در تمدن والای ایران ما اعدام وجود نداشت. حتی داریوش بزرگ جانشین دروغین خود را تبعید کرد ولی نکُشت. ما حتی اسیران جنگی را هم نمیکشتیم و اجازه میدادیم در کشور ما آزادانه به کار و کسب درآمد بپردازند. این اعمال ضدبشری ناشی از توحّش وارداتی از مهاجمان از جنوب و شمال ایران است.
اکنون حکومت به دلیل تنگناهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فساد ژرف و خارقالعاده در حال فروپاشی از درون و بیرون است، بجز ایجاد رعب و وحشت و کشتار مخالفان در خیابان و زندانها راه حل بهتری به عقلش نمیرسد. تمامقد در برابر افکار عمومی داخل و خارج کشور میایستد تا مبادا اقتدار پوشالیاش فرو بریزد. او غافل است که با دهن کجی به خواست مردم و امنیتیتر کردن فضا حفظ موجودیت خود را دشوارتر و دشوارتر میکند.
نظام جمهوری اسلامی و سران آن، مانند هر نوع حکومت استبدادی دیگر در تاریخ، در انتهای حیات خود است. نظام برای کمی بیشتر ماندن از هیچ جنایتی رویگردان نیست، اکنون کرسی قدرتش روی یخ نازک قرار دارد. شوربختانه این آقایان بجای اینکه از دیکتاتوریهای مشابه در جهان، مانند ایدی امین، قذافی، صدام حسین، چاوچسکو و دیگران عبرت بگیرند، خود را تافتهای جدابافته از مثالهای تاریخ فرض میکنند، البته تا زمانی که دیگر راه بازگشتی نباشد.
اعدام نوید افکاری به علت شلختگی و دستپاچگی مسئولان قتل او معلوم شد که هیچ گناهی نداشته و جانشین کسی از «دوستان» شده که این جرم را انجام داده بوده است. آفتاب همیشه پشت ابر نمیماند. مشابه اینگونه رویدادها را در خیزشهای ۷۸، ۸۸، ۹۶ و ۹۸ هم به وفور داشتهایم.
جبهه ملی ایران با تکیه بر میراث کهن انساندوستانه ایرانیان و پایبند به بیانیه جهانی حقوق بشر، همچنان به باور خود نسبت به ارزش جان انسانها ایمان دارد و هرگونه تعرض به آزادی اجتماعی و به ویژه جان انسان را تقبیح میکند.
سران جمهوری اسلامی بدانند که دیگر دوران خفقان و سرکوب به پایان رسیده و این اعمال سبب میشود که آزادیخواهان با انگیزه و جدیت بیشتری به مبارزه ادامه دهند تا این نظام ضدبشری را چون فریدون و کاوه به زیر بکشند.
جبهه ملی ایران – سامان ششم
تهران – ۲۲ شهریور ۱۳۹۹خورشیدی