بحران اقتصادی در ایران بیش از پیش افزایش مییابد؛ بیکاری و اخراج اوج گرفته؛ ارزش پول ملی روز به روز کاهش مییابد و قیمت کالاها و خدمات به صورت روزانه گران میشود. مدیریت جزیرهای و سلیقهای مقامات جمهوری اسلامی در مهار بحران کُرونا شمار مبتلایان و جانباختگان را با افزایش روبرو کرده که به نوبهی خود بر بحران اقتصادی و اجتماعی میافزاید.
کُرونا چون شمشیر دو دَم عمل میکند؛ از یکسو به بهانهی نظام و عامل بازدارندهی مردم در اعتراضات اجتماعی تبدیل شده و از سوی دیگر با دامن زدن به مشکلات اقتصادی، جامعه را به نقطهی جوش و عصیان نزدیک میکند.
همزمان، جمهوری اسلامی در عرصه بینالملل منزویتر و جیب نظام، که همیشه با پول مفت نفت پر میشد، خالی شده است.
نبود منابع مالی برای اینکه مقامات جمهوری اسلامی با پولپاشی در بخشهای مختلف بتوانند ناکارآمدیهای خود را پنهان کنند، نارضایتیهای عمومی را گسترش بخشیده است.
اصولگرا و اصلاحطلب نگران سرنوشت نظام
یکسال پیش در آبان ۹۸، جامعهی ملتهب و ناراضی به بهانهی گران شدن بنزین به خیابانها ریخت و خونینترین اعتراضات مردمی علیه جمهوری اسلامی را در چهار دهه گذشته رقم زد.
حالا پس از اعتراضاتی که بر اساس گزارشهای مختلف ۲۰۰ تا ۱۵۰۰ نفر جان باخته، هزاران نفر مفقود و زخمی و بازداشت و زندانی شدهاند، جامعه ایران همچنان در التهاب توأم با امید برای رسیدن به «ایران بدون جمهوری اسلامی» بسر میبرد.
مقامات امنیتی جناحهای مختلف حکومت، پتاسنیل اعتراضات را بیش از هر کارشناس و تحلیلگری درک کرده و درباره آن هشدار میدهند.
جواد امام یکی از چهرههای اصلی اصلاحطلبان و رئیس «بنیاد باران» متعلق به حجتالاسلام محمد خاتمی با اشاره به شرایط اقتصادی موجود کشور و بنبست بینالمللی نسبت به احتمال تکرار اعتراضات آبان هشدار داده و گفته که «در وضعیت هشدار جدی قرار داریم».
جواد امام همچنین گفته است «امروز فشارها بر مردم نسبت به سال گذشته و پیش از کرونا یا حتی آبان ماه ۹۸ بیشتر شده و در نتیجه نارضایتیها هم افزایش پیدا کرده است».
این فعال اصلاحطلب در تشریح وضعیت اقتصادی مردم گفته که طی یک سال گذشته «عدهای از مردم شغل خود را از دست دادهاند، تعدادی درآمدشان کاهش چشمگیر داشته و از سوی دیگر تورم افسارگسیخته باعث افزایش نارضایتیها شده است و دولت هم نتوانسته درخصوص مسئله تحریم، کسری منابع و فشارهای معیشتی اقدام جدی صورت دهد».
اصولگرایان نیز مانند اصلاحطلبان نگران بروز اعتراضات جدید مردم هستند. محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس شورای اسلامی پیشین در زمان اعتراضات آبان ۹۸، به تازگی گفته که نیروهای امنیتی «توانستند آبانماه را جمع و جور کنند و گرنه به سمت انقلاب یا انقلاب مخملی حرکت میکرد و اصلاً قابل جمع کردن نبود».
او البته نگفته آنچه وی «جمع و جور» کردن مینامد، کشتن صدها تن و زخمی شدن و دستگیری هزاران شهروند معترض بوده است.
باهنر معتقد است «کسانی که احساس میکنند حقشان ادا نشده و یا مطالباتشان پاسخی دریافت نکرده است یا از طرف حاکمیت ظلمی به آنها روا شده است، طبیعی است که به دنبال گوشه و جایی میگردند که مطالباتشان را مطرح کنند؛ اینها تبدیل به یکسری کینه و عقدهها و در نهایت تبدیل به یک بشکه باروت میشوند».
او حتی به «جمعیت خاموش» که در حاشیه اعتراضات آبان ۹۸ حضور داشتند نیز اشاره کرده و گفته عدهای شلوغ کردند، عدهای دیگر نیز به تماشا ایستادند، اما اگر این موضوع میخواست شعلهور شود میبایست یک میلیون آدم در تهران به خیابانها میآمد.
با افزایش فشارها، پتانسیل اعتراضی جمعیت خاموش که باهنر از آنها نیز احساس نگرانی میکند، به ظرفیتی عظیم در عمل تبدیل میشود. این همان نکته مهمی است که این روزها بر اضطراب و نگرانی مقامات جمهوری اسلامی افزوده است.
خبرگزاری رویترز ابتدای دیماه ۹۶ در گزارشی به نقل از یک مقام مطلع درون نظام اعلام کرد که تعداد کشتهشدگان ۱۵۰۰ نفر بوده است. این خبرگزاری نوشت با آغاز اعتراضات، خامنهای «بیقرار» شده و در جلسه ای با مقامات حکومتی خواستار پایان بخشیدن به اعتراضات شد؛ درواقع دستور سرکوب خونینی که محمدرضا باهنر از آن به عنوان «جمع و جور» کردن اعتراضات یاد میکند توسط خامنهای رهبر جمهوری اسلامی صادر شد.
جان مردم به لب رسیده
در این میان، مشکلات اقتصادی به عنوان مهمترین عامل بروز اعتراضات خیابانی نسبت به آبان گذشته شدیدتر شده و تعداد تجمعات صنفی و اعتصابهای چندروزه اصناف مختلف نیز بیشتر شده. افزایش تجمعات اعتراضی در شرایط کُرونا نشان از همان آتش سوزان زیر خاکستر دارد که خواب را از چشمان جناحین نظام و رهبرشان ربوده است.
از سوی دیگر سرکوب اعتراضات آبان ۹۸ با وجود جان باختن و زندانی شدن هزاران نفر، اتحاد و همگرایی میان مردم را علیه جمهوری اسلامی بیشتر کرد. هرچند به دلیل شرایط ویژه کُرونا اعتراضات خیابانی در ماههای گذشته شکل نگرفت اما کمپینها و اعتراضات ایرانیان در خیابانهای مجازی توئیتر به خوبی قدرت واقعی مردم در برابر نظام را نشان میدهد که یکی از آنها هشتگ #اعدام_نکنید بود.
از آبان سال گذشته تا کنون، فاصله و رویارویی مردم با حکومت هر روز عمیقتر شده و نهادهای مسئول در کنار ایجاد فضای رعب و وحشت، نیروهای سرکوب امنیتی و انتظامی را برای مقابله با اعتراضات مردم آماده میکنند.
صدور حکم اعدام برای بیش از ۱۰ نفر از شرکتکنندگان در اعتراضات سراسری سه سال گذشته و اجرای حکم اعدام نوید افکاری و مصطفی صالحی از جمله جنایاتی است که با هدف رعبآفرینی و زهرچشم گرفتن از معترضان انجام گرفت.
در آنسو، نیروهای بسیج که پیشتر به بهانه «امر به معروف» برای رعایت پروتکلهای کُرونا در سطح شهرها فعال شده بودند حالا قرار است برای نظارت بر اصناف نیز وارد عمل شوند.
بهنام نیک منش، سرپرست معاونت بازرسی و نظارت اتاق اصناف ایران با بیان اینکه «پیشنهاد داده شد که نیروهای بسیج به کمک سایر بازرسان در موضوع نظارت باشند» گفته که ۴۵۰۰ نیروی بسیجی برای نظارت بر بازارها و جلوگیری از گرانفروشی وارد عمل خواهند شد.
در اظهار نظر دیگری علیرضا رزم حسینی وزیر «صمت» در حاشیه جلسه کمیسیونهای مجلس شورای اسلامی در جمع خبرنگاران گفته: «نیروهای بازرسی سازمان حمایت و بازرسان سازمانهای صمت استانها با همراهی و همکاری بسیجیان عزیز در سراسر کشور به ابزارهای هوشمند مورد نیاز برای کنترل و نظارت بر بازار مجهز شدهاند و روند تشدید نظارت بر بازار را اجرایی میکنند».
راهی جز تغییر نیست
از ابتدای سال ۹۹ نیروهای بسیج و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که نقش پررنگی در سرکوب معترضان در تظاهرات سراسری سالهای گذشته داشتهاند به اسم مقابله با کُرونا در سطح شهرها سازماندهی شدهاند.
با اینهمه هرآنچه در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران در جریان است گویای این حقیقت است که قدرت و امید مردم برای داشتن کشوری آزاد و آباد بدون جمهوری اسلامی افزایش یافته و روند تاریخی فروپاشی جمهوری اسلامی وارد مرحلهی شمارش معکوس شده است.
در چنین شرایطی است که مقامات نظام با اعتراف ناخواسته به موج براندازی و فعالیت براندازان، در مورد آن اظهار نظر کرده و نسبت به فروپاشی و سرنگونی نظام به همدیگر هشدار میدهند!
اگر تا سالهای گذشته مقامات جمهوری اسلامی و رسانههای وابسته از به کار بردن واژه «برانداز» به شدت خودداری میکردند اما حالا درباره براندازی و براندازان تعبیر و تفسیر میکنند! این در حالیست که براندازان جمهوری اسلامی همهی افراد و گروههای منتقد و مخالفی هستند که به «اصلاح» و «تحول» در جمهوری اسلامی باور نداشته و خواهان تغییر کامل و بدون تفسیر و تبصرهی نظام جمهوری اسلامی و جایگزینی آن با ساختاری دموکرات و متکی بر حاکمیت ملی و اصول حقوق بشر هستند. شمار معتقدان به براندازی جمهوری اسلامی به ویژه از دیماه ۹۶ در شهرهای مختلف ایران و همچنین در بدنهی نظامی و غیرنظامی نظام افزایش یافته و در انتظار فرصت مناسب هستند تا فروپاشی کنترلشدهی رژیم را تحقق ببخشند.
روشنک آسترکی
اقای سپهری شما اشتباه کردید. باید نظرتان را در کیهان شریعت مداری مینوشتید نه در کیهان لندن.
این فرصت پایانی برای نابود کردن رژیم آخوندی در داخل و خارج است
وضعیت امروز ایران:
اصلاحات ۲۰ سال در بن بست پوسید.
جمهوری اسلامی در جنایات و غارت هایش غرق شده است.
اسلام ، تروریسم اسلامی(جهاد) جنایتکاری و غارتگری اسلامی (فقه و شریعه ) رسوا و بی اعتبار شده است.
آینده و امید مردم ایران :
شاهزاده رضا پهلوی
بازگشت به مشروطه ی پادشاهی
بازگشت به ایرانگرایی و تمدن ایرانشهری
بازگشت به پهلویسم
رفاه ، دموکراسی ، سکولاریزم ، پیشرفت و انسان دوستی
و زمان خداحافظی است :
خداحافظی با اسلام و درود گفت به خردگرایی ، آدمیت ، و ایمان به خدایی که محبت بی کران است و حامی آزادی و حقوق انسان ها است
خداحافظی با عرعرین حسین ، شکنجه و تحقیر زنان ، خودآزاری و دیگر آزاری در محرم و رمضان ، رها کردن ِ چرخیدن به دور بتخانه ی مسخره ی کعبه
خداحافظی با تروریسم و وحشی گری اسلامی.
خداحافظی با ابلهانی که هنوز عاشق مائو و استالین و کاسترو و چه گوارا و باقی قاتلین سرخ پوش هستند.
وقتی گوش به فرمان ولایت نباشیم باید هم در هراس باشیم . امام خمینی بارها هشدار داده بودند که انقلاب به دست نااهلان نیفتد .ولی حضرات و سیاسیون طلب کار و سهم خواه که بعضا در دانشگاه ها و مراکز خارج از ایران به درجات عالی رسیدند مسیر و اهداف انقلاب اسلامی را تغیر و تضعیف و موذیانه مصادره نمودند . و هم اکنون هم بر ضد وطن پرستان و دوستداران ایران و ولی امر مسلمین آقای خامنه ای حاشیه سازی کرده و همواره خیانت را پیشه کردند .
بزن بریم جهنم:
نعل وارونه اسلام بلاخره تف سربالای دین شد. با انقلاب جهل اسلامی و با کمک یک مشت چپ شوروی و کمونیست کرایه شده و لاشخورهای دینی هرچند پیروزی آسان بدست آمد اما امروز اسلام و تشیع آنقدر درچرندیات خود گیر کرده اند که بقالی های مثل ولایت فقیه سوراغ دعا را بطور کلی گم کرد. آن مزخرفات اسلام و این واقعیتهای اجتماعی قرن ۲۱.
دین با تاریخنکاری مبتذل و قلابی؛ علم کردن ۱۲ ملعون و فرستادن نفر ۱۲ به ته چاه جمکران برای ظهور وقت گل نی؛ تفاسیر بخار معده ای از دین؛ غافل از زمان و واقعیت ها شد. غفلت از ایندو از یک سو؛ لالالند اسلام با رهبران فاسدش و جامعه ناکجاآبادش از سوی دیگر؛ امروزه هویت واقعی دین را زیر سوال برد: چقدر از اسلام fake است؟ آیا اسلام لیاقت دین را داراست؟ چگونه این رهبران بجای تنبیه شدن رتبه بالاتری در اسلام بدست میآورند؟ دین بجای تنبیه خامنه ای ملعون و خمینی ملعون تر از او؛ و یا ۱۲ ملعون شرور به آنها لقب امام؛ پیغمبر؛ آیت الله و شهید میدهد؟ آیا اسلام روی فساد پایگذاری نشده؟
نگاه امروزه ما و ملت به گذشته و ۴ دهه بیراهه طی شده در ایران؛ وضعیت کشورهای مضحک اسلامی؛ که حالا خوشآمد گویان به طویله دینی رسیدند؛ سوالات کلیدی درباره اسلام را رقم خواهد زد. از پیغمبرش باید شروع شود تا تاریخ fake؛ عملکرد دین در جامعه مدرن و رهبران فاسد شرورش. که شراسلام امروزه جامعه انسانی را تهدید میکند.