اظهارات محمود علوی وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در یک برنامه تلویزیونی دربارهی اینکه عامل ترور محسن فخریزاده «عضو نیروهای مسلّح بود» با واکنش ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی روبرو شده است.
جدل و جدال میان وزارت اطلاعات با بالاترین ردهی فرماندهی در کل نیروهای مسلح دلیل واضحی دارد: اگر عامل این ترور عضو نیروهای مسلح باشد مسئولیت آن با نهادهای نظامی است و اگر او یا همدستانش غیرنظامی باشند مسئولیت کمتری متوجه فرماندهان و واحدهای نظامی میشود و برای ناکارآمدی و کوتاهی خود توجیه بیشتری دارند.
بعد از اظهارات وزیر اطلاعات، ستاد کل نیروهای مسلح فرد مورد اشاره را «اخراجی» دانست تا کوتاهی در حفاظت از جان مقامات ارشد نظام را که عموماً بر عهده نیروهای مسلح و بطور مشخص با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است کتمان کند.
این ستاد در بیانیهای که ۲۸ بهمن ۹۹ منتشر شد اعلام کرد:
اول: فرد مورد ادعا در سال ۹۳ در حال آموزش بوده است و در همان سال بهدلیل مشکلات اخلاقی و اعتیاد اخراج گردید.
دوم: ثانیاً عضویت فرد مورد ادعا قطعی نبوده و روال نیروهای مسلح اینگونه است که ارزیابیهای حین آموزش، یکی از عوامل اصلی قطعیت در عضویت بوده که نامبرده بهدلیل وجود مشکل اخلاقی و اعتیاد، به عضویت رسمی درنیامده و در حین آموزش اخراج گردیده است.
سوم: طبق قوانین و مقررات، افراد اخراجی از نیروهای مسلح از جمله فرد مورد ادعای ایشان پس از اخراج با نیروهای مسلح بطور کامل قطع ارتباط نموده و فاقد هویت نظامی میباشد به همین دلیل جرم امنیتی وی همانند سایر آحاد جامعه در حیطه مأموریت و مسئولیت وزارت اطلاعات قرار میگیرد.
همچنین در این بیانیه آمده «انتظار میرفت وزیر محترم اطلاعات در اظهارات رسانهای خود آنهم در پخش زنده، دقت بیشتری مینمود که بهانهای به دست دشمنان جنایتکار نظام همچون آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستی نمیداد و از جایگاه خطیر وزارت اطلاعات و سربازان گمنام امام زمان و شأن نیروهای مسلح مراقبت میکرد.»
در مورد این بیانیه چند نکته قابل اشاره است:
۱) ستاد کل نیروهای مسلح عضویت فرد یادشده را زیر سؤال برده و ادعا شده عضویت وی «قطعی نبوده» و روال این است که «ارزیابیها حین آموزش» یکی از عوامل اصلی قطعیت در عضویت بوده که نامبرده بهدلیل وجود «مشکل اخلاقی و اعتیاد» در حین آموزش اخراج گردیده است.
یکی از شروط استخدام در نیروهای مسلح «عدم اعتیاد به مواد مخدر است». آن بخش از ادعای ستاد کل نیروهای مسلح که وضعیت جسمی و روحی افراد در دوران آموزشی برای استخدام آنها (قطعیت عضویت) ملاک است قابل پذیرش است اما- با فرض اینکه عامل ترور فخریزاده «اخراجی» بوده است- این ادعا که او «اعتیاد» داشته دروغ است مگر اینکه پس از ورود به یگان طی دوران آموزشی اعتیاد پیدا کرده باشد.
هر فردی که قصد دارد وارد نیروهای مسلح شود چه به عنوان درجهدار و چه به عنوان افسر مراحل مختلفی را طی میکند و چندین گروه اعم از پزشکی، عقیدتی و حفاظت مرحله به مرحله افراد را گزینش میکنند. چطور فردی که اعتیاد داشته در مراحل گزینش توانسته از فیلترهای پزشکی عبور کند و با وجود آزمایشهای مختلف از جمله «آزمایش خون و ادرار» سلامت او تأیید شده است؟!
