علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی که ادعا می‌کند در امور کشور تنها نقش مشاور را دارد، اکنون دسته‌بندی گروه‌های سنی نوزاد تا کودک و پیش‌دبستان را نیز برای وزارت آموزش و پرورش تعیین کرده تا این وزارتخانه در همکاری با حوزه‌های علمیه، اختیار کامل مغزشویی ۲۰درصد از جمعیت کشور یعنی کودکان و جوانان را به دست بگیرد.
در همین ارتباط، وزیر آموزش‌وپرورش در شورای سیاست‌گذاری ستاد همکاری‌های آموزش‌وپرورش و حوزه‌های علمیه بر ضرورت تأسیس یک پژوهشکده مشترک بین حوزه علمیه و آموزش و پرورش تأکید کرده است.
محسن حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش روز یکشنبه ۷ دی‌ماه ۹۹ در جلسه ستاد همکاری‌های آموزش و پرورش و حوزه‌های علمیه پیشنهاد تأسیس پژوهشگاه حوزه و آموزش و پرورش را داد!
حاجی میرزایی اضافه کرد که «باید بیش از پیش از ظرفیت حوزه علمیه در تعلیم و تربیت بهره‌مند شویم.»
او پیشتر سخنانی درباره نگرانی از تربیت کودکان و نوجوانان از صفرسالی تا پایان دوران تحصیل گفته بود که این «نگرانی» با واگذاری اداره مهدهای کودک و کودکستان‌ها از زیرمجموعه سازمان بهزیستی به وزارت آموزش و پرورش ظاهرا برطرف شد! امری که پس از انتقاد شدید علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی از نحوه اداره‌ی این مراکز متوجه سازمان بهزیستی شد و در نهایت رفع این «نگرانی» به وزارت آموزش و پرورش سپرده شد. آنهم در حالی که کمتر کسی در ایران نمی‌داند که مردم در جمهوری اسلامی یک زندگی دوگانه در خانواده و نهادهای تحت نظارت جمهوری اسلامی از جمله مهدکودک‌ها و مدارس و دانشگاه‌ها پیش می‌برند!
حالا دوباره حاجی میرزایی بر در «اختیار» داشتن «۲۰درصد از جمعیت کشور» تأکید کرده و گفته است: این افراد در بهترین دوره زندگی خود و مدت زمان قابل توجهی در اختیار نظام تعلیم و تربیت هستند، بنابراین اهمیت این کار اقتضا می‌کند که «حوزه علمیه» خط ویژه‌ای را در بخش‌های مختلف از جمله «حوزه محتوای آموزشی» دنبال کند.
وی گفته است که آموزگاران باید «واجد توانمندی‌های لازم» برای تدریس این محتواها باشند.
وزیر آموزش و پرورش بر «توسعه و حمایت از مدارس معارف اسلامی» تأکید کرد و گفت: «در حوزه تربیت که یک امر پیچیده و مرتبط به آینده کشور است، باید هرچه بیشتر عمیق‌تر و غنی‌تر شویم.»
حاجی میرزایی در آخرین ماه‌های وزارت خود پیشنهاد تولید یک سند تربیتی را نیز داده است که البته همه‌ی کار شستشوی مغزی را انجام نمی‌دهد: «در آموزش و پرورش به این نتیجه رسیده‌ایم که تولید یک سند هرچند کار بسیار ارزشمندی است و هرچند هم غنی باشد اما یک‌چهارم راه است و سه‌چهارم کار نحوه پیاده کردن و اجرای سند است.»
همزمان مسعود تهرانی رئیس گروه پیش‌دبستانی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی از تغییر محتواهای آموزشی مهدهای کودک و پیش‌دبستانی‌ها از سال ۱۴۰۰ خبر داد. محتوایی که گویا در بهمن‌ماه آماده می‌شود.
به گفته‌ی او، محتواهای قبلی که «جنبه آموزشی محض یا جنبه دانشی داشته‌اند»، پس از دستورالعمل تولید محتوا که ۲۸ آبان‌ماه دریافت کرده‌اند، دارای «یک تعادل و توازنی» می‌شود و «محتوای مناسب در اختیار بچه‌ها قرار می‌گیرد.»
«انس با قرآن»، «زبان‌آموزی و آموزش زبان در مناطق دو زبانه» و همچنین «آماده کردن کودکان جهت ورود به دوره ابتدایی با ابزاری چون شعر، بازی و نمایش خلاق» محتوای آموزش‌های پیش‌دبستانی است.
تهرانی همچنین توضیح داد: «پیش از دبستان آنقدر دوره مهمی است که تاکید می‌کند تربیت کودک از دوره بارداری و جنینی آغاز می‌شود اما به جهت محدودیت‌ها، برنامه‌ریزی رسمی ما بیشتر ناظر بر مهدهای کودک و پیش‌دبستانی‌هاست.»
بر اساس گفته‌های او، پیش از دبستان در سه دسته‌بندی: تولد تا ۲ سالگی، ۲ تا ۴ سالگی یعنی مهدکودک و ۴ تا ۶ سالگی یعنی پیش‌دبستانی تقسیم می‌شود.
مسعود تهرانی رئیس گروه پیش‌دبستانی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی تأکید کرده که این دسته‌بندی‌های سنی «با توجه به سیاست‌های ابلاغی رهبری و قوانین مصوب» بوده و این سازمان بر اساس حرف‌های علی خامنه‌ای «تعریفی از دوره پیش‌دبستان ارائه» داده است!
بر اساس دستورالعمل «مدیریت تولید محتوا و فرصت‌های تربیتی و اجرایی آن در مهدهای کودک و پیش دبستانی» «بیش از چهار کتاب نباید در اختیار کودک قرار بگیرد و هر کتاب باید زیر ۴۰ صفحه باشد و بیشتر این محتوا غیر مداد کاغذی باشند.» تا کنون کتاب‌هایی که قرار است در مهدکودک‌ها و پیش‌دبستانی‌ها تدریس شود، معرفی نشده‌اند اما به گفته‌ی این مقام وزارت آموزش و پرورش، قرآن یکی از آنهاست.
اگر پیشتر روح‌الله خمینی بنیانگذار انقلاب اسلامی گفته بود، امیدش به دبستانی‌هاست، حالا خامنه‌ای با شکست سنگین سیاست‌های مغزشویی نسل‌های پس از انقلاب و ناامیدی از تربیت انقلابی کودکان و جوانان، به نوزادان و پیش‌دبستانی‌ها امید بسته است!
چه برنامه های دور و درازی داشته اند. اصل و خالص زده اند!!
طبق نظر سنجی گروه مطالعات افکار سنجی ایرانیان که در تابستان سال ۲۰۲۰ انجام شد، ۳۲ درصد ایرانیان خود را شیعه و ۵ درصد سنی و بقیه غیر مذهبی، خداناباور و پیرو سایر ادیان و باورها اعلام کرده اند.
بعبارت دیگر ، مسلمانان ایران با کسب ۳۷ درصد، در اقلیت و اکثریت جمعیت ایران با سهم ۶۳ درصد غیر مسلمان هستند.
بنابراین، ایران یک کشور اسلامی نیست.
بنظرم، این اطلاعات بسیار مهم باید توسط براندازان برون مرزی و افکار عمومی و رسانه ها و سیاستمداران جهان در نظر گرفته شود.
لینک نظر سنجی
https://gamaan.org/2020/09/09/gamaan-iran-religion-survey-2020/#more-2100