مانی هاشمی کولبر ۱۴ ساله ساکن روستای شمشیر از توابع پاوه در کرمانشاه برای خرید گوشی تلفن همراه و امکان استفاده از سامانه آموزش غیرحضوری «شاد» به کولبری مشغول شد ولی هنگام فرار از ترس تیراندازی مأموران انتظامی از کوه سقوط کرد و اکنون در بیمارستان بستری است.
بر اساس گزارش‌های منتشرشده، مانی هاشمی دچار آسیب‌های جدی شده و خانواده او توان مالی برای پرداخت هزینه‌های درمان وی را ندارند.
این خبر از سوی خبرگزاری ایلنا نیز منتشر شده و علت سقوط او از کوه «بهم خوردن تعادل از ترس دستگیری و بازداشت» مطرح شده و آمده است: «درمان کولبر به دلیل مشکلات مالی متوقف مانده است.»
در خبر کوتاهی که این خبرگزاری درباره این حادثه نوشته آمده که «جریان حادثه به این شکل بوده که مانی ۱۴ ساله از ترس دستگیری و بازداشت، تعادل خود را از دست می‌دهد و از کوه سقوط می‌کند. او با خانواده‌اش در روستای شمشیر از توابع پاوه کرمانشاه زندگی می‌کنند و درمان‌های اولیه در بیمارستان‌های محلی صورت گرفته است.»
در شبکه‌های اجتماعی اما جزییات بیشتری از حادثه‌ای که هفته گذشته ۱۶ شهریورماه برای مانی اتفاق افتاده، منتشر شده است. بر اساس این گزارش‌ها مانی نیازمند انتقال به بیمارستان‌هایی مجهز در پایتخت است که جراحت عمیق چشم و سر او مداوا شود.
علت کولبری این نوجوان «تهیه پول برای خرید یک گوشی موبایل» بوه تا بتواند از برنامه «شاد» که برای آموزش آنلاین دانش‌آموزان در ایران به دلیل شیوع ویروس کُرونا طراحی شده، استفاده کند.
احسان بداغی روزنامه‌نگار در ایران با انتشار توئیتی نوشته است که «مانی ١۴ ساله، پارسال معادلش ١٨.٩٣ بود. اما برای خرید موبایل و استفاده از سامانه شاد مجبور شد کولبری کند. با سر رسیدن ماموران با ۴ بسته ٢۵ کیلویی لوبیا از کوه سقوط کرد و… بخش دردآور قصه اش تازه اینجاست؛ نه تنها دیگر نمیتواند درس بخواند که حالا مادرش میگوید برای درمانش هم پول ندارند.»
مانی١۴ساله، پارسال معادلش١٨.٩٣بود. اما برای خرید موبایل و استفاده از سامانه شاد مجبور شد #کولبری کند. با سر رسیدن ماموران با ۴بسته ٢۵کیلویی لوبیا از کوه سقوط کرد و…
بخش دردآور قصه اش تازه اینجاست؛ نه تنها دیگر نمیتواند درس بخواند که حالا مادرش میگوید برای درمانش هم پول ندارند. pic.twitter.com/FWGeOre7w3
— احسان بداغی (@EhsanBodaghi) September 14, 2020
روزنامه همشهری نیز در گزارشی نوشته که «روناک زن ۳۸ ساله روستایی، همراه پسر ۱۴ ساله‌اش مانی و دختر ۱۰ ساله‌اش مونا در روستای شمشیر، در چند کیلومتری پاوه زندگی می‌کنند. روناک بعد از جدایی از شوهرش، به تنهایی بار زندگی را به دوش می‌کشد. او ابتدا نان محلی می‌پخت و می‌فروخت اما بعد از گران شدن آرد دیگر این کار برایش فایده چندانی نداشت. از آن زمان بود که مثل صدها مرد دیگرِ روستا تصمیم گرفت کولبر شود.»
در ادامه این گزارش آمده با آنلاین شدن کلاس‌ها به دلیل شیوع کُرونا و اصرار روناک به ادامه تحصیل فرزند درس‌خوانش، مانی تصمیم گرفته با مادرش به کولبری برود تا پول مورد نیاز برای خرید یک گوشی تلفن همراه را جمع‌آوری کند: «او رسیدن به آرزوهایش را در کولبری، خریدن گوشی، درس خواندن با شاد و رفتن به دانشگاه می‌دید.»
به گزارش همشهری، در یک سپیده‌دم مأموران سر رسیده‌اند و پسر به همراه باری که بر دوش می‌کشید سقوط کرد و صدایش در کوه پیچید: «مادر جان، مادر جان، به دادم برس…» زن، غلت‌زدن پسرش در سراشیبی کوه و برخوردش با تخته سنگ‌ها را می‌دید اما جز فریاد زدن کاری از او ساخته نبود.
مادر مانی به همشهری گفته که «آن روز سخت‌ترین روز زندگی‌ام بود. نه تلفن آنتن می‌داد و نه ماشینی رد می‌شد که کمک بگیرم. مانی خونریزی زیادی داشت. چشم، بینی و صورتش به تخته سنگ‌ها خورده بود. او را به دوش گرفتم و به روستایی که آن نزدیکی بود بردم اما آنجا هیچ امکاناتی نداشت. به زحمت توانستم با برادرم تماس بگیرم و کمک بخواهم. مانی را به پاوه منتقل کردیم و در آنجا صورتش را ۸ بخیه زدند. صورتش ترکیده و بینی‌اش شکسته بود اما چون هزینه مداوایش را نداشتم رضایت دادم و او را به خانه بردیم. چند روزی پسرم در خانه بود اما چون خونریزی داشت مجبور شدم دوباره او را به بیمارستانی در کرمانشاه ببرم. پسرم ۴روز در آنجا بود اما پزشکان گفتند به خاطر آسیبی که به چشمش وارد شده باید به تهران منتقل شود.»
عجیب است که اعدام/قتل بدون محاکمه کولبران بازتابی در بین شبه اپوزیسیون های برون مرزی نداشته است. شاید از نظر اپوزیسیونهای شیعه اثنی عشری ، کولبران بدلیل اینکه کرد هستند ، تجزیه طلب هم می باشند و مستحق اعدام و چه بسا در دلشان قند و نبات هم آب می شود که پاسداران و سرداران خلافت شیعه کولبران را می کشند. دریغ از یک توییت ناقابل و یا فراخوان اینستاگرامی برای محکومیت این جنایات !!!
سکوت ننگین آنان در مقابل قتل عام وحشیانه مردم سوریه نیز بسیار تامل برانگیز است، شاید به این دلیل که مقتولین عرب هستند.
رفتار شبه اپوزیسیونها و اپوزیسیون نماها در بسیاری موارد به اندازه رفتار پایوران خلافت شیعه چندش آور است.