ضعف هسته گزینش و جذب نیروهایی که بطور ذاتی برای فعالیت در سازمانهای اطلاعاتی مناسب نیستند و پایین بودن سطح آموزش فنی، تزریق مداوم باورهای اعتقادی بجای تاکتیک و تکنیکهای سازمانی و استاندارد از عوامل و مشکلاتی است که نیروهای مسلح و واحدهای امنیتی به آن گرفتارند.
https://kayhan.london/1395/11/05/%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%B2
۲) مقامات جمهوری اسلامی میگویند فخریزاده را عوامل اسرائیل و آمریکا ترور کردند. چطور است فردی که به خاطر اعتیاد در مرحله آموزشی که از مراحل اولیه ورود به نیروهای مسلح است اخراج شده اما ارتباط وی با نهاد نظامی مربوطه همچنان برقرار مانده بطوری که از محل تردد و مأموریت و مسئولیت فرماندهان رده بالا آنهم در سطح فخریزاده آگاهی داشته و با سرویسهای اطلاعاتی خارجی هم در ارتباط بوده و میتوانسته بخشی از یک ماموریت ویژه برای حذف وی را از طرف آن نیروها بر عهده بگیرد؟!
۳) ادعا شده این فرد در «سال ۱۳۹۳ اخراج» و «بطور کامل قطع ارتباط نموده است»؛ فخریزاده در آذرماه سال ۱۳۹۹ در جاده آبسرد دماوند ترور شد. چرا طی این شش سال حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران یا حفاظت ارتش و دیگر نهادهای نظامی و امنیتی از جمله وزارت اطلاعات متوجه نشدند که این فرد مبتلا به «اعتیاد» و «اخراجشده» همچنان ارتباط خود را با واحدهای نظامی حفظ کرده و تا بالاترین ردهها نفوذ دارد؟! لزوم ارتباط یک «اخراجی معتاد» با دیگر نظامیها چه بوده است؟!
۴) جدال سازمانی مقامات امنیتی و نظامی در وزارت اطلاعات و ستاد کل نیروهای مسلح جایی که در بیانیه آمده «وی همانند سایر آحاد جامعه در حیطه مأموریت و مسئولیت وزارت اطلاعات قرار میگیرد» به وضوح آشکارتر میشود. جدالی فراتر از یک نزاع سیاسی بین وزیر منسوب به اصلاحطلبان با ستادکل نیروهای مسلح که خط مشی ولایی و انقلابی را دنبال و حفاظت میکند. نزاع این دو نهاد امنیتی- نظامی حتی از تشدید جدال آنها بر سر جذب بودجه و درگیریهای رایج پیش از انتخابات نیز فراتر است: این جدال ناشی از آثار مخرّب موازیکاری نهادهای امنیتی و اطلاعاتی است که سالهاست رژیم از درون پیامدهای آن را دیده اما هرگز نه اراده و نه توان اصلاح این سیستم معیوب و ویرانگر را دارد.
https://kayhan.london/1395/05/18/%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7
ماموریت نهادهای امنیتی در هر رژیمی، برعکس جمهوری اسلامی، بر اساس منافع ملی شکل میگیرد. پس از پایان جنگ ایران و عراق و از زمان دولت اکبر رفسنجانی دو سه جریان اصلی در وزارت اطلاعات قدرت گرفتند و به تدریج و به تناوب و در مقاطع مختلف هر کدام در دورهای دست بالا را پیدا کردند و مهرهها و عوامل تیم رقیب را با اهداف سیاسی و منافع اقتصادی و یا عقیدتی اصطلاحاً «سوزاندند» و یا مانند گروههای مافیایی «آتش به اختیار» و «خودسر» عمل کردند تا به جناح رقیب ضربه بزنند. قتلهای زنجیرهای و حذفهای درونی نمونهی آشکاری از وضعیت امنیتی زمامداران جمهوری اسلامی در وزارت اطلاعات بود.
