شاهزاده رضا پهلوی روز دوشنبه هفتم مهرماه ۱۳۹۹ در پیامی ویدئویی با ارائه‌ی «پیمان نوین»، تلاش تازه‌ای را برای استقرار «حاکمیت مردم» در ایران به عنوان «تنها آلترناتیو مقبول» جمهوری اسلامی آغاز کرد.
گرانیگاه این پیمان اتحاد گسترده و فراگیر ملی برای عبور از جمهوری اسلامی و ساختن ایرانی سرافراز است که گشایش اقتصادی و حقوق برابر برای همه ایرانیان ایجاد میکند.
او با تأکید بر «اصلاح‌پذیر» نبودن حکومت اسلامی گفت که هر روز ادامه‌ی این رژیم «آینده‌ای حتی تاریک‌تر از امروز» به دنبال دارد و از همه افراد و جریان‌های دموکراسی‌خواه خواست روی «نجات ایران» متمرکز شوند.
مواضع شاهزاده رضا پهلوی طی سال‌های گذشته همواره حول دموکراسی ثابت بوده و لزوم اتحاد ملی در برابر حکومت فاسد و تمامیت‌خواه جمهوری اسلامی و همچنین تشکیل حکومتی بر پایه حاکمیت مردم و رعایت حقوق شهروندی و موازین حقوق بشر، بارها از سوی او تکرار شده است.
با اینهمه به نظر می‌رسد بیان مجموعه‌ی این ایده‌ها زیر عنوان«پیمان نوین» در روزهای سیاهی که بر ایران و ایرانیان می‌گذرد، ضرورت داشته است.
«پیمان نوین» حاوی این پیام مهم به «همه مردم ایران» در داخل و خارج کشور است که خود آنها در برابر هر شکست یا پیروزی در مسیر رسیدن به کشوری آزاد و دموکرات، با اقتصادی پیشرو، مسئول هستند و باید تلاش کنند نقش و مسئولیت بر عهده بگیرند.
او این پیمان را در چارچوب یک نظام ملی ارائه داده که در آن تغییر حکومت و قرار دادن ایران در مسیر درست یک موضوع همگانی و مربوط به همه‌ی شهروندان است و برای یک پیمان نو بایست که گفتگو و اقدامات «ملی» و «عمومی» انجام شود.
تأکید بر استفاده از واژه «باور» بجای واژه «امید» برای توضیح این حقیقت که «رسیدن به آزادی و رفاه تنها با تلاش تک‌تک ما و قبول این مسئولیت میهنی میسر است» از جمله نکات قابل توجه این پیام است.
مخاطبان پیمان نوین: ایرانیان سراسر کشور و جهان
با وجود اینکه شاهزاده رضا پهلوی در ایران از اقبال عمومی مطلوبی برخوردارست و به جرأت میتوان گفت تنها چهره‌ی شاخص باثبات و پیگیر مخالف جمهوری اسلامی و مدافع دموکراسی و حقوق بشر به شمار می‌رود، اما «پیمان نوین» را بسی فراتر از خود و جایگاهش و با تأکید بر اشتراکات با حفظ تفاوت‌ها و اختلافات سیاسی نیروهای اپوزیسیون تنظیم کرده است.
او لیاقت مردم ایران را به درستی بسیار بیشتر از «انزوا، فروپاشی اجتماعی، تبعیض، خفقان، سقوط آزاد اقتصادی، سرخوردگی و ناامیدی» که جمهوری اسلامی به کشور تحمیل کرده میداند. به همین دلیل در این پیام از همه‌ی مردم، فعالان سیاسی و شهروندان دعوت کرده تا در قالب این پیمان به مسئولیت خود در برابر ایران بیاندیشند. وی تأکید کرده که «سکوت، بی‌تفاوتی و بی‌عملی امروزِ ما، پیامدهای بسیار فاجعه‌بارتری برای کشور و نسل‌های آینده به همراه خواهد داشت.»
در «پیمان نوین» تنها یک خط‌کشی وجود دارد و آن میان جمهوری اسلامی و ایران است: «امروز تک‌تک شما باید به این پرسش حیاتی در قلب خود پاسخ دهید که کجای این خط‌کشی روشن ایستاده‌اید؟… طرف جمهوری اسلامی یا طرف ایران؟»
شاهزاده رضا پهلوی با همه‌ی سرمایه‌ی فرهنگی و ملی و مردمی خود برای ایران و همدوش مردم دست یاری به سوی نیروهای سیاسی دموکراسی‌خواه «فارغ از گذشته و گرایش سیاسی‌شان» دراز میکند و از آنها می‌خواهد «با کنار گذاشتن اختلافات و خودبزرگ‌بینی و برتری‌جویی» بر روی «نجات ایران» متمرکز شوند.
ترسیم نقشه راه و مسیر پیروزی
در «پیمان نوین» مسیر همبستگی ملی برای رسیدن به ایرانی آزاد و آباد با حقوق برابر همه ایرانیان ترسیم شده است و مهم آنکه نیروهای نظامی نیز در کنار دیگر شهروندان خطاب قرار گرفته‌اند تا در کنار مردم بایستند.
آنچه نیز برای «نجات ایران» باید انجام شود به دور از شعارزدگی و ابهام و بر پایه ظرفیت‌های عملا موجود جامعه و ایرانیان در داخل و خارج از کشور است: «پیوند اعتصابات و اعتراضات و نافرمانی‌های مدنی»، «تشکیل واحدهایی در محل کار و محلات مختلف شهرها» و «تشکیل حلقه‌های کوچک اعتراض و نافرمانی مدنی». در کنار اینها حمایت مالی از خانواده‌های زندانیان سیاسی و اعتصاب‌کنندگان و رساندن صدای مردم داخل به جامعه جهانی نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
فردای براندازی و بازسازی ایران
«پیمان نوین» تنها برای عبور از جمهوری اسلامی ارائه نشده بلکه با پیشنهاد یک ائتلاف یا چتر فراگیر سیاسی- مدنی، بازسازی ایران را در چشم‌انداز قرار داده است.
