کمتر کسی این جمله معروف خمینی را که روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ بلافاصله پس از ورودش در «بهشت زهرا» گفت نشناسد: من توی دهن این دولت میزنم!
منظورش دولت شاپور بختیار بود که روز ۱۶ دی با پیشنهاد محمدرضاشاه پهلوی کار خود را آغاز کرد و ۲۲ بهمن با پیروزی انقلاب اسلامی در برابر نیروی سهمگین ارتجاع مذهبی شکست خورد.
البته خمینی در آن جهان دوقطبی «شرق و غرب» که به عنوان دو اردوگاه «کمونیسم و کاپیتالیسم» معرفی میشد، تنها زمانی پذیرفت به ایران باز گردد که از حمایت غرب اطمینان یافت.
اتحاد شوروی چشم طمع به افغانستان داشت و با توجه به سابقه تاریخی وابستگانش در ایران، غرب شریکی قابل اتکا در مذهبیون میدید تا به خیال خود «خطر سرخ» را مهار کند.
گذشته از رشد جامعه و همچنین «گردنکشی» سیاسی و اقتصادی (و نه ایدئولوژیک) شاه فقید در برابر کشورهای غربی، شاید همسایگی اتحاد شوروی و تقابل «شرق و غرب» از مهمترین علل خارجی در پشتیبانی اروپا و آمریکا از ارتجاع سیاه و خمینی بود.
اما در داخل نیز روند آزادیهای اجتماعی و تجدد که با انقلاب مشروطه آغاز شد، سریعتر از آن بود که نیروهای ارتجاعی اعم از سرخ و سیاه را به وحشت نیندازد. هر دو نگرانی ایدئولوژیک داشتند:
ارتجاع سیاه نگران نقش خود در تحمیق مردم و رسالت عاشورایی خود بود.
ارتجاع سرخ با پیشرفت اصلاحات زیربنایی موسوم به «انقلاب سفید» که بر آموزش و اشتغال و عدالت و رفاه همگانی تأکید داشت، شعارهای خود را از دست رفته میدید.
آنچه دو ارتجاع را بطور غریزی به مقابله با سیاستهای رشد دوران پهلوی وا میداشت میبایست نوعی تجلی تنازع بقا دانست. تنازعی که سرنوشت آنها و مردمی را که به تحریک آنان توسط سخنرانی و آتشزدن سینما و کاباره و بانک به خیابانها میآمدند بهم گره زد و زمینه را برای جلب پشتیبانی خارجی فراهم آورد.
همه این مجموعه اما گوشهای از یک فعل و انفعال ناگزیر جهانی بود که میبایست ده سال بعد با فروپاشی اتحاد شوروی، رویارویی «شرق و غرب» را به معضل «شمال و جنوب» همراه با شکل گرفتن گروههای تروریستی و بنیادگرایی اسلامی و خیل مهاجران رنگارنگ تبدیل کند.
سرنوشت ایران از این مجموعهی پیچیدهی جهانی جدا نبوده و نیست.
اما تا جایی که به داخل و رنجهای روزانه و عمیق مردمی بر میگردد که هیچ پناهی در برابر ناتوانیها و ناکارآمدیها و سرکوبهای بیرحمانهی حکومت اسلامی ندارند، حکومتی که حتا واکسن را از آنها دریغ کرده و با آنها مانند زندانی و گروگان و اسیر جنگی رفتار میکند، میتوان رد این تراژدی تاریخی را تا روزی دنبال کرد که مشروعه توی دهن دولت مشروطه زد و همزمان سقوط و انحطاط ملت آغاز شد. انحطاطی که نه با یک فرد بلکه تنها با شبکهای فراگیر از نیروهای ملی و دموکراسیخواه میتواند تودهنی ارتجاعی خمینی را به نظامی که وی بنیان گذاشت برگرداند و راه خود را از بهمن ۵۷ به سوی آینده ادامه دهد.
الاهه بقراط
یاران جان درود :
“جای آن است که خون موج زند در دل لعل” هر زمان که فرهیخته ای بانک
برمی دارد که ایرانیان حافظه تاریخی ندارند عده ای ان را ناسزا ذانسته وعده ای
نمی فهمندش .گناه بزرگ شاه بی شناخت سیاسی نگه داشتن مردم آن هم در
منتها درجه توانش بود مگر مسخره بازی های حزب مردن وایران نوین وووو را
از یاد برده اید خودشاه هم فهمید واقعن گندش بالا آمده ولی بجای اجازه تاسیس
به حزب هایی که جانثار(همان ذوب در ولایت فعلی) نباشند باجمع کردن بساط
آن حزب ها امر به ایجاد رستاخیز وهرکس نمی خواهد از ایران برود کردند .