درست است که یکی از جریانهای قدرتمند درون وزارت اطلاعات، عمدتا افراد امنیتی سابقاً انقلابی و چپگرا نزدیک به جریان اصلاحات بودند، مانند اکبر گنجی و سعید حجاریان و علی ربیعی (عباد)؛ اما همواره زور جریان رقیب که نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اطلاعات سپاه و قوه قضائیه و «بیت علی خامنهای» و مجتبی خامنهای است بیشتر بوده است.
پیامدهای موازیکاری و دخالت نظامیها
اساساً در بین نهادهای امنیتی، اطلاعات سپاه پاسداران دست بالاتری نسبت به بقیه دارد که به تدریج بیشتر نیز شد. تقویت نهادهای امنیتی عمومی (مثل وزارت اطلاعات) با کمک کادر نظامی یا نهادهای نظامی شاید در کوتاهمدت یا در مأموریتهای ویژه برای نظام ثمربخش باشد اما به تدریج سبب تداخل «عمل اطلاعاتی- امنیتی» با «عمل نظامی» میشود! شاید از نگاه عموم مردم فرق چندانی بین عمل اطلاعاتی- امنیتی با نظامی نباشد اما ماموریت آنها از نظر سازمانی کاملاً مجزا و تفکیک شده است. بخشی از ضرباتی که امروز جمهوری اسلامی در حوزه امنیتی میخورد آثار منفی پیشبرد غیراصولی سیاست خارجی با پیشرانههای نظامی و امنیتی است که ترور فخریزاده یک نمونه از پیامدهای آن است: این ترور از جمله نمونههای حاصل از غالب شدن تفکر پادگانی بر دستگاه امنیتی و سیاست خارجی در جمهوری اسلامی است!
یک نظامی عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است اما به اسم دانشمند فیزیک در حوزه هستهای ریاست سازمان پژوهش و نوآوریهای دفاعی وزارت دفاع را بر عهده داشته و برنامههای اتمی و موشکی جمهوری اسلامی را پیش میبرده و باید ابزاری را تولید میکرده و در اختیار واحدهای نظامی قرار میداده تا با استفاده یا نمایش و آزمایش آنها، تهدید و وحشت تولید شود و وزارت خارجه جمهوری اسلامی بتواند با کمک آنها از کشورهای غربی باجگیری و اخاذی کند!
ورود نظامیها به مسائل امنیتی خواست خامنهای است
اینکه نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نظامیها در همه امور مملکتی تقویت شده خواست علی خامنهای است. غلامحسین غیبپرور جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران در قرارگاه امنیتی «امام علی» میگوید «چون مقام معظم رهبری گفته است من امنیت را از سپاه میخواهم بنابراین در حال حاضر سپاه جدیتر از گذشته به مسائل امنیتی ورود کرده است.»
از اینها گذشته برخلاف بزرگنماییهایی که از فخریزاده میشود او در امور نظامی پر از ضعف و نادانی بوده است. عبدالحسین خسروپناه رئیس پیشین مؤسسه «حکمت و فلسفه» ایران در مطلبی که وبسایت علی خامنهای منتشر کرده نوشته بود «آقا به محسن فخریزاده توصیه کرده بود که حفاظت از خودش را جدّی بگیرد «چون ظاهراً به حضرت آقا گفته بودند که ایشان رعایت نمیکند و جاهای مختلفی میرود.» درواقع نویسنده به زبان بیزبانی میگوید که کشته شدن فخریزاده کوتاهی خود او به دلیل عدم رعایت مسائل امنیتی بوده است.
حسین دهقان وزیر پیشین دفاع و مشاور علی خامنهای در امور نظامی که خود را رسماً نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ نیز معرفی کرده در عین حال که انتقادات درباره ضعف در حفاظت از محسن فخریزاده را رد کرده اعتراف میکند این ترور به دلیل «رخنه و نفوذ و شکاف» در ساختار امنیتی رخ داد. این ادعا درحالیست که محمود علوی میگوید دو ماه قبل وزارت اطلاعات در مورد فعالیتهای دشمن هشدار داده بود!