زیرساخت‌های اقتصاد ایران طی چهار دهه گذشته به دست جمهوری اسلامی نابود شده. ساختار فاسد این نظام شبکه‌های چند لایه‌ی مافیایی در داخل و خارج از کشور برای توزیع رانت و بهره‌برداری از دارایی و ثروت ملی ایجاد کرده است.
بر چنین بستر فاسد و ویرانیست که پیش‌بینی راهکارهای بنیادین در رابطه با جامعه جهانی برای مهار سریع سقوط آزاد اقتصاد ایران، بی‌تردید از برجسته‌ترین نکات این پیمان به شمار می‌رود. «پیمان نوین» این اطمینان را به مردم میدهد که استقرار نظام دموکراتیک، سرآغاز عبور اقتصاد کشور از رکود و تباهی خواهد بود.
لزوم اتحاد برای نجات ایران
«پیمان نوین» فرصت دوباره برای همه مدافعان دموکراسی و حقوق بشر فراهم کرده تا با هر فکر و عقیده‌ای، توانایی‌های پراکنده‌ی خود را یکصدا و متحد علیه نظام مذهبی و ضدبشری جمهوری اسلامی به کار بگیرند.
این پیمان از سوی بسیاری از فعالان سیاسی و مردم مورد استقبال قرار گرفته و با ترند شدن هشتگ #پیمان_نوین در توییتر هزاران ایرانی از سراسر جهان با استفاده از هشتگ #هم‌پیمانم با آن همصدا شدند.
در این میان، شماری از فعالان سیاسی نیز نقدهایی به این پیمان دارند. آنها در حالی که تشکیل یک عزم گسترده‌ی عمومی در برابر جمهوری اسلامی و تشکیل حکومتی بر پایه حقوق برابر ملت ایران را می‌پذیرند اما با نقش «رضا پهلوی» دچار «مشکل» هستند! حال آنکه این نقش بیش از هر چیز ظرفیت و فرصت همگانی و ملی است تا مشکل!
برخی نیز بر این عقیده‌اند که شاهزاده رضا پهلوی باید به نقش نهاد پادشاهی در ایران آینده تأکید میکرد و عده‌ای هم اصرار دارند که وی با این پیام از نهاد پادشاهی گذر کرده! حال آنکه او بارها تکرار کرده که این موضوع به تصمیم مردم ایران بستگی دارد و نقش او در حال حاضر استفاده از ظرفیت‌های خود برای فراهم آوردن شرایطی است که مردم بتوانند آزادانه تصمیم بگیرند.
از همین رو شاهزاده رضا پهلوی در «پیمان نوین» نیز تنها راه عبور از شرایط کنونی را نشان میدهد و دست یاری‌ای که به سوی همگان دراز کرده در همین مسیر است: تعیین کنیم در کجا ایستاده‌ایم و بر اساس این جایگاه تصمیم بگیریم! وی با خطاب قرار دادن «نخبگان و نیروهای سیاسی» پرسشی روشن و ساده را مطرح میکند: «آیا راهی جز همکاری همدلانه برای بازپس‌گیری ایران از اهریمن می‌شناسید؟»
حالا این مخالفان و منتقدان «پیمان نوین» هستند که باید بگویند آیا جز همبستگی اکثریت ملت ایران حول محور دموکراسی و حقوق بشر در برابر اقلیت فاسد و تباهکار حاکم بر کشور راه و چاره دیگری دارند؟!
روشنک آسترکی
بنظرم شاهزاده رضا پهلوی جایگاه و‌نقش خود را تببین کرده اند و برداشت من این است که تمایلی برای نقش آفرینی بیشتر و رهبری مبارزات مردم ندارند، که البته حق ایشان است و‌حتما ملاحظاتی وجود دارد. اما شاید بسیاری از مردم و بویژه برون مرز نشینان از ایشان انتظار بیشتری داشته باشند.
از این روی بنظرم می رسد شخص ایشان با صراحت بیشتری در این مورد اعلام نظر نمایند تا گروه هایی که فکر می کنند بلا تکلیف هستند، از ابهام خارج شوند.
مبارزات مردم با روشهای گوناگون ادامه خواهد یافت و رهبر اپوزیسیون درون مرزی از دل کوران حوادث ظهور خواهد کرد نمونه ها فراوانند. رهبران مبارزات در هند، لهستان، سودان، بیلاروس ، روسیه ، مصر، هنگ کنگ و‌غیره همگی افرادی عادی بودند/هستند که در سیر وقایع به مقام رهبری رسیدند.
ضمنا، مبارزه مدنی و مسالمت آمیز و اعتصاب مخصوص طبقه متوسط شهر نشین است که عمدتا معطوف به اصلاحات و درخواستهای صنفی است و هرگز اهداف براندازانه ندارند.
به هر روی، مردم فلک زده و محروم و‌ستم دیده راه خود را خواهند یافت.
برخلاف برون مرزنشینان و اپوزیسیون ، برای مردم درون مرز آنچه در حال حاضر اهمیت دارد سرنگونی رژیم است ، نه شکل و شمایل نظام آینده.
۱۰۰ سال پیش در سال ۱۲۹۹، رضا شاه کبیر با قدرت کشور را گرفتند و شر خاندان معلول قاجار را از ایران کندند و یک ایران نوین را تاسیس کردند. این پیروزی به پادشاه فقید محمد رضا شاه سپرده شد و ایشان با خدمات باارزششان آن پیروزی را تا بهمن ۱۳۵۷ ادامه دادند. اما در بهمن ۵۷ محمد رضا شاه با انقلاب از نیروهای انقلابی به رهبری آخوندها شکست خورد. این شکست تنها متعلق به محمد رضا شاه نبود بلکه دولت شاهنشاهی و خاندان پهلوی نیز که شکست خوردند.
