احمد رأفت – «دادگاه ویژه لبنان» ۱۶ ژانویه سال ۲۰۱۶ آغاز به کار کرد. این دادگاه پس از برگزاری ۴۱۵ جلسه، شنیدن شهادت ۲۳۱ نفر و بررسی ۳۱۲۲ مدرک بالاخره به این نتیجه رسید که مجریان یا عاملان ترور رفیق حریری عناصر وابسته به حزبالله هستند.
رفیق حریری در جربان انفجار بمب پر قدرتی همراه با ۲۱ نفر دیگر روز ۱۴ فوریه ۲۰۰۵ در مرکز شهر لبنان کشته شد.
مسئولیت گروهی که این اقدام تروریستی را انجام داد با مصطفی بدرالدین بود که ۱۰ مه ۲۰۱۶ در نزدیکی فرودگاه دمشق کشته شد. حزبالله مخالفین بشار اسد را متهم به قتل مصطفی بدرالدین میکند. این فرمانده نظامی حزبالله که پس از کشته شدن عماد مغنیه، پسر عمو و همسر خواهرش، به فرماندهی رسیده بود، در سال ۱۹۸۳ در کویت به اتهام طراحی بمبگزاری در سفارت آمریکا دستگیر و به اعدام محکوم شده بود.
با اشغال کویت از سوی ارتش صدام حسین در سال ۱۹۹۰ وی توانست از زندان بگریزد و به لبنان بازگردد.
محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی پس از کشته شدن مصطفی بدرالدین در سوریه، به نمایندگی از دولت جمهوری اسلامی در مراسم یادبود او در لبنان حضور پیدا کرد. مصطفی بدرالدین دارای روابط بسیار نزدیک با احمد وحیدی وزیر سابق دفاع و قاسم سلیمانی فرمانده سابق نیروی قدس بازوی خارجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در حمله پهپادی آمریکا در دیماه ۹۸ در بغداد کشته شد، داشت.
مصطفی بدرالدین همراه پسرعمویش عماد مغنیه از نزدیکترین افراد به حسن نصرالله به حساب میآمد. او قبل از تشکیل حزبالله مدتی با «نیروی ۱۷» جنبش فلسطینی فتح همکاری داشت. «جنبش ۱۷» از جمله مسئولیت حفاظت از یاسر عرفات در سالهای حضور او در لبنان را عهدهدار بود. نام مصطفی بدرالدین در پرونده بمبگذاری در «مرکز همیاری یهودیان آرژانتین» یا «آمیا» نیز به چشم می خورَد. در جریان بمبگذاری این مرکز در بوئنوسآیرس در هشتم ژوئیه ۱۹۹۴، هشتاد و پنج نفر جان خود را از دست دادند و بیش از ۳۰۰ نفر زخمی شدند. مقامات قضایی آرژانتین، جمهوری اسلامی را آمر این حمله تروریستی میدانند و از شاخه محلی حزبالله به عنوان عامل اجرائی این عملیات مرگبار نام میبرند.
در مارس ۲۰۰۷ و پس از تقریباً سیزده سال پس از انفجار مرگبار آمیا، دادستانی کل آرژانتین درخواست صدور حکم جلب نه نفر از جمله علیاکبر هاشمی رفسنجانی و علیاکبر ولایتی توسط پلیس بینالملل را صادر کرد. اینترپل ولی تنها برای شش تن از این افراد حکم جلب بینالمللی یا برگه قرمز صادر کرد: علی فلاحیان (وزیر اطلاعات وقت جمهوری اسلامی)، محسن رضایی (فرمانده وقت کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)، احمدرضا اصغری (دبیر سوم وقت سفارت جمهوری اسلامی ایران در آرژانتین)، احمد وحیدی (فرمانده وقت نیروی قدس سپاه پاسداران)، محسن ربانی (رایزن فرهنگی وقت سفارت جمهوری اسلامی ایران در آرژانتین)، و عماد مغنیه (فرمانده نظامی حزبالله لبنان در آن دوران).
