راجح الخوری (شرق الاوسط) – از ابتدای ماه سپتامبر ۲۰۲۰ گزارشهای متنوعی درباره سرآغاز طرحی جدید در خاورمیانه که باعث ایجاد تحولات ژرف و اساسی در این منطقه خواهد شد، کم و بیش منتشر میشود. بر اساس این گزارشها تحولات چنان دگرگونکننده است که همه کارتهای بازی در منطقه را بهم میریزد و بار دیگر آنها را از نو میچیند.
پیش از مطرح شدن مقدمات این طرح جدید، ما نه تنها سخنی یا پیشنهادی مبنی بر امکان عادیسازی روابط میان کشورهای «محور مقاومت» با اسرائیل نمیشنیدیم بلکه حتا انتظار شنیدن چنین سخنانی را هم نداشتیم به ویژه وقتی منبع چنین سخنی شخصی مانند مهدی دخلالله وزیر اطلاعات سابق سوریه و از مهمترین چهرههای حزب «بعث» این کشور باشد.
این شخصیت سیاسی سوری در سخنانی گفته است: «احتمال خروج دمشق از محور مقاومت بسیار زیاد شده است».
خروج سوریه از «محور مقاومت» منجر به شکستن پل ارتباطی عراق- سوریه به لبنان و رژیم تهران خواهد شد. سخنان این مقام سوری که هنوز از نزدیکان نظام اسد به شمار میرود، درواقع مقدمه طرحی است که آمریکا و روسیه برای خارج کردن دمشق از «محور مقاومت» مورد نظر رژیم ایران و حزبالله دارند. این طرح تا نقطه برقراری روابط عادی سوریه با اسرائیل حتی قبل از حل مسئله نهایی فلسطینیها پیش خواهد رفت.
چنین تغییری در خاورمیانه به ایجاد تحولات بسیار مهم و استراتژیک در این منطقه منجر خواهد شد. اظهارات این مقام بلندپایه سوری با اظهارات سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه که روز دوشنبه ۱۸ ژانویه ۲۰۲۱ در باره نگرانیهای اسرائیل از وجود نیروهای شبهنظامی وابسته به جمهوری اسلامی ایران در سوریه ایراد کرده بود، همسویی دارد. لاوروف گفته است: «مسکو متعهد است هرگونه تهدیدی که از خاک سوریه متوجه اسرائیل شود فوری به اطلاع تلآویو برساند».
در سوریه
اگر با دقت سخنان لاوروف را بررسی کنیم به این نتیجه میرسیم که طی چند سال گذشته مسکو پیش از آغاز هر عملیاتی از سوی شبهنظامیان وابسته به ایران یا حزبالله لبنان علیه اسرائیل، اطلاعات را پیش از آغاز عملیات به تلآویو میداد و با پیشدستی اسرائیل آن عملیات نه تنها در نطفه خفه میشد بلکه تلفات سنگینی هم بر مواضع حزبالله لبنان و جمهوری اسلامی وارد میشد. بهترین نمونه این نوع هماهنگی میان تلآویو و مسکو حملات سنگین چندی پیش جنگندههای اسرائیلی به پایگاههای رژیم ایران در منطقه «دیرالزور» سوریه بود که طی آن بیش از ۵۰ فرمانده و سرباز از شبهنظامیان وابسته به رژیم ایران و حزبالله کشته شدند.
حال این پرسش مطرح است چرا روسیه در شرایط کنونی محافظت از امنیت اسرائیل را علنی کرده است؟ روسها چند سالیست که دست اسرائیل را برای وارد کردن ضربات سنگین هوایی به مواضع رژیم تهران در سوریه باز گذاشتهاند.
https://kayhan.london/1399/03/19/%d8%b1%d9%88%d8%b3%db%8c%d9%87-%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d8%b4%d8%aa%d9%87-%d8%b4%d8%af%d9%86-%d9%86%db%8c%d8%b1%d9%88%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%88%d8%a7%d8%a8%d8%b3%d8%aa%d9%87-%d8%a8%d9%87-%d8%b3%d9%be%d8%a7
دیدهبان حقوق بشر سوریه در گزارش هفته گذشته نیز درباره حمله اخیر اسرائیل به «دیرالزور» گفته است تنها در سال ۲۰۲۰ اسرائیل بیش از ۵۵ حمله هوایی و موشکی علیه نیروهای رژیم ایران داشته است و در همه این حملات نه تنها پدافند موشکی «S400» روسیه که در سوریه مستقر است، مانع حملات هوایی اسرائیل نشده بلکه مسکو در پاسخ به همه بمبارانهای شدید اسرائیل علیه مواضع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه حتی یک گلوله عادی هم به هوا شلیک نکرده است!