پادشاه فقید محمد رضا شاه با خروج از کشور نتنها این شکست را پذیرفت بلکه تمام وزیران دولت شاهنشاهی و امیران ارتش را به گمراهی کشاند. همه این افراد و مردم طرفدار ایشان بر این باور بودند که امکان ندارد پادشاه از خود سلب مسئولیت کند و در آن دوارن بحرانی کشور را ترک کند بدون اینکه برنامه ای داشته باشند. اما این یک واقعیت تلخ بود که پادشاه فقید به همه ما که در آن زمان چشم به امر ایشان بودیم این امید واهی را دادند در حالی که ایشان نه دیگر قصد برگشت به ایران را داشتند نه بعد از شکست قصد پس گیری ایران را.
بعد از درگذشت ایشان در قاهره تمام امید به ولیعهد شاهزاده رضا پهلوی دوخته شد. بیش از ۴۱ سال از آن شکست گذشته و هنوز چشمها به شاهزاده رضا پهلوی دوخته شده غافل از اینکه رهبر یا فرماندهی که یک بار شکست خورد نه قدرت و نه قابلیت پیروزی در آن راستا را ندارد.
مبارزه شاهزاده در این میدان تبدیل شده به اعلامیه در اوایل مبارزه و بعد با پیشرفت تکنولوژی به تویتر و غیره. شاهزاده فرموند که روش مبارزه گاندی را پیش گرفته اند، غافل از اینکه نه ایران آخوند زده، هند ۱۸۹۰ تا ۱۹۴۸ است، نه جمهوری وحشتناک اسلامی حکومت انگلستان در قرن ۱۹ و ۲۰ است. گاندی در هند بود با میلیونها طرفدار و ایشان خارج از ایران با مخالفان زیاد و عجب و غریب.
یک رهبر در یک مبارزه سیاسی باید قاطعیت سیاسی داشته باشد. اعتقاد رهبر هم مهم نیست، همانطور رهبرانی مانند هیتلر و موسولینی و خمینی با تبلیغ ایدولوژی خونخوارنه شان میلونها انسان را دور خود جمع کردند و میلونها را هم به کشتن دادند. اما همه اینها در عقیده خود راسخ بودند و نماینده آن خوفی که نمانیدگی می کردند.
شاهزاده رضا پهلوی نماد پادشاه و ایران شاهنشاهی است. اما با تمام وجود ایشان خودشان را از این نهاد با ارزش دور کرده اند. بد تر از آن این است که ایشان به صراحت هم اعلام نمی کنند که اگر ایشان نماد پادشاهی نیستند پس به چه ایدولوژی اعتقاد دارند و تبلیغ انرا می کنند.
این دقیقا همان روشی است که پدرشان پادشاه فقید دنبال کردند که به شکست شاهنشاهی و ایران منتهی شد. یعنی امید واهی به طرفداران.
نه این پیمان نوین و نه هیچ گونه از این پیامهای ویدیویی می تواند مردم ایران را از شر آخوند و حکومت اسلامی نجات دهد. بد تر از همه شاهزاده رضا پهلوی دست همکاری و کمک به گروه های سیاسی مانند جبهه ملی، جمهوری خواهان جدا شده از جبهه ملی، پس مانده کمونیست های سابق، و مجاهدین خلق دراز می کنند که تمامی آنها نه تنها قدرت سازندگی نداشته اند بلکه در این بدبختی که مردم بیچاره ایران گرفتارش شدند نقش مستقیم داشته و هنوز هم دارند. ایشان متوجه نیستند که با کسی که مشکل را بوجود آرورده نمی توان مشکل را حل کرد!
زمان آن فرا رسیده که مردم ایران از تمام تاریخ سیاسی خود از جمله شاهنشاهی گذر کنند و یک شورای رهبری از صنفهای کارگری، دانشجویی، آموزگاران، بازاریان و قشرهای دیگر جامعه تشکیل دهند و بجای حمل بنرهایی که روی ان کله سید علی خامنه ای و بالای ان آییه ای از قران و زیر آن شعار ’مسئول محترم حمایت‘ یک خواسته قاطع سیاسی که تغیر حکومت وبرکناری مسئول محترم را به خواسته خود بدل کنند.
این تنها راه نجات است و ایکاش شاهزاده رضا پهلوی یا با قدرت یک پادشاه می شدند یا از مبارزه سیاسی کناره گیری می کردند تا شاید مردم ایران راه آینده خودشان را پیدا می کردند.
به رضا شاه روحت شاد
همینکه نامت “رضا شاه روحت شاد است”
اول اجازه بفرمایید یک سلام و درود نظامی.
—————–
عزیزم, که درد و بلات بخوره به جون این حکومت فاسد و وحشی.
——————
زبان زنده هست, کلمات حتی شعار هم جان دارند \ کاربرد دارند (منفی و مثبت آن بماند)
——————
۱- من میخواهم حکومت جمهوری اسلامی را سرنگون بکنم.
یعنی من با جمهوری اسلامی دعوای قدرت دارم.
یعنی اینکه قدرت دست من باشد اولویت است
– حالا یک خارجی به این حرف من گوش میکند و میگه, احتیاج نیست اگر اینطور باشد همان بهتر است که آخوند ها باشند تا سرطان قدرت و قدرت طلبی مخ تو هم شفا بیابد.
———————
حالا همین را بچرخانیم:
۲- من همراه مردم ایران که تعدادشان بسیار است رفراندوم میخواهیم.
– جنس همین یعنی “حکومت وحشی آخوندی” دموکراتیک و مردمی و ایرانی نیست
و مشروعیت ندارد.
چرا؟
اگه داشت که من و بسیاری ایرانیان احتیاج نداشتیم برای “رای” گیری مبارزه کنیم.
و جنس همین جمله “حکومت جازه سالار آخوندی را “اتو سرنگون کرده است”
چونکه مشروعیت نداشته باشد یک تابوت است بر دوش ایرانیان که نمیدانند کجا خاکش کنند.
و همین هم هست.
——————-
مجاهدین همه جا و همه ی زمان شیپور را از سر گشادش دمیدند
و شکست پشت شکست هم خوردند.