خوب از مردمی که هیچ آموزش واقعی نداشتند چه توقعی است بجز اویختن
به دامن کسی که گمان داشتند یکی دو ساله اینده به درک می رود وشر شاه را
هم کم می کند (غالب دانشجویان مسجد ندیده حمایت کننده خمینی را شخصن
با این دیدگاه دیدم)
ببین حاجی ، شما که خروج شاه فقید از ایران، با چشمان پراز اشگ، و راضی شدن به تبعید خود وفامیلش برای جلوگیری از جنگ داخلی وخونریزی هم میهنانش را بیشرمانه با جملهٔ اختراعی ملایان «میدان را خالی کرده و از کشور گریخته» مینامید خیلی ازمرحله پرت هستید. شاه فقید ناچار, کشورنازپرودهٔ خود را به شاپوربختیارکه خود را «مرغ طوفان» مینامید تحویل داد وبه سران ارتش توصیه نمود که برای نجات کشورازآشوب وهرج ومرج با وی همکاری کنند. ولی شاپوربختیاربجای همکاری با ارتش و برقراری امنیت درکشور, ساده لوحانه وبیخبرازذات خبیث ملایان درب زندانها را باز و سران اصلی شورشیان را آزاد کرد بخیال اینکه با چنین رویاروئی مسالمت آمیز، اسلامیستها از ایجاد فتنه وآشوب دست بر خواهند داشت. ولی اینکار«مرغ طوفان» بمنزلهٔ روغن ریختن روی آتشی بود که میرفت سراسر ایران را بسوزاند.
به جناب «پاسخ به بینام»:
وقتی شهر بی کلانتر میشود قورباغه میشود هفت تیرکش. وقتی افسران ارتش شاهنشاهی دیدند که کسی را که میپرستیدند و عاشقش بودند و از جان و دل دوستش داشتند میدان را خالی کرده و از کشور گریخته دیگر رمقی برایشان نماند همه آنها روح و روان از تنشان رفت و شدند جسد متحرک هاج و واج زده و یکه خورده خوب معلوم است چنین ارتشی از هم میپاشد و وا میرود آنوقت یک الدنگی مثل هایزر میشود همان قورباغه هفت تیرکش که ارتشبد و سپهبد و سرلشگر هاج و واج و روح و روان از دست داده یکه خورده میشود فرمانبر آن قورباغه هفت تیرکش. با رفتن شاه روح از کالبد ارتش خارج شد
جناب بینام
پاسخ به ایرادهائیکه در کمنت آخرتان به پادشاه فقید گرفته اید مستلزم دو تذکر اساسی است:
۱ ــ با «به فرض , داستان من دروغ »، نمیتوان سخنانی را به کسی نسبت داد وبا آن علیه کسی دیگر ایراد گرفت.
۲ ــ شما ظاهرأ شورش ۵۷ را ندیدید ونمیدانید درتهران وشهرهای دیگردرآن زمان چه خبر بود. برخلاف تصورشما «چند تا آخوند بیسواد و چندتا جوجه کمونیست خائن و چندتا مجاهد ضد خلق» نبود که حکومت قانونی ایران را شکست داد. میلیونها ایرانی فریب خورده با فریاد مرگ بر شاه ونعره های «الله اکبر»برپایتخت وشهرهای بزرگ تسلط یافت. همافرهای نیروی هوائی در طی دو شبانه روز جنگ مسلحانه افسران گارد شاهنشاهی را قتل عام کردند. تعدادی ازافسران بلند پایهٔ ارتش شاهنشاهی خائن از آب در آمده وبدستور ژنرال هایزر فرمانده نیروی نظامی آمریکا در اروپا که بدون اطلاع شاه فقید درتهران حضورداشت اعلامیهٔ «بیطرفی ارتش» را صادرکرده و دستور تخلیهٔ پادگانهای ارتش شاهنشاهی و باز کردن انبارهای اسلحه بروی شورشیان را دادند. رادیوهای کشورهای خارجی (بی بی سی ، صدای آمریکا ، صدای اسرائیل ، ۰۰۰ حتی رادیو موناکو) بزبان فارسی برای تشویق و راهنمائی شورشیان و پخش اخبار دروغ علیه شاه فقید برنامه پخش میکردند.
این یک نگاه مختصر به اوضاع ایران در سال ۵۷ بود. فروپاشی حاکمیت قانون درایران درشورش ۵۷ نه تقصیر شاه فقید بلکه نتیجهٔ یک توطعهٔ خارجی بود که بدست مردم فریب خوردهٔ ایران انجام گرفت و بنا به یک اندرز پارسی «خود کرده را چاره نیست».