سردار دهقان مشاور فرمانده کل قوا در صنایع دفاعی: تیم حفاظتی شهید فخریزاده در سطوح بالا بود و خودروهای متناسب در اختیار ایشان بود pic.twitter.com/jOwnux6LcW
— خبرگزاری ایسنا (@isna_farsi) November 28, 2020
محسن رضایی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز پس از حذف فخریزاده در نامهای سرگشاده به حسن روحانی درباره آن هشدار داد و نوشت: سازمانهای اطلاعاتی کشور موکداً موظف شوند که منابع اصلی و نفوذیهای سازمانهای جاسوسی را شناسایی نمایند و شیوههای شکلگیری تیمهای ترور و سرپلهای همکاری آنها با یکدیگر را کشف و خنثی کنند.
جمهوری اسلامی در سالهای گذشته ضربات امنیتی شدیدی خورده است. از انفجار در سایتهای اتمی و تأسیسات استراتژیک گرفته تا حمله به اتوبوس سپاهیها و مراسم رژه نیروهای مسلح و ترور فرماندهان رده بالا در داخل و خارج ایران و… بطوری که در اسفند ۱۳۹۷ حشمتالله فلاحتپیشه رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی نسبت به جاسوسی در ساختار وزارت اطلاعات هشدار داد و خواستار تشکیل پرونده برای «شناسایی عوامل تحمیل اشتباه و انحراف و اتلاف منابع در ساختار تصمیمگیری» این وزارتخانه شد.
ترور فخریزاده و پیامدهایش ضربه سنگینی بر ساختار امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی وارد آورده است. به قول معروف چنان زدهاند که هنوز نظام هنوز نفهمیده از کجا خورده است! حالا دعوای ستاد کل نیروهای مسلح و وزیر اطلاعات بر سر «یک عامل اخراجی معتاد» در حالیست که علی فدوی جانشین فرمانده سپاه پاسداران مدعی شده است تیربار داخل نیسان مجهز به یک «سیستم هوشمند ماهوارهای» و «هوش مصنوعی» بود! رمضان شریف سخنگوی سپاه پاسداران نیز ادعا کرد که برای ترور فخریزاده از ابزار الکترونیک پیشرفته با هدایت ماهوارهای استفاده شد!
به نظر میرسد هیچکدام از این افراد ناکارآمد نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی به پیامد ادعاهای خود فکر نمیکنند که سادهلوحترین شنونده هم بلافاصله میپرسد: چطور ممکن است یک «معتاد اخراجی» چنین روابط امنیتی و نظامی و چنین توانایی کمنظیری در تدارک عملیات پیچیدهای مانند ترور فخریزاده را داشته باشد؟!
در برخورد به پدیده های سیاسی و اجتماعی که باب طبع ما ایرانیان نیست ، میشود بررسی کرد که چرا غالب اوقات عامل
خارجی را در شکل گیری یک اتفاق یا یک پدیده بر عامل داخلی
تعین کننده می نامیم . چند مثال میزنم ؛ رضا شاه، انگلیسی .
آخوند ها ، ساخته پرداخته انگلیسی ها . محمد رضا شاه، عامل
و سگ زنجیری آمریک . کمونیستهای ایرانی، عوامل ارتجاع
سرخ چینی و روسی، نهضت آزادی – لیبرالها، آمریکائی. مجا_
هدین، عوامل عراق . سرمایه دارن و صاحبان کارخانه جات
زمان شاه مرحوم، (بگفته تمام چپ های آن دوران) نه ملی
بلکه وابسته .
همسایه صاحب خانه میشود، کار یک مقام رو راه انداخته و
به وی رشوه داده است. پسر عمو در کنکور قبول می شود،
خانه مادری را فروختند و رشوه دادند .
تظاهرات اعتراضی ، تحت تاثیر بی بی سی هستند . رهبران
بازداشت شده اعتراضات ، اعتراف کرده اند که از عربستان
پول گرفته اند . انقلاب بهمن، در گودالوپ برنامه ریزی شد.
چرا امرای ارتش کاری نکردند، هویزر به آنها گفت کاری نکنید.
