که هر کو به خون کیان دست آخت
زمانه بجز خاک جایش نساخت
میترا جشنی – هفتاد و شش سال از درگذشت پدر ایران نوین، رضاشاه پهلوی در ژوهانسبورگ و چهل سال از پرواز فرزند خلف و جانشین تخت پادشاهیاش، شاهنشاه فقید محمدرضا پهلوی در کنار نیل گذشته است. اما این دو پادشاه ایران پس از گذشت دههها هنوز طرفدارانی پرشور دارند که با وجود زیستن در فقدان دورانی که به شکوه ایران از آن یاد میشود و یدک کشیدن عنوان نسل انقلاب با احساس و شجاعت از آرمان و مشی آنها حمایت میکنند.
از فریادهای «رضاشاه روحت شاد» در پی یافت شدن پیکر مومیایی این پادشاه تاریخساز ایران در اردیبهشتماه سال ۹۶ تا شعار «ای شاه ایران، برگرد به ایران» که توسط شهروندان در اعتراضات سراسری آبان ۹۸ سر داده شد، از اخبار بازداشتیهایی که با گرایش پادشاهیخواهی و مشروطهخواهی، با وجود بایکوت شدن توسط نهادهای حقوق بشری و جریان رسانههای اصلی، به سبب کثرت در تعداد شنیده میشوند، همه و همه دلیل بر این واقعیت است که جمهوری اسلامی و مخالفان حکومت پهلوی با وجود همه تلاشها در خدشهدار کردن و نامطلوب جلوه دادن آن دوران ویژه تاریخ معاصر ایران، در بازداشتن گرایش نسل جوان به این خاندان ناتوان ماندهاند. این عدم موفقیت چنان است که جمهوری اسلامی برای فرهنگزدایی پهلویسم، اعمال خشونت سازمانیافته را در پیش گرفته و از قوه قهریه برای سرکوب حامیان بازگشت شاهزاده به ایران استفاده میکند.
پایین کشیدن مجسمههای آخرین پادشاهان ایران، آتش زدن عکسهایشان و ساختن مستندهای سفارشی که با هدف جداسازی نسل جدید از این دوره تاریخی و توابسازی شورشیان ۵۷ تولید میشود، هیچکدام نتوانستهاند پیوندهای ملی و تاریخی نسل پس از ۵۷ را از فرهنگ پهلویسم بگسلند.
فرقهای که با شعارهای عوامفریبانه مانند استقلال، رفاه، برابری و جمهوری بر سر کار آمد، اکنون پس از چهل سال از درگذشت محمدرضاشاه پهلوی چنان در قطع پیوند شهروندان با این خاندان ناتوان مانده که رهبر سیاسی و مذهبیاش، علی خامنهای مجبور است در سخنرانیها به شیوه بنیانگذار این حکومت، خمینی، با شاهان این سلسله بجنگد و خاندان پهلوی را عامل ناآرامیها و معضلات اجتماعی و سیاسی کشور معرفی کند.
اکنون نه تنها پدیدهای که از آن به نام «انقلاب اسلامی» یاد میشود دیگر مشروعیت و حتی هویتی ندارد بلکه از دیدگاه نسل جدید ایران، تصویری از یک اشتباه بزرگ تاریخی است که انعکاس این باور در شعارهای اعتراضیشان در خیابانها شنیده میشود؛ چه اشتباهی کردیم که انقلاب کردیم!
چهار دهه است که محمدرضاشاه پهلوی چشم از جهان فرو بسته اما هنوز شیوه مملکتداری، سیاست خارجی او و عملکرد اقتصادیاش به عنوان مرجعی پیشرفته و الگویی برنده در ایران و خاورمیانه حتی توسط مخالفانش غیرقابل انکار است.
در این میان نسلهایی پس از پایان حاکمیت او چشم به جهان گشودهاند که امروز برای بازسازی و بازآفرینی آنچه ایرانگرایی خوانده میشود، به اندیشههای فرزند او، شاهزاده رضا پهلوی روی آورده و با برنامهی پس گرفتن ایران در صدد احیای ارزشهای ملی و پس زدن اندیشه رادیکالی شورشیان ۵۷ (چه چپ و چه اسلامی) و فرهنگ ارتجاعی واپسگرای آخوندیسم هستند.
*میترا جشنی هنرمند عرصه تجسمی، کارشناس فرهنگی هنری و از اعضای موسس فرشگرد