به آقا یا خانم«به بینام»: به فرض داستان من در باره دکتر صدیقی دروغ آیا فرزند رضاشاه بزرگ(شاهنشاه آریامهر) با آن ارتش مقتدر و با آن دستگاه قدرتمند ساواک باید از چند تا آخوند بیسواد و چندتا جوجه کمونیست خائن و چندتا مجاهد ضد خلق درد اسلام گرفته چندتا مصدقی خائن رودست میخورد و کشور را ترک میکرد که کشور ایران به چنین سرنوشت شومی مبتلا شود و ۸۵ میلیون ایرانی اینگونه به فلاکت و بدبختی و سیه روزی بیفتند که هیچ کورسوی امید نجات کشور و مردم نگون بخت در چشم انداز نیست. یعنی یک جوانمرد در ارتش شاهنشاهی نبود هواپیمای خمینی را در فرودگاه مهرآباد به آتش بکشد
((انحطاتى که نه با یک فرد …….))
خانم بقراط این نیروهـا و گروهـهـاى مترقى و دمکراسى خواه و……… کجا هـستند که بعد از ۴٢ سال تو دهـن مشروعه خواهـان (تبهـکاران )بزنند ؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟
شما کجا شنیدید یا خواندید که «صدیقی بزرگ» به شاه فقید گفته باشد : «کشور را ترک نکن که ارتش فقط از تو حرف شنوی دارد من نخست وزیر میشوم و من لیست ۳۵۰۰ نفر از رهبران عنقلاب شوم را تهیه کرده ام که با دستگیری آنها غائله شوم میخوابد» اما شاه نپذیرفت؟
خنده دار است که مصدقی ها بهتر از اینچنین تهمت های ناشیانه برای جایگزینی تهمت آشکارشدهٔ «کودتای ۲۸ امرداد» پیدا نکرده اند
آقای اسدخان با این حساب رییس جمهور قهرمان الجزایر و ارتش ملی الجزایر خطا کردند که کشور را از دست اسلامیون شوم نجات دادند و السیسی قهرمان و ارتش ملی مصر خطا کردند که کشور مصر را از اسلامیون شوم پس گرفتند و همچنین پینوشه هم خطا کرد که شیلی را از دست آلنده کمونیست نجات داد که شیلی سرنوشت کوبا و بولیوی را پیدا نکند. من میگویم ارتش شاهنشاهی به جای آتش گشودن به روی مردم عادی در سال ۵۶ و ۵۷ باید رهبران عنقلاب شوم را که راست راست آزادانه در تهران و شهرهای بزرگ ایران راه میرفتند دستگیر میکرد همانطور که دکتر صدیقی بزرگ به شاه گفت کشور را ترک نکن که ارتش فقط از تو حرف شنوی دارد من نخست وزیر میشوم و من لیست ۳۵۰۰ نفر از رهبران عنقلاب شوم را تهیه کرده ام که با دستگیری آنها غائله شوم میخوابد اما شاه نپذیرفت
برای کسانی که ساده انگارانه تاریخ را ورق میزنند . خلاصه و تلگراف وار
انگلیس و روسیه سالها بر سر ایران جنگ داشته و ملت بیچاره این وسط قربانی بودند این دو ابر قدرت آنزمان حتا به نوشته ظل السلطان پسر ناصرالدین شاه به توافق تقسیم ایران به دو منطقه شمال در اختیار روس ها و جنوب در اختیار انگلیس ها رسیده بودند .آزادی خواهان ایران با تمام زجر و شکنجه دست به انقلابی زدند که مشروطه نامیده میشود , انگلیس ها که سیاستمدار تر از روس های همیشه آماده به جنگ بودند گروه های ملا را دسته دسته به تحصن در باغ سفارت امگلیس میبردند و با دیگ های پلو و خورشت از این جماعت شکم پرور پذیرایی و اهداف خود را پیش میبردند که کشور به دست آزادیخواهان نیفتد به همین دلیل بعد از پیروزی مشروطه در اولین مجلس تشکیل شده آخوند ها با اکثریت کامل صاحب مشروطه و مشروعه شدند .( کمی حوصله و وقت گذاشتن در اینتر نت و جستجوی اولین وکلای مجلس و با حوصله خواندن قانون اساسی مشروطه که پادشاهان باید به ان سوگند میخوردند مقداری مشکل را حل میکند ) . انگلیس ها به نقش مذهب در هر جائی که تحت نفوذ آنها بود اهمیت فوق العاده میدادند که هندوستان یک نمونه از ان است و در ایران هم اگر خوب مطالعه کنیم سفارت تابستانی انگلیس در قلهک مراسم عزاداری بر پا و غذای نذری میدادند . از این همه بسط خرافات که در همه ایران انجام میشد و به عنوان نمونه از سید مستر جیکاک سید چشم ابی معجزه گر اسلامی در مناطق عشایری میشود نامبرد میشد مردمان ساده و کم سواد ان دوران را به نحوی پایبند کرد که با فریاد وا اسلاما و با فتوای یک آخوند پول پرست و بی شرافت به خیابانها ریخته و بر ضد هر گونه پیشرفتی از واکسیناسون ابله گرفته تا قرص ضد بارداری تظاهرات کرد و حتا کفن پوشید . البته میتوان ساعت ها در این مورد نوشت ولی باید یاد آوری کرد با اینکه تمام نوشتجات و نظرات از روی دلسوزی و عشق به ایران هست و ستمی که بر کشور رفته نماینده آخوند ها نشویم و شاه میهن ساز و مردم ساز ( با تاکید بر مردم سازی و فراهم آوردن امکان تحصیلات و سواد بر خلاف قجر ها برای عموم چون مدرسه دارالفنون فقط برای خواص قجر ها بود ) را در حد آدم کش و سلاخی مردم جلوه ندهیم ایشان پادشاه تمام مردم بودند غیر از تروریست ها حتا آنها که در تظاهرات در خیابان بودند را به چشم مردم میدیدند بر خلاف این رژیم که همه را بیگانه میداند و به راحتی میکشند . به جای جنگ با محمد رضا شاه ایران دوست و ارتشی که به روی هم میهن شلیک نکرد سعی در زدودن خرافات از چهره کشور داشته باشیم .