اگر دقت کنیم نویسنده “دائی جان ناپلئون ” با ریز بینی، یک
پدیده عجیب و همه گیر را مانند یک بیماری اجتماعی دیده
و آنرا در غالب یک داستان، زنده نموده بود . چون آشنا با طرز
تفکر و بینش ما بود پذیرای آن شدیم .
اینکه بیگانگان کوشش در جهت دادن وقایع به نفع خویش دارند
شکی در آن نیست و اگر چنین نکنند (اگر چه به ضرر ما) ولی
از دید پیشبرد منافع ملی خود سیاست مدار نیستند .
اما سوال این جاست ؛ ما کجای کاریم ! به قول معروف “مداد”
انسانهای بی اراده و نفهم و جد اندر جد جاسوس و مزدور!؟
یک علت می تواند ریشه ها و اعتقادات عمیق مذهبی ما و
یک جانبه گری و قطبی دیدن اجتماع میباشد . یا اهریمن یا
اهورا مزدا، یا خدا یا شیطان ! یا بهشت و یا جهنم.در این بین
مساحتی نیست ! اگر مسلمان و مسلمان ۱۲ امامی نیستی
کافر میباشی .
در ادبیات هم چنین است . میگویند فاصله عشق و نفرت یک
تار مو می باشد . اگر دوست من نیستی دشمنی . یا ” دوست
شیر هستی یا شیره ”
یک دلیل دیگر استیلا و هجوم مرتب بیگانگان به این مملکت
بوده است . آنها به دیوان سالاران ایرانی در اداره مملکت
محتاج بودند ، لذا با استخدام آنها جامعه را قطبی میکردند.
شاید مهم ترین دلیل در دوران کنونی ، بی پدر مادر بودن
طبقه میانه در جامعه ایران و نداشتن نماینده ای در حکومت
است . بدون توجه به این طبقه مبارزه منفی شکل گرفته و
پهنه سیاست با کنار گذاردن منافع آنها قطبی شده و همب-
ستگی ملی از بین رفته و قطبی میگردد . هیچ حزب و گروهی
اگر در وسط جامعه قرار نگیرد امکان حیات در دراز مدت را
ندارد . این در مورد حکومت شاه فقید صادق بود همانگونه
که در مورد جمهوری نکبت اسلامی صادق است .
باید بدون غلو قبول کرد که در جامعه ما هم امثال افتخاری
است و هم شجریان . در دادگستری هم داور داریم و هم
رئیسی . هم رضا شاه داریم و هم خمینی . هم دلاوری بنام
خسروداد داریم و هم احمقی بنام رضائی . یعنی جامعه ما
جامعه زنده ایست . تولید کننده روبات و فقط خوب یا بد
نیستیم .
ساده انگاری خواهد بود که با هر چه مخالفیم به آن جواب
مزدور بزنیم . این ورشکستگی است . گفتیم شاه نماینده
سرمایه داری وابسته به آمریکاست، آیا او را نقد کردیم ؟
نه نکردیم ! گفتیم یا گفتند خمینی نماینده اسلام مترقی
است . آیا او را نقد کردیم ؟ نه نکردیم ! گفتیم خیامی
وابسته است اما بازاری و موتلفه نماینده بورژوازی ملی
هست آیا موتلفه و نواب صفوی را نقد کردیم . آیا ترور
منصور را محکوم نمودیم ؟ نه نکردیم .
ولی هم احمد زاده و جزنی ایرانی بودند و هم نواب صفوی
هم بهشتی ایرانی بود و هم امیر کبیر .
در مورد آنها که امروز دست به اسلحه می برند هم چنین
است . مانند رژیم کار را بدون یک مدرک ساده نکنیم .