چنین به نظر میرسد که لاوروف برای تأمین امنیت اسرائیل با آمریکاییها هماهنگی کرده است.
لاوروف در تازهترین اظهارات خود گفته است: «اگر اسرائیل همانطور که میگوید نگران تهدیدهای امنیتی است که از خاک سوریه ناشی میشود، به ما خبر بدهد. ما به همکاران اسرائیلی خود گفتهایم : اگر چنین تهدیدهایی را مشاهده کردید، لطفاً اطلاعات مربوطه را در اختیار ما قرار دهید تا بتوانیم فوراً برای خنثی کردن این تهدید کار کنیم».
اما تلآویو نمیخواهد مورد مرحمت ولطف روسها قرار بگیرد. اسرائیل حمایت بیتردید آمریکا را پشت خود دارد و به تازگی از مشکلی مزمن به نام «نزاع اعراب- اسرائیل» نیز فارغ شده است.
ولی آیا مسکو واقعا تا این اندازه دلش برای امنیت اسرائیل سوخته است؟! یا همانطور که برای همه آشکار شده روسیه نیز بسیار مشتاق فراری دادن نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی از سوریه برای کنترل کامل این کشور است؟
وقتی جمهوری اسلامی ایران و روسیه پس از سال ۲۰۱۱ در بحران سوریه مداخله کردند، روسها فکر نمیکردند که رژیم ایران از خطوط قرمزی که روسها برای کنترل بحران سوریه ترسیم کرده بودند، تخطی کرده و پایش را از گلیم خود درازتر کند. اکنون اما اختلاف زیادی میان مسکو و تهران بر سر اداره مناطق سوریه یا نحوه اداره آنها وجود دارد.
همچنین رقابت میان این دو بر سر منافع در سوریه پس از جنگ به شدت بالا گرفته است. مسلما روسها به دلایل بیشماری در سوریه دست بالا را نسبت به تهران دارند. بهخصوص در شرایط کنونی که سایهی رژیم ایران در سوریه بر همه سنگینی میکند حتی خود رژیم اسد نیز به دنبال راه حلی برای جایگزینی خارج کردن رژیم تهران از سوریه است.
سوریه برای بازسازی خود به غرب و اعراب نیاز دارد نه جمهوری اسلامی
رژیم سوریه برای بازسازی کشورش به کمک کشورهای عربی منطقه، اروپا، آمریکا و جامعه جهانی نیازی مبرم دارد اما اگر در کنار رژیم تهران باقی بماند هیچکدام از این دولتها حاضر به همکاری با دمشق نخواهند بود.
در یک تحول چشمگیر و قابل توجه که شاید ترجمهی عملی برای تحقق طرحهای بالا باشد، برگزاری جلسهای میان مقامات بلندپایه سوری و اسرائیلی در پایگاه نظامی «حمیمیم» روسیه در استان لاذقیه در ماه دسامبر ۲۰۲۰ بود*. در این جلسه که تحت نظارت روسیه برگزار شد، از جمله نکات بسیار مهمی که مطرح گشت پیشنهاد اسرائیل برای خارج کردن همه شبهنظامیان رژیم ایران و وابسته به آن از خاک سوریه و عدم اعطای هرگونه نقشی به تهران در آیندهی سوریه است.
در همین ارتباط گزارش شده است که علی مملوک مدیر دفتر امنیت ملی سوریه و بسام حسن مشاور امنیتی کاخ ریاست جمهوری از طرف سوریه در این جلسه حضور داشتند. از طرف اسرائیلیها نیز غازی آیزنکوت از ستاد ارتش اسرائیل حضور داشت. این جلسه با میزبانی الکساندر چایکوف فرمانده نیروهای روسیه در سوریه برگزار شد. طبق گزارشهای منتشر شده درباره محتوای این نشست، هیئت سوری خواستار فراهم کردن زمینه بازگشت به اتحادیه عرب، دستیابی به کمکهای مالی برای پرداخت بدهکاری به جمهوری اسلامی جهت اخراج نیروها و شبهنظامیان تهران و لغو تحریمهای غرب علیه دمشق شده است.