https://www.asriran.com/fa/news/139393/سالگرد-اولین-دوره-مجلس-عکس-اولین-نمایندگان-بعد-از-مشروطه
آقای اسدخان چرا رهبران عنقلابیون شوم ۵۷ راست راست در تهران و دیگر شهرهای ایران راه میرفتند و آزادانه در حال تخریب و آتش زدن مراکز دولتی و سینماها بودند و مردم عوام را تحریک میکردند و نیروهای امنیتی شاه کاری به کار آنها نداشتند چرا شاه در زمانی که ارتش به او نیاز داشت ایران را ترک کرد و باعث از هم پاشیده شدن ارتش ملی مقتدر ایران شد پس عامل بیش از۷۰ درصد پیروزی دشمنان ایران در سال شوم ۵۷ بر گردن حکومت شاه است. رییس جمهور وقت الجزایر با تکیه به ارتش ملی در سال ۱۹۹۱ میلادی کوبنده و قاطع در مقابل عنقلابیون اسلامی ایستاد و با تلفات بیش از ۳۵۰۰۰۰ هزار نفر اسلامیون شوم را شکست جانانه داد و امروز مردم الجزایر سپاسگزار ارتش ملی هستند که آنها را از فاجعه حتمی نجات داد
حکومت اسلامی عنوان کتاب خمینی بود که همان حکومت مشروعه شیخ نوری ضد جریان مشروطه خواهی در۱۴۰ سال پیش وادامه افکار ارتجاعی ترورکننده امیرکبیر و کودتای ضد مصدق کاشانی و چماقداران فداییان اسلام بود.
– بر اساس اسناد سیا در کودتای ۱۳۳۲ کاشانی از سفارت امریکا برای همکاری پول گرفت !
– در کودتای ۵۷ برای فریب مردم در رفراندم ٬ کلمه حکومت را حذف و جمهوری را جایگزین کردند…..
که همه طبق قانون اساسی شان همان حکومت ولایت مطلق فقیه میباشد که در پاریس مورد تایید کارتر و شرکا قرار گرفته بود تا جزیره ثبات خاور میانه و شمال افریقا را به میدان جنگ و ترور تبدیل نمایند…
-آنموقع که خبرنگار بی بی سی در اخرین مصاحبه شاه،از سخن شاه برادامه افزایش قیمت نفت و اینکه نفت ایران تمام شدنی است و از سرمایه ملی باید برای پیشرفت کشور استفاده شود٬عصبانی شده باید میفهمیدیم که بزودی خبری خواهد شد…….
وبعدا بی بی سی تصویر خمینی را در ماه کشف کردوتا حالا که حزب اله به دفتربیبیسی بیروت در سال نومیلادی ۲۰۱۵ گل سرخ میفرستد وخانم مجری بیبیسی فارسی در برنامه که درباره قتلهای زنجیرهای بود، به فرج سرکوهی، نویسنده مخالف جمهوری اسلامی میگوید که سیستمهای امنیتی در هیچ کجای جهان «علیه السلام» نیستند و «چرا جمهوری اسلامی نباید آدم بکشد!؟»و مخبر زن دیگر بیبیسی با حجاب اسلامی مراسم دولتی پیاده روی کربلا را زنده گزارش میکند!