راه رفرم بسته شده است . بسیاری از خانواده ها داغدار
عزیزان کشته شده خود توسط عمله های رژیم هستند .در
فکر انتقام میباشند . این رژیم یک فرهنگ لاتی و چاله
میدانی دارد . رفسنجانی یادتان هست ، می گفت روی
سحابی را باید کم کرد . باید دست به رعب و وحشت زد
آنها فقط و فقط با زور تن به کرنش میدهند . با بی آبرو
شدن دو بال رفرم و اصول و سر خوردگی مردم بویژه از
استمرار طلبان و قطبی شدن هر چه بیشتر جامعه از
این ترور ها بیشتر خواهیم دید . اگر راه آنها را قبول
ندارید . تخته اشان نکنید و بر چسب وابستگی به آنها
نزنید . نقد کنید راه آنها را . فردا نگوییم کاش این کار
را کرده بودم . لازم به توضیح است که سلاح لیزری که
فخری زاده با آن کشته شد، دوسال پیش درست شبیه
آن جزو دستاوردهای تولیدی ارتش به نمایش در آمده
بود . به اینترنت رجوع کنیم آنرا خواهیم دید .
۱- بعید است این یا آن مورد به حقیقت نزدیک باشد. توضیحات وزیر هالو از مضحکهای امنیتی است که خواسته یا ناخواسته مثل سایر شیرخرنوشیده لیاقت وزیرشدن خود حکایت را میکند.
حالا امکان معقولتر میتوان این ترور جزوه ترورهای بشمار آورد که در آن نیازی به فرد نفوذی نبوده و شاید هزینه زیادی هم برای ترور صرف نشده باشد.
۲- موازی کاری حتما منفی نیست اگر مکمل هم تلقی شوند ولی وضعیت ج.ا. آنقدر به محور چاپلوسی و فساد هدایت شده که شما اگر یک نهاد امنیتی هم داشته باشید برای یافتن مهدی تبهکار ۱۲ دست به تاسیس یک نهاد جدید میزنید؛ از دم دمی مزاجی و یا از پشت کوه آمدن آخوندهای هالو.
در کنار مجلس چند ارگان دیگری در تدوین قانون نقش دارند بدون درک درست از ایده مجلس؟ سری به قانون اساسی بزنید.
کنش ها و واکنش های شهروندان یک جامعه را نه در خلا بلکه در
بطن شرایط زمان و مکان آن باید جستجو کرد . باید شیوه های تولید
نوع مبادلات اقتصاد ، چگونه بر خورد حاکمین به هنر و فرهنگ ، و
آزادی را مورد توجه قرار داد .
“پزشکیان” در جواب به سوال خبرنگار “اعتماد”که در دانشگاه برخی
شعار در حمایت از رضا شاه دادند . او در جواب میگوید ، ما منافق
تربیت کرده ایم . اینها اگر “والائی” خود را نشان نمی دادند امکان
نداشت که شغلی بگیرند . قبل از استخدام تقیه کردند و حالا نقاب
از چهره بر داشته اند . نتیجه برای استخدام باید دروغ بگوئی.
در زمان حاکمیت اعراب چون بسیاری از هنر ها ممنوع شد ،ایرانی
ها به خطاطی روی آوردند . اعضا حزب توده بعد از ۲۸ مرداد در
زندانها اگر توبه نامه می نوشتند آزاد می شدند . بعد از آزادی
اکثرا دو باره علیه رژیم به فعالیت ادامه دادند . در یک مرحله در
در اوایل سال های ۱۳۰۰ شمسی هم میهنان ترک زبان ما را مسخره
میکردند و از جنبه فرهنگی تحت فشار بودند . آنها وارد فعالیت
اقتصادی شدند . در مورد یهودیان آلمان نیز به همین شکل .
واکنش ها عمدا مانند آب در ظروف مرتبته میباشد . اگر یک راه
بسته شد ، آب به راه دیگر می رود .
در ایران آزادی نیست، آپارتاید سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی موجود
است . هر اعتراضی را حکومت نکبت سرکوب کرده و به عوامل
خارجی وصل می نماید . یک مخالف را نشان بدهید که دولت او
را به خارج وصل نکرده باشد . در بلوچستان دیروز ۹ نفر از اعضا
سپاه کشته میشوند . چرا .؟ رژیم میگوید مهاجمین از پاکستان
آمده بودند و قاچاقچی بودند . اما میدانیم در آنجا مردم سنی
مذهب حتی حق ایجاد مسجد نداشته و از شغل دولتی نصیبی
ندارند . آیا راهی بجز مبارزه مسلحانه یا تقیه باقی می ماند.
