آیا «قانون بد» بهتر از «بیقانونی» است؟ نه! هر دو بد هستند! بهتر بودن «قانون بد» از «بیقانونی» مربوط به دوران بدوی جوامع است. دورانی که قانون و نظام حقوقی وجود نداشته! وگرنه هیچ جامعه «بیقانون» وجود ندارد که «قانون بد» بهتر از آن باشد! این را استمرارطلبان برای توجیه قوانین ضدانسانی همواره مطرح میکردند. گویی جامعه ایران بدون گذشته و آینده و فقط در همین موجودیت تحمیلی جمهوری اسلامی بسر میبرد که اگر این «قوانین بد» و ضدبشری نباشند، جامعه به هرج و مرج و «بیقانونی» دچار میشود!
در همین ارتباط، آنچه پس از انتخابات سوم نوامبر ۲۰۲۰ در آمریکا شاهد بودیم، گذشته از جنبههای سیاسی، یک مبحث قابل تأمل در مورد آزادی و قانون میگشاید که در جامعهای مانند آمریکا به پشتوانهی نظام حقوقی و قانون اساسیاش سبب نگرانی نیست زیرا این قانون فراتر از حزب و فرد، حرف آخر را میزند.
در این میان، نظام حقوقی دمکراتیک اگرچه علاوه بر تنظیم مناسبات اجتماعی، برای تأمین عدالت نیز شکل گرفته اما اجرای قانون در برخی موارد الزاما همان اجرای عدالت نیست. مواردی وجود دارد که فرد بیگناهی که همه شواهد و مدارک علیه وی گواهی میدهند، طبق قانون و در یک روند حقوقی عادلانه و برخوردار از همه امکانات قضائی محکوم میشود. حتا اگر بعدها بیگناهی وی به اثبات برسد، خللی در نظام حقوقی وارد نمیکند زیرا در محکومیت وی بر اساس قانون عمل شده. نظام حقوقی همواره اصلاح و بهتر میشود اما خود را نقض نمیکند.
در کشاکشهای اخیر آمریکا نیز مرجع قانونی دمکراتیک میبایست درباره ادعای تقلب بر اساس شواهد و مدارک تصمیم میگرفت و گرفت. به این تصمیم باید پایبند بود حتا اگر تقلب صورت گرفته باشد. اگر غیر از این باشد و تصمیمگیرندگان بر اساس تشخیص و احساس و منافع حزبی و موضوعات فراقانونی عمل کنند، دموکراسی و نظم حقوقی نقض میشود! آمریکا نه رژیم مذهبی و قرون وسطایی جمهوری اسلامی بلکه یک دموکراسی قویست. پایبندی به نظام حقوقی دمکراتیک در چنین شرایط خطیری نقش تعیینکننده بازی میکند.
نکتهی قابل تأمل دیگر در این ارتباط، نقش رسانهها و پلاتفرمهای اجتماعی یا سوشیال مدیاست. آیا حذف و نادیده گرفتن صدای میلیونها رأیدهنده با نظام حقوقی دموکراسی همخوانی دارد؟ آیا این نظام توانسته پا به پای رشد سریع این شبکهها حرکت کند؟ آیا بجز قوانین تدوین شده درباره استفاده و سوء استفاده از اینترنت، مقررات خود این پلاتفرمها میتواند حقوق شهروندی از جمله آزادی بیان را نقض کند؟ آیا «ادعای تقلب» درباره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از سوی شهروندان چه عادی و چه مقامات سیاسی، جرم و «اغتشاش» و «تحریک» است؟! آیا دستگاه قضائی مرجع تشخیص این موارد است یا مدیران این شرکتها و پلاتفرمها؟ و بسیاری تأملات حقوقی دیگر…
از زاویهی پایبندی به نظام حقوقی دمکراسی از جمله از سوی غولهای تکنولوژیها و پلاتفرمهای جدید است که این پرسشها نه فقط امروز بلکه همیشه مهم است!
الاهه بقراط
سه نوجوان خوزستانی به اتهام آتش زدن عکس خامنهای به ۴۰ سال زندان محکوم شدند!!
«رعد حمدانی»، «قصی خسرجی» و «سجاد دبات»، سه تن از بازداشت شدگان اعتراضات آبان ۹۸ در خوزستان مجموعا به ۴۰ سال حبس تعزیری محکوم شدند.
این سه در دادگاه انقلاب شهر دزفول به اتهام «آتش کشیدن عکس خامنه اى، اقدام علیه امنیت کشور و محاربه با خدا» محاکمه شدند.
رعد حمدانى بیست سال حبس و دو نفر دیگر هر کدام ده سال حبس گرفتهاند.
این سه نوجوان آبانماه سال گذشته در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ توسط ماموران اداره اطلاعات شهرستان شوش بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی منتقل شدند.
سایت حقوق بشری هرانا نوشته است این شهروندان در زمان بازداشت جهت اخذ اعترافات اجباری توسط نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند!.
