محمد پاکمهر رنایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان در مجلس شورای اسلامی گفته است، طرحی برای فروش کلیه به منظور کسب درآمد ارزی با صادرات آن به چین، روسیه و عراق ارائه خواهد شد! فروش اعضای بدن از سوی نمایندگان دورههای مختلف تأیید شرعی و تبلیغ نیز شده است!
در حالی که محمد پاکمهر نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی به وبسایت «خبر فوری» از ارائه طرحی به مجلس برای کسب درآمد ارزی از طریق فروش کلیه افرادی که متقاضی فروش هستند، به کشورهای عراق، روسیه و چین خبر داده بود، روز ۲۶ مهر حرف خود را در گفتگو با وبسایت «دانا» تکذیب کرد.
پاکمهر از شهروندان نیازمندی که برای تأمین هزینههای زندگی خود مجبور به فروش کلیههایشان میشود، تحت عنوان «نیکوکاران اهدا کلیه» یاد کرده و گفته بود که تعدادشان «به شدت بالا رفته» است!
پیش از این نیز بارها نمایندگان دورههای مختلف مجلس شورای اسلامی، فروش کلیه برای امرار معاش را امری عادی و طبیعی دانسته بودند. حسینعلی شهریاری عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در سخنانی عجیب گفته بود: «چه اشکالی دارد وقتی که فردی در فقر بسر میبرد و با دریافت ۲۰ تا ۳۰میلیون زندگیاش متحول میشود، کلیهاش را بفروشد؟!»
وی با استناد به شرع اسلام، فروش اعضای بدن را بلامانع دانسته بود.
حالا در این دوره مجلس شورای اسلامی نه تنها فروش اعضای بدن برای کسب نان و گریز موقت از فشار اقتصادی، از سوی مقامات امری بدیهی و عادی شمرده میشود بلکه آمادگی این نهاد گوش به فرمان رهبر جمهوری اسلامی برای پذیرش نقش دلالی و کسب درآمد برای نظام نیز اعلام شد که بعد مورد تکذیب قرار گرفت.
در حالی که فروش اعضای بدن صدمات جبرانناپذیری به افراد میزند و سلامت آنان را تحت تأثیر قرار میدهد نماینده مجلس شورای اسلامی که میبایست مدافع تندرستی و جان شهروندان باشد، آنها را ترغیب به فروش کلیه برای برونرفت موقت از وضعیت نامناسب زندگی میکند.
به دنبال انتقادهای گسترده به آنچه پاکمهر گفته بود، این عضو مجلس شورای اسلامی مجبور به تکذیب ادعاهای خود شده و اساسا خود گفتگو را «کاملا دروغ» خوانده است.
محمد پاکمهر رئیس مجمع نمایندگان خراسان شمالی در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: «هرگز طرحی از ناحیه اینجانب در مجلس در خصوص درآمدزایی از طریق صادرات کلیه به کشورهای متقاضی به دلیل بالا بودن تعداد خیرین و نیکوکاران اهدای کلیه مطرح نبوده است.»
وی تهدید به پیگیری این موضوع از مراجع قانونی کرده است. این مصاحبه اکنون از روی وبسایت و کانال «خبر فوری» حذف شده است.
فروش کلیه و کبد از چسباندن آگهی فروش در سطح خیابانها، اکنون در فضای مجازی بطور وسیع منتشر میشود و در وبسایتهای فروش اجناس و وسایل نیز گنجانده شده است. بر اساس آخرین گزارشهای میدانی منتشر شده، فروش کلیه به کشورهای همسایه نیز رواج پیدا کرده و دلالان بینالمللی با گرفتن مبلغی برای جوش دادن معامله، برای فروشندگان اعضای بدن، مشتری پیدا میکنند.
یکی از این فروشندگان که زنی ۳۵ ساله است و به دلیل شرایط نامناسب مالی مجبور به فروش کلیهاش شده، گفته است: «دلال که اهل یکی از استانهای غربی بود زمینه سفر به کشور همسایه را فراهم کرد. قرارمان ۸۰ میلیون بود که البته با خریدار خارجی ۱۱۰ میلیون معامله کرده بود. ما به کشور همسایه رفتیم و در آنجا پزشک و کمیسیون پزشکی بیمارستان متوجه شدند که ما با گیرنده کلیه فامیل نیستیم و خرید و فروش انجام دادهایم و اجازه این کار را ندادند و من دست خالی برگشتم…»
قانونی در زمینه خرید و فروش اعضای بدن در ایران وجود ندارد و از تجارت اعضای بدن جلوگیری نیز به عمل نمیآید. سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی تهران بزرگ در واکنش به ادعای وزارت بهداشت مبنی بر جلوگیری از انتشار آگهیهای فروش اعضای بدن، گفته بود: «هیچ نهادی از پلیس نخواسته است تا به موضوع آگهیهای فروش اعضای بدن ورود کند.»
نکته قابل تأمل اینجاست که مجلس شورای اسلامی بجای ارائه طرح ساماندهی به وضعیت اهدا و پیوند اعضای بدن که در بسیاری از کشورها به عنوان یک اقدام انسانی و بشردوستانه دارای قوانین و مقررات است، در پی ارائهی طرحی برای صادرات اعضای بدن و دلالی برای این کار برآمده است!