– ۴۴ سال گذشته و مردم ایران و منطقه در این مدت تاوان سخت ودردناکی راپس داده اند .مردم ایران را دشمن نامیده و هزاران نفر را با تیرمستقیم کشتند و ترور و خفه کردند و یا زهر دادند و و یا بمیادین مین و بمب شیمیایی فرستادند وملتی را در ازای عزیزانشان نشاندند تا همچنان با مدارک جعلی در پست و مقام باشند و آقا زاده ها را برای زندگی اشرافی به کشورهای طاغوت بفرستند ….
– سوریه و لبنان و یمن و عراق و افغانستان بخاطر دخالتهای حکومت ایران ؛ دچار تنش و جنگ داخلی شدند.
– اعتراف جنجالی احمدی نژاد:زمان ریاست جمهوریم به من گفتند ملت باید در فقر باشند وگرنه زیر بار ما نمی روند!!
– پس از قیام آبان؛ خامنه ای مردم ایران را دشمن اعلام کرد و دستور کشتارداد وسرهنگ روحانی گفت عددی نبودند ودر ۴۸ ساعت جمع کردیم! . معادل خس و خاشاک نامیدن قیام مردم در سال ۸۸ توسط نوچه دیگر آقا :احمدی نژاد!
– حالا غرب و چین وژاپن بخاطر وجود برکت حکومت اسلامی بشکه نفت را زیر ۴۰ دلار میخرند و میلیاردها دلار اسلحه به کشورهای منطقه میفروشند و امثال جان کری به دزدان حکومتی اقامت میدهندتا پترودلارها به کشورشان برگردد و پلوسی ممنوعیت هر اقدام علیه حکومت طالبانی ایران لایحه تصویب میکند!.
بانو بقراط گرامی با سپاس از شما که کوتاه ولی کامل نوشته اید. مذهب در جان و دلِ همۀ ایرانیان بطور عمیق ریشۀ داشت و با اقدام های مؤثر رضا شاه کبیر و شاهنشاه آریامهر تضعیف و سپس جایگزینی علمی می شد. سال ها پیش از فاجعه ۵۷ شاهنشاه در رادیو سخن رانی داشتند و از لفظ “ارتجاع سرخ و سیاه” استفاده کردند که معنی آن را بلافاصله پس از جنون ۵۷ فهمیدم و دیدم.
به نظرم اصل جمله ای که روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ خمینی در بهشت زهرا بیان کرد می بایست این جمله باشد:
من توی دهن این ملت میزنم!
۱- احمد جهان بزرگی عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی !? در برنامه شبکه چهار با کنایه به حسن روحانی بنفش گفت: «مسئولی که در خانه نشسته است و شاید پای منقل هم باشد و وزرایش هم نمیتوانند با او مشورتی داشته باشند، چه مسئولی است؟
مسئول باید به اینطرف و آنطرف برود مشکلات را ببیند، اما مسئولین در جمهوری اسلامی خیلی به مردم «خیانت» کردهاند.
او افزود: یکی از مسئولین گفته است در کودکی بیمار شدم و به من شیر خر دادهاند همان «شیر خر باعث شد امروز این مسئولیت را بپذیرم».
مسئولینی که در جمهوری اسلامی مسئولیت میگیرند آنها هم یک لیوان شیر خر را خوردهاند.!
او تأکید میکند که ۳۰ درصد اینکه اسلامیت جمهوری اسلامی زیر سؤال رفته است به خاطر مسئولین است.۱۰ درصد به خاطر استکبار جهانی؟! و ۱۰ درصد مردم مقصرند، مردم مقصرند چون این مسئولین را انتخاب کردهاند!.
۲- دنیا را برق می گیرد و ما را فتیله نکبت چراغ نفتی کارتر / اوباما / بایدن نشان !.
رهبرا هم از کره ماه ساخت بی سی سی و با هواپیمای اختصاصی ایرفرانس آمد و گفت : اقتصاد مال خر است !!! ودر قبرستان وعده برق و آب مجانی و آبادی قبرستان داد!.
وحالا ما مانده ایم ، بیش از چهل سال دست روی دست که الاغ و خرو… این معرکه شوم چیست؟
امام مقوایی راهل ؟ رفسنجانی امیر کبیر مقتول درحمام ؟ احمدی نژاد مدیر جهانی با مدرک قلابی دکترا؟ ظریف پینوکیوی مصدق ؟ اقتصاد قاتل ؟ روحانی بنفش با کلید زنگ زده؟
ما همه سرباز توئیم خمینی؛ بنده فرمان توئیم خمینی (مجتبی) !.
یااصلاح طلب؛ اصولگرا؟! دیگه تمومه ماجرا؟
بعد از این فاجعه ؛ باید صدسال تلاش کرد تا حتی به گرد کلمبیا و مالزی رسید؟!