این شکست را اتفاقا در همان بعد انقلاب از خمینی خوردند.
خمینی گفت هر نیرویی بخواهد جلو “ما” قد علم کند توی دهانشان میکوبیم.
مجاهدین جنگ قدرت داشتند
نه مبارزه برای آزادی
دموکراسی خواهی
حقوق جهان شمول بشر
اینها آن زمان ها اصلان مطرح نبود
تازه برای این حرف ها خود مجاهدین سلاخیت میکردند
اجازه نمیدادند نوبت آخوند برسه.
مجاهدین هنوز با حکومت جنگ قدرت دارند = سرنگونی.
یعنی هنوز برایشان سخت است,…..بپذیرند….که آن جنگ قدرت را باخته بودند.
————————
پس اساسا “شعار” سرنگونی قبل از – رفراندوم و برای چه ؟! روشن نشود,
یاوه بیش نیست و ره به جایی هم نخواهد برد. حکومت هم قوی تر میشود.
————————-
ما مردم ایران رفراندوم تعیین سرنوشت میخواهیم و همین کافی است
چرا که حکومت با همین حرف سرنگون شد! = تهی از مشروعیت!!!!!!
که همین هم هست.
————————–
در آخر: مجاهدین مبارزه نمیکنند
– آنان جهاد میکنند.
– این چه ربطی به ایران دارد???????؟!!!!!!!!!!!!!!
کشور ما که هماکنون گروگان جهادی هاست!
که یک فرقه همین جهادی ها مجاهدین هستند.
که در شعار جنگ قدرت دارند
در جنس ماجرا جنگ زرگری رهبران دو فرقه جهادی حزبالله و مجاهد
کشور ما نامش ایران است
نه اسلام!
اسلام کشور نیست!
– کجا ایستاده ایم؟
در سنگر جهادی ها ?
یا
– ایران!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اول با چند شعار
درود بر آمریکایی درود بر آمریکا شرم بر جیمی کارتر شرم بر اوباما
شرم بر خونخوار پوتین روسی شرم بر انگلیس شرم بر چاینا
عزیزان
شاهزاده رضاپهلوی و شادروانان رضاشاه کبیر و محمد رضاشاه پهلوی همگی بدون هجگونه شکی وطن پرست ترین و ایران دوستدارترین و دارای ایده ملت بزرگ ایران و با آرزوی ایران بزرگ بوده و رضا پهلوی خواهد بود ولی اما ما ملت که درصد بسیار کمی خود را امت همیشه در اختلاس وطن فروش و مردم فریب شارلاطان وووو میدانند.
بگوییم هشتاد در صد دیگر ملت هستند که از این هشتاد در صد پنجاه در صد بیسواد دگم (فکر نکنیم همه کسانی که درای لیسانس دکتری هستند که خود را با سواد میدانند ولی متاسفانه در عمل بیسوادترینند) و سی در صد با سوادان که در صدی از آنها متاسفانه خاعن به مملکت و یا مزدور دگر کشور ها هستند که میتوان گروههای چپ از جمله حزب توده ایران که خیانتشان هرگز به هیچ احدی پوشیده نبوده نیست و نخواهد بود نمونه بارز این با سوادان هستند. اینها با کمک روسیه حال اتحاد شوروی سابق و چین و دیگر کشور های کمونیستی شتشوی مغزی داده شده که مثلا بعنوتن نمونه داریوش خواننده معتاد از شعر های این چپها تغذیه میکرد و در زمان شاه آهنگهای انقلابی برای جوانان میخواند که آنها را شتشوی مغزی دهد و تا اینکه سال ۵۷ به وقوع پیوست حالا مثل سگ پشیمان است و آهنگهای این طرفی میخواند که چه فایده.
و اما چند در صد با سواد هستند که دلشان برای ایران میتپد و آماده هر گونه جانفشانی هستند که نمونه هایی در حال زجر کشیدن در زندانهای ضخاک هزار مار دوش در زجر شکنجه و تباهی زندگانی خود و اقوام خود هستند این شیران زیادند باید آنها را در یابیم و با آنها افتخار کنیم که کم نیستند و با ید حد اقل به خانواده آنها رسیدگی کنیم از نظر مالی و کمک روحی.
و اما بقیه مردم که شخصی مث لروح الله خمینی هندی زاده مزدور انگلیس را که به همه آشکار شده و همه میدانند که پدر یا پدر بزرگ این ناخلف سیک هنده بوده و بزرگ شده در دست انگلیس که با وجود داشتن جد سیک هندی به ایران می آید و ( سید) با عمامه مشکی میشود و آخوند و مقام آیت کللاهی یا مرجعع تقلید میشود و میگوید با دختر بچه دوماهه میشود مالاند ولی اگر دخوال انجام شد تنها حق ازدواج با آن بچه مظلوم را از دست میدهد و این خود یک جنایت است بر علیه انسان و بشریت و این ناخلف جایش فقط در زندان با اعمال شاقه است نه این بشود رهبر یک جماعت نابخرد و در فیظیه ها چه کار هایی که انجام ندلدند و نمیدهند و توسط جیمی کارتر انگلیس (بی بی سی ) و روس به مقام رهبری اسلامی در ویرانه ایران تعیین میگردد حال بعد از چهل و یک سال ما هستیم با بیچارگی این چنانی.
ما ملت چه میخواستیم و چه میخواهیم اسلام اسلامی که در چهار کلمه خلاصه میشود
یک . دروغ
دو. ریا و تزویر
سه . دزدی و اختلاس
چهار . وطن فروشی کشتار و اعدام
ما عاشورا میخواستیم یک خانواده ای در هزار سیصد و اندی سال پیش به توسط قوم و خویش خود مثلا شمر قوم و خویشی بسیار نزدک با حسین ابن علی و علی ابن ابی طالب داشت حالا ما فلانمان را پاره میکنیم قمه میزنیم الم کتل راه میندازیم ووووو.
آیا ما لیاقت رضا پهلوی را داریم.
