پیشینه روز زن به بیش از صد و ده سال پیش، یعنی آغاز مبارزه زنان برای برابری حقوقی با مردان باز میگردد. این روز یادگار «کلارا سوفینه زتکین» بانوی سوسیالیست آلمانی است که در کنفرانس دوم بینالملل زنان سوسیالیست در۲۷ اوت ۱۹۱۰ و بر مبنای ایده بانوان ایالات متحده آمریکا، پیشنهاد کرد روزی به نام روز جهانی زن برگزیده شود. او و همرزمانش در ۱۹ مارس ۱۹۱۱ با ایستادگی در برابر مخالفت مردان حزب سوسیالیست، اولین روز زن را در دانمارک، آلمان، اتریش، مجارستان و سوئیس جشن گرفتند. از سال ۱۹۲۱ به بعد، سازمانهای زنان همه ساله هشتم مارس را به عنوان روز جهانی زن اعلام کرده و آن روز را جشن گرفته و برای برابری حقوق زنان با مردان راهپیمایی میکنند.
هشتم ماه مارس هر سال به گرامیداشت و پاسداشت مبارزههای برابریخواهانه زنان برای دستیابی به حقوق به حقهشان در برابر مردان، روز جهانی زن نامیده شده است. کنگره رهایی ایران این روز را به همه بانوان جهان به ویژه بانوان ایران شادبادش میگوید.
گرچه زنان نیمی از جمعیت ساکنان گیتی را تشکیل میدهند، تولید مثل و سرچشمه آرامش، عشق و مهر با آنها است، اما در درازای تاریخی مدنیت و همزیستی انسانها، زنان در نابرابری با مردان قرار داشته و همواره از تبعیض، اسارت، بردگی و و زنستیزی رنج بردهاند.
در این میان ادیان توحیدی و قوانین و عرف ساخته و پرداخته بشر هم راهکارهای بسیاری را برای مردان مهیا کردهاند. به عنوان نمونه در کتاب آسمانی مسلمین و در سوره بقره یا گاو (قرآن)، حقوق زن به روشنی برابر با نصف حقوق مرد قلمداد و تعیین شده است. همچنین در سوره نساء، برای مرد حق اختیار زنان متعدد به شیوهای ظالمانه و به دور از اخلاق و مروت منظور گشته و روش خشونت و آزار به زنان تجویز شده است. شوربختانه بسیاری که خود را روشنفکر دینی مینامند کوشیدهاند با توصیف و تحریف، معنی دیگری برای فعل «واضرِ بوهن» که در سوره نساء آمده، بیابند و از پاسخ به این پرسش که چرا باید با زنان به خشونت رفتار کرد سر باز زنند. آیا وجود چنین آیاتی در قرآن، نشانههای منسوخ شدن این کتاب و قوانین ریشه گرفته از آن نیست؟ چطور ممکن است «کتک زدن زنان» یکی از دستورهای ارائه شده از سوی خداوند باشد؟
در اکثر کشورهای اسلامی بدون توجه به منشور جهانی حقوق بشر، قوانین زنستیز قرآن کماکان با شدت تمام به اجرا گذاشته میشود. در بعضی مناطق برای زنان شخصیت مستقل انسانی قائل نمیشوند و آنان را جزیی از دارایی مرد به حساب میآورند. اروپا هم در درازای قرون وسطا، صدها سال زنان را به شیوههای گوناگون و مختلف دینی، مذهبی و اجتماعی، مورد تبعیضهای خشونتبار قرار داد و حقوقشان را نقض کرد. کشیشهای کاتولیک زنان فرهیخته را به دستیاری با اهریمن متهم میکردند وبا کمک شکنجههای دردناک اقدام به اقرارگیری کرده آنها را به طرز وحشتناک و فجیعی میکشتند. آگاهی و پیروی از وجدانهای بیدار در ملتهای غربی موجب روشنگری و مبارزهای گسترده و فعال برای اصلاح دین و قوانین آن گردید. این کوششها اروپاییان را از دوران تاریک قرون وسطا و حکومت ادیان با تبعیضهای رنگارنگ به ویژه در مورد زنان، به سوی سکولاریسم رهنمون کرد. روشنگری و جدایی قوانین مطلق دین و مذهب از اجتماع و امور حکومتی، به مرور موجب بهبود برابری حقوق زنان در برابر مردان گردید و جلوگیری از تبعیضهای جنسیتی را نهادینه نمود.