لعنت و نفرین بر عنقلابیون شوم ۵۷ مجاهدین ضد خلق درد اسلام گرفته و کمونیستهای بی وطن و نهضت ضد آزادی بازرگان خائن و مصدقیهای خائن و بنی صدر خائن و ابراهیم یزدی خائن و قطب زاده خائن و . . . که این بلای مهیب تاریخی را بر سر مردم نگون بخت ایران آوردند و با مهیب ترین نیروی ارتجاعی تاریخ ایران بیعت کردند و بین شاه مترقی و پیشرو و ایران پرست با خمینی خمینی را ترجیح دادند طوریکه هم اکنون ایران و مردم نگون بخت ایران هیچ امید برون رفتی از این بلای تاریخی ندارند و هر آن ویرانی و نابودی ایران در چشم انداز است. ای کاش شاه ایران یا یکی از افسران ارتش مانند السیسی قهرمان با دستگیری سران شورش شوم ۵۷ که آزادانه در ایران مشغول فعالیت بودند ایران را نجات میداد.
این روزهای دهه زجر که یادآور سیاه شدن تاریخ ایران زمین است برخی نوشته ها از جمله این کامنت من چون با خشم و نفرت از این روزها نوشته میشود توضیحاتی را هم لازم دارد . مهدی بازرگان دو شرکت نامبرده صافیاد و اما ( اتحادیه مهندسین ایران ) را در زمان شاه ایرانساز صاحب بود و خوشی زیر دلش زده بود و با زد و بند با برخی جناح های آمریکائی سودا های دیگر در سر داشت . ایشان خانه مجلل و با استخری را در خیابان اگر اشتباه نکنم ظفر صاحب بود که در سال ۱۳۵۸ یا ۱۳۵۹ به یکی از دوستان پدر بنده به مبلغ ۹ ملیون تومان آنزمان که با دلار ده تومان باید محاسبه شود برای نشان دادن اینکه بی چیز میباشد فروخت . منظور از اشغال شوروی هم اشغال افغانستان به وسیله شوروی است . شاهنشاه چون فقط به آبادی ایران میاندیشید حتا مخالفین خود را هم در ساختن ایران حمایت میکرد که بازرگان هم یکی از آنها بود . در خاطرات کیانوری دبیرکل حزب خائن توده میخوانیم که طبق گفته خود ایشان برای ساخت بیمارستان زنان طرح هائی به شاه ارایه میشود که یکی از آنها طرح کیانوری بوده و وقتی به اطلاع شاه میرسانند که طرح کیانوری از همه بهتر است ولی ایشان در حزب توده است شاهنشاه میگویند البته که ما بیمارستان خوب میخواهیم و طرح قبول میشود و این روند تا طرح سو قصد به جان شاه به طراحی حزب توده ادامه داشت . معلوم نیست آنهایی که سه بار به جان شاه سو قصد کردند تروریست بودند یا آزادیخواه و دلسوز مردم ایران ؟! که امروزه مشخص شده همه تروریست بودند.
این متنها هر چند برای جامعه ابتدایی ایرانی مفید است. اما ملت ایران بعلت نداشتن ذهن تاریخی(بقول آن فیلسوف امریکایی)مجبور است تاریخ حماقتش را دوباره تجربه کند. فراگرفتن فقط خواندن و نوشتن نیست.
باری در تاریخ کمتر ۱۵۰ ساله انسانها دو رویداد جهانی(به قدرت رسیدن آلمان نازی و انقلاب مضحک اسلام در ایران)از یک زاویه و آن رفتار مردم(هرچند ملت آلمان آن سالها اصلا قابل مقایسه با ملت دوران خمینی نیستند و روی این مسله تاکید میکنم)بس جالب است(برای مطالعه متون و تاریخ آلمان حتما تسلط به زبانهای لاتین؛ آلمانی و انگلیسی در حد زبان مادری ضروریست اگر فرانسوی هم تسلط داشته باشد؛ موفق تر در فهم رویددها میشوید).
تاکنون مطالب زیادی از رخداد ج ج ۲ به زبانهای مهم جهان منتشر و هنوز بحث ج ج ۲ بین مورخین؛ سیاسیون؛ حقوقدانان؛ روانشناسان و پژوهشگران اجتماعی باز است: ?From Hero to Zero
تمدن آلمان تمدنی سرشار از ابعاد تاریخی؛ اجتماعی؛ انسانی و یا علمی است. برکسی پوشیده نیست. این سوال که چگونه ملت با آن تمدن پشت سر یک شالاتان اطریشی بی سرپا راه افتاده و آن تمدن را به آدمکشی کشاند لکه ننگی و پاک نشدنی برایش به ارمغن گذاشت(حتی برای خودم که فقط مسلط به زبان آلمانی و در کشورهای مختلف جهان سفرهای تحقیقاتی-علمی داشتم شاهد برخوردهای سخیف بودم؛ فقط بخاطر صحبت کردن آلمانی با همراه آلمانی ام و نه انگلیسی و توجه افراد به ما).