رهبری میدانی ترور نخست وزیر سابق لبنان، بنا بر اسنادی که «دادگاه ویژه لبنان» به دست آورده است با سلیم جمیل عیاش یکی از دستیاران مصطفی بدرالدین بوده است. عیاش که در خانوادهای شیعه در جنوب لبنان متولد شده، گرین کارت یا اقامت دائمی در آمریکا را نیز دارد. این در حالیست که اخیرا سلیم جمیل عیاش در جنوب لبنان دیده شده است.
حزبالله که دادگاه بینالمللی ترور رفیق حریری را به رسمیت نمیشناسد، بارها اعلام کرده است سلیم جمیل عیاش و دیگر متهمان را هرگز تحویل نخواهد داد. دو متهم دیگر، اسد حسن صبرا و حسین حسن اونیسی، هر دو متولد یکی از محلات شیعهنشین جنوب شهر بیروت در نزدیگی فرودگاه بینالمللی پایتخت لبنان، هستند. متهم پنجم به نام حسن حبیب مرهی نقشی در سازماندهی این اقدام تروریستی نداشته است. اتهام او تلاش در منحرف ساختن تحقیقات بوده است.
گراهام کامرون، دادستان «دادگاه ویژه لبنان» در جریان جلساتی که برگزار شدند مدارک بسیاری را دال بر نقش حزبالله و این متهمین ارائه داده است که ساعتها مکالمات تلفنی در هفتههای قبل از انجام عملیات تروریستی را نیز شامل میشود. اگرچه متهمان غیابی محاکمه شدند، ولی وکلای آنها معتقدند که شنودهای تلفنی به عنوان مدرک جرم کافی نیستند و دادستان نتوانسته هیچگونه مدرکی دال بر انگیزه متهمین برای ترور رفیق حریری ارائه دهد.
سعد حریری که چند سال پس از پدر ریاست دولت در لبنان را بر عهده گرفت معتقد است که دستور ترور پدرش را بشار اسد صادر کرده است. ولی بهاءالدین، پسر دیگر رفیق حریری، بر خلاف برادرش معتقد است که طرح این ترور در تهران ریخته شده و اجرای آن به حزب الله محول شده است. جمهوری اسلامی، حزبالله لبنان و البته رژیم حاکم بر دمشق هدف از تشکیل این دادگاه را تحت فشار قرار دادن کشورهای به اصطلاح «محور مقاومت» میخوانند و میگویند که اسرائیل متن دادخواست را به گراهام کامرون دیکته کرده است.
انتشار نتایج ۶ سال تحقیقات «دادگاه ویژه لبنان» تا چند روز پیش، زمانی که مردم در خیابانهای این کشور خلع سلاح شبهنظامیان را خواهان بودند و تقاضای اصلاحات عمیق و ساختاری را مطرح میکردند، میتوانست موقعیت حزبالله را به شدت به خطر بیاندازد. انفجار هولناکی که سهشنبه ۴ ژوئن ۲۰۲۰ در بندر بیروت اتفاق افتاد و موجب مرگ دستکم ۱۴۵ نفر، مجروح شدن بیش از ۵۰۰۰ تن دیگر و بیخانمان شدن ۳۰۰ هزار نفر شد، بدون شک نتایج این دادگاه را به حاشیه خواهد راند.
اگر جنگ ایران و عراق برای خمینی «نعمت» بود، حالا سومین انفجار مهیب یکصد سال گذشته، پس از انفجارهای اتمی ناکازاکی و هیروشیما، میتواند یک «نعمت» برای شیخ حسن نصرالله باشد.
این فقط نمونه کوچکی از اقدامات شرورانه و تبهکارانه رژیم آخوندی است و بخوبی پتانسیل رژیم را برای مرگ و نابودی آشکار مینماید . با سناریویی مسخره قریب به سه هزار تن ماده منفجره از گرجستان خریده و به بیروت رسانیده اند تا حزب الله از آن استفاده نماید. حالا باید دید که پولیت مازوخیستهای اروپایی با عاملان این جنایت که در تهران هستند چه رفتاری خواهند داشت. البته اگر غم و غصه انتخاب نشدن ترامپ بگذارد به مسائل مهمتر بپردازند.