کیهان در ایران مصادره می شود و نویسندگانش بیکار، چه باید
بکنند . تقیه ، خروج از ایران و ادامه کار بنام کیهان لندن .
از نظر رژیم ؛ما همه جیره خوار “استکبار ” هستیم چرا چون به
اجبار مجبوریم خارج از دایره خودی ها فعالیت کنیم .
هستند بسیاری که از روی ناچاری و نفرت دست به تفنگ برده
اند . هر روز یک ملا ، یک سپاهی و…کشته می شود . یا به
خیابان می آید . اگر آنگونه که دولت میگوید همه آنها مزدورند
و تعلیم دیده، باید عوامل رژیم مغز خر خورده باشند و خورده اند.
ببینید بعد از چهل و چند سال از این مملکت پیشرفته چه بر جا
گذاردند . در دام گفته های رژیم نکبت نباید افتاد . درست یا
غلط میهن پرستانی هم هستند که اینگونه مبارزه می کنند .
کنش ها و واکنش های شهروندان یک جامعه را نه در خلع بلکه در
بطن شرایط زمان و مکان آن باید جستجو کرد . باید شیوه های تولید
نوع مبادلات اقتصاد ، چگونه بر خورد حاکمین به هنر و فرهنگ ، و
آزادی را مورد توجه قرار داد .
“پزشکیان” در جواب به سوال خبرنگار “اعتماد”که در دانشگاه برخی
شعار در حمایت از رضا شاه داده . او در جواب میگوید ، پا منافق
تربیت کرده ایم . اینها اگر “والائی” خود را نشان نمی دادند امکان
نداشت که شغلی بگیرند . قبل از استخدام تقیه کردند و حالا نقاب
از چهره بر داشته اند . نتیجه برای استخدام باید دروغ بنگری.
در زمان حاکمیت اعراب چون بسیاری از هنر ها ممنوع شد ،ایرانی
ها به خطاطی روی آوردند . اعضا حزب توده بعد از ۲۸ مرداد در
زندانها اگر توبه نامه می نوشتند آزاد می شدند . بعد از آزادی
اکثرا دو باره علیه رژیم به فعالیت ادامه دادند . در یک مرحله در
در اوایل سال های ۱۳۰۰ شمسی هم میهنان ترک زبان ما را مسخره
میکردند و از جنبه فرهنگی تحت فشار بودند . آنها وارد فعالیت
اقتصادی شدند . در مورد یهودیان آلمان نیز به همین شکل .
واکنش ها عمدا مانند آب در ظروف مرتبته میباشد . اگر یک راه
بسته شد ، آب به راه دیگر می رود .
در ایران آزادی نیست، آپارتاید سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی موجود
است . هر اعتراضی را حکومت نکبت سرکوب کرده و به عوامل
خارجی وصل می نماید . یک مخالف را نشان بدهید که دولت او
را به خارج وصل نکرده باشد . در بلوچستان دیروز ۹ نفر از اعضا
سپاه کشته میشوند . چرا .؟ رژیم میگوید مهاجمین از پاکستان
آمده بودند و قاچاقچی بودند . اما میدانیم در آنجا مردم سنی
مذهب حتی حق ایجاد مس
معتاد اخراجی ! بیچاره معتاد که در خلافت سید علی آغا بجای درمان و دوا اخراج میشود ! عدالت اسلامی شما فقط حرف مفت و مجانی است وگرنه رهبر پشمالو ی شما باید چهل و دو سال پیش اخراج میشد .
بقول محمود مشنگ : آنقدر تحقیق کنید تا تحقیق دانتان پاره و پوره شود ! این را حتی کلاغهای بیت آغا میدانند که کل برنامه حذف این مایه مرگ و ویرانی نقشه و هدف یاهو ، یاهو و ترامپ ماجراجو بود ، آدرس خانه هر دو نفر را شما هم دارید ، چهار تا پاسدار و بسیجی بفرستید ، دستگیرشان کنید ، سفری کوتاه به دارالخلافه ، قاضی رییسی حاضر و مایل و قاتل ، حکم قصاص ، مفسد فاصد ! آسان مثل آب خوردن . شما این قضیه را بدون دلیل کش می آورید ، کار دژمن ، دژمن ، دژمن … شب بخیر .