بگذریم: سوالی که بنظرم برای ملت ایران بی پاسخ باقی خواهد ماند چگونه این ملت با انقلاب کثیف اسلام پشت پا به تمدنش (بدون یادآوری به تاریخ هگل)میزند و از خود وحشی افسار رها شده میسازد.
امریکا و غربی ها حتا خیلی قبل از اشغال شوروی در خدمت مذهبیون ایران بودند آنها سالها با جبهه خائنی که اسم خود را ملی هم گذاشته بود در تماس بودند حمایت کندی از امینی خائن میهن فروش در تمام اسناد موجود است . غربی ها فکر میکردند این روحانیت فاسد و مفتخور بعد از رفتن شاه میهن دوست و ایران ساز به لانه های مفت خوری خود در حجره های نشر خرافات برگشته و خائنین میهن فروشی مثل بازرگان و بقیه نهضت کثیف آزادیها به عنوان دوستان غرب بر سر کار میایند و آنها با کمک خودفروختگان خود یعنی قطب زاده و ابراهیم یزدی و بنی صدر که به خمینی نزدیک کرده بودند زمام امور را در دست میگیرند و با مذهب به مقابله با شوروی و خطر کمونیسم میروند و در ضمن منافع خودشان هم که توسط شاه تامین نمیشد حفظ میشود . ( محمد رضا شاه میهن دوست هیچ گاه زیر با فشار جنگ با عراق نرفت و علیرغم فشار غرب در مقابل اشغال افغانستان در برابر شوروی موضع رویارویی مستقیم نگرفت و فقط از پناهندگان افغان حمایت کرد) . اشتباه محاسبه غربی ها که البته بعدا با حماقت های خمینی این بیسواد کودن بیمار ذهن جبران شد این بود که نقش نفوذ شوروی را با کارگزار ان یعنی حزب همیشه خائن توده فراموش کرده بودند به نحوی که افراد این حزب که حتا بر خلاف زندگی پلید داخلی خود در بیرون در نقش مذهبی های دو آتشه ظاهر میشدند اولین کارشان زدن زیر آب موجود سست عنصر و تو سری خوری مثل بازرگان مفت خور بود و بعد هم آنچه پیش آمد .نماینده فرانسوی در آب نمک خوابیده آنها هم یعنی بنی صدر هم به سرنوشت بزرگان سست عنصر دچار شد و باز هم تاکید اینکه این همه ضرر برای غربی ها را حماقت خمینی جبران کرد .
نکته قابل توجه اینست که امثال بازرگان مفت خور و شرکا را ساواک به سبب چند اعلامیه به زندان میبرد و از این اراذل که در زمان شاه هم از ثروت فراوان بهره میبردند قهرمان میساخت و دیدیم که این قهرمانان قلابی با تشر خمینی به سوراخ موش خزیدند و آنطور که بازرگان خود نوشته : زندگی خفیفانه و خوار خود را به پایان بردند . ( تا آنجا که به خاطر دارم بازرگان صاحب دو شرکت ارایه خدمات مهندسی به نام های صافیاد و ” اما ” مخفف ( اتحادیه مهندسین ایران ) بود .
در زمان شاه میهن ساز دو گروه بعد از زندان رفتن صاحب اسم و رسم و وزن در جامعه میشدند , یکی به زندان رفتن چند روزه برای سیاست که برخی هم برای رسیدن به ان سخت تلاش میکردند و دیگری لاتها بودند که آنها هم چند ماه زندان را به عنوان پشتوانه بزرگ بودن در پرونده کاری خود میدانستند.
سالهاست که در گوگل سرچ میکنم که وجه تسمیه واژه مشروطه چیست، البته مطالبی را هم خوانده ام، اما پاسخی یافت می نشد.
بهروی، ظاهرا مشروطه آنتی تز مشروعه است و شاید دلالت بر سکولاریسم دارد( الله اعلم!!! )
البته ظاهرا انگلیسی زبانان و عرب زبانان بترتیب به آن جنبش constitutional reform و الثوره دستوریه ایرانیه می گویند.
در کتاب مشروطه ایرانی، بنظر می رسد که نظر آقای آجودانی این باشد که اکثریت قریب به اتفاق اتقلابیون و روشنفکران آن جنبش عجیب الاسم به سکولاریسم و حکومت قانون از نوع غربی اعتقادی نداشتند و یا اصولا درکی نداشتندو معتقد بودند قدرت پادشاه باید توسط آخوندها محدود وقوانین باید بر اساس شریعت تشیع اثنی عشری پایه ریزی گردند.