واضح است که بشار اسد رئیس جمهوری سوریه با گزینههای سیاسی دشواری روبروست. بر هیچکس پوشیده نیست که او گسترش دایره هژمونی ایران در سوریه و نفوذ تهران در تار و پود دولت خود را نمیپسندد. او اکنون قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۱ باید در مورد موقعیت بلندیهای جولان تصمیم بگیرد به ویژه که سوریه از زمان اعلام الحاق اسرائیل تا کنون هیچ عملیات مقاومتی در آن منطقه نکرده است. در حالی که رژیم ایران برای گسترش جبههای از جنوب لبنان تا بلندیهای جولان جهت عملیات علیه اسرائیل تلاش زیادی کرده که البته هیچکدام تا کنون حاصلی نداشته است.
در همین زمینه برخی رسانههای روسی چند روز پیش گزارشهایی بر اساس دادههای اسرائیلی منتشر کردند که در آنها از احتمال شدت درگیری میان اسرائیل و نیروهای جمهوری اسلامی ایران در سوریه خبر داده میشود. در این درگیری هر دو طرف ممکن است از سلاحهای با دقت بالا استفاده کنند. طبق گزارش رسانههای روس، مسکو به اسرائیل اطمینان داده هرگز اجازه هدف قرار دادن اسرائیل از خاک سوریه را نخواهد داد!
در عراق و لبنان
روابط رژیم ایران با دولت مصطفی الکاظمی در عراق نیز بهتر از روابطاش با رژیم سوریه نیست. گرچه رژیم تهران با داشتن ابزاری چون شبهنظامیان مسلح فراقانونی در عراق هنوز چنگ و دندانهایش کشیده نشده و حضورش در آنجا اکنون بیشتر از سوریه است؛ اما در عراق هم مانند سوریه و لبنان تعادل خود را از دست داده و تلوتلو میخورد.
در لبنان حزبالله هشدار داده که منطقه در خطرناکترین مرحله خود قرار گرفته است. به این ترتیب پلهای بیبنیاد و لرزان جمهوری اسلامی یکی پس از دیگری از بغداد و دمشق تا بیروت و غزه در حال فرو ریختن است.
آتشبازیهای رژیم ایران در عمل چیزی تلاش برای متحد کردن آنچه «محور» یا «جبهه مقاومت» مینامد نیست. در این میان آنچه عقبگرد رژیم اسلامی در منطقه را بیش از پیش آشکار میکند، خروج سوریه از «محور مقاومت» و تشنج و بیثباتی وضعیت رژیم تهران در عراق است. هر دو این رویدادها به تنهایی برای فرو ریختن پلهای رژیم جمهوری اسلامی در منطقه کافی است.
*منبع: شرق الاوسط
*نویسنده: راجح الخوری
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
*توضیح کیهان لندن: اشاره این تحلیلگر لبنانی به گزارشی است که مرکز تحقیقاتی «جسور» درباره مذاکرات اسرائیل و سوریه منتشر کرد. مرکز «جسور» در مقالهای تحت عنوان: بشار اسد درباره شرایط «شناور» خود با تلآویو مذاکره میکند (الأسد یفاوض تل أبیب على شروط تعویمه) به قلم محمد سرمینی مدیر این مرکز تحقیقاتی به مذاکره دمشق با تلآویو به میزبانی و نظارت روسها پرداخته است.
این مرکز تحقیقاتی فاش کرد که ماه گذشته جلسهای محرمانه میان مقامهای سوریه و اسرائیل تحت نظارت روسیه در پایگاه «حمیمیم» در منطقه لاذقیه برگزار شد. در این جلسه مسائل مختلفی از جمله تقاضای تلآویو برای طرد کامل رژیم ایران و شبهنظامیان فرقهای وابستهاش از سوریه مطرح شد.