افرین به جفرسون ٬٬
توماس ٬ دقیقیا واقعیتهای که در حال بوقوع پیوستن و اجرا شدن میباشد را با نوشتاری گویا ٬ به روشنی اب شفاف به تصویر کشید .
عصر درد زایمان سخت ٬ یا سزارین در حال رسیدن میباشد .
جراح هان این مرحله اول ٬ ترمیناتورهای مثل زاکربرگ ٬ بیل گیتس ٬ و ایلان ماسک خواهند بود .
عصر پایان ادیان خرافه پروری و سحر و جادوی بشریت ٬ توسط جماعت خاخام و کشیش و اخوند و راهب ٬ به اخر رسیده .
بشریت , با پس گردنی ماموران اولیتسیون فدراسیون کهکشان راه شیری ٬
از بیهوشی و غفلت و تن پروری ٬ بالجبار بیدار خواهند شد ٬ تا قدم به مرحله انسانیت بگذارند .
انانی که به اصل برادری ومساوات و محبت بی ریا به همنوع و دگر مخلوقات چرخه حیات ٬ درهمه زمینه ها ایمان دارند ٬ با اطمینان نجات خواهند یافت .
سرانجام حقیقت ترا نجات خواهد داد .. عیسی مسیح .
مادی گرایان ٬ خودخواهان ٬ برتری طلبان ٬ طمعکاران ٬ دروغگویان ٬٬
در این چرخه تکامل ٬ ( ذات + روح + جسم . ) بازندگان این بازی زندگی درکسب مقام تکاملی انسانیت خواهند بود .
از نظر تاریخی، قانون بد هرگز بهتر از بی قانونی نبوده است. کافیست به سنگ نبشته حمورابی، که منبع بسیاری از مجازاتهای اسلامی است، مراجعه شود تا مشخص گردد که وضعیت مردمان عادی در جوامع کوچ نشین و بیابانگرد و گله دار در اوراسیا بهتر از وضعیت مردمان عادی جوامع متمدن میان رودان و یا تمدن مصر باستان بوده است.
اما صرف نظر از تاریخ باستان و وضعیت کنونی کشورهای مفلوک، آنچه در تمدن غرب می گذرد نیز قابل تامل است.
قوانین خوب هستند اما دیگر تضمین کننده، آزادای و برابری و سعادت نیستند، در نهایت این تصمیم گیرندگان حکومتی، طبقه نخبگان، سیاستمداران قوای مجریه و مققننه و قضات هستند که قوانین هر چند خوب را تفسیر و اجرا می کنند.
دموکراسی غربی از نمایندگی توده ها Representative democracy به تکنوکراسی Technocracy در حال دگردیسی است.
اگر در یک دیکتاتوری، الیگارشها بر مقدرات مردم حاکم هستند، در یک دموکراسی نوین مسلما افرادی مانند جف بزوس و مارک زاکربرگ و ایلان ماسک ( که اتفاقا در دوران کرونا بسیار پولدارتر شدند) از همان قدرت الیگارشهای جهان سومی برخوردارند ،شاید هم بیشتر.
به آلمان شرقی و دستگاه عریض و طویل جاسوسی و سرکوب استاسی توجه کنیم.. همچون رمان ۱۹۸۴، دستگاه مانیتورینگ قدرتمند مانند تله اسکرین وجود داشت که مردم را مرتبا می پایید و هزاران مامور برای سرکوب وهدایت مردم به راه راست.
البته حداقل در خلوت، شاید مثلا در حمام، زندگی خصوصی وجود داشت، یا در خفا کسی می توانست یک کتاب ممنوعه را بخواند. نبردی دایمی بین سرکوب و تلاش برای رهایی وجود داشت.
اکنون، هر کسی یک تله اسکرین در جیب خود دارد.. از برادر بزرگ Big brother نه تنها نمی ترسد، بلکه او را دوست دارد، داوطلبانه، همه اطلاعات شخصی را در اختیار او و همگان قرار می دهد. برای این کار هم خوشحال است و هم پول پرداخت می کند، کتاب خواندن ممنوع نیست، اما کسی کتاب نمی خواند. یعنی دگرگونی از رمان ۱۹۸۴ جورج اورول به رمان جهان زیبای نو Brave new world نوشته آلدوس هاکسلی!!!!
خلاصه اینکه، در این جهان زیبای نو، انسان دیگر محور نیست. نخبگان تکنولوژیکی و پادوهای سیاسی آنان تبدیل به دیکتاتورهای نوین شده اند. از سویی دیگر ، مفاهیمی نظیر نسبیت گرایی فرهنگی، چندفرهنگی، هویت گرایی و نسبیت گرایی اخلاقی نیز بویژه مردمان جهان سوم را ترغیب به ماندن در منجلاب فرهنگی-اجتماعی-سنتی خود می کنند.
قانون خوب هم دیگر تضمین کننده سعادت بشر نیست.
به قول یووال نوحا هراری: به میمنت تکنوکراسی، انسان در حال تبدیل شدن به موجودی بی ارزش، بی فایده وبلا موضوع است .
پ. ن: حتی بی ارزش تر از بردگان تمدنهای باستانی !!!!