زندانهای وحشتناک در زیر شکنجه و تجاوز و یا با اعدام و تیر باران کشته شدن