همزمان با زادروز صادق هدایت نویسنده، مترجم و اندیشمند شهیر ایران، نام برندگان نوزدهمین دوره مسابقه مستقل ادبی «صادق هدایت» اعلام شد.
همزمان با زادروز صادق هدایت نویسنده، مترجم و روشنفکر شهیر ایرانی، امروز سهشنبه ۲۸ بهمنماه ۱۳۹۹ اسامی برندگان مسابقه مستقل ادبی «صادق هدایت» اعلام شد.
جهانگیر هدایت برادرزاده و دبیر مسابقه «صادق هدایت» در حساب اینستاگرام «بنیاد صادق هدایت» اعلام کرد که در نوزدهمین دوره این مسابقه، ۱۳۰۰ نویسنده از داخل و خارج ایران شرکت کردند که ۲۷ داستان به مرحله دوم مسابقه رسیدند و در نهایت ۴ داستان برنده شدند.
در این بین، داستان «سه روایت از یک مشت» نوشته جهانبخش افشار موفق به دریافت تندیس صادق هدایت شد و سه داستان «بوشاسپ» نوشته مرتضی امینیپور، «ثواب» نوشته نشاط داودی، «دندان حضرت اشرف» نوشته محمدعلی دستمالی بطور مشترک برنده دوم این مسابقه شدند.
به گفتهی جهانگیر هدایت، این دوره جایزه صادق هدایت، مراسم اهدای جایزه به دلیل همهگیری ویروس کووید۱۹ در ایران برگزار نخواهد شد.
صادق هدایت (۲۸ بهمن ۱۲۸۱ – ۱۹ فروردین ۱۳۳۰) از پیشگامان داستاننویسی نوین ایران و نیز اندیشمندی برجسته بود. بسیاری از پژوهشگران، رمان «بوف کور» او را مشهورترین و درخشانترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانستهاند.
اگرچه آوازه هدایت در داستاننویسی است، اما آثاری از متون کهن ایرانی مانند زند و هومن یسن و نیز آثاری از نویسندگانی مانند آنتون چخوف و فرانتس کافکا و آرتور شنیتسلر و ژان پل سارتر نیز ترجمه کرده است. حجم آثار و مقالات نوشته شده درباره نوشتهها، زندگی و خودکشی صادق هدایت گواه تأثیر ژرف او بر جریان ادبیات و اندیشه و روشنفکری ایران است.
هدایت در ۱۹ فروردین سال ۱۳۳۰ در پاریس خودکشی کرد و چند روز بعد در قطعه ۸۵ گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد. اکنون پس از دههها از مرگ او هیچ نشانی از حضورش در ایران بجز خانهای در خیابان کوشک تهران که به ثبت میراث ملی ایران رسیده، وجود ندارد. آثار انتقادی او از باورهای مذهبی و اسلام پس از انقلاب او را در زمرهی نویسندگان مغضوب نظام قرار داد اما اقبال افکار عمومی به آثار او بسیار افزایش پیدا کرده است.
با گسترش اینترنت و تکنولوژی ارتباطات نیز خوانندگان آثار هدایت رو به افزایش نهاده و تهیه کتاب صوتی از آثارش بیش از هر زمان دیگری توسط دوستداران وی انجام میشود.
صادق هدایت در چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ در خانهای در خیابان کوشک تهران به دنیا آمد. پدرش هدایت قلیخان (اعتماد الملک، فرزند نیرالملک وزیر علوم در دوره ناصرالدین شاه) و مادرش زیورالملوک (دخترعموی هدایت قلیخان، دختر حسین قلی مخبرالدوله) است. وی در مدرسه سنلویی تهران با ادبیات جهان آشنا و به ادبیات فارسی علاقمند شد و در روزنامههای هفتگی نوشت و برای آنها جایزه نیز دریافت کرد اما خانوادهاش همواره به او توصیه میکردند نوشتن را رها کند.
در دوران متوسطه کتاب «فواید گیاهخواری» (۱۳۰۳) را در انتقاد به کشتن و خوردن حیوانات نوشت و از این نظر به عنوان یکی از اولین فعالان حمایت از حیوانات در ایران به شمار میرود. در سال ۱۳۰۵ به همراه اولین گروه دانشآموزان به بلژیک و سپس فرانسه سفر کرد. همچنین در سال ۱۳۰۷ اولین اقدام ناموفق به خودکشی را انجام داد. «پروین دختر ساسان» و «زنده بگور» آثار هدایت در همین سالها نوشته شدند.
هدایت در سال ۱۳۰۹ به تهران بازگشت و با حلقه مسعود فرزاد، مجتبی مینوی و بزرگ علوی ،«گروه ربعه» را در برابر ادبای سبعه که عبارت بودند از: محمدتقی بهار، عباس اقبال آشتیانی، رشید یاسمی، سعید نفیسی، بدیعالزمان فروزانفر و محمد قزوینی تشکیل دادند.
نشستهای گروه ربعه در رستورانها و کافههای تهران بود و بعدها ناتل خانلری، عبدالحسین نوشین، غلامحسین مین باشیان و نیما یوشیج هم به گروه ربعه اضافه شدند.