شریعتمدارانی هم به نمایندگی شیخ فضل الله نوری اصولا به پادشاهی مبتنی بر تشیع اثنی عشری معتقد نبودند ومی خواستند حکومت شیعه اثنی عشری را برقرار کنند.
خب هر دو تز دارای پایه های سستی بودند. نتیجه اش آن شد که یک ژنرال سه ستاره آمریکایی برای یک ماه و اندی شد حاکم مطلق ایران، فرمان خروج امپراتور یک امپراتوری ۲۷۰۰ ساله را ابلاغ کرد، فرماندهان چهار ستاره ارتش را با اشاره نوک انگشت به خدمت گرفت، نخست وزیر عملا گماشته او شد و مقدمات مراسم باشکوه را توسط ارتش شاهنشاهی تدارک دید و باقی ماجرا.
از موضوع دور نشوم. قبل از ماجرای هایزر، نوه دختری شیخ فضل الله نوری هم شد رییس دفتر شهبانو فرح ، که از او به عنوان پدر معنوی انقلاب اسلامی یاد می کنند.
از یک صد سال گذشته، مشروعه خواهان بسیار قوی تر از مشروطه خواهان بودند. در این معنا، دو گانه مشروعه ومشروطه شاید به دو گانه اصولگرا- اصلاح طلب نزدیک تر باشد،!!!
با درود به خانم بقراط که خیلی شسته رفته اصل مطلب را بیان کردند .این ملت آریایی ایران بود که با مشروعه به دهن مشروطه زد .این ملت آریایی ما بود که پیشرفت و تجدد و مدنیت و انسانمداری دوران پهلوی را با آدمکشی حسینی و عیاشی حسنی و جنون آخرالزمانی امام زمانی عوض کرد .چرا؟
به همان دلیلی که ملت آلمان توسط هیتلر تبدیل به چهارپاهای آدمخوار شدند .به همان دلیلی که ملت روسیه و چین به رهبری استالین و مائو دهها میلیون انسان را گرسنگی دادند تا بمیرند و میلیون ها نفر را زندانی و شکنجه و نفله کردند .
ما آریایی های خاورمیانه هیچ فرقی با چینی ها و روس های آریایی (هندواروپایی ) و ژرمن های آریایی و نوردیک نداریم .همه انسان هستیم و دچار جنون می شویم .دقیقا مثل اسطوره ی هابیل و قائن (قابیل) .دو برادر یکی راه خیر را انتخاب می کند و دیگری راه شر را .یکی تلاش و سختکوشی را انتخاب می کند و دیگری حسادت و کینه ورزی و جنایت را .
مشکل ما این است که به جای درستکاری و راستی و اشای اشو زرتشت و محبت و گذشت مسیحی ، به دام وحشی گری و جنایت و تروریسم و جهاد اسلامی افتادیم .این میراث شوم را اعراب صدر اسلام در کشورما به یادگار گذاشتند و خود ما هم با این میراث سیاه و خون آلود پوستی از خودمان کندیم که در تاریخ آریایی مان بی نظیر بود .بخشی از این ملت هنوز عاشق ضحاک و چنگیز و هلاکو و آغامحمدخان قاجار است و از رضاشاه و محمدرضاشاه و کریم خان زند و کوروش و کیخسرو و فریدون بیزار است .هنوز عاشقان سینه چاک استالین و مائو و لنین و خروشچف و تروتسکی و مارکس همراه و همدل ِ عاشقان علی و محمد و خمینی در حال نابودی این سرزمین هستند .
مشکل ما این است که به جای شعر فردوسی و حافظ ، ذکر مصیبت مشتی قاتل زن باره را عرعر می کنند و به جای شادخواری و رقص و شادمانی در نوروز و مهرگان و تیرگان و سده ، برای عاشورا تاسوا و هزار کوفت و زهرمار ، مراسم عرعرین و شکنجه ی روانی راه می اندازند .به جای کمک به فقرا و دستگیری نیازمندان ، با چوب و چماق چادرچاقچول بر سر زنان می کنند و آخوندهای وحشی در دادگاه ها در حال دریدن زنان و دزدی و تاراج اموال مردم هستند .با این جنایات هم می خواهند به بهشت بروند .
مشکل ما توطئه ی سران دنیا نبود .خریت ِ اسلامی شیعی ما ،ما را تبدیل کرد به مشتی حمار ِ آدمکش که می خواستندبا جهاد و سنگسار و آدمکشی ، مستضعفین جهان را نجات بدهند و قدس و کربلا و کاخ سفید را حسینه کنند .
متاسفانه تا زمانی که این درخت اهریمنی کاملا ریشه کن نشود همین آش هست و همین کاسه .همه از این کشور می دزدند و به تاراج می برند .