درود یاران
“ای عجب دلتان بنگرفت ونشد جانتان ملول”.زمان حلال تمامی اسرار است . زمانی آغا
فرمودند جمعیت ایران بایدبه دویست ملیون نفر برسد واین در هنگامی بود که کسانی سر در
زباله دانی کرده بودند که چند ماه قبل تر زندگی متوازنی داشتند ودر کابوس هایشان هم
چنین عاقبتی راتصور نمی کردند.هر که راجوی عقل ومنطق بودمی دانست که این هنگام
وهنگامه راچنین سخن ودستوری بی خردی است .زمانی گذشت ونماینده مجلس عسلامی
کلید معما راآشکار کرد و ایرانیان را به درجه متعالی لوازم یدکی مردمان چین وعراق و…
ارتقا داده وگفتند در اعسلام هیچ منعی برای فروش کلیه وکبد وو… نیست البته فنی تر آن بود
که می فرمودند در دینی که کل انسان برده وقابل فروش است وهر زن ۶۳درصد بیضه نری
قیمت دارد وکل بدن چند شتر میارزد کلیه هم بخش کوچکی از ان است .خدا را شکر که
۸۴ضربدر دو عدد کلیه ونیم ان جگر در حال کار واماده عرضه داریم .
ولی مطلقه فقیه که صاحب مطلقه نفوس هستند چرا باید چنان در مضیقه ارز باشند که برای
دستمزد حشر الشعبی هایش دارو به عراق قاچاق کنند؟ در حالیکه این همه ارز بالفعل در
خیابان ها ول ول بگردند؟.واین همان مقام انسانیتی است که نا انسانی قولش را به مردم دادند.
ا
خب این بی پدرهایی که میگن مشکل نداره فروش کلیه اول خودشون وزنشون و بچهاشون لطف بفرمایند و کلیه هاشون رو اهدا کنند و کار خداپسندانه انجام بدند
مثل اینکه برای اقایان چیزی برای فروش و دلالی نمانده وفقط جون مردم مونده واونو سرمایه و کالا ی تجارت کردند.راستی اقای نماینده چجوری پولشو میخوایین بگیرین.عراق وچین کلی بدهکارن ندادند میگن تحریم هستید
امسال محمد حسین منتظری یک لات بیکاره فرزند دادستان کل کشور مملکت چپاول میکنه کسی هم جرات برخورد نداره ولی مردم بدبخت کلیه فروشی میکنن
اقتصاد ایران از کشور آلمان بخاطر فروش کلیه و قلوه برتر و بهتر است ، دلیل این موفقیت را حسن چاخان فراموش کرد به اطلاع مردم برساند ! بله با وفا ، اقتصاد ربطی به خر و الاغ ندارد ، کشور ما بزودی دارای دویست ملیون کلیه روانه بازار است ، به گور پدر نفت و خاوبار و پسته و قالی و طلبه و ……..
کسب درآمد ارزی از صادرات کُلیه مردم به چین، روسیه و عراق!
اسلام و آخوند وعده بهشت به ما ایرانیان دادهاند. ما بهشتییانیم و در بهشت کُلیه احتیاج نداریم. مسلمان در بهشت فقط عضو تناسلیاش را لازم دارد و بس.
دلالی که شاخ و دم ندارد چه برأی کلیه باشه و چه برای شرکت های نفتی و چه لابی گری همه شان مثل هم هستند و اخر همه شان در امد و پول هست .
این سندی دیگر بر جنایات خلافت شیعه است.
روشنفکرانی که در برقراری نکبت حکومت اسلامی وبقای آن سهیم هستند نیز شریک جرم جنایات خلافت شیعه می باشند.
آنان باید سخنان هما ناطق را سرلوحه خود قرار دهند و قاشق بدست گرفته و آنچه را که او لپ لپ خورد،بخورند:
روشنفکرانی که هنوز برای آن انقلاب «شکوهمند» آن راهپیماییها و آن عربده کشیها سینه میزنند و خوشند به این که، تاجداران را برافکندیم و دستاربندان را بر جایشان نشاندیم. چه خوش گفت شادروان غلامحسین صادقی که از برکت آن انقلاب: «عقل مردم مدور و ایران برکه ای گشت و کرم پرور شد.
پرونده ی بنده چه بسا نابخشودنیتر از دیگران باشد؛ چرا که در انقلاب، هم مدرس بودم و هم محقق!
بدا که شور چنان برم داشت که اندوخته ها و دانسته ها را به زباله دانی ریختم و در هماهنگی با جهل جماعت به خیابانها سرازیر شدم. ادیبانه تر بگویم: «گه زدم و به قول صادق هدایت اکنون آن گه را قاشق قاشق میخورم و پشیمان از خیانت به ایران، گوشه ای خزیده ام تا چه پیش آید.
قرنها پیش از این «طالب آملی» گفته بود: پای ما کج، راهبر کج، قصد کج، گفتار کج!