توهین به رضا شاه کبیر پدر ایران نوین – در تلویزیون ایران اینترنشنال ..
یا بهتر بگویم – تلویزیون اخوند اینترنشنال لندن نشین .
که نوه صیغه ای بی بی سی منفور میباشد ..
کارگردانش صادق صبا توده ای – نوکر انگلیس دشمن پهلوی ایرانساز ..
این تلویزیون با تهیه برنامه ای بنام – روشنفکران تهیه و پخش میکند ..
که هنگام بررسی – روشنفکران مشروطه در برکشیدن رضاه شاه کبیر ..
با گرافیکی توهین امیز – درحالی که مفسر بر روی تصاویر میگوید –
بذر حکومت مدرن را روشنفکران با رضا شاه – انها کاشته اند ..
افتابه ای بدست شخصی که به زمین نقشه ایران اب میپاشد –
و از اب افتابه – به قصد توهین به چهره و قامت رضا شاه –
از نقشه ایران با ابیاری افتابه برمیخیزد ..
با توهین و تخریب و تمسخر پهلوی اول در افکار بیننده — همان رروش همیشگی توده ای ها را بکار میبندند ..
بی بی سی منفور + تلویزیون اخوند اینترنشنال – نوکران لندن نشین – دولت عمه الیزابت عجوزه فاحشه بابلیون – دشمنان هویت ملی و تاریخی و شاهنشاهی ایران و خاندان پهلوی ایرانساز خصوصا رضاه شاه میباشند ..
در حالی که ما شاهد هستیم در سراسر ایران –
ملت با شعار – رضا شاه روحت شاد – خواستار بازگشت –
حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی عصر پهلوی ایرانساز میباشد .
و هروز بیشتر از دیروز برمحبوبیت شاهزاده رضا پهلوی در میان اقشار مردم ایران از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب افزوده میشود –
حزب توده و ملی مذهبی ها برپا کنندگان اولین جمهوری غارتگران –
با تمام تبلیغات منفی و دروغین و تهمت و افترای ساخته پرداخته ۴۲ ساله ملی مذهبی های خیانتکار مثل مهدی بازرگان و بنی صدر و حزب توده ای ها تا به امروز همچنان به تخریب دروغین – چهره رضا شاه کبیر – کورش کبیر – فردوسی بزرگ – و هویت تاریخی شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله ایرانی مشغولند.
رضا شاه روحت شاد .. رضا شاه روحت شاد .. رضا شاه روحت شاد ..
در اینگونه موارد ، مقامات رژیم سرگشته شده و انواع اراجیف را در توجیه عملکرد خود و تخطئه رقیب ارائه می دهند و ترور و خرابکاری را به عوامل صهیونیست، معتادان و زنبارگان منتسب می کنند.
اکثریت اپوزیسیون خوش نشین نیز اینگونه عملیات را به مزدوران و نفوذیهای اسراییل منسوب کرده و تاسف می خورند که چرا رژیم انقدر نالایق و ناکار آمد است که بیگانگان در ارکان نظام نفوذ کرده و سرمایه های کشور نابود می شود. اپوزیسیونی که در کشورهای آزاد جرات ندارد بدون القاب آیت الله و مفام رهبری از یک قاتل نام ببرد، می شود تحلیل چی و دلسوز کشور و فعال ضد خشونت ، در حالیکه از صدای ترقه بازی شب کریسمس در هوای ملس و مه آلود لندن ونیو یورک ممکن است شلوارش را خیس و چه بسا زرد نماید.
اما کسی به ذهنش خطور نمی کند که خرابکاری و ترور ممکن است توسط افرادی میهن دوست و شجاع انجام شده باشد که در تلاش هستند تا پایه های رژیم را به هر صورت ممکن سست کنند، که چه بسا از عوامل خارجی نیز کمک می گیرند.