سرپرستان خانوادههای کمدرآمد با شیوع بیکاری ناشی از کُرونا بیش از پیش با مشکلات مالی روبرو شدهاند. در این میان گزارش شده زنان سرپرست خانوار به دلیل عدم حمایتهای مالی کافی از سوی دولت مشکلات به مراتب بیشتری را متحمل میشوند.
زنان و مردان حداقلبگیری که به دلیل شیوع کُرونا شغل خود را از دست داده و بیکار شدهاند، ناچارند برای تأمین هزینه زندگی به مشاغل کاذب روی بیاورند. همین موضوع سبب شده طی ماههای گذشته تعداد دستفروشان کنار خیابان و مترو افزایش پیدا کند.
خبرگزاری ایلنا در گزارشی به افزایش تعداد زنان دستفروش در مترو تهران پرداخته و نوشته که بیشتر این زنان سرپرست خانوار هستند که پیشتر شاغل بودند اما کُرونا آنها را بیکار کرده است.
یکی از زنان دستفروش گفته که «مجبورم روزی چند ساعت در این متروی پرخطر باشم و کار کنم؛ راه دیگری برای امرار معاش ندارم؛ سرپرست خانوار هستم با دو فرزند محصل و اجاره خانه بیش از یک میلیون تومان؛ چه بکنم؟!»
زن دیگری که شبها در خانه لیف میبافد و روزها آنها را برای فروش به مترو میآورد و حدود ۶۰ سال سن دارد به خبرگزاری ایلنا گفته که «همسرم بیمار است و در خانه افتاده؛ من مجبورم کار کنم. حتی اجاره خانه را به ما بیپولها نبخشیدند! نصف درآمد من، پای اجاره خانه میرود!در حاشیههای کرج، ماهی بیشتر از یک میلیون تومان اجاره میدهم؛ مگر میشود کار نکرد؟! مگر میتوان خانه ماند و بیرون نیامد؟!»
این زن به خبرگزاری ایلنا گفته «از خطر کُرونا میترسم، خیلی هم میترسم، اما چاره دیگری ندارم؛ هزینهها بالا رفته و نسبت به قبل، بیشتر باید در مترو باشم.»
در این گزارش با دیدگاه انتقادی مطرح شده که چرا وزارت بهداشت یا شهرداری این زنان را سازماندهی نمیکنند. در ادامه نیز به نقل از علی مفاخریان مدیرعامل شرکت ساماندهی و مشاغل شهری آمده که شش هزار دستفروش در تهران ساماندهی میشوند و حمایت از دستفروشان به گونهای است که فعالیتشان را بدون آسیب به حقوق شهروندان ادامه دهند. به گفتهی وی، این دستفروشان قرار بوده در بازارهای روزانه مشغول به کار شوند.
این در حالیست که عدم حمایت مقامات مسئول از اقشار کمدرآمد و ضعیف، چه پیش از کُرونا و چه بعد از کُرونا، سبب افزایش دستفروشی و دیگر مشاغل کاذب شده است.
ماه گذشته مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی اعلام کرد که بیش از ۶۰ درصد از بیکاران سرپرست خانواده هستند. این آمار در پژوهشی از سوی این مؤسسه برای «وضعیت متقاضیان دریافت بیمه بیکاری» به دست آمده است که در آن ۴۰.۴ درصد از پاسخگویان، زن و ۵۹.۶ درصد مرد بودهاند.
در گزارش مؤسسه عالی پژوهشی تأمین اجتماعی همچنین آمده که ۲۱.۲ درصد از پاسخگویان مجرد، ۷۲.۴ درصد متأهل، ۱.۲ درصد همسرشان فوت شده و ۵.۲ درصد نیز از همسران خود جدا شدهاند. ۲۲.۶ درصد از پاسخگویان دارای «قرارداد دائم» و ۷۷.۴ درصد نوع قراردادشان «موقت» بودهاند.
اینکه ۷۷.۴ درصد از افراد مورد پرسش در این پژوهش با قرارداد موقت مشغول به کار بودهاند به این معناست که این تعداد نتوانستهاند از بیمه بیکاری کُرونا استفاده کنند چون بر اساس قانون کار فقط افراد دارای قرارداد کار بیش از سه ماه واجد شرایط برای درخواست بیمه بیکاری هستند.
شرایط پیچیده کُرونا و بیکاری در کنار قرار نداشتن زیر پوشش حمایتهای دولتی، تنها به افزایش تعداد زنان دستفروش منتهی نشده و میزان نگرانی و اضطراب را نیز در میان آنها افزایش داده است.
در همین رابطه فرنگیس شریفی باستان روانشناس در گفتگو با ایسنا با بیان اینکه آسیبپذیری زنان نسبت به مردان بیشتر است و در نتیجه زمینه ایجاد بیماریهای خلقی نیز در آنها بیشتر است، گفته که «شیوع پاندمی کرونا و تعطیلی بسیاری از مشاغل، شرایط روانی را برای زنان سرپرست خانوار و زنان مجردی که امرار معاششان بر عهده خودشان است سخت کرده است که دائما نگران آینده زندگی خود هستند و نمیدانند وضعیت زندگی آنها به چه شکل خواهد بود.»
این روانشناس افزوده که «عدم تعامل اجتماعی، در خانه ماندن، عدم تحرک و… زمینهای را برای افزایش سطح افسرگی، استرس و اضطراب زنان ایجاد کرده است و گاهی این افسردگی و بیکاری افراد را به سمت انجام کارهای پر خطر برای کسب درآمد نیز برده است.»
زهرا کریمی موغاری کارشناس و تحلیلگر اقتصادی نیز معتقد است مشکلات زنان سرپرست خانوار باید به صورت اساسی حل شود: «تا زمانی که فرصتهای شغلی شایسته ایجاد نشود، حضور این زنان در سطح شهر و در واگنهای مترو، امری اجتنابناپذیر است. تا مشکل، «اساسی» حل نشود، چارهای نداریم که با زخم دستفروشی بر چهرهی پر از زخم شهر کنار بیاییم و هر روز شاهد صحنههای نه چندان دلچسب باشیم.»
به گفته این کارشناس اقتصادی «تنها با ایجاد فرصتهای شغلی شایسته و فراهم آوردن امکان امرار معاشِ امن، میتوان از این زنان توقع داشت که دیگر به مترو نیایند و خطر ایجاد نکنند.»
۳ سال میشه همسر بیچاره من در اثر تصادف نه قادر به حرکت است و نه حرف زدن و نه حتی نشستن کلا روزی ۳بار اندک غذایی باید داد و ۲-۳ قلم دارو و ۲-۳ بار هم میوه،آب میوه و آب خوردن و ۳-۴ بار تعویض پوشک و هر روزی یک ساعتی روی ویلچر قراردادن و هر ۲-۳ روزی بعد از اجابت مزاج روی ویلچر به حمام بردن و حمام کردن که شاید ۱۰ دقیقه وقت نگیرد اما اگر بدانید چه گرفتاری برای یافتن خانمی بعنوان پرستار و انجام همین اندک کار دارم! فورا ایراد میزان حقوق و سایر امکانات را نگیرید و باور کنید بیش از حقوق بازنشستگی خودم با مدرک فوق لیسانس و سی سال کار را پرداخت میکنم اما دریغ از یافتن یک خانم مرتب و منظم و وظیفه شناس! دروغ نگویم چند ماهی است خانم محترم آذربایجانی را یافته ام که او نیز هر ماه یا ۲ ماه به بهانه دیدن بستگانش ۳-۴ روزی من پیرمرد را دست تنها رها کرده به مسافرت میرود.لازم است بگویم ایشان را بیمه بازنشستگی و درمانی هم کرده ام و برای روزهای تعطیل هم برابر قانون کار ۲ برابر حقوق پرداخت میکنم با این حال بارها قانون کار را به سرم کوبیده! اما در پاسخم که اگر بنابراجرای قانون کار باشد باید نصف حقوق ماهیانه را دریافت کنی زیر همه چیز میزند! بخدا به شرافتم سوگند بسیاری خانوادهها برای نگهداری از افراد مسن یا بیمار یا کودکان شان بیش از من نیز حقوق و مزایا حاضرند پرداخت کنند اما کو؟ زیاد به ننه من غریبم بازی های ما ایرانیان خصوصا خانم های ایرانی توجه نکنید.بله وقتی چیزی در دست بگیری و از صبح تا شب خیابانهای شهر را بگردی و در پایان روز ۲-۳ برابر یک معلم یا دبیر دبیرستان درآمد داشته باشی مگر بیماری کاری اندکی مشکلتر را بپذیری؟ تازه به بهانه نیاز و بیکاری از بهزیستی و کمیته امداد و……..هم کمک های ماهیانه دریافت میکنند.