صادق هدایت آثار تحقیقی و داستانی بسیاری را در سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ انتشار داد: «انیران»، «حمله مغول»، «وغ وغ ساهاب»، نمایشنامه «مازیار» همکاری با مسعود فرزاد، «سه قطره خون»، «گرداب»، «دون ژوان کرج»، «مردی که نفسش را کشت»، «صورتکان»، «چنگال»، «لاله»، «آفرینگان»، «طلب آمرزش»، «محلل»، «مردهخورها»، «عروسک پشتپرده»، «علویه خانم» و «سفرنامه اصفهان نصف جان» برخی از آثار هدایت هستند.
او پس از سفر به هندوستان در سال ۱۳۱۵ «کارنامه اردشیر بابکان» را به فارسی ترجمه کرد و «بوف کور» را با اندکی تغییرات در بمبئی منتشر نمود. پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۱۶، «سگ ولگرد»، «حاجی آقا»، «آب زندگی»، «ولنگاری» و «توپ مرواری» و مقالات و نقدهای ادبی را نوشت. همچنین کتاب «مسخ» نوشته کافکا را به فارسی برگرداند.
یکی از کتابهای معروف صادق هدایت در نقد اسلام و آخوندها با عنوان طنز «البعثه الاسلامیه فی البلاد الافرنجیه» از مهمترین نقدهای سیاسی و مذهبی تاریخ معاصر ایران به شمار میرود که ایرانیان آن را پس از وقوع انقلاب اسلامی در سال ۵۷ در واقعیت میبینند و از سر میگذرانند!
توهین به رضا شاه کبیر پدر ایران نوین – در تلویزیون ایران اینترنشنال ..
یا بهتر بگویم – تلویزیون اخوند اینترنشنال لندن نشین .
که نوه صیغه ای بی بی سی منفور میباشد ..
کارگردانش صادق صبا توده ای – نوکر انگلیس دشمن پهلوی ایرانساز ..
این تلویزیون با تهیه برنامه ای بنام – روشنفکران تهیه و پخش میکند ..
که هنگام بررسی – روشنفکران مشروطه در برکشیدن رضاه شاه کبیر ..
با گرافیکی توهین امیز – درحالی که مفسر بر روی تصاویر میگوید –
بذر حکومت مدرن را روشنفکران با رضا شاه – انها کاشته اند ..
افتابه ای بدست شخصی که به زمین نقشه ایران اب میپاشد –
و از اب افتابه – به قصد توهین به چهره و قامت رضا شاه –
از نقشه ایران با ابیاری افتابه برمیخیزد ..
با توهین و تخریب و تمسخر پهلوی اول در افکار بیننده — همان رروش همیشگی توده ای ها را بکار میبندند ..
بی بی سی منفور + تلویزیون اخوند اینترنشنال – نوکران لندن نشین – دولت عمه الیزابت عجوزه فاحشه بابلیون – دشمنان هویت ملی و تاریخی و شاهنشاهی ایران و خاندان پهلوی ایرانساز خصوصا رضاه شاه میباشند ..
در حالی که ما شاهد هستیم در سراسر ایران –
ملت با شعار – رضا شاه روحت شاد – خواستار بازگشت –
حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی عصر پهلوی ایرانساز میباشد .
و هروز بیشتر از دیروز برمحبوبیت شاهزاده رضا پهلوی در میان اقشار مردم ایران از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب افزوده میشود –
حزب توده و ملی مذهبی ها برپا کنندگان اولین جمهوری غارتگران –
با تمام تبلیغات منفی و دروغین و تهمت و افترای ساخته پرداخته ۴۲ ساله ملی مذهبی های خیانتکار مثل مهدی بازرگان و بنی صدر و حزب توده ای ها تا به امروز همچنان به تخریب دروغین – چهره رضا شاه کبیر – کورش کبیر – فردوسی بزرگ – و هویت تاریخی شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله ایرانی مشغولند.
رضا شاه روحت شاد .. رضا شاه روحت شاد .. رضا شاه روحت شاد ..
صادق هدایت جزو نخستین دانشجویان اعزامی به اروپا توسط رضاشاه بزرگ بود که بروند با پول مردم ایران رایگان دانش مدرن اروپایی را بیاموزند که منشا خدمت به مردم ایران شوند که خیلیها هم شدند. اما صادق هدایت همان سال اول دانشگاه ترک تحصیل کرد ودر چندکتابش رضاشاه بزرگ را میگفت مردیکه حمال. در نبوغ و استعداد صادق هدایت شکی نیست اما متاسفانه مرام کمونیسم و آرمان شهر خیالی و ناشدنی که کمونیسم وعده اش را میداد صادق هدایت نابغه و انسان دوست را هم در دام خودش انداخت همفکران او خیال میکردند با الغای مالکیت خصوصی و اشتراکی کردن اقتصاد دنیا به بهشت تبدیل میشود اما دیدیم که کمونیستها جهنم را برای مردم به ارمغان آوردند و حمام خون از کشتن میلیونها انسان بیگناه به راه انداختند و از اجساد مردم بیچاره پشته ها ساختند و فقر و قحطی و گرسنگی و استبداد سیاه دستاوردشان بود. اما رضاشاه بزرگ در مدت بسیار بسیار کوتاه ۱۶ ساله با اندک خونریزی که تعدادشان به شمار انگشت دست هم نمیرسد(که ای کاش نمیکشت) ایران ویران را با خزانه خالی که پادشاهان قاجار و شاهزادگانشان و حاکمانش تا تهش را بلعیده بودند به آبادی نسبی رساند که به یک معجزه شبیه بود افسوس که جنگ جهانی دوم کار رضاشاه را عقیم گذاشت.