جمشید عنبرستانی – ترامپ پس از به قدرت رسیدن و تشکیل دولت، در فواصل مختلف زمانی، اقدام به اجرای وعدههای انتخاباتی و تدابیر سیاسی و اقتصادی مورد علاقه خود در آمریکا و صحنه بینالمللی نمود و در انجام این امور نیز بسیار موفق عمل کرد. ترامپ آگاهانه با برهم زدن قواعد بازی سیاسی مرسوم میان قدرتهای جهانی و کارتلهای چندملیتی، صفحهی نوینی در سیاست جهانی باز نمود و تا آنجا پیش رفت که بازیگران و حریفان قدرتمند بازی شطرنج سیاسی از هر طریق ممکن برای کنار گذاشتن او از قدرت اقدام نمودهاند.
نیروهای چپ و حزب دمکرات آمریکا از اولین ماههای ریاست جمهوری ترامپ شروع به تخریب او کردند و با زشتترین و بیپایهترین اتهامات او را به چالش کشیدند و با کمک رسانههای وابسته به خود در سطح گستردهای قصد انحراف افکار عمومی علیه وی را داشتند و تا هدف استیضاح رییس جمهوری نیز پیش رفتند. اما ترفندهای شیطانی آنان در آن طیف گسترده با شکست روبرو شد.
ترامپ با فاصله گرفتن از غالب رسانههای آمریکایی که تمامقد در جهت تخریب شخصیت وی و تحریف واقعیتها از عملکرد و سیاستهای موفق او حرکت میکردند و همواره سعی داشتهاند افکار عمومی را نسبت به او بدبین کنند، خود شخصا از مجرای فضای مجازی با مردم آمریکا در تماس مستمر بوده و دیدگاهها و ثمره کارهایش را با مردم آمریکا در میان میگذارد.
میتوان اذعان داشت وضعیت بسیار خوب بازار کار و اقتصاد شکوفای آمریکا در دوران ریاست جمهوری ترامپ تا قبل از پیدایش ویروس چینی کُرونا و تأثیر مخرب آن در رشد اقتصادی آمریکا در تاریخ این کشور بینظیربوده است.
اگر اقتصاد آمریکا تضعیف شود به تبع آن اقتصاد جهانی نیز دچار فشار و التهاب خواهد شد. تصمیماتی که دولت ترامپ برای برقراری تعادل و تراز در معاملات و قراردادهای اقتصادی با چین و کشورهای اتحادیه اروپا و کانادا اتخاذ کرد باعث کینه و خشم آنان از ترامپ و دولت او شده است.
تنها سلاحی که میتوانست جلوی پیشرفت و رشد سریع و تحسینبرانگیز اقتصاد آمریکا و حمایت هر چه بیشتر مردم آمریکا از زمامداری ترامپ را بگیرد ویروس چینی کُرونا بود.
با پیروزی تأملبرانگیز جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا که پیروزی گلوبالیستها نیز به شمار میرود دشمنان ترامپ خاصه چین و اتحادیه اروپا از انتخاب «جو بایدن» و برقراری دوباره قواعد بازی و بده بستانهایی که قبل از ظهور ترامپ که با شعار «اول آمریکا» پا به صحنه سیاست گذاشت خرسند و شادمان هستند.
نکته مهم در اینجاست که دونالد ترامپ تا زمان اسکان مستأجر بعدی در کاخ سفید رییس جمهوری آمریکاست و تا دقیقه نود احکامش قابل اجرا هستند. ترامپ بهتر از هر کسی به نقشههای پلید دشمنان خود از قدرتهای خودکامه شرقی گرفته تا رفتارهای مغرضانه و جهتدار متحدان اروپایی آمریکا در مخالفت با سیاستهای دولت خود در خاور میانه و در رابطه با جمهوری اسلامی آگاهی داشته و دارد.
ترامپ هرگز رفتارهای خبیث و شیطانی دشمنان داخلی و خارجی خود را بیجواب نخواهد گذاشت و شخصیتی نیست که با پایین انداختن سر خود و به شکل یک بازنده آنگونه که آرزوی مخالفانش است از میدان و دایره قدرت بیرون برود.
در مدت زمان کوتاهی که برای اقامت ترامپ در کاخ سفید وقت باقیست وی راهکارهایی را پیش خواهد برد تا دستاوردهایش را در این چهار سال محافظت کند و دمکراتها به سادگی نتوانند به پایمال کردن و ناچیز شمردن این دستاوردهای موفقیتآمیز که حاصل تلاش و سیاستهای وی و دولت او بوده اقدام کنند.
همانگونه که ترامپ قواعد بازی سیاسی میان قدرتهای جهانی را دگرگون کرد، در صحنه سیاست داخلی آمریکا نیز بسیاری سنتهای مرسوم سیاسی و انتظارات سیاسی را تغییر داد. یکی از انتظارات « سورپرایز اکتبر» یعنی ماه پیش از انتخابات آمریکاست و بسیاری در انتظار این بودند که ترامپ برای تثبیت قدرت و انتخاب مجدد خود سورپرایزی در ماه اکتبر ارائه خواهد کرد ولی چنین نشد و او با اعتماد به نفس و اطمینان از انتخاب شدن مجدد خود، ناخواسته به دام مخالفان و رقیبانش افتاد که با هر ترفندی نتیجه انتخابات را به سود خود تغییر دادند.
سورپرایزی که مردم آمریکا از ترامپ در ماه اکتبر انتظار داشتند احتمالأ در دو ماه پایانی زمامداری او به وقوع خواهد پیوست. جمهوری اسلامی که کارت بازی دشمنان ترامپ برای امتیاز گرفتن بوده احتمالا شامل این سورپرایز میشود ومتحمل تاوان سنگینی خواهد شد.
تصمیم احتمالی ترامپ برای خروج و یا کاهش نیروهای نظامی آمریکا از مناطق حساس و درگیر با نیروهای تروریست اسلامی مانند افغانستان و عراق و از طرفی برقراری مناسبات برقآسای کشور اسرائیل با برخی کشورهای عرب منطقه و نزدیک شدن این کشور به مرزهای ایران احتمال حملهای غافلگیرکننده به زیرساختهای نظامی و اقتصادی ایران و نیروهای مزدور رژیم در عراق و سوریه و لبنان را بیشتر از پیش کرده است.
ترامپ با استناد به شواهد و مدارک غیرقابل انکار موجود که حمایت مالی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی از گروههای تروریستی القاعده و داعش و طالبان و سایر گروههای تروریستی را اثبات میکند نیازی به اخذ مجوز از کنگره برای حمله نظامی به حکومت ملایان در ایران اشغال شده ندارد. یک احتمال دیگر این است که اسرائیل آغازگر یک حمله غافلگیرانه شده و آمریکا به عنوان متحد نظامی و حامی اسرائیل وارد جنگ با جمهوری اسلامی شود.
باید آرزو کنیم حمله نظامی به کشور ایران هرگز عملی نشود و این حکومت بنجل که تاریخ مصرف آن به پایان رسیده توسط مردم ایران به زبالهدانی تاریخ پرتاب شود و کشور کهنسال ایران از ویرانی بیشتر حفظ شود و از عفریت جنگ و پیامدهای آن در امان بماند.