باز کردن قفل‌ ‌مذاکره با کلید فشار و ضربات امنیتی و تحریم؟!

-وزیر خارجه آلمان به مجله «اشپیگل» گفته «ما به ایران اعتماد نداریم. بازگشت به توافق قبلی کافی نیست و باید توافقی بیشتر از برجام [برجام‌پلاس] انجام گیرد که منافع ما را نیز مد نظر قرار دهد. ایران نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد و باید برنامه ساخت موشک‌های بالستیک را متوقف کند و به تهدیدات منطقه‌ای پایان دهد.» این درواقع چیزی جز تکیه بر میراث دولت ترامپ نیست!
- اظهارات هایکو ماس خواب از چشم آنها که برای مذاکره‌ی آمریکا و جمهوری اسلامی پس از پیروزی جو بایدن به رویا فرو رفته بودند پراند.
- احمد زیدآبادی روزنامه‌نگار نزدیک به اصلاح‌طلبان در یک مصاحبه گفته «جریان اصولگرا اگر بخواهد با آمریکا مذاکره کند دچار دو دستگی و شکاف می‌شود». وی تأکید کرده «اصلاح‌طلبان دندان لق مذاکره با آمریکا را برای همیشه بکنند».
-هرچند در داخل و خارج ایران گروهی مدعی‌اند حذف فخری‌زاده مسیر مذاکره با جمهوری اسلامی را سخت‌تر می‌کند و تهدیدی برای صلح خاورمیانه بوده است اما تجربه جز این را نیز نشان می‌دهد.

دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۹ برابر با ۰۷ دسامبر ۲۰۲۰


در کمتر از یکسال هم قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس بازوی خارجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و هم محسن فخری‌زاده که به او نیز لقب «پدر بمب اتم ایران» را داده‌اند به قتل رسیده و حذف شدند.

شماری از مقامات جمهوری اسلامی می‌گویند هدف از این ترورها «براندازی نظام» است. سردار حبیب‌الله جان‌نثاری از فرماندهان ارشد نیروی انتظامی با اشاره به قتل فخری‌زاده گفت «جلوگیری از پیشرفت علمی، تحریک مردم برای مقابله با حکومت اسلامی و تهاجم فرهنگی، سه راه اصلی و استراتژیک دشمنان برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران است.»

جمهوری اسلامی ایران برای باجگیری از غربی‌ها به خیال خودش چند ابزار دارد:

-فعالیت‌های موشکی و افزایش بُرد بالستیک‌ها
-غنی‌سازی اورانیوم و فعالیت‌های مشکوک اتمی
-تأمین مالی و تسلیحاتی شبه‌نظامیان در منطقه
-تهدید موجودیت اسرائیل
-عملیات‌ خرابکاری مثل مین‌پاشی در مسیر کشتی‌های تجاری یا گروگان گرفتن کشتی‌ها
-ترور مخالفان خارج از کشور بطور فردی یا گروهی مانند توطئه برای بمب‌گذاری در نشست سازمان مجاهدین
-گروگانگیری تبعه‌ی کشورهای غربی و دوتابعیتی‌‌ها و تبادل زندانیان
-سرکوب مخالفان و معترضان داخلی و صدور احکام سنگین با هدف تحریک نهادهای حقوق بشری برای اخاذی

مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در سال ۲۰۱۷ هنگامی که تازه کار خود را در این مقام آغاز کرده بود برای مذاکره با جمهوری اسلامی ایران «۱۲ شرط» مطرح کرد. دونالد ترامپ با خروج از برجام کارزار «فشار حداکثری» را به اجرا در آورد و کاخ سفید بارها به مردم ایران پیام داد «ایالات متحده صدای شما را می‌شنود.»