مرکز تحقیقاتی «جسور» نوشت، این جلسه با حضور سرلشکر علی مملوک از اداره امنیت ملی سوریه، بسام حسن مشاور امنیتی کاخ ریاست جمهوری سوریه به عنوان طرف سوری و غازی آیزنکوت رئیس ستاد ارتش اسرائیل و آری بن میناشی ژنرال بازنشسته موساد از سوی اسرائیل حضور داشتند. ریاست و سرپرستی این جلسه به عهده الکساندر چایکوف فرمانده نیروهای روسیه مستقر در سوریه بود.
این مرکز نوشته است هیأت سوریه در این نشست خواستار بازگشت این کشور به اتحادیه عرب، دستیابی به کمکهای مالی برای پرداخت بدهکاری به رژیم ایران و متوقف کردن تحریمهای غرب برای باز کردن راه جهت اخراج رژیم ایران از سوریه شد.
طبق این گزارش، خواستههای اسرائیل شامل حذف کامل نقش تهران در سوریه و اخراج نیروهای وابسته به رژیم ایران مانند حزبالله لبنان و دیگر شبهنظامیان فرقهگرا در این کشور، تشکیل دولتی با مشارکت مخالفان، ترمیم مجدد ساختار امنیتی- نظامی و بازگرداندن افسران معترض سوری با ضمانت روسیه بوده است.
در این گزارش همچنین آمده است، گرچه برگزاری این جلسه با توافقهای مشخصی به پایان نرسیده اما به گفته این مرکز این جلسه و محتوای مورد مناقشه در آن به عنوان آغاز مسیریست که روسیه با اصرار به سمت آن گام برداشته است.
این مرکز به نقل از منابع خود نوشته است، انتظار میرود تلاشهای روسیه در سال ۲۰۲۱ با موفقیتهای گستردهای همراه شود زیرا مسکو معتقد است که ایجاد رابطه مستقیم میان دولت سوریه و اسرائیل میتواند بسیاری از مشکلات را حل و فصل کند.
گفتنی است که روسیه در اواسط سال ۲۰۱۸ برای بازگرداندن نیروهای رژیم اسد به جنوب سوریه و دور کردن آنها از مناطق نزدیک به بلندیهای جولان و همچنین بازگشت نیروهای بینالمللی به عنوان حائلی بین دو نیروهای سوری و اسرائیلی در بلندیهای جولان با ایالات متحده آمریکا به توافق رسیده بود.
بر اساس این گزارشها، رژیم ایران به نوبه خود آگاه است که حکومت اسد در جستجوی راههایی برای بازگشت به جامعه بینالمللی و یافتن راه حلی برای رهایی از محدودیتهای تهران و مسکو یا حداقل یکی از آنهاست. بنابراین تهران به دنبال سنگاندازی و کارشکنی در مسیر این تلاشهاست. به همین دلیل رژیم ایران سخت تلاش میکند تا از همراهی رژیم اسد با روسیه برای هماهنگی این روندها جلوگیری کند.
منابع سوری میگویند مقامهای تهران همچنین تلاش میکنند تا از توافق میان مخالفان سوری و دولت اسد جلوگیری کنند زیرا توافق این دو به اخراج حتمی رژیم ایران از سوریه منجر خواهد شد.
تا کنون هیچ اظهار نظر رسمی از سوی مقامهای دمشق یا تلآویو در تأیید یا تکذیب اطلاعات درز شده از سوی این مرکز صورت نگرفته است.
کارشناسان امور و اوضاع سیاسی سوریه معتقدند که وضعیت جمهوری اسلامی ایران در سوریه در بدترین شرایط قرار دارد زیرا همه کشورهای عربی پر نفوذ منطقه مانند مصر، سعودی، امارات و اردن، ترکیه، اسرائیل، آمریکا و کشورهای اروپایی و حتی روسها به این نتیجه رسیدهاند که حضور رژیم ایران در سوریه باعث برانگیختن حساسیتهای مذهبی و ایجاد تنشهای فرقهای شده و اوضاع را متشنجتر کرده و میکند. به همین دلیل تمام تلاشهای بینالمللی و منطقهای بر روی اخراج جمهوری اسلامی ایران از سوریه متمرکز شده است.
صدا و سیمای حکومت ج.ا برای اینکه خاطر عزیزان بعثی سوریه مکدر نشود (به دلیل منشاء نام مشترک حزب بعث عراق و سوریه)، موقع یادآوری جنایات رژیم بعث صدام در عراق، صدام را “صدام افلقی” گفت!
