در روزهاى اخیر دو جنایت هولنا‌ک به دست نوجوانان شانزده و بیست ساله در ایران روى داد.
مرد ثروتمندى به دنبال توطئه سه جوان بیست ساله و رهبرى دخترى به نام «طناز» در تهران، به خاطر تن ندادن به اخاذى، جان خود را از دست داد. جوان ١٧ ساله‌اى نیز در جشن عروسى با ضربات چاقوى یک پسر ١۶ ساله کشته شد.
در مراسم جشن عروسى در یکى از تالارهاى شهر مشهد روز دوشنبه، جوان١٧ ساله‌اى با ضربات کارد یکى از میهمانان جان باخت. به گفته مسئولان تالار، تعدادى از دعوت‌شدگان از اتباع افغانستان مقیم مشهد بودند.
ماجرا از مشاجره بین دو تن از دعوت‌شدگان هفده ساله شروع شد و به دنبال آن سه برادر با چند تن دیگر از مدعوین درگیر شدند. مسئولان سالن سعى کردند آنها را آرام کنند و از محل عروسى به خارج از سالن هدایت نمایند. اما ناگهان یکى از آنها با چاقو ضرباتى به سینه نوجوان ١٧ ساله به نام حفیظ وارد کرد.
لحظاتى بعد پسر مجروح را به بیمارستان «هاشمى نژاد» منتقل نمودند اما وى به دلیل خونریزى شدید در ناحیه قفسه سینه جان خود را از دست داد. ماموران قاتل ١۶ ساله را دستگیر کردند.
ماجرا به قاضى ویژه قتل منطقه «التیمور» مشهد اطلاع داده شد. دو برادر پسر بازداشت شده هم ساعاتى بعد خود را به کلانترى معرفى کردند. قاتل به پلیس گفت: چاقو در دست مقتول بود، آن را از او گرفتم و ضربه‌اى به سینه‌اش زدم.
روز دوشنبه همچنین پرده از قتل فجیع مرد ثروتمندى که توسط سه جوان کشته شده بود، برداشته شد.
به گزارش رکنا، این مرد چند روز قبل از سوى سه نفر که قصد گرفتن پول هنگفتى از وى داشتند، به درون یک کانال آب در تهران پرتاب شده بود.
کارآگاهان پس از ناپدید شدن سیروس در جریان تحقیقات به رد پاى دخترى به نام «طناز» رسیدند و به دنبال بازداشت او معلوم شد سه جوان بیست ساله با همکارى این دختر به خاطر اختلاف بر سر اجاره یک نانوایى، سیروس را به قتل رسانده‌اند.
پلیس شهررى با راهنمایى‌هاى طناز و دستگیرى قاتلین، از چگونگى ربودن و کشته شدن سیروس که ٧۶ سال داشت با خبر شد. قاتلین بعد از دستگیرى به پلیس گفتند: «مرد لاکچرى» را خفه کردیم و جسدش را از روى پل اتوبان به درون کانال مشیریه انداختیم.
محمد یکى از اعضاى گروه گفت: سیروس را سوار اتومبیل کردیم. داخل ماشین یک کابل شارژ داشتیم، وقتى به راه افتادیم به او پیشنهاد کردیم ٣٠ میلیارد تومان به ما بدهد تا او را نکشیم. اما او قبول نکرد و چون مى‌ترسیدیم ما را لو بدهد، تصمیم گرفتیم او را بیهوش کنیم و بعد به داخل کانال بیاندازیم. بنابراین کابل شارژ را به گردنش انداختیم، یک سر آن را من و سر دیگرش را رضا آنقدر کشیدیم تا بیهوش شد. سپس او را به داخل کانال سرنگون نمودیم.
به نظر می رسد همه آدمکشان و تبه کار های سده های گذشته روی کره زمین، همگی هم اکنون در سر زمین ایران دوباره زاده شده اند تا کارمای گذشته ها را بپردازند و در چرخ سمساره دوباره رنج ببرند تا آزاد شوند…..