کولبران یا پولبران کدامیک باید از میان بروند؟

یکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ برابر با ۰۴ اکتبر ۲۰۲۰


فرشید بلدی – «کولبری در شأن جوانان ایران نیست. دولت باید تعریفی برای کولبری داشته باشد چرا که این شغل سخت در شأن یک ایرانی نیست که دنیا هم ببینند جوانی ۲۰۰ کیلو بار را بر کولش گذاشته و از راه‌های سخت عبور می‌کند. دولت زمانی که شغلی را تعطیل می‌کند باید شغل جایگزینی را تعریف کند اما این کار را هم نکرد و این امر باعث شد کولبران برای معیشت به سمت معابر مرزی و غیررسمی بروند؛ این معابر غیررسمی هم معمولا توسط نیروهای انتظامی و مرزبانی کنترل می‌شود و بعضا به سمت کولبران تیراندازی می‌کنند که در طول یک سال گذشته ۱۶۶ نفر کشته و زخمی شدند.  این کولبران جوانان ایرانی و فرزندان این مرز و بوم هستند و عادلانه نیست که با گلوله ایرانی، جوانان ایران کشته و خانواده‌هایشان آواره شوند. این امر تبعاتی دارد و از نظر امنیتی هم به نفع نظام نیست.»

اینها سخنان یک فرد و شخص مخالف رژیم اسلامی ایران در میان اپوزیسیون نیست اینها اظهار نظرهای  نماینده مهاباد در مجلس رژیم است.

با علم به اینکه بر این باور هستم و می‌دانم شما مخاطب گرامی هم با من همراه هستید که هیچیک از این به اصطلاح نمایندگان مجلس برگزیده و منتخب ملت ایران نیستند فرض را بر حسن نیت و دلسوزی این عامل رژیم می‌گذارم.

این شخص از کدام دولت و حکومت می‌خواهد تا به وضعیت کولبران در کردستان رسیدگی کند؟مگر کولبری مانند کفاشی، نجاری و … یک شغل و پیشه است که دولت به شرایط آنها رسیدگی کند؟!

کولبری یعنی رد پاهای پر رنگی از جنس کاری بی‌حاصل که شاید هیچوقت به چشم نیامده ‌و نیاید آنهم در سرزمینی که از لحاظ منابع زیرزمینی از جمله کشورهای غنی به شمار می‌آید.

حکومتی که به وجودآورنده پدیده نامبارکی به نام کولبری در کردستان بوده که در پی وجود معضلات و مشکلات اقتصادی، و به تبع آن اجتماعی، در کردستان پدید آمده آنهم نه امروز که سراسر ایران با فقر و تنگنای اقتصادی روبرو است بلکه از چهل و یک سال پیش تا کنون، چرا امروز و در لحظات پایانی عمر ننگین و نکبت‌بار خود باید بخواهد و بتواند پدیده کولبری و ده‌ها معضل دیگر را از جامعه فقرزده و محروم کردستان بزداید؟!

کولبران افرادی هستند که به امید اینکه سهم  نان یک روزشان را از شانه های خسته‌شان به دست آورند و ناامید از وعده و وعیدهای هیچ و پوچ و دروغین گماشتگان رژیم، امیدی به دل و  جان خسته‌شان نمی‌افتد و کوله‌بار رنج و درد را به دوش می‌کشند و در گرما و سرما راهی کوه و کمر شده و در این راه نصیب‌شان تیرهای غیبی گماشتگان حکومت هیچ خمینی و خامنه‌ای است.

اشخاصی  که در حراج جانشان در برابر نان، چکش بی‌عدالتی کشور را خاموش‌تر از هر زمانی به جان‌های خسته‌شان می‌خرند.

در میان آنها  از هر رده پیر، جوان، زن، مرد، نوجوان و نخبه‌های علمی که آرزوهایشان را در لابلای حکم‌ها و قانون‌های وارونه‌ی دولتی گم‌کرده‌اند حضور دارند.

تراژدی تلخی که هر روز به گونه‌ای سایه‌ی وحشت را بر امید و آمال‌های آنها می‌گستراند.

متاسفانه نبود امکانات معیشتی و رفاهی آنان را مجبور به ترددی خطرناک کرده که در توسعه‌ی اقتصادی نامتوازنی که در این منطقه از کشور موجود است برای خود نانی به سفره بیاورند.

کولبران جان خود را در یکی از کفه‌های ناتراز ترازوی عدالتی می‌گذارند که شب‌هنگام امید بازگشت به آغوش خانه و خانواده شاید امیدی واهی باشد.

با تمام این رنج‌ها، این قشر از جامعه را  به نام قاچاق شناخته و موجبات ناامنی و اضطراب را برایشان فراهم آورده که تیر به اصطلاح مرزبانان هم حکمی بلامانع خطاب شده است.

سخن آخر:

رژیم ناکارآمد و دزد ملایان چهل و یک سال مردم کردستان را در محرومیت اقتصادی قرار داده و اکنون فرزندان این خطه از ایران برای گذران زندگی و نبود آینده‌ای روشن بارهای صد یا دویست کیلویی را بر دوش گذاشته و از کوه و کمر بالا می‌برند و سهم‌شان هم گلوله است چرا که مانند همیشه این رژیم مافیایی تبهکار بجای حل مسئله به پاک کردن و حذف آن می‌پردازد.

به باور من راه حل نه در مجلس رژیم و نمایندگان دست‌نشانده و نه در حکومتی است که خود عامل اصلی همه سیه‌روزی است که همه ایران را فرا گرفته است.

راه حل از میان رفتن، پدیده‌ی شومی به نام کولبری، کارتن‌خوابی، گورخوابی، زباله‌گردی و ده‌ها پدیده دردناک دیگر از میان برداشتن پدیده شوم اصلی یعنی جمهوری اسلامی است.

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=214541