میشل افلق که یک مسیحی زاده سوریه ای بود، با التقاط افکار سوسیالیستی و کمونیستی با ناسیونالیست و نژادپرستی پان عربیسم (مشابه کاری که نازی در آلمان کردند و نازی مخفف حرب ناسیونالیسم سوسیالیسم آلمان رایش سوم است!)، این نکته نشان میدهد راستی گویی از حقایق کثیف دنیای سیاست توسط ماکیاولی ایتالیایی تا چه حد مورد کاربرد کاسبکاران سیاسی است.
به در ستی نویسنده “محور مقاومت ” را در گیومه گذارده اند .
چون ساخته و پرداخته جمهوری نکبت است . مانند ” حکومت
اسلامی” که در عراق و سوریه به سربریدن مشغول بود و عمله
های رژیم به او نام من درآوردی “داعش ” دادند تا اسلام “بد
نام” نشود . گوئی که خودشان یدک کش نام بهتری هستند .
در هر صورت رژیم نکبت این نام را برای خر کردن مردم و با
ادعای دشمنی این کشورها با اسرائیل رواج داد . البته آنرا فقط
عمله های بلند پایه وی بکار میبرند . حال با این فرض توهمی که
اسرائیل دشمن مشترک، حوثی ها ، عراق ، سوریه و لبنان است
میشود به آن جواب داد .
تپه های جولان یک زمان که جنگ ها به علت ناکارآمدی تکنیک
از فاصله کم و چه بهتر از بلندی های مشرف انجام می گرفت
اهمیت داشت . امروز اما پرواز هواپیما های جنگی برد بلند تری
دارد و همچنین موشکها و توپخانه . اسرائیل به عنوان قوی ترین
و مدرن ترین ارتش منطقه این بلندی ها دیگر ارزش راهبردی
برایش نداشته و به همین خاطر آنقدر راحت خیال شده که دستور
ساخت و ساز خانه را هم برای شهروندانش را داده است . دیگر
اینکه از زمان تصرف این بلندی ها هیچ وقت، تکرار میکنم هیچ
وقت حتی یک تیر، چه در زمان اسد پدر و چه پسر بسوی اسرائیل
شلیک نشده است . سوریه هم خود پدافند ضد هوائی دارد و هم
روسیه اما تا کنون حتی یک موشک بسوی جت های اسرائیل
شلیک نشده است . این کشور هم کاری به نیروهای سوری نداشته
و هدف ایرانی ها و مزدورانش می باشند . “خاوند” از اقتصاد دانان
حکومتی میگوید .” ما جائی امروز در سوریه نداریم ، از نظر مالی
توان خرج در آنجا نیست، به همین دلیل ایران اکثر نیروهایش را
از بهار گذشته از این کشور خارج نموده است . مشکل ما اکنون
نیروی خودساخته افغانی و پاکستانی هستند . آنها در داخل ایران
برای پذیرششان مقاومت وجود دارد و مذاکره با افغانستان و
پاکستان جهت بازگشت آنها نیز با شکست مواجه شده است .”
میماند نیروئی که ایران با خرج زیاد در داخل ارتش سوریه و
علوی های شیعه شده سوری ایجاد کرده است . چه میزان می
باشند و چه کیفیتی دارند، مجهول می باشد .
لبنان هم یک کشور ورشکسته سیاسی ، اقتصادی و نظامی است .
باب طبع ایران، فاقد حکومت مرکزی .که میشود در بین جناح ها
مانور داد . همانگونه که فرانسه و عربستان مانور میدهند . اما
لازمه این کار قدرت مالی میباشد . کاری که سلیمانی بعد از
تحریمها شروع و با موفقیت پایان داد، تبدیل حزب الله به یک
نیرو که اکثر مخارجش را خود تامین میکند بود . تولید و قاچاق
اسلحه و مواد مخدر منبع اصلی این درآمد است . ۷۰ درصد
مواد مخدر مصرفی آمریکا جنوبی و مرکزی و اروپا در دست
آنان بوده که شیعیان لبنانی در این کشور ها توزیع می کنند .
سپاه در ایران و افغانستان مواد اولیه را تولید و به حزب الله
می رساند . کاری به کار اسرائیل هم ندارند . اخیرا هم نبیه
بری رئیس پارلمان این کشور قرار دادی یا این کشور جهت
تعین سرحدات آبی امضا نموده است .