آیا ما لیاقت ژاپنی شدن ایران را داشتیم و داریم
آیا ما اصلا فکر میکنیم ایرانی هستیم که وجود داریم
آیا این ما هستیم که باید بزرگترین گرداننده ناسا باشیم و ایرانی ویران داشته باشیم
آیا لیاقت ما این است که یک مزدور و جاسوس کی جی بی (هزار ماردوش) برای سی و اندی سال رهبر بدون قید و شرط ما باشد
آیا لیاقت ما همین است که بی بی سی هندی زاده ای را برای ما به ماه ببرد و بچپاند به ما ملت بی تفکر و وطن فروش
آیا لیاقت ما همین است .
عزیان یک لحظه تفکر برای ما ملت ایران تا بفهمیم در کجای کار هستیم بیایید برای گزران روزمره مملکت را تیکه تکه نکنیم و به مزدوری آنرا به فروش نرسانیم
چو ایران نباشد تن من مباد
و اما در ادامه چند شعار جدید
لعنت بر سه ملا خاعنه ای رفسنجانی روح الله
دردم از ایران و درمان نیز هم
جان به قربانش شود تن نیز هم
با درود فراوان به خانم نسرین ستوده وکیل مدافع فعالان حقوق بشری و ازادی خواهان ایران ..
ما ملت ایران ٬٬ فرزندان کورش کبیر و مشروطه خواهان شاهنشاهی ملی چون ستارخان و باقرخان و سردار اسعدها و مخالف تجزیه طلبانی چون اخوند میرزا کوچک خان جنگلی با اعلام جمهوری گیلان و قاضی محمد با اعلام جمهوری مهاباد که میخواستند این نقاط را از ایران جدا بکنند ٬٬
از زحمات و فداکاری و از خود گذشتگی این بانوی مبارز ایرانی همراه با دیگر زنان دلاور و مبارز ایرانی که در بند و زندان حکومت جمهوری اصولگرا – اصلاح طلب اسلامی ٬٬ خمینیسم دوران طلایی امام دجال ٬٬ دست نشانده نوفل لوشاتویی اسیر و زیر شکنجه جانفشانی میکنند قدر دانی میکنیم ..
اما ما فرزندان ایران این حق را برای خود قاُیل هستیم از اقای – علیجانی – اصلاح طلب بپرسیم ٬٬ چه فرقی مابین بانو سپهری محجبه خانواده شهید ,, امضا کننده بیانیه ۱۴ نفر ,, با خانم نسرین ستوده میباشد ؟
یکی با شهامت واقعیات رفاه و ازادی نسبی دوران پهلوی را میپذیرد و تایید میکند .. ان دیگری با انکه حقوق خوانده و واقعیات را هم بخوبی درک میکند بنا به ملاحضات سیاسی طرفداری از خاتمی اخوند و دوستان اصلاح طلب ,, جرعت گفتن نظرات خود را ,, راجب دوران پهلوی ایرانساز ندارد .. چرا ؟ چرا ؟
لطفا اقای علیجانی که در برنامه – روبرو ٬ من و تو – شاهزاده رضا پهلوی را مورد حمله قرار میدهند پاسخ بدهند .. فرق بانوان مبارز ٬ خانم سپهری و نسرین ستوده در بیان نظراتشان نسبت به پهلوی ایرانساز در کجاست ..
ما در غربت پوسیدیم، مردم در ایران از فقر و بیعدالتی، باند جهانی پدوفایل ها دست در دست کارتل های جنگ، مواد مخدر و دارو، مردم کره زمین را به اسارت گرفته اند، جو بایدن نماینده باند جهانی تبهکار و مشاور قدیمی جیمی کارتر، برای قدرت خیز برداشته تا میخ آخر را بر روی تابوت آزادی بشر بکوباند، باید خود را برای نبرد آماده کنیم دیگر چاره ای نداریم آزادی جهان یک بار دیگر با آزادی پرشیا کلید خورده
به جناب جمهوری خواهان پراکنده :
جنبش نمیتواند سرنگونی طلب باشد ! چون آن زمان حکومت میگوید این سازمان تروریستی است ..
دوست عزیز هیولای خونخوار و غارتگری که در ایران برقدرت نشسته ٬٬
( حکومت نمی باشد ٬٬ بلکه رژیم .. )
فرق حکومت با رژیم از زمین تا اسمان می باشد ..
حکومت جمهوری امریکا .. رژیم مارکسییستی فیدل کاسترویی کوبا ..
حکومت پادهشاهی دانمارک .. رژیم کمونیستی خلق چین ..
حکومت جمهوری المان فدرال .. رژیم جمهوری بعثی خاندان بشار اسعد .. حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی ایران . رژیم مارکسسیست اسلامیست خمینیسم.
جناب جمهوری خواهان پراکنده میفرمایند ..
اگر شعار شما سرنگونی طلبی باشه , حق با حکومت است.
ما باید شعارمان در این مرحله سرنگونی طلبی باشه .. چونکه اول در ایران
حکومتی ملی بر سر قدرت نیسست ٬ بلکه – رژیمی ضد ایرانی ..
دوم انکه شعار مردم در داخل کشور .. اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمام ماجرا .. یعنی مردم خواستار شعار سرنگونی رژیم جمهوری + اسلامی میباشند ..
و بازگشت حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی ..
اول .. پس از سرنگونی رژیم جهموری + اسلامی ..
با صندوق رای مردم .. معلوم خواهد شد که انتخاب ایرانیان برای حکومت اینده چه خواهد بود ..
رضا شاه روحت شاد .
خانم شیلا،
من فکر می کردم خانم شادی صدر فعال حقوق بشر است.
در مورد تجزیه طلب بودن او سرچ کردم. فقط سایت تسنیم نیوز گفته ایشان تجزیه طلب است. علاوه بر آن، طبق گزارش این سایت ، ایشان یک فمینیست حامی حقوق اقلیتها،بهاییان، صهیونیستها، همجنسگرایان و ترانسجندرها نیز می باشد و سابقه کفرگویی و توهین به مقدسات و فقه شیعه و پرچم سیدالشهدا را هم دارد.
