دستگاه قضائی جمهوری اسلامیایران، نوید افکاری، جوان ۲۷ ساله و قهرمان کشتی کشور را به دو بار اعدام محکوم کرده است.
نوید افکاری و دو برادرش به دلیلِ شرکت در تظاهراتی مسالمت آمیز علیه سیاستگذاریهای ناعادلانه اقتصادی و اجتماعی جمهوری اسلامی و بیکفایتی این رژیم در تحقق خواستهای عدالتجویانه و آزادیخواهانهی شهروندان ایرانی، دستگیر و در زندان بسر میبرند.
جمهوری اسلامی برای تداوم و گسترش فضای ترور و وحشت و دور کردن افکار عمومی از بحرانهای اقتصادی و اجتماعیای که ایجاد کرده است، با اعمال شکنجههای جسمانی و روانی جانکاه، نوید افکاری و برادران وی را مجبور به اعترافهای ساختگی و غیرواقعی کرده است. اعترافگیری تحتِ شکنجههای وحشیانه و نمایشهای تلویزیونی، اعتراف زندانی به جرائمی که مرتکب نشده است، شیوهای کثیف و غیرانسانی، که رژیم اسلامیایران در ۴۱ سال گذشته در اعترافگیری به کار میگیرد. دستگاه قضائی جمهوری اسلامی با چنین روشهای کثیفی، نوید افکاری را وادار به اعتراف ارتکاب به قتل کرده است و سپس همراه با صحنهسازیها و تبلیغهای دروغین او را در دادگاهی فرمایشی و حکومتی به دو بار اعدام محکوم کرده است. این شیوه سرکوب، شکنجه و اعترافگیری و صدور احکام اعدام در جمهوری اسلامی از راهکارهای سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی برای حفظ بقای حکومتی است که سیاههای از نقص آشکار حقوق شهروندی و حقوق بشری را در کارنامه و پروندهاش دارد.
نوید افکاری، برادران وی و خانوادهاش اعلام کردهاند که اعترافهای اعلام شده غیرواقعی است و تحت فشار و برای رهایی از شکنجههای جسمانی و روانی وحشیانه شکنجهگران حکومتی، سخنان دیکته شده دستگاه قضائی جمهوری اسلامی را تکرار کردهاند.
از رژیم جمهوری اسلامیکه به هیچکدام از کنوانسیونهای بینالمللی مانند حقوق بشر و حقوق زندانیان و ممنوعیت شکنجه در مورد زندانیان عمل نمیکند، بخواهید نوید افکاری و برادراناش را در دادگاهی عادلانه و با حضور وکلایی مستقل محاکمه کنند. اگر سکوت کنید، جمهوری اسلامی نوید افکاری را اعدام خواهد کرد.
شورای هماهنگی کارزار جهانی دادخواهی و دفاع از زندانیان سیاسی- عقیدتی ایران
۷ سپتامبر ۲۰۲۰
۱۷ شهریور۱۳۹۹
[email protected]
ملاها وبطورکلی «اسلامیست ها» اخلاق ورفتار وقوانین مدنی جهان متمدن امروزی را قبول ندارند و«احکام»ی را که هزاروچهارصد سال پیش توسط یک شارلاتان عرب وهمدستان حریصش ، بنام خدای موهومشان نوشته شده ، بالاترازهرقانون مدنی و ختم کلام میدانند ودرتبعیت ازآن احکام ضدبشری ، خود را مجاز به ارتکاب هرنوع جنایت وآدم کشی وشکنجه ورفتاروحشیانهٔ «غیرمسئول» درقلمرو خود میدانند.
اشکال اینجاست که دولتهای بزرگ جهان ، بخاطر منافع خود ، چنین ایدئولوژی حکومتی جنایتکاروظالمانه را «دین صلح» مینامند وبا انواع وسایل مدرن وترفندهای سیاسی وتبلیغاتی از آن حمایت میکنند.