عراق یک کشور عربی است . حتی صدر بار ها اعلام نموده که
عراق یک کشور عربی است . عراق برای ایران یک بازار کالا
می باشد . ارزش نظامی امروز ندارد . اما با توجه به عقب افتادگی
کیفیت کالا های ایرانی و باز شدن مرزهای این کشور به روی
کالاهای با کیفیت بالا تر ، این بازار نیز آینده روشنی ندارد .
هیچ مقاومتی در کار نیست، اصلا مگر مقاومت پیروزی است.
مقاومت یعنی شما در زیر سلطه و محاصره هستید و باید برای
زنده ماندن خود را به در و دیوار بزنید . در یک کشور هرچه این
محاصره بیشتر طول بکشد توان اقتصادی ضعیف تر و مانند
تغار ماست شکسته ای است که محتوای آن در اختیار کاسه
لیسان قرار خواهد گرفت . نگاه کنید به اقتصاد ایران و فرآیند
نزول منفی اقتصاد و رشد فساد . در حقیقت آنچه که خامنه
ای و عمله هایش از اقتصاد مقاومتی میگویند دفاع آشکار از
فساد است . “محور مقاومت” هم محوری از فاسد ترین نیرو
ها در منطقه است .
۸۰ ٪ اپوزیسیون قلابی ما ایرانیان همانهایی هستند که در سرنگون کردن حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی پهلوی ایرانساز در نوفل لوشاتو به دست بوس ضحهاک زمان خمینی ملعون رفتند و در برپایی جمهوری مارکسیست اسلامیست نقش داشتند ..
این جماعت به چند دسته تقسیم میشوند ..
دسته اولی ها مثل فداییان خلق و مجاهدین خلق و خیانتکاران به بختیار بنام جبهه ملی ووو از این قماش میباشند .. که پس ازمدتی کوتاه چونکه دیدن نمیتوانند درقدرت سهمی داشته باشند به خارج فرار کردند و دکان اپوزیسیسون برای خودشان باز کردند ..
این جماعت اپوزیسیون قلابی هرچند شناسنامه پارسی دارند و به پارسی سخن میگویند .. اما نوکران انگلیس و روسیه و حزب خران امریکا .. دشمنان هویت و یکپارچگی ایران ۲۵۰۰ ساله با تاریخ درخشان شاهنشاهی میباشند ..
همین ایرانی که نخستین منشور حقوق بشر جهان را دارد و ستارگان درخشانی همچون .. زرتشت بزرگ .. کورش کبیر .. داریوش بزرگ .. فردوسی .. ابن سینا .. حافظ .. مولانا .. خیام .. سعدی .. رضا شاه بزرگ پدر ایران نوین و مریم میرزا خانی ها به جهان عرضه کرد ..
اما وطن فروشان به جای ارزش گذاشتن و برکشیدن ستارگان تاریخ ایرانی ..
مثل چپها و فداییان – یا استالین پرست و لنین پرست و مارکسیست و فیدل کاسترو چی و خریدار ایدلوژی صادراتی غربی برای غارت جهان شدند و با قانون اساسی قلابی عباس میلانی خالی بند .. بنام جمهوری فدرالیست ,, خواهان بردار کشی و جنگ داخلی و تجزیه تمامیت ارضی ایران میباشند . ..
و یا مثل مجاهدین – فضلالله و جهاد و غارت به سبک عربی برای غارت منطقه فلک زده و عقب افتاده مسلمان نشین ..
امثال گروهای با ریشه اسلامی جهاد و غارت .. همچون ٬٬ جماعت شیعه خدعه باز اخوندیسم خمینیسم — و یا گروه عشق کلاشینکف مجاهدین خلق رجویسم — و یا سازمان القاعده بن لادنی — و یا گروه ملا عمری طالبان — و یا گروه ابولبکر البغدادی داعش و یا گروه حسن نصر الله حزب الله لبنان — و یا وووووووو که همگی زیر هدایت ( جن اعظم لندن نشین عمه جان الی عجوزه ) برای غارت مردم و سرزمین ایران مشغول و گوش بفرمان میباشند .