با تشکر از اطلاع رسانی شما.
لینک گزارش :
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/03/08/1086398/%D8%B4%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%AD%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%81%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%90-%D8%AA%D8%AC%D8%B2%DB%8C%D9%87-%D8%B7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%87%D9%85%D8%AC%D9%86%D8%B3-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D9%86
اکثریت مردم ایران که زیر خط مطلق فقر است و دغدغه نان دارد. می‌ماند قشر کوچکی از طبقه متوسط که باقی مانده است.
این طبقه متوسط، حداقل اکثر آنها، حاضر است به خاطر یک تیم یا بازی فوتبال به خیابان بریزد، به خاطر آزادی و نجات ایران نه!
آنها حاضرند به خاطر یک کشور خارجی مانند آذربایجان به خیابان بریزند، به خاطر میهنشان نه!
حاضرند ساعتها در صف دلار و برنج و مرغ و کوفت و زهر مار بایستند، ولی برای میهنشان هرگز.
جمهوری اسلامی هم همانگونه که انتظارش میرفت مشکل بسیار جدی تجزیه ایران را به میدان آورد.
عده قابل توجهی از ما هم در خارج نشسته‌ایم، مبارزه اینترنتی میکنیم و نسخه میپیچیم که چه کسی باید رهبری اپوزیسیون را به عهده بگیرد.
فکر می‌کنید که دست اندرکاران ج ا و حافظان خارجی ملاها در لندن، مسکو و پکن اینرا نمیدانند؟
حداقل من فکر میکنم که با وجود تجزیه طلبان خیلی فعال خارج نشین و بی بی سی که بلندگوی یک خط سیاسی چند صد ساله دولت فخیمه است، از این بن بست گریزی نیست.
روزی که برای آخرین بار هواپیمای شاه از فرودگاه بلند شد، آغاز سقوط و نابودی تدریجی کشورمان بود.
پلمپ یک دفتر حقوقی در سنندج به دلیل نصب نکردن عکس خامنه‌ای!
نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران تحت عنوان اماکن، روز شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹، به محل کار مختار زارعی، از فعالین مدنی شناخته شده سنندج، هجوم برده و اقدام به پلمپ دفتر وی کرده‌اند.
نیروهای اطلاعات سپاه پیش‌تر از مختار زارعی خواسته بودند که عکس‌هایی از خمینی و خامنه‌ای را در محل کارش نصب کند که با مخالفت وی روبرو شده بود.
۱۲ نفر در این دفتر حقوقی و مشاوره مشغول فعالیت بوده‌اند که تمامی آنها از سوی نیروهای امنیتی از دفتر بیرون رانده شده‌اند!.
مختار زارعی از فعالین مدنی و شناخته شده شهر سنندج است که طی سال‌های گذشته بارها از سوی نهادهای امنیتی احضار و مورد بازجویی قرار گرفته و چند مرتبه نیز بازداشت شده است.
این شهروند سنندجی در فروردین ماه سال ۱۳۹۷ نامه‌ای به خامنه ای نوشته و در آن بر ضرورت انجام تغییر روش‌ها و سیاست‌ها به منظور استقرار دموکراسی تاکید کرده بود.
جمهوری خواهان پراکنده
اگر تعلق گروهی جمهوری خواهان را اینجا بچینیم شامل تمام گروه های ایرانی میشود که این نیروی بالقوه را خود جمهوری خواهان هدر میدهند.
چرا که متاسفانه یک پا پایبند “جمهوریت سکولار” هستند و پای دیگر “گروه های خجالتی از هر طیفی”
منظور من از گروه های خجالتی کسانی هستند که اساسن درک درست و همزمانی از مسائل سیاسی ایران ندارند. به سازمان یا گروهی چسبیده و به گل آن نشستند.
مثل مجاهدین که صراحتن جمهوری خواه نیستند چونکه یک کلمه دموکراسی را بر سرطان جمهوری اسلامی چاشنی کرده اند! (…..”جمهوری اسلامی دموکراتیک”…… ایران)
گروه های متفرقه دیگر هم هستند که پراکندگی آن ها که در بالا آمده است.
– شاهزاده چند سال پیش در مصاحبه میگفت : شاید من خود به “جمهوری” رای دادم کی میداند (؟)
ایشان آزاد بودن رای گیری را در رفراندوم توضیح میدهند که هیچ قید و شرطی برای چنین رای گیری نباید باشد.
یعنی قبل رای گیری و نتیجه ایشان موضع خود را روشن کردند!
اگر مردم ایران جمهوری بخواهند
– من (یعنی شاهزاده) تسلیم رایشان هستم و امیدوارم به عنوان یک شهروند به ایران خدمت کنم…..
با این احوال جمهوری خواهان که خیلی کند عمل میکنند باز دوباره شیپور را از سر گشاد آن دمیده و در پاریس “نئومشروطه” یا “مشروطه خواهان نوین” را مطرح کردند.
این خوب است چرا که جنبش مشروطه با ساتور “آخوند” و رخنه ی اهلشان همه چیز را به بیراهه کشاند.
اگر مشروطه خواهی نوین مطرح باشد که این یعنی “پادشاه” باشد اما در قفس طلایی…
قفس طلایی: یعنی هیچ حکم یا قدرتی نداشته باشند الا مراسم ملی و تشریفاتی……
داره خندم میگیره که انگاری هواداران پادشاهی درون جمهوری خواهی دارند و جمهوری خواهان درون “پادشاهی”!
خود همین از دیدگاه روانی یعنی دو گروه باید سر توافق با هم اتفاق کنند. (اتفاق و نه اتحاد)
و به همدیگر گارانتی داده که رفراندوم و تعیین سرنوشت به دست خود مردم باشد!
جمهوری خواهان عزیز
– هیچ مانعی وجود ندارد که شما سمینار های مشترک را از نقطه ای زمانی شروع کنید.
اجلاس های مشترک با هواداران ایران پادشاهی و همزمان تکلیف طیف های درونی شما روشن بشود.
یعنی نیرو هایی که در سنگر شما قرار دارند بدانند که:
– رفراندوم کلید رهایی ایران است
بعد از جنگ جهانی دوم تمام دموکراسی ها با رفراندوم ملی به دموکراسی رسیده اند…..
و هیچ جنبش “غیر دموکراسی خواهی” , دموکراسی به ارمغان نیاورده است.
– پس از جنگ جهانی دوم اپوزوسیون تمام جنبش های دموکراسی خواهی در خارج از کشورشان مستقر بودند.
۱- رفراندوم
۲- سرنوشتی که مردم تعیین کنند (سیستم حکومتی)
——————————-
– این دو گزینه برای رسیدن به دموکراسی در سرشت خود حکومت دیکتاتوری اسلامی خامنه ای را فاش میکند.
یعنی این حکومت مشروعیت ندارد اگر داشت که این همه از رای گیری مردم وحشت نداشت.
***گوشزد به مجاهدین – جنبش نمیتواند “سرنگونی” طلب باشد! چون آن زمان حکومت میگوید این سازمان تروریستی است. و اگر شعار شما سرنگونی طلبی باشه , حق با حکومت است. جنبش باید بی غل و غش “رفراندوم” و رای “مردم ایران” را اولویت حرکت بکند و ملموسات این حرکت را در کارنامه هم داشته باشد که مجاهدین فاقد چنین کارنامه هستند. ***
ائتلاف کاوه آهنگر و ابومسلم خراسانی, تنها راه رهائی میهنست…
خانواده پهلوی همیشه نیم قرن جلوتر از سایرین بوده است. اکنون نیز. اگر پدر بزرگ و پدر شاهزاده ایرانیان را جسماً به پیشرفت در دنیای مادی کمک کردند شاهزاده دارد تلاش می کند به ایرانیان چم راستین دمکراسی را بیاموزد و که بر آن روش گزینش کنند. چیزی که در دنیای غرب هم ماست مالی میشود و اکنون با کرونا گلد کوب میشود. شوربختانه من می بینم برخی ایرانیان باز در کرانه های گذشته متوهم به گل نشسته اند. زندان فکر خود را دریابید و و ذهن خودتان را آزاد کنید تا بتوانیم همگی ایران را از این سیاهی اهریمن رها کنیم. وقت تنگ است.
جناب توماس جفرسون، آیا رهبری مبارزات انحلال طلبانه دکان منفعت آمیز دیگری است که امثال خانم شادی صدر باید آنرا به عهده بگیرد؟
به جز این از نظر کاملا شخصی من نام بردن عزیزانی مانند خانم بقراط و آسترکی در کنار شادی صدر منصفانه نیست. بخوانید کمی در مورد این خانم و شادی امین قبل از اینکه این وضع شکننده اپوزیسون خود خوانده خارج نشینان را خراب تر از آنکه هست به تصویر بکشید. آیا ایشان تجزیه طلب نیست؟
در ضمن مجاهدین هم فورا پس از پیام شاهزاده با لیست دیگری در همین کیهان آمدند با افرادی مانند مریم قجر و موسویان. خود دانید.
دوران کودکی را با شنیدن و شرح مشکل های متعدد زندگی در دوران قبل از رضا شاه کبیر، از بزرگان فامیل گذراندیم، ناامنی در شهرها، نبود جاده، نبود دادگستری (عدلیه)، نبود شهربانی (نظمیه) و ژاندارمری، و نبود آموزش و پرورش و بسیار نبود های دیگر. رضا شاه کبیر ایران در حال مرگ را احیاء کرد و زیر بنای کشور را ساخت و شاهنشاه آریامهر رشد و توسعۀ صنعتی را با برنامه ریزی دقیق به پیش راند.
“باور دارم” در شرایط بحرانی امروز نام شاهزاده رضا پهلوی برای وحدت همۀ اقوام ایرانی و نجات نهائی ایران از تسلط ۱۴۰۰ سالۀ تازیان و باورمندان به آن ها لازم است.
قابل توجه هموطنان :
در حالی که شاهزاده پهلوی ایرانساز در پیمان نوین از تک تک دختران و پسران : زنان و مردان دعوت کردند درجنبش و قیام سراسری هرکدامشان یک کاوه باشند .. بنا به دستور بیت رهبری به امام جمعه های مفت خور ,,, از انان خواسته شد که با تحریک ارزال و اوباش بسیجی با ایجاد مزاحمت برای زنان و دختران در سطح شهرها با بهانه مسخره حجاب ,, مانع از حضور زنان بیشتر در اعتراضات خیابانی بشوند ..
تلویزیون اینترنشنال و بی بی سی به کمک امام جمعه های روانی اصفهان خراسان امدند ,, از روز گذشته فرمان تبلیغات سرکوب زنان را در صفحات خود پخش میکنند . مثل اینکه اگهی سگنسار و بمب گذاری یک مشت دیوانه را پخش کنیم .
هموطنان حق دفاع از خود ,, حق قانونی هر انسان ازاده ای میباشد .. به دلیل اینکه در ایران عدالت و دادگستری مردمی وجود ندارد و این امامان جمعه خودشان هم دستان قضات و دادستانهای جنایت کاری هستند که به دستور مجتبی خامنه ای و وزرارت اطلاعات اخوندی معترضینی مثل نودید افکاری ها را اعدام میکنند و اسید پاشان ازادند .. ما باید خودمان از خودمان دفاع کنیم .
اگر زنان و دختران ما را مورد اذیت قرار دادند .. از قانون ابراهیمی . چشم در مقابل چشم و دندان در مقابل دندان استفاده خواهیم کرد .. این کفتاران خون اشام راه دیگری پیش روی مان باقی نگذاشتند .
زنده اباد ازادی . پاینده باد ایران .
آشنایی من با افرادی که بعضا خود را اپوزیسیون می نامند از طریق تلویزیونهای دولتی برون مرزی است ک اغلب با عناوینی نظیر تحلیلگر، استاد دانشگاه، پژوهشگر ، فعال سیاسی و غیر دعوت می شوند. یک انتقاد نرم و لطیف و آبکی از خلافت شیعه می کنند، صد مرتبه به کربلای آمریکا و اسراییل و نظام پادشاهی گریز می زنند و جفنگ پراکنی می کنند. چه بسا کمبود تخم مرغ را نیز به امپریالیسم آمریکا گره زنند. مگر میشود شخص یا گروهی اپوزیسیبون باشد اما برانداز نباشد؟
باری، بنظرم در مورد مفهوم اصطلاح علوم سیاسی اپوزیسیون ابهامات زیادی وجود دارد. چه خوب است مقاله ایی در مورد معنی آکادمیک اپوزیسیون نوشته شود و شاخصها و معیارهای آن تعیین گردند.
آخر چگونه ممکن است چند محفل و یا گروهک که از راه اندازی یک وبلاگ چه رسد به وبسایت عاجز است، بتوانند در صحنه سیاسی ایران نقشی ایفا کنند و نفوذ کلامی بین مردم داشته باشند؟ امام جمعه علی اولقوز آباد سفلی مخالف دولت روحانی ، از نظر اثر گذاری بیشتر به اپوزیسیون می آید تا آنگونه خوشن نشینان فرنگی و ینگه دنیایی!!!!!
به هر حال برداشت من این است اپوزیسیون آن چیزی نیست که در بین ایرانیان برون مرزی و یا تلویزیونهای دولتی برون مرزی باب شده است.
لذا اتحاد و همکاری اینگونه محفلها در براندازی بلا موضوع است.
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند
مسئله بسیار مهم، اما رهبری مبارزات مردم برای سرنگونی جیم الف است که چندان به آن بهایی داده نمی شود و اغلب مباحث معطوف به نوع حکومت آینده است.
رهبری مبارزات در شرایط کنونی بسبار مهمتر از پادشاهی و یا ریاست جمهوری در آینده است.
بنظرم رهبری مبارزات انحلال طلبانه باید به شورایی از بانوان همچون خانمها الاهه بقراط ، روشنک آسترکی، بقراط، مسیح علینژاد، شادی صدر و دیگر فعالان زن سپرده شود.
تجزیه و تحلیلی بسیارمفید برای درک همهٔ جنبه های سیاسی ، اقتصادی واجتماعی ایران آینده، که شاهزاده رضا پهلوی درپیام «پیمان نوین» به انتخاب ایرانیان میهن پرست گذاشته است.
به ایران بیاندیشید….ما همه به ایران می‌اندیشیم!پاینده ایران
پیام شاهزاده بسیار هوشمند بود، دیگر گروههای سیاسی نیز باید بگویند که قصد آنها چیست، آیا قصد آنها برای آزادی ایران از دست یک دشمن واحد هست، یا اینکه فقط رنگ مخالف را دارند تا مردم را بیشتر فریب بدهند؟
۴۰ سال است که شاهزاده ی ما چنین سخنانی می گوید ، اما تجربه ی سالیان و انباشه شدن این تجربیات در آگاهی ملت و شخص شاهزاده باعث شد که این پیمان خیلی شسته رفته و ملموس باشد .اهمیت ِ واژه به واژه و جمله به جمله ی این پیمان را تک تک ما لمس کرده ایم در این سال ها .شاهزاده به عنوان رهبری عمل کرده است که چتر ِ ائتلاف برای نجات ایران را به گسترده ترین حالت ، گشوده است .داستان امروز ما ، داستان ِ نجات ایران است و قرار گرفتن در یکی از دو جبهه .یا می خواهیم برای نجات ایران بکوشیم یا طرف اهریمن حاکم باشیم که از هر نیرویی به عنوان خندق نظام استفاده می کند .
در همین یک هفته ، خیلی از نیروهایی که ادعای مخالفت با رژیم را داشتند ، خودشان را افشا کردند .این نیرو ها بیشتر از اینکه فکر ایران باشند ، دشمن ِ عظمت یابی و رفاه و آبادانی ایران هستند .این نیروها بیشتر حافظ منافع کمونیست های چین و روسیه ، گلوبالیست های غارتگر و ارباب اصلی شان مافیای روسیه هستند .
ماله کشان ، استمرار طلبان (با نام های جعلی ِ طرفداران تحول و تحول خواه) ، کمونیست ها و چریک های ورشکسته و تجزیه طلبان هدفی نداشته و ندارند جز اینکه ایران را بالکانیزه کنند و از ایران یک یوگوسلاوی دیگر بسازند .حکومت اسلامیِ ضحاکعلی هم یار و یاور اینان است.نگاه کنید برخی از این نیروها چطور به جنگ قره باغ وارد شده و آتش این برادر کشی ها را بین ارمنی ها و آذری ها را در قفقاز شعله ور می کنند .این جماعت به دنبال صلح و دوستی و محبت بین ایرانی ها و اقوام ایرانی نیست .این جماعت به دنبال رفاه و آزادی و دموکراسی در ایران نیست .این جماعت از نهاد پادشاهی مشروطه ، از فرهنگ ایرانشهری و تمدن ایرانشهری (آریایی) ، از شاهنامه و بخش بزرگی از ادبیات پارسی و ایرانی منزجر هستند و اهمیتی نمی دهند که مردم اکثریت مردم ایران طرفدار پادشاهی مشروطه هستند .این جماعت هنوز کتاب کاپیتال حضرت مارکس را به عنوان قران سر می گیرند و به حرف های اردوغان و پوتین و فمینیست ها و نیهیلیست های ورشکسته ، مثل کلام رسولولا و علی ، گوش جان می سپارند .
این نیروهـاى مخالف هـمکارى براى گذار از ج اسلامى ؛چطور میتوانند در فرداى ایران این کشور را اداره کنند ؟!؟!؟
به شیوه قوم سالارى و قبیله گرى??????????
با توجه به منافع ملى کشور (خط قرمز )
ایران متعلق به یک قوم و قبیله نیست ✌??