در ایران مسئله تبعیض بر بانوان و زنستیزی مذهبی در کانون مسئله آزادی و دمکراسی قراردارد و مبارزه با آن از مدتها پیش از جنبش مشروطهخواهی آغاز گردید و با انقلاب مشروطه در تابستان ۱۲۸۵ خورشیدی برابر با ۱۹۰۶ میلادی شدت گرفت. مرتجعین مذهبی بهخصوص شیعه همواره با استناد به قوانین بر گرفته از قرآن و احادیث، مانعی سترگ در مسیر برکناری تبعیض و زنستیزی بوده و هنوز هم هستند، اینان با سفسطه و مغالطه، از مقام والای زن در اسلام لاف میزنند ولیکن مردان را مالک زنان و حقوق زنان همانگونه که پیش از این اشاره شد به اندازه نیمی از حقوق مردان میدانند.
رضاشاه پهلوی در هفده دی ۱۳۱۴ به خواسته بسیاری زنان ایرانی برای رهایی از بندهای بردگی و اسارت، پاسخ داد و با شجاعت مثالزدنی زنان ایرانی را در برداشتن نخستین و ملموسترین بند بردگی دینی و مذهبی یعنی حجاب، پشتیبانی کرد و در این روز زنان و دختران ایرانی به بخشی از آزادیهای انسانی خود دست یافتند و گامی بلند به سوی عرصههای نوین اجتماعی، علمی و فرهنگی برداشتند.
در جشن روز آزادی زنان و دختران ایرانی رضاشاه در سخنانش از پیشرفت مقام اجتماعی آنان و تحولی مهم در مسیر برابری حقوقشان با مردان اشاره کرد و در آن جشن، وی زنان و دختران ایرانی را به مخالفت با حجاب و عدم استفاده از آن تشویق نمود و اعلام کرد که تا کنون نیمی از جمعیت ایران در اندرونی و پشت پرده بسر بردهاند و از خدمتگزاری در جامعه محروم بودند. از طرفی نجابت و عفت زن به حجاب و چادر مربوط نیست. زن روحا و اخلاقا میبایست نجیب و عفیف باشد. او افزود: شما زنان ایرانی این روز را که روز سعادت و موفقیت شما است باید روز بزرگی بدانید و از فرصتی که به دست آوردهاید برای پیشرفت همهجانبه و خدمت به کشور، استفاده کنید. شما خواهران و دختران من برای بهروزی خود و کشورتان این قدم را برداشتهاید و از نظر قانونی شما همتراز مردان جامعهاید. اکنون باید بدانید که کار و کوشش شما برای سربلندی کشورتان خواهد بود و سعادت و موفقیت آینده ایران در دست شما است.
رضاشاه بزرگ به فراست دریافته بود، هنگامی که بانوان و مادران درواقع نیمی از مردم ایران در حاشیه اجتماع در بردگی و اسارت باشند، پرورش کودکان و جوانان ایرانی به نتیجه مطلوب نخواهد رسید و توسعه و سازندگی، نوآوری و پیشرفت اجتماعی ممکن نخواهد بود. درواقع، این امر تحقق یکی از آرزوهای جنبش مشروطیت برای رهایی زنان ایران از اسارت مناسبات قرون وسطایی و دستیابی به نوآوری و توسعه ملی، پس از سالها مبارزه و کوشش، ساختار سیاسی و اجتماعی جامعه ایران را به کلی دگرگون کرد و راهگشای تحولات پر اهمیتی برای بانوان و مادران ایرانی شد.
پنجاه و هشت سال پیش قانون انتخابات ایران به دستور محمدرضاشاه پهلوی تغییر داده شد و یکی از مهمترین بخش آن شرکت زنان در شرایط حقوقی مساوی با مردان در انتخابات بود. زنان برای نخستین بار همراه مردان توانستند در تعیین سرنوشتشان نقش مهمی بازی کنند و حق رای دادن و حق انتخاب شدن را به دست آورند. در پی آن، قانون حمایت خانواده هم در فروردین ماه ۱۳۴۲ به تصویب رسید. این قانون طلاق یک طرفه را لغو کرد، با منع چندهمسری حق درخواست طلاق را به زنان داد. حق سرپرستی کودکان نیز پس از طلاق یا درگذشت پدر به مادر سپرده شد.
۴۲ سال پیش خمینی مرتجعی کینهتوز و خدعهگر با استناد به قوانین قرآن، برگرفته از قوانین رایج بیابانگردان و قبایل چادرنشین شبهجزیره عربستان که ۱۴۰۰ سال پیش مرسوم بود و هنوز همانگونه رایج است، کلیه قوانین حقوق زنان را به استثنای حق رای دادن و حق انتخاب شدن که به نفع او بود لغو کرد. امید است پس از براندازی حکومت اسلامی اشغالگران ایران، حکومت پارلمانی مردمی بدون دخالت دین و مذهب و هرگونه تبعیضی به ویژه برابری ارزشها و حقوق زنان با مردان بر طبق منشور جهانی حقوق بشر و دیگر میثاقهای بینالمللی، مردم ایران به آزادی، امنیت و رفاه همگانی برسند
پاینده ایران
دکتر بهرام آبار
کنگره رهایی ایران