به راستی کدام اپوزیسیون ؟
دل خوش کردن به اینکه سر جمهوری اسلامی اینجا و اونجا به سنگ میخوره هیچ سودی به حال ایرانی های تحول خواه نداره. اینها از همون اول کار صد بار سرشون به سنگ خورده ولی هیچ واقعه خوبی برای مردم و میهن رخ نداده. گروگانگیری رو با خفت در الجزایر ختم کردن، جنگ رو با اون فضاحت، هسته رو با تسلیم نامه برجام و قص علی هذا. اصل اینه که تمام این حرکات فقط برای بحران آفرینیه که خوراک دستگاه تبلیغات و بهانه ای برای استمرار فساد اینهاست. کی میشه اپوزسیون بر روی اصول تمرکز کنه و به دل به حاشیه ها نده؟
ببخشیدا ایا حتما لازمه زیر این پست الان نظرنامربوط بنویسی؟،،، اصن چه ربطی به محمد و و باباش و همسایش و اینا داره خروج ایران از اابانی ها؟!؟ ?
جدایی بشار اسد از ج ا به افسانه بشتر شباهت دارد تا واقعیت زیرا بی حمایت ج ا بشار اسد ۱۰ دقیقه هم توان حفظ قدرت در سوریه را ندارد .۹۰ درصد جمعیت سوریه اهل سنت هستند که ۱۰ درصد علوی (نصیبی)به کمک ج ا بر آنها حکومت می کنند
امروز در هلند تظاهرات ضد محدویت های کرونایی برگزار شد، با کوکتل مولوتف (اروپا و کوکتل مولوتف؟). در تظاهرات هواداران ناوالنی در بیش از صد شهر روسیه بیش از سه هزار نفر دست گیر شدند. تغییرات در همه جای دنیا رو به پیش روی دارد. جهان در حال پوست اندازی ست.
حکومت ملاها “الفرار” را از اعراب یاد میگیرد. بعد از سوریه عقب نشینی از عراق خواهد امد.
١. مقاومت = تیغ زدن مردم ایران
٢. برای نجات ماتحت خود (سوریه) پشت به جمهوری اسهالی میکند
٣. محور مقاومت هم از طرف غرب و هم از شرق منزوی شده تا حدی که به محور ولایت وقیح خلاصه شده
۴. توطئه صهیونیستی بر توطئه اخوندی غلبه میکند
۵. اردوغان هم از ملاها با شعور تر است
۶. طنز از شمشیر برنده تر است
این تحلیل های جالب را که میخوانم که با دقت و بررسی آگاهانه همه جوانب نگارش شده جدا لذت میبرم و همزمان زجر هم میکشم که با وجود این رژیم هوچی و پوشالی چه روزنامه نگاران با تجربه و خوبی را در غربت از دست دادیم و چه تحلیل گران ارزشمندی و آگاهی مانند آقای طاهری و احمد رأفت و ,,, در غربت هستند و صدای آنها در ایران شنیده نمیشود , در عوض روزی نامه نگاران نان به نرخ روز خور ایران اگر از جناح تند رو باشند در حال تحمیق مردم با خرافات و تبلیغات دینی و آمارهای ابلهانه که البته باور مردم هم نمیشود هستند , یا اصلاح طلبانی که با انتخاب نکته های سوتی طرف مقابل به دنبال اثبات خود و جا باز کردن برای پست و مقام نان و آبدار هستند . یعنی برای همه اینها مردم , تحلیل صادقانه , منافع کشور و,,,,, پشیزی نمی ارزد و با مصاحبه های دستوری سعی در پرکردن صفحات خود دارند . مثلا اغلب مصاحبه ها اینگونه شروع میشود : خبرنگار ابلهانه میپرسد : با توجه به رهنمود های امام ره و با آگاهی اینکه رهبر انقلاب ایت الله خامنه ای چنین فرمودند نظرتان در مورد ,,,,, چیست و مقام مسئول هم پاسخ میدهد : با درود و سلام به,,,,,چندین نفر از شهدا و رهبران مفت خور را نامبرده و جوابی ابلهانه تر میدهد و این به جای تحلیل و بررسی در روزنامه ها و سایت های رژیم ایران است . از کیهان لندن باید ممنون بود که این تحلیل های دقیق که از جانب کشورهای ان سوی قضیه هم هست را برای خوانندگان خود ترجمه و قبل دسترس مینماید .