آنچه کاخ سفید در دولت ترامپ به عنوان شروط مذاکره با تهران بر آنها تأکید می‌کند، از نظر علی خامنه‌ای «مسائل ناموسی انقلاب» و در ارتباط با «ارکان قدرت جمهوری اسلامی» قرار دارد به همین دلیل بارها تکرار کرده بر سر آنها به هیچ عنوان با هیچ دولتی مذاکره نمی‌کند!

هرچند ولایتمداران و حزب‌اللهی‌‌ها با حمله به حسن روحانی و محمدجواد ظریف برای لغو برجام و حتی خروج از NPT فشار آورده و می‌آورند اما در نهایت تصمیم خامنه‌ای بر ادامه برجام بوده است. درواقع به گفته علی‌اکبر ولایتی مشاور خامنه‌ای «برجام تصمیم نظام بود». بنابراین دولت روحانی نقشی فراتر از تدارکاتچی و واسطه میان علی خامنه‌ای و سپاه با گروه ۱+۵ و کشورهای غربی از جمله آمریکا نبوده و نیست و برای ماندن یا خروج از برجام نیز تصمیم نهایی با خامنه‌ای است.

رهبر جمهوری اسلامی ایران یکبار در «خرداد سال ۱۳۹۷» و بار دیگر «دی‌ماه سال ۱۳۹۷» شش هفت شرط برای اروپایی‌‌ها برشمرد و اعلام کرد فقط با اجرای آنها جمهوری اسلامی ایران به برجام ادامه خواهد داد اما به هیچکدام آنها اعتنایی نشد آنهم به این دلیل روشن که بخشی از شروطی که از سوی آمریکا مطرح شده، مثل مهار اتمی، موشکی و منطقه‌ای، خواست اروپایی‌ها نیز هست. حتی اروپایی‌ها‌ در مذاکرات خود با رژیم ایران مسئله پایان دادن به تهدید موجودیت اسرائیل را نیز بارها مطرح کرده‌اند که در ۱۲ شرط پمپئو اشاره‌ای به آن نشده است. از این گذشته در مواردی مثل کانال مالی «اینستکس» که دولت‌ها و اتحادیه اروپا تمایل داشتند با راه‌اندازی آن به جمهوری اسلامی یاری برسانند ولی فشارهای آمریکا مانع از آن شد و شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی و بانک‌های اروپایی از ترس در مورد مجازات و جریمه‌های سنگین، حاضر نشدند با دولت‌های خود همکاری کنند.

اینهمه اما باعث نشد که خامنه‌ای برخلاف ادعاهای تبلیغاتی‌اش برجام را «پاره کند» یا «آتش بزند».

در این میان، اگرچه جریان‌هایی درون حکومت به ویژه جناح اصلاح‌طلب و دولتی‌ها برای مذاکره با جو بایدن دست و پا می‌زنند اما واقعیت این است که هم جمهوری اسلامی ایران و هم غربی‌ها کاملاً دریافته‌اند که بازگشت به برجام با آن شکل و شمایلی که در زمان باراک اوباما بر سر آن توافق شد و ۵ سال دیگر (۲۰۲۵) اساسا منتفی می‌شود، ممکن نیست.

سیاست دولت ترامپ وارد آوردن فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی بود با این هدف که یا حکومت عقب‌نشینی می‌کند و تحت فشار حاضر به مذاکره می‌شود و یا فشار اقتصادی به مرحله‌ای می‌رسد که با دامن زدن به نارضایتی مردم آنها را به خیابان می‌کشاند و نظام مجبور است یا تن به مذاکره بدهد و یا فروپاشی اقتصادی و سیاسی را به جان بخرد. دولت‌های اروپایی و سرآمد آنها آلمان، فرانسه و بریتانیا و همچنین مقامات ارشد حزب دموکرات آمریکا با حمایت‌ از برجام در برابر سیاست آمریکا موضع گرفته و با آن به مخالفت پرداختند. آنها نیز اگرچه به دنبال راهی برای مذاکره با تهران بودند اما حالا پس از اعلام پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا- هرچند که کمپین ترامپ همچنان به دنبال پیگیری حقوقی ادعای تقلب است- به نظر می‌رسد اروپایی‌‌ها نیز با توجه به گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و همچنین تهدیدهای رژیم ایران، راه چندان متفاوتی با سیاست ترامپ نمی‌توانند در پیش بگیرند.

هایکو ماس وزیر خارجه آلمان روز ۴ دسامبر (۱۴ آذر) در گفتگو با مجله «اشپیگل» درباره جمهوری اسلامی و سیاست‌های اتمی و موشکی آن گفت «ما به ایران اعتماد نداریم. بازگشت به توافق قبلی کافی نیست و باید توافقی بیشتر از برجام [برجام‌پلاس] انجام گیرد که منافع ما را نیز مد نظر قرار دهد. ایران نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد و باید برنامه ساخت موشک‌های بالستیک را متوقف کند و به تهدیدات منطقه‌ای پایان دهد.»

اظهارات هایکو ماس خواب از چشم آنها که برای مذاکره‌ی آمریکا و جمهوری اسلامی پس از پیروزی جو بایدن به رویا فرو رفته بودند پراند.

اعضای شورای ملّی ایرانیان آمریکا (نایاک) که از جو بایدن حمایت می‌کنند و با وجود همه شواهدی که در دست است، مدعی‌اند لابی جمهوری اسلامی ایران در آمریکا نیستند ولی به شدت برای باز شدن روزنه‌های مذاکره میان ملاها و دولت بایدن تلاش می‌کنند.

نگار مرتضوی به عنوان روزنامه‌نگار در «ایندیپندنت» مدعی بود با پیروزی بایدن «بازگشت به برجام سریع اتفاق می‌افتد».

اما احمد زیدآبادی روزنامه‌نگار نزدیک به اصلاح‌طلبان در مصاحبه با وبسایت «دیپلماسی ایران» گفته است که «جریان اصولگرا اگر بخواهد با آمریکا مذاکره کند دچار دو دستگی و شکاف می‌شود» و تأکید کرده «اصلاح‌طلبان دندان لق مذاکره با آمریکا را برای همیشه بکنند» زیرا به اعتقاد او جریان اصلی قدرت دیگر این اجازه را به آنها نخواهد داد.

همچنین در ایران شماری از تحلیلگران حکومتی و رسانه‌ها می‌گویند «شاید ترامپ کنار برود اما ترامپیسم می‌ماند.»

هرچند در داخل و خارج ایران گروهی مدعی‌اند حذف فخری‌زاده مسیر مذاکره با جمهوری اسلامی را سخت‌تر می‌کند و تهدیدی برای صلح خاورمیانه بوده است اما تجربه جز این را نیز نشان می‌دهد. علاوه بر تحریم‌‌های سنگین، ترور دانشمندان اتمی ایران از عوامل مؤثر واداشتن جمهوری اسلامی به مذاکره اتمی با ۱+۵ و امضای برجام در ژوئیه سال ۲۰۱۵ بود.

به نظر می‌رسد این یک تجربه‌ی ثابت شده است که نظام‌های دیکتاتور و ماجراجو زبان زور را بهتر می‌فهمند. کشورهای غربی و همچنین اسرائیل در عمل دیده‌اند که وقتی تهران از مسیر مذاکره خارج می‌شود یا تهدیداتش از خط قرمزها عبور می‌کند با تحریم یا اقداماتی مثل انفجار در تأسیسات اتمی و مراکز استراتژیک و یا حذف عوامل اتمی و نظامی‌اش، رژیم با شاخ شکسته در مسیر مذاکره قرار می‌گیرد. مذاکره با جمهوری اسلامی برای توافق اتمی برجام نیز پس از یک دوره تحریم‌های سخت و ضربات امنیتی به نتیجه رسید و خامنه‌ای را به «نرمش قهرمانانه» واداشت.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=221786