زمان ِ مرگ کامل میراث سیاه رسیده است . داستان ۱۴۰۰ سال جنون در خاورمیانه در چند خط ساده ، قابل بیان است ؛
۱-شخصی موسوم به نام محمد در پترا ، میان اقوام ِ تاجر و راهزن عرب (سامی ها و آرامی های بیابان نشین ) فرقه ای از مسیحیت را ترویج می کرد .به نظر او و پیروانش ، مسیح یک پیامبر مثل باقی پیامبران ِ بنی اسراییل بوده است .او مخالف تثلیث و طرفدار توحید بود .متون مکی قرآن در دستان او بود که آن متون تفسیرها و اشعاری عرفانی در مورد خدا و ایمان و توحید بود .
۲-مخالفان ، او و یارانش را در دره ای در پترا ، زندانی کرده و آنها در همان دره از بین می روند .
۳-برخی از قبایل ِ راهزن و تاجر عرب ، برای خونخواهی او به مدینه (یثرب ) در جنوب پترا رفته و حکومتی تشکیل می دهند بر اساس جنگ و سرکوب . راهزنی و تجارت .آنها با زور و کشتار و وعده ، قبایل مسیحی عرب را همراه خود می کنند .
۴-قبایل عرب به ایران و روم شرق و مصر حمله می کنند و معاویه و دیگر سران عرب حکومت تشکیل می دهند .در این ضد و خورد ها فرقه ی بنی عباس شکل می گیرد .آنها معبد اصلی در نزدیکی های پترا را خراب می کنند و کعبه ای را با سنگ سیاه و مقدس بنا می کنند . (بیش از ۱۰۰ سال پس از مرگ محمد در پترا) و جهت قبله را از شهر پترا به مکه تغییر می دهند .
۵-بعد از آن تا پایان ِ حکومت مامون ، به تدوین متون مدنی قرآن و جعل تاریخ و گردآوری تاریخ ها و ویرایش آن می پردازند تا برای اداره ی کشورها و سرزمین های اسیر شده ، مشروعیت داشته باشند .قرآن های قدیمی تر همگی مختص به سوره های از قرآن مکه هستند .قرآن های جدید با سوره های مدنی که مبتنی هستند بر تشویق به تروریسم و جنایت و کشتار و دزدی ، به نواحی مختلف ارسال می شود .تاریخ طبری بعد از ۲ قرن از درگذشت محمد به مرور تدوین می شود و کار تدوین اسلام ِ به انتهای خود نزدیک می شود .
۶-حال این میراث سیاه در حال نابودی است .این حق هر مسلمانی است که بداند اسلام چگونه ساخته شده است و بداند که تمام تروریسم و جهاد و جنایاتی در آیات و سوره های مدنی قرآن و در مدینه النبی و صدر اسلام بوده است، ربطی به محمد ندارد .محمد را در شعب ابی طالب کشته اند .اگر واقعا الله و محمد را دوست دارد باید به عبادت خدا و نیکی به خلق بپردازد و بداند که وحشی گری ها و سلاخی ها و تروریسم و جهاد و غارت که در مدینه النبی و صدر اسلام انجام شده ، توسط قبایل وحشی انجام شده و ربطی به الله و محمد ندارد .
۷-این حق هر مسلمانی است که قرآن مکه را نگه دارد و قرآن مدینه را منسوخ و جعل بنی امیه و بنی عباس و دیگر آدمکشان ِ صدر اسلام بداند .حق هر مسلمانی است که در مقابل تثلیث از توحید دفاع کند اما این حق را ندارد که با کشتار و سلاخی دیگر اندیشان ، به توسعه ی اعتقاداتش بپردازد .
۸-اسلام مدینه در حال مرگ است .شیعه گرایی و سنی گرایی در حال نابودی است .برای نجات ایران و خاورمیانه هیچ راهی نیست جز کمک به مردم برای خروج از اسلام و کمک به مسلمانان ِ متعصب برای خروج از اسلام مدینه .اسلام مدینه مثل کمونیسم و نازیسم است ؛ یک ایدئولوژی بسیار ضدانسانی و خطرناکی که در این ۱۴۰۰ سال حاصلی نداشته جز کشتارِ ده ها میلیون نفر و بیچارگی و اسارت ِ